۳۵ سال پیش در یکشنبهای پاییزی در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ گروهی از دانشجویان انقلابی که خود را دانشجویان پیرو خط امام مینامیدند، از دیوار سفارت آمریکا در تهران بالا رفتند و دهها کارمند این سفارت را بهگروگان گرفتند.
واقعهای که به گفته خود این دانشجویان قرار نبود بیش از دو یا سه روز طول بکشد اما همانطور که زمان گروگانگیری بیشتر از آنچه خود دانشجویان پیشبینی کرده بودند، طول کشید، تاثیرهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن بر ایران حتی تا همین امروز هم باقی مانده است.
بحران گروگانگیری که چند ماه بعد از انقلاب اسلامی رخ داد، نقطه پایانی بر روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا بود.
بهگزارش سرویس رادیو و تلویزیونهای عمومی آمریکا، پیبیاس، بحران گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران از زمان جنگ جهانی دوم تا آن زمان، تنها واقعهای بود که در رسانهها و مطبوعات جهان بیشترین توجه را از آن خود کرده بود.
در سی و پنجمین سال حادثه گروگانگیری سفارت آمریکا، رادیو فردا به بررسی علل و ریشههای این واقعه، آنچه در ۴۴۴ روز گروگانگیری گذشت و تاثیرات بینالمللی و داخلی آن بر ایران و منطقه پرداخته است.
Your browser doesn’t support HTML5
حمله به سفارت روسیه در سال ۱۲۰۶ خورشیدی
حمله به سفارتخانه یک کشور خارجی در ایران برای نخستین بار در سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با ۱۲۰۶ خورشیدی روی داد. این حمله بهدنبال امضای عهدنامه ترکمانچای در اول اسفند ۱۲۰۶ بین ایران و روسیه اتفاق افتاد. این قرارداد پس از پایان جنگ بین ایران و روسیه امضا شد و طی آن قلمروهای باقیمانده ایران از معاهده گلستان، در قفقاز به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به روسیه شد. روسیه هم قول داد از پادشاهی ولیعهد وقت، عباس میرزا حمایت کند.
جمعیت خشمگینی که از امضای این عهدنامه ناراضی بودند، به تحریک روحانیون به سفارت روسیه در تهران حمله کرده و همه کارمندان سفارت را جز یک نفر که توانسته بود پنهان شود، سربریدند. الکساندر گریبایدوف، سفیر جدید روسیه در تهران هم جزو کشتهشدگان بود.
اولین حمله به سفارت آمریکا
۱۵۱ سال بعد در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ و تنها سه روز پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، دومین حمله به یک سفارتخانه خارجی در تهران اتفاق افتاد. بعضی از گروههای انقلابی چپگرا به سفارت آمریکا هجوم بردند. ویلیام سالیوان، سفیر وقت آمریکا به تفنگداران دریایی محافظ سفارتخانه دستور داد تنها برای حفظ جان خود شلیک کنند.
سالیوان از دولت موقت کمک خواست و کارمندان سفارت در اتاقی جمع شده و اسناد سفارت را از بین بردند. آیتالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی از تایید این اقدام خودداری کرد و از ابراهیم یزدی، وزیر خارجه دولت موقت خواست به نمایندگی از دولت ایران به این تنش پایان دهد. بعد از دو ساعت گروههای انقلابی چپگرا از سفارت آمریکا بیرون رفته و کنترل آن بهدست دولت موقت افتاد.
مهدی بازرگان، رییس دولت موقت از سوی دانشجویان پیرو خط امام و نزدیکان آیتالله خمینی به تلاش برای برقراری رابطه با آمریکا متهم بود. محسن میلانی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه فلوریدای جنوبی که در زمینه گروگانگیری در سفارت آمریکا پژوهشهای زیادی داشته در مقالهای که برای دانشنامه ایرانیکا درباره بحران گروگانگیری نوشته، به گفتوگویی که با حجتالاسلام محمد خویینیها، از رهبران معنوی دانشجویان گروگانگیر داشته اشاره کرده است.
آقای خویینیها در این گفتوگو به این نکته اشاره کرده که دانشجویان پیرو خط امام احساس میکردند که دولت بازرگان به صورت بهگفته او خطرناکی به آمریکا نزدیک شده و انقلاب ایران را به سمت نادرستی هدایت میکند.
منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در سازمان ملل:« روزی که کارتر تصمیم گرفت که شاه وارد آمریکا شود، تمام اعضای کاخ سفید و کابینه را در دفترش جمع کرد و گفت من این تصمیم را گرفتهام و خودش گفت اگر دیپلماتهای ما در ایران به گروگان گرفته شوند، شما چهکار میکنید؟»
ریشههای گروگانگیری
محمدرضا شاه پهلوی در۲۶ دیماه ۱۳۵۷ ایران را به مقصد مصر ترک کرد.
۲۹ مهرماه ۱۳۵۸ بوروس لنگن کاردار سفارت آمریکا با مهدی بازرگان رییس دولت موقت و ابراهیم یزدی، وزیر خارجه وقت دیدار داشت و به آنها گفت که آمریکا قصد دارد شاه را برای انجام معالجات به آمریکا بپذیرد. بوروس لنگن پیشتر به جیمی کارتر، رییسجمهوری وقت آمریکا نامه نوشته و به او گفته بود که بهنظرش ایرانیها نگران پناه دادن آمریکا به شاه هستند و نباید شاه به ایالات متحده وارد شود.
منصور فرهنگ، استاد علوم سیاسی در کالج بنینگتون، مشاور وزیرخارجه دولت موقت و نماینده سابق ایران در سازمان ملل به رادیو فردا میگوید در همان زمان از وزیر خارجه آمریکا خواهش کرده که سفر شاه به آمریکا را تا زمانی که قانون اساسی ایران نوشته شود به تعویق بیندازد.
آقای فرهنگ میگوید:« با دو نفر دیگر از دوستان در واشنگتن با وزیر خارجه آمریکا ملاقات کردیم. سایروس ونس، وزیر خارجه آمریکا صد درصد مخالف این کار بود و سرانجام به استعفای او منجر شد. همیلتون جوردون که رییسدفتر آقای کارتر بود در خاطرات خود نوشته که روزی که کارتر تصمیم گرفت که شاه وارد آمریکا شود، تمام اعضای کاخ سفید و کابینه را در دفترش جمع کرد و گفت من این تصمیم را گرفتهام و خودش گفت اگر دیپلماتهای ما در ایران به گروگان گرفته شوند، شما چهکار میکنید؟ ما وقتی این را فهمیدیم تلاش زیادی کردیم که جلوی این کار را بگیریم. خصوصا با هنری پرکت که در آن زمان مسوول بخش ایران در وزارتخارجه آمریکا در واشنگتن بود. از طریق او بود که ما با سایروس ونس، وزیر خارجه آمریکا دیدار کردیم.»
هنری پرکت، مسوول میز ایران در وزارتخارجه آمریکا:«خیلی از مردم ایران تصور می کردند ورود شاه به آمریکا بهدلیل معالجات پزشکی نیست و توطئهای درکار است که او را به ایران بازگردانند.»
هنری پرکت، که از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹مسوول میز ایران در وزارتخارجه آمریکا بوده، به رادیو فردا میگوید که خیلی از ایرانیها نگران این بودند که آمریکا شاه را به ایران بازگرداند و میافزاید: « در بهمن سال ۵۷ سفارت آمریکا برای چند ساعت اشغال شد. تعدادی از ایرانیهای مسلح بهدنبال اعضای رژیم سابق بودند و فکر میکردند آنها به سفارت آمریکا پناهنده شدهاند. آنها اشتباه میکردند. بعد از اینکه شاه به آمریکا راه داده شد؛ خیلی از مردم ایران تصور می کردند ورود او به آمریکا بهدلیل معالجات پزشکی نیست و توطئهای درکار است که او را به ایران بازگردانند.»
آقای پرکت میگوید در آن زمان همراه کاردار سفارت آمریکا به دیدار ابراهیم یزدی، وزیر خارجه وقت ایران رفته و از او خواسته چون شاه قرار است به آمریکا برود، در مقابل مردم خشمگین از سفارت آمریکا محافظت کند.
