جنگ بدون سرباز: هواپیمای بدون سرنشین، طلیعه تحول در تاریخ نبرد

  • علیرضا طاهری

هواپیمای بدون سرنشین ساخت اسرائیل به نام حرون

برپایه شماری از گزارش‌ها، معمرقذافی همراه ستونی از خودرو در حال گریز بود که زیر آتش یک هواپیمای جنگی فرانسوی و یک هواپیمای بی‌سرنشین آمریکایی قرار گرفت.

او ناگزیر از خودرو بیرون پرید و در لوله یک کانال آب‌رسانی در دست احداث پناه گرفت. نیروهای انقلابی در همین کانال بود که رهبر سرگشته، آشفته و سرنگون شده لیبی را به دام انداختند و به رغم درخواست‌های عاجزانه و ملتمسانه‌اش که او را به گلوله نبندند، پا‌هایش را به گلوله بستند تا نتواند بگریزد و سرانجام با شلیک گلوله‌ای در مغزش به ۶۹ سال زندگی و ۴۲ سال خودکامگیش پایان دادند.

نخستین گلوله‌های شادمانی مردم لیبی از این رویداد را سربازی به آسمان شلیک کرد که تپانچه ساخته شده از طلای ناب دیکتاتور سرنگون شده لیبی را همانند کودکی که به اسباب‌بازی دلخواهش دست یافته، فخرفروشانه جلوی دوربین‌های عکاسی و فیلمبرداری گرفته بود.

در پی کشته شدن معمرقذافی که برش‌های ویدیویی بازتاب‌دهنده آن چشم تماشاگران را در سراسر جهان خیره ساخت، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، هم‌زمان با ابراز امیدواری به آینده‌ای مردم‌سالارانه برای لیبی یادآور شد ناتو در عملیات براندازی دیکتاتور لیبی حتی یک سرباز هم به میدان نفرستاده است.

حضور هواپیماهای بی‌سرنشین که اصطلاحا «drone» به معنای «زنبور درشت» خوانده می‌شود و معمولا نام‌های هراس‌انگیزی مانند «طعمه‌گیر درنده» دارد، در واقع سیمای جنگ در جهان ما را یکسره دگرگون ساخته است.

به گفته‌ای به زودی می‌توان لشکری انبوه را با همین هواپیماهای پیام‌آور مرگ و نابودی تار و مار کرد، بی‌ آن که حتی سربازی را به میدان جنگ با آن لشگر فرستاده باشیم.

پیتر سینگر، نویسنده کتاب «سیم‌بندی‌شده برای جنگ: انقلاب روباتی و درگیری در سده بیست و یکم» در گفت‌و‌گویی با رادیوفردا حضور هواپیماهای جنگی بی‌سرنشین، روبات‌های سرباز و زیردریایی‌های بی‌سرنشین را پایان‌بخش معنای چهار هزار ساله جنگ می‌داند و می‌گوید: «حکایت پایدار جنگ این چنین است، دست‌کم تا امروز. یکی از شخصیت‌های این کتاب پروازدهنده هواپیمایی بی‌سرنشین در ایالت نوادا است که چند و چون به جنگ رفتن اما بالفعل شرکت نکردن در آن را شرح می‌دهد. آن‌ها صبح بیدار می‌شوند، با اتومبیل سر کارشان می‌روند و یک هواپیمای بی‌سرنشین را با کنترل از راه دور ۱۲ ساعت تمام به پرواز درمی‌آورند، با راکت هدف‌هایی را درهم می‌کوبند و بعد سوار ماشین‌شان می‌شوند و ۲۰ دقیقه پس از در جنگ بودن به خانه‌شان می‌رسند و سر میز شام با بچه‌های‌شان درباره تکالیف خانگی آنها حرف می‌زنند. این تحول بنیادی، تحولی انقلابی در تاریخ است.»

پیتر سنگر همچنین می‌گوید آمریکا هم اکنون نزدیک به هفت هزار سامانه دستگاه‌های پرنده بی‌سرنشین در عمل دارد، اما با شتاب می‌کوشد تا شمار هر چه بیشتری تولید و عقب‌افتادگی از نیروهای زمینی‌اش را در این زمینه جبران کند.

نیروی زمینی آمریکا هم اکنون به ۱۲ هزار روبات نظامی مجهز است که در خنثی‌سازی بمب، شناسایی رزمگاه‌ها یا سرنگون کردن راکت و موشک‌های دشمن به سربازان آمریکایی یاری می‌رسانند.

به گفته پیتر سینگر، تصمیم‌گیری درباره اعزام نیرو به رزمگاه‌ها که زمانی از دشوار‌ترین تصمیم‌گیری‌های رهبران حکومت‌ها بود، به زودی اهمیتش را از دست خواهد داد.

وی می‌افزاید: «اعزام نیرو به جنگ و با خطر مرگ روبه‌رو کردن سربازان در رزمگاه‌ها زمانی نیازمند تصمیم گیری‌های جدی بود، چون واکنش جامعه به آن اهمیت بسیار داشت. اما مردم اگر یک هواپیمای بی‌سرنشین سقوط کند واکنشی نشان نمی‌دهند، در نتیجه شاهد تحول در طرز اندیشیدن‌مان به فعلیت عملیات ضد تروریستی هستیم.»

البته نیروی دریایی آمریکا نیز به سهم خود بر شمار زیردریایی‌های بی‌سرنشینش می‌افزاید، زیردریایی‌هایی که در ماموریت‌های بلندمدت سوخت خود را از مواد ارگانیک بستر اقیانوس‌ها تامین می‌کنند و هم‌زمان صبورانه پس و پیش می‌روند، اما چشم هیچ راداری آن‌ها را نمی‌بیند. همچنان که وزوز زنبوروار هواپیماهای بی‌سرنشین نیز زمانی به گوش می‌رسد که دیگر خیلی دیر شده، زنبور نیشش را زده و رفته است.