ماجرای پاک شدن تبليغات روی پيراهن تيم آتلتيکو مادريد در روزنامه جام جم، انعکاس چشمگيری پيدا کرد. عکسهايی دستکاری شده که اظهار نظرها و در عين حال انتقادات فراوانی را در پی داشت.
آيا پاک شدن تبليغ روی پيراهن اين تيم به خاطر کشوری بوده که آگهی را سفارش داده يا رفتاری است مرسوم در قبال آگهیهای روی سينه بازيکنان؟
در خبری که رسانههای رسمی و مجازی منتشر کرده بودند، تبليغ "آذربايجان سرزمين آتش" از روی پيراهن چند بازيکن آتلتيکو مادريد حذف شده بود. عدهای بر آنند که چنين اقدامی صرفاً به اين دليل بوده که آگهی مورد نظر را جمهوری آذربايجان به آتلتکيو داده و روزنامه جام جم، عمداً جمله روی پيراهن را پاک کرده است.
برخی هم معتقدند که تورقی در نشريات ورزشی نشان خواهد داد پاک کردن تبليغات روی پيراهنها، موضوع جديدی نيست و مدام میتواند برای هر تيمی و با هر حامی مالی که دارد اتفاق بيافتد.
نگارنده اين گزارش تا سال ۱۳۸۸ سابقه کار در بيش از ده روزنامه ورزشی، چندين هفته نامه و ماهنامه ورزشی، به انضمام صفحات ورزشی روزنامههای سياسی را داشته. حتی مدتی به طور همزمان، هم در روزنامه شرق مشغول کار بودم و هم مطالبی به ضميمه ورزشی روزنامه جام جم میدادم. نوشتن به طور همزمان برای چند رسانه نيز در مطبوعات ايران، پديده غريبی نيست.
طی آن سالها سياست اغلب اين رسانهها، حذف تبليغات از روی پيراهنها بود. حتی اگر عکسی را خودمان از اينترنت میگرفتيم يا از نشريات خارجی اسکن میکرديم، علائم تجاری روی عکس در قسمت اديت، توسط اديتور عکس حذف میشد. فرقی نداشت که آن آرم تبليغاتی مربوط به يک کارخانه آبجوسازی باشد يا شرکت هواپيمايی يک کشور عربی.
اديتور عکس که معمولاً در رسانههای ورزشی فقط يک نفر است و گاهی همان يک نفر هم نيست و خود صفحه بند بايد اين کار را انجام دهد، در مدت زمانی کوتاه بايد عکسهای ۱۲ تا ۱۶ صفحه از روزنامه را آماده کند.
برخی عکسها را نويسندگان مطالب يا مسئول صفحه و دبيران سرويس به او میدهند اما خيلی از تصاوير را هم خودش بايد بيابد. خصوصاً هنگام بستن صفحه که بعضی عکسها به فرم صفحه يا ستون مورد نظر نمیخورند. در آن لحظه کسی هم جز اعضای تيم فنی در روزنامه حضور ندارد. کم پيش نيامده که در چنين وضعيتی به خاطر شتاب ناگزير، حتی آرم يونيسف يا شعارهايی عليه نژادپرستی و جملاتی انسان دوستانه نيز از روی پيراهنها حذف شده باشد!
گاهی حتی گاف يا اشتباهات باورنکردنی نيز رخ میدهد. از جمله در همين روزنامه جام جم فروردين ۸۶ وقتی گزارشی درباره نسبيت عام و خاص آلبرت اينشتين منتشر شد، عکس منتشر شده از دانشمند آلمانی دستکاری شده بود. البته نه دستکاری شده در روزنامه، بلکه عکسی دستکاری شده در سايتهای غير رسمی.
عکسی که آلبرت اينشتين با حروف فينگليش دارد روی تخته سياه، جملاتی طنزآميز را در مذمت محمود احمدینژاد و تمايل او به بمب اتم مینويسد!
تصوير اين صفحه از روزنامه جام جم با استقبال چشمگير شبکههای اجتماعی مواجه شد. در حالی که فقط سه روز از اعلام دستيابی ايران به فرايند توليد صنعتی سوخت هستهای توسط محمود احمدینژاد میگذشت. به هرحال، میشد پيشبينی کرد که سرعت کار، کمبود نيرو و عجله در بستن صفحه، باعث انتخاب اين عکس شده است.
برخی روزنامهها هم فقط روی برندهای مشهور حساسيت داشتند. روی کمپانیهای مهم محصولات الکترونيکی که در ايران هم بازار گستردهای دارند و عنوان اين شرکتها روی پيراهن برخی تيمها هم ديده میشود. روزنامههايی که با اين شرکتها طرف قرارداد نيستند و از نمايندگیهای آنها در ايران آگهی نمیگيرند، عموماً پيراهنها را برای رفو به اديتور عکس میسپارند!
اغلب رسانههای نوشتاری، حساسيتی ندارند روی تبليغاتی که متعلق به برند مشهوری نيست يا در ايران حضور ندارد. به طور مثال وقتی روی پيراهن يک ورزشکار نوشته شده ايکس ۲۲، بعيد است اديتور آن را پاک کند.
کشمکش رسانهها در ايران با آرم و عناوين روی پيراهنها، حتی تيمها و ورزشکاران داخلی را هم در برمیگيرد. شرکتی را در نظر بگيريد که محصولاتش روی پيراهن تيم مورد علاقهتان در ايران تبليغ میشود. اگر اين شرکت به روزنامهای که هر روز میخريد، آگهی ندهد، نوع عکسهای منتشر شده از تيم شما نيز متفاوت خواهد بود. اغلب يا با لباس شخصی، يا از زاويهای که تبليغ مورد نظر ديده نشود.
اين ماجرا محدود به فوتبال نمیشود. در خصوص شرکتهای توليد کننده دوبنده کشتی، البسه ورزشهای رزمی، تجهيزات مرتبط با باشگاههای بدنسازی، همچنين محصولات مورد استفاده در رشتههای توپ و تور نيز مصداق دارد.
مثلاً عکس فينال کشتی قهرمانی جهان بين نماينده ايران با رقيب خارجی را منتشر میکنيد اما آرم روی دوبنده حذف شده، زيرا مسئولين روزنامه میگويند اين شرکت به روزنامههای ديگر آگهی داده اما به آنها نه.
با چنين توضيحاتی که تجربيات مشابه روزنامهنگاران ورزشی در ايران است، دقيقتر میتوان به ماجرای آتلتيکو مادريد و روزنامه جام جم نگاه کرد. گرچه حتی عامدانه نبودن حذف يک شعار يا تبليغ خاص از روی پيراهن، توجيهی حرفهای برای دست بردن در عکس نيست.
آيا پاک شدن تبليغ روی پيراهن اين تيم به خاطر کشوری بوده که آگهی را سفارش داده يا رفتاری است مرسوم در قبال آگهیهای روی سينه بازيکنان؟
در خبری که رسانههای رسمی و مجازی منتشر کرده بودند، تبليغ "آذربايجان سرزمين آتش" از روی پيراهن چند بازيکن آتلتيکو مادريد حذف شده بود. عدهای بر آنند که چنين اقدامی صرفاً به اين دليل بوده که آگهی مورد نظر را جمهوری آذربايجان به آتلتکيو داده و روزنامه جام جم، عمداً جمله روی پيراهن را پاک کرده است.
برخی هم معتقدند که تورقی در نشريات ورزشی نشان خواهد داد پاک کردن تبليغات روی پيراهنها، موضوع جديدی نيست و مدام میتواند برای هر تيمی و با هر حامی مالی که دارد اتفاق بيافتد.
نگارنده اين گزارش تا سال ۱۳۸۸ سابقه کار در بيش از ده روزنامه ورزشی، چندين هفته نامه و ماهنامه ورزشی، به انضمام صفحات ورزشی روزنامههای سياسی را داشته. حتی مدتی به طور همزمان، هم در روزنامه شرق مشغول کار بودم و هم مطالبی به ضميمه ورزشی روزنامه جام جم میدادم. نوشتن به طور همزمان برای چند رسانه نيز در مطبوعات ايران، پديده غريبی نيست.
طی آن سالها سياست اغلب اين رسانهها، حذف تبليغات از روی پيراهنها بود. حتی اگر عکسی را خودمان از اينترنت میگرفتيم يا از نشريات خارجی اسکن میکرديم، علائم تجاری روی عکس در قسمت اديت، توسط اديتور عکس حذف میشد. فرقی نداشت که آن آرم تبليغاتی مربوط به يک کارخانه آبجوسازی باشد يا شرکت هواپيمايی يک کشور عربی.
اديتور عکس که معمولاً در رسانههای ورزشی فقط يک نفر است و گاهی همان يک نفر هم نيست و خود صفحه بند بايد اين کار را انجام دهد، در مدت زمانی کوتاه بايد عکسهای ۱۲ تا ۱۶ صفحه از روزنامه را آماده کند.
برخی عکسها را نويسندگان مطالب يا مسئول صفحه و دبيران سرويس به او میدهند اما خيلی از تصاوير را هم خودش بايد بيابد. خصوصاً هنگام بستن صفحه که بعضی عکسها به فرم صفحه يا ستون مورد نظر نمیخورند. در آن لحظه کسی هم جز اعضای تيم فنی در روزنامه حضور ندارد. کم پيش نيامده که در چنين وضعيتی به خاطر شتاب ناگزير، حتی آرم يونيسف يا شعارهايی عليه نژادپرستی و جملاتی انسان دوستانه نيز از روی پيراهنها حذف شده باشد!
گاهی حتی گاف يا اشتباهات باورنکردنی نيز رخ میدهد. از جمله در همين روزنامه جام جم فروردين ۸۶ وقتی گزارشی درباره نسبيت عام و خاص آلبرت اينشتين منتشر شد، عکس منتشر شده از دانشمند آلمانی دستکاری شده بود. البته نه دستکاری شده در روزنامه، بلکه عکسی دستکاری شده در سايتهای غير رسمی.
عکسی که آلبرت اينشتين با حروف فينگليش دارد روی تخته سياه، جملاتی طنزآميز را در مذمت محمود احمدینژاد و تمايل او به بمب اتم مینويسد!
تصوير اين صفحه از روزنامه جام جم با استقبال چشمگير شبکههای اجتماعی مواجه شد. در حالی که فقط سه روز از اعلام دستيابی ايران به فرايند توليد صنعتی سوخت هستهای توسط محمود احمدینژاد میگذشت. به هرحال، میشد پيشبينی کرد که سرعت کار، کمبود نيرو و عجله در بستن صفحه، باعث انتخاب اين عکس شده است.
برخی روزنامهها هم فقط روی برندهای مشهور حساسيت داشتند. روی کمپانیهای مهم محصولات الکترونيکی که در ايران هم بازار گستردهای دارند و عنوان اين شرکتها روی پيراهن برخی تيمها هم ديده میشود. روزنامههايی که با اين شرکتها طرف قرارداد نيستند و از نمايندگیهای آنها در ايران آگهی نمیگيرند، عموماً پيراهنها را برای رفو به اديتور عکس میسپارند!
اغلب رسانههای نوشتاری، حساسيتی ندارند روی تبليغاتی که متعلق به برند مشهوری نيست يا در ايران حضور ندارد. به طور مثال وقتی روی پيراهن يک ورزشکار نوشته شده ايکس ۲۲، بعيد است اديتور آن را پاک کند.
کشمکش رسانهها در ايران با آرم و عناوين روی پيراهنها، حتی تيمها و ورزشکاران داخلی را هم در برمیگيرد. شرکتی را در نظر بگيريد که محصولاتش روی پيراهن تيم مورد علاقهتان در ايران تبليغ میشود. اگر اين شرکت به روزنامهای که هر روز میخريد، آگهی ندهد، نوع عکسهای منتشر شده از تيم شما نيز متفاوت خواهد بود. اغلب يا با لباس شخصی، يا از زاويهای که تبليغ مورد نظر ديده نشود.
اين ماجرا محدود به فوتبال نمیشود. در خصوص شرکتهای توليد کننده دوبنده کشتی، البسه ورزشهای رزمی، تجهيزات مرتبط با باشگاههای بدنسازی، همچنين محصولات مورد استفاده در رشتههای توپ و تور نيز مصداق دارد.
مثلاً عکس فينال کشتی قهرمانی جهان بين نماينده ايران با رقيب خارجی را منتشر میکنيد اما آرم روی دوبنده حذف شده، زيرا مسئولين روزنامه میگويند اين شرکت به روزنامههای ديگر آگهی داده اما به آنها نه.
با چنين توضيحاتی که تجربيات مشابه روزنامهنگاران ورزشی در ايران است، دقيقتر میتوان به ماجرای آتلتيکو مادريد و روزنامه جام جم نگاه کرد. گرچه حتی عامدانه نبودن حذف يک شعار يا تبليغ خاص از روی پيراهن، توجيهی حرفهای برای دست بردن در عکس نيست.