مسوول میز ایران در وزارتخارجه آمریکا در زمان گروگانگیری به رادیو فردا میگوید:« ما به آنها گفتیم که شاه به معالجات پزشکی نیاز دارد و این معالجات تنها در ایالات متحده آمریکا میتواند بر روی او انجام شود. اما ما مطمئن نیستیم که سفارتمان در تهران در خطر نباشد. ابراهیم یزدی گفت که ما تلاشمان را میکنیم. او تضمین قطعی به ما نداد. مشخصا او نمیتوانست چنین تضمینی بدهد. امنیت سفارت در وضعیت مناسبی نبود. ما نیروهای معتمدی برای محافظت از ساحتمان سفارت آمریکا در میان ایرانیها نداشتیم. اما بعد به سفارت آمریکا حمله شد. من یزدی را مسوول این حمله نمیدانم.
او در آن زمان در ایران نبود. مهدی بازرگان هم همراه او در الجزایر بود. میدانم که کاری از دست آنها بر نمیآمد. حتی زمانی که به ایران برگشتند هم کاری نمیتوانستند بکنند چون آیتالله خمینی به آنها اجازه نمیداد. من آنها را مقصر نمیدانم و فکر نمیکنم که این دو به آمریکا و به ما خیانت کردند.»
ابراهیم یزدی، وزیر خارجه دولت موقت در تماسی که رادیو فردا با او داشت، از گفتوگو درباره موضوع گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران، خودداری کرد.
آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی همان روزها در یک سخنرانی گفت از آمریکا میخواهد شاه را به مردم ایران تحویل دهد تا او را در داخل ایران محاکمه کنند.
او گفت:« این اشخاصی که از قدرتهای بزرگ طرفداری میکنند، ولو به واسطه تضعیف ملت، اینها هستند که انگلستانشان آنطور است که بختیار را پناه داده است و جوانان ما را به حبس کشیده است و آمریکاشان آنطور است که آن جرثومه فساد را در پناه خود حفظ میکند. اگر از این شیطنتها دست برندارند، ما با آنها به طور دیگر معامله میکنیم.»
استفان کینزر، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی:« زمانی که گروگانگیری بهطور ناگهانی به صفحه اول روزنامهها و تیتر اول اخبار تبدیل شد، فکر میکنم خیلی از آمریکاییها معتقد بودند که این کار نشانهای از نفرت خالص، خشونت بیفکر و پوچگرایی بود. ما آمریکاییها فکر میکردیم که هیچ دلیلی برای این کار نیست و گروگانگیری تنها عملی ناشی از وحشیگری کور بود.»
استفان کینزر، روزنامهنگار باسابقه نیویورکتایمز و تحلیلگر مسایل ایران که درباره انقلاب ایران و بحران گروگانگیری تحقیقات زیادی کرده، در تحلیل ریشههای گروگانگیری سفارت آمریکا به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران که توسط آمریکا ترتیب داده شده بود اشاره میکند و میگوید:« زمانی که گروگانگیری بهطور ناگهانی به صفحه اول روزنامهها و تیتر اول اخبار تبدیل شد، فکر میکنم خیلی از آمریکاییها معتقد بودند که این کار نشانهای از نفرت خالص، خشونت بیفکر و پوچگرایی بود. ما آمریکاییها فکر میکردیم که هیچ دلیلی برای این کار نیست و گروگانگیری تنها عملی ناشی از وحشیگری کور بود.
اما حالا که سالها از این ماجرا میگذرد، آمریکاییها این ماجرا را بهتر درک کردهاند. بعضی از گروگانگیران انگیزههایشان را بازگو کردهاند و ما حالا میدانیم که ماجرای گروگانگیری که در سال ۱۳۵۷ برای نخستین بار اتفاق افتاد و در سال ۱۳۵۸ بهطور گسترده انجام شد، به کودتای ۲۸ مرداد مربوط بود. در سال ۱۳۵۸ این ترس وجود داشت که آمریکا دوباره در ایران کودتا کند. برای ممانعت از چنین اقدامی، دانشجویان به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند. آمریکاییها در آن زمان این را نفهمیدند اما بعضی از ما الان میدانیم که دلیل حمله به سفارت آمریکا در تهران چه بود. »
چپگرایان در آن زمان دولت موقت را به قاطع نبودن برای بازگرداندن شاه به ایران و محاکمه او متهم میکردند.
(در بخش بعدی به حوادثی که در روز سیزده آبان ۱۳۵۸ در سفارت آمریکا رخ داد میپردازیم. برنامه چهارصد و چهل و چهار روز هر روز ساعت ده و نیمشب، ده و نیم صبح، دو و نیم بعدازظهر و پنج و نیم عصر بهوقت تهران از رادیو فردا پخش میشود.)