اجرای توافق اتمی وین و دغدغه‌های منتقدان

محمد جواد ظریف،وزیر خارجه ایران در کنار فدریکا موگرینی،‌ مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا

در روز اعلام اجرایی شدن توافق وین سیاستمداران گروه ۵+۱ و جمهوری اسلامی بر امتیازاتی که از طرف مقابل گرفته‌اند یا تاثیرات آن (امن‌تر شدن جهان) تاکید کردند.

طرفداران این توافق نیز به وجوه مثبت آن اشاره کرده و خواهند کرد. اما منتقدان ایرانی و غیر ایرانی این توافق در مورد جنبه‌های مختلف