سیاست خارجی آمریکا در برابر جمهوری اسلامی: از تغییر، مهار و بازدارندگی تا گذار مسالمت آمیز

رکس تیلرسون،وزیر خارجه آمریکا

سخنان رکس تیلرسون در کمیته‌ی روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا (۱۴ زوئن ۲۰۱۷) حکایت از رسیدن دولت ترامپ به سیاستی مشخص در برابر جمهوری اسلامی و نیز تصمیمات مبتنی بر آن پس از ماه‌ها ابهام و بلاتکلیفی دارد.

تیلرسون این سیاست را با عنوان کمک به "گذار مسالمت آمیز" از حکومت موجود توصیف کرد.

اصولا چرا سیاست گذار؟ این سیاست چه تفاوتی با سیاست "تغییر رژیم" در دوران بوش یا سیاست مهار و بازدارندگی در دوران اوباما دارد؟ آیا این سیاست با سخنان ترامپ در دوران کارزارهای انتخاباتی در تعارض نیست؟ آیا این سیاست عملی و قابل اجراست؟ و در نهایت آیا این سیاست با تعهدات بین المللی ایالات متحده مثل برجام تعارضی پیدا نمی کند؟

چرا گذار؟

تنها حکومتی که مقامات دولت ترامپ از گذار از آن سخن می گویند رژیم جمهوری اسلامی است. این بدان معنا نیست که ایالات متحده در دنیا دولت متخاصم و دشمنی در برابر خود نمی بیند. کره شمالی، روسیه و چین امروز هریک به گونه‌ای به دول دردسرساز برای ایالات متحده در شرق آسیا، شرق اروپا، حملات سایبری و تهدیدات هسته‌ای و موشکی تبدیل شده‌اند اما ایالات متحده از تغییر یا گذار از حکومت آنها سخن نمی گوید. علت تمرکز بر جمهوری اسلامی سه موضوع است:

۱. ترویج اسلامگرایی شیعه در منطقه و دنیا که با عملیات تروریستی هم دول و جوامع غربی را تهدید می کند و هم به رشد اسلامگرایی سنی (به دلیل فرقه گرایی) دامن می زند؛ کره‌ی شمالی از این جهت در بیرون مرزهایش فعالیتی ندارد. چین و روسیه نیز دوران بسط ایدئولوژی‌های تمامیت خواه را پشت سر گذاشته‌اند؛

۲. برنامه موشکی و هسته‌ای آن که اولی با شدت ادامه دارد و نوع دوربرد آن (همراه با تهدید نابودی اسرائیل) برای اروپا و امریکا تهدید کننده است و دومی نیز منوط به قراردادی ضعیف و مدت دار است؛ از این جهت تهدیدات جمهوری اسلامی در حد تهدیدات کره‌ی شمالی نسبت به ژاپن و کره جنوبی و شهرهای امریکاست؛ و

۳. بسط نفوذ نظامی در منطقه‌ی خاورمیانه از یمن و عراق و سوریه و لبنان در آسیا تا کشورهای شمال آفریقا و بی‌ثبات سازی دول حاشیه‌ی خلیج فارس و افغانستان. این نفوذ و بی‌ثبات سازی هم اسرائیل و هم کشورهای عرب منطقه را نگران ساخته تا حدی که برای مقابله با جمهوری اسلامی با هم همکاری می کنند. جاه طلبی‌ها و گسترش طلبی‌های چین (در دریای چین جنوبی) و روسیه (در اوکراین) نیز در این حد نبوده است.

تغییر یا گذار؟

"تغییر رژیم" در ادبیات سیاست خارجی ایالات متحده با توجه به کاربرد آن در باب مداخلات ایالات متحده در عراق و افغانستان در دو دهه‌ی اخیر معمولا یادآور حمله‌ی نظامی است، گرچه این تعبیر هیچ ملازمه‌ای با حمله‌ی نظامی ندارد. از این جهت تعبیر تیلرسون در باب "گذار مسالمت آمیز" به نظر می آید که با دقت انتخاب شده است. از مجموع سخنان تیلرسون و مقامات وزارت دفاع در دولت ترامپ بر می آید که آنها حمله‌ی نظامی به جمهوری اسلامی را مد نظر ندارند گرچه به تغییر رژیم در تهران خوشامد می گویند.

البته در این مورد همانند دولت اوباما جمهوری اسلامی را به طور تلویحی (با نامه نگاری‌های متعدد مخفیانه، پی گیری توازن قدرت میان اعراب سنی و دولت شیعی در ایران، دادن امکان به جمهوری اسلامی برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در شهرهای مختلف امریکا، دادن ۱.۷ میلیارد دلار از اموال مردم ایران به رژیم به صورت پول نقد) به رسمیت نیز نخواهند شناخت.

سیاست دولت اوباما مصالحه با جمهوری اسلامی بود که این امر به توافق اتمی منتهی شد. اما دولت ترامپ مسیری کاملا متفاوت در پیش گرفته است.

