شهر رمادی در استان انبار عراق، در حالی به تصرف گروه خلافت اسلامی (داعش) در آمد که روز دوشنبه از وزير دفاع ايران وارد عراق شد و از سوی ديگر مشاور امور بين الملل رهبر ايران هم از آمادگی ايران برای کمک به دولت عراق خبر داد.
علی اکبرولايتی، در اين باره به خبرگزاری رويترز گفته است که درصورت درخواست رسمی دولت عراق، برای اقدام در راستای کمک به عراق برای مقابله با گروه خلافت اسلامی، ايران آماده است تا اين کار را انجام دهد.
آقای ولايتی همچنين افزوده است که او معتقد است که رمادی، همانند تکريت، از دست کسانی که او تروريست های تندرو خوانده است، آزاد خواهد شد.
درباره پشتيبانی ايران از عراق، برای مقابله با گروه خلافت اسلامی و چالش های آن راديوفردا نظر شهرام چوبين، تحليلگر ارشد بنياد کارنگی که ساکن سوييس است را جويا شده است.
مشاور رهبر ايران در اموربين الملل روز دوشنبه از آمادگی ايران برای کمک به عراق در نبرد با خلافت اسلامی خبر داده و از سوی ديگر وزير دفاع ايران راهی عراق شد. به نظر منفعت استراتژيک کمک به عراق برای تهران چه خواهد بود؟
برقراری ثبات در عراق، برای ايران منفعت بسياری دارد. برای ايران بسيار با اهميت است که عراق، چندپاره نشود يا اينکه حاکميت تضعيف شده اش را به گروه خلافت اسلامی نبازد. همچنين ايران نمی خواهد که خلافت اسلامی يک پايگاه پرقدرت در همسايگیاش ايجاد کند. در نتيجه برای ايران بسيار مهم است که حتی اگر دولت در عراق تضعيف شده است، اما از آن حمايت کند تا برای حاکميت خود بجنگند و از آن حفاظت کند.
اما برخی اين نگرانی را مطرح می کنند که کمک ايران به عراق خصوصا به شبه نظاميان شيعه، می تواند به افزايش اختلافات مذهبی در عراق منجر شود و حتی میگويند که دولت عراق از بيم اين موضوع، برای کمک خواستن از ايران تعلل می کند. نظر شما دراينباره چيست؟
خب اين يک معماست. دولت عراق يک ارتش منظم و قوی ندارد که بتوان بر آن تکيه کرد و احتياج به حمايت دارد. متاسفانه تنها گروهی که تا حدی پتانسيل اين را دارد که در مقابل شبه نظاميان خلافت اسلامی که در بخشهايی از عراق و سوريه ريشه دواندهاند، بايستاد، شيعيان هستند.
اينها شبه نظاميان شيعهای هستند که توسط ايران آموزش ديده و در مواقعی مسلح شده اند. مشخص است که وقتی ايران اين اقدام را انجام می دهد به نظر می آيد که اين شبه نظاميان شيعه، ابزاری برای ايران هستند و بخشی از نيروهای مسلح عراق نيستند.
حال شک و شبه ها و نگرانی هايی درباره دامن زدن به اختلافات مذهبی توسط ايران وجود دارد، خصوصا با توجه به حمايت های ايران در لبنان و سوريه و يا حتی يمن. از همين رو ايران بايد بسيار مواظب باشد که در حين پشتيبانی نظامی از عراق، اين وضعيت اختلافات مذهبی را وخيم تر نکند.
شهر رمادی در حالی به تصرف گروه خلافت اسلامی درآمده است که ما در ماههای گذشته شاهد دو نيروی موازی در عراق و سوريه برای مقابله با اين گروه بوديم. از يک سو نيروهای ائتلاف با هدايت آمريکا ، اقدام به حملات هوايی عليه مواضع داعش می کنند، و از سوی ديگر شاهد حمايتهای ايران از اقدامات مثلا شبه نظاميان شيعه در عراق بوديم. به نظرتان هماهنگ شدن اين دو جبهه نمیتواند بيشتر به هدف مقابله با داعش کمک کند؟
مسلم است که اين بسيار ساده تر بود اگر آمريکا و ساير کشورهای عرب منطقه که مخالف گروه خلافت اسلامی هستند با نيروهای مورد حمايت ايران و دولت عراق، هماهنگ عمل می کردند. اما به خاطر نگرانی ها در زمينه اختلافات مذهبی، اين بسيار سخت بوده که نفع مشترکی بين اين دو در مقابله با داعش پيدا شود.
آمريکا در حمايت از دولت عراق سود می برد اما نمیخواهد اين به اين معنی قلمداد شود که از شبه نظاميان شيعهای که تحت نفوذ ايران هستند، حمايت میکند. از همين رو هم آمريکا هنوز با جنگندههای خود از عمليات اين گروهها حمايت نکرده است و بين اين گروهها و نيروهای دولت عراق تفاوت قايل می شود.
در غياب چنين هماهنگیای ، آيا چشم اندازی برای شکست گروه خلافت اسلامی در عراق و سوريه می بينيد؟
خير. چرا که اين بايد واکنشی باشد که به صورت تدريجی توسط عناصر مختلف انجام شود. مهمترين مشکل منطقه در اين زمينه اين بدگمانی ِ نسبت به ايران از سوی کشورهای عربی خصوصا سعودی هاست که می گويند نيت تهران دامن زدن به اين اختلافات مذهبی است.
اين کشورها از نقطه نظر ايران به اين موضوع نگاه نمی کنند که می گويد ثبات در عراق، برای حفظ امنيت مرزهايش و حضور يک دولت دوست در بغداد مهم است. و در مورد سوريه هم بيشتر از آنکه حمايت از اسد باشد، حمايت از تنها متحدی است که در منطقه دارد. در نتيجه به نظر من نيت ايران، نه در راستای دامن زدن به اختلاف بين شيعه و سنی، بلکه بيشتر يک هدف ژئوپلتيک است.