وجوه سیاست "گذار مسالمت آمیز"

سیاست گذار مسالمت آمیز تیلرسون دارای یک وجه روشن و یک وجه مبهم است:

۱. تحریم علیه سپاه پاسداران که دو برنامه‌ی موشکی و مداخلات نظامی در منطقه‌ی خاورمیانه را هدایت و اجرا می کند و مقامات امریکایی با هر دو مشکل دارند؛ تحریم سپاه و شرکت‌های تحت آن به عنوان روشی عاری از خشونت کاملا با قید مسالمت امیز سیاست فوق همخوانی دارد. همچنین تحریم سپاه پاسداران زمینه‌های گذار مردم ایران از حکومت دینی را در دراز مدت به شکل تدریجی فراهم می آورد؛ این تحریم‌ها موثر واقع خواهند چون چون هم سرمایه گذاران خارجی را در باب سرمایه گذاری در ایران پشیمان می سازند و هم شرکت‌های امپراطوری سپاه را از دسترسی به بازارهای مالی و صنعتی دنیا محروم می سازند یا هزینه ی آن را بالا می برند؛ و

۲. حمایت از نیروهای سیاسی داخل کشور که به دنبال تغییر نظام هستند. این وجه هنوز محک نخورده و در شرایط ابتدایی است. مشخص نیست کدام بخش از نیروهای سیاسی داخل کشور به دنبال گذار مسالمت آمیز هستند تا سیاست گذار مسالمت آمیز بر آنها اتکا کند. اگر منظور اصلاح طلبان سابق باشند آنها یا در انزوا و زندان یا ترمیم پس از زندان به سر می برند (اقلیتی کوچک) و صدایی ازشان بر نمی خیزد یا اصولا برنامه‌های اصلاح طلبانه را کنار گذاشته و به عنوان اعتدالگرا (بخوانید حامیان سیاست‌های خامنه‌ای بدون هویت یابی با نیروهای امنیتی و سپاهی وفادار به خامنه‌ای) فعالیت می کنند. هیچکدام از این دو گروه به گذار از رژیم باور ندارند.

آقای تیلرسون می گوید این نیروهای باورمند به گذار مسالمت آمیز در ایران هستند و حق با اوست اما افرادی هستند بدون سازمان دهی و بدون استراتژی و برنامه‌های مشخص. حمایت ایالات متحده از آنها در نهایت به برخی توانمند سازی‌ها، اطلاع رسانی و محکوم کردن محدودیت‌ها و نقض حقوق بشر محدود می شود. مقابله با تبلیغات حکومتی و سانسور از طریق خبر رسانی از سرکوب‌ها یکی از این قلمروهاست.

تمرکز بر اسلامگرایی در سیاست خارجی ترامپ

سخنان دونالد ترامپ در دوران کارزارها در باب سیاست خارجی چون منتقد سیاست "تغییر رژیم‌ها" و برجام بود حتی برخی مقامات جمهوری اسلامی را به طرفداران وی تبدیل کرده بود. خامنه‌ای به صراحت از سخنان صریح و انتقادی وی در باب جامعه‌ی امریکا یا هزینه بر بودن مداخلات خارجی تمجید می کرد. (۱۹ آبان ۱۳۹۵) دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی به همین دلیل به ترامپ حمله نمی کرد در حالی که همانند روسیه و بخشی از چپ اروپایی هیلاری کلینتون را نئوکان و جنگ طلب معرفی می کرد. آنها البته دیدگاه‌های ضد اسلامگرایانه‌ی ترامپ و تیم همراه وی را نادیده می گرفتند. این دیدگاه‌هاست که امروز در سیاست خارجی ایالات متحده و بالاخص در برابر ایران دارد تعین پیدا می کند.

برجام و سیاست گذار مسالمت آمیز

رئیس جمهور امریکا در سخنان مراسم سوگند خود به صراحت از خودداری دولت وی در مداخله‌ی نظامی جهت تغییر رژیم‌های مخالف با دولت امریکا سخن گفت. اما این سیاست تضادی با تحریم آن دولت‌ها و کمک و حمایت از گروه‌های مخالف آنها ندارد. چه تمدید تحریم‌های داماتو و چه تحریم‌های جدید سنا علیه سپاه پاسداران (مصوب ۱۵ ژوئن ۲۰۱۷ در سنا با ۹۸ رای) با متن برجام که تنها تحریم‌های متوجه به برنامه‌ی هسته‌ای را بر می دارد تعرضی ندارد.

اتفاقا علی خامنه‌ای به صراحت از وجوهی از برجام که راه را برای تحریم‌های دیگر باز می گذارد پس از این توافق انتقاد کرده است: "در همین ماجرا [برجام] در مواردی به علت اعتماد به حرف طرف مقابل از مسائلی صرف نظر کردیم یا اهتمام لازم را به خرج ندادیم که در نتیجه خلاهایی باقی ماند که دشمن در حال استفاده از آنهاست." (۲۲ خرداد ۱۳۹۶) بدین ترتیب برجام نه مانع تحریم‌های تازه و نه مانع سیاست "گذار مسالمت آمیز" است چون جمهوری اسلامی از ابتدا اصرار داشت که توافق ۵+۱ و ایران صرفا در محدوده‌ی برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی باقی بماند. طرح برجام ۲ و ۳ روحانی نیز که معطوف به حل مشکلات دیگر میان ایران و ایالات متحده بود در نطفه خفه شد.

--------------------------------------------------------------

یادداشت‌ها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان می‌کنند و بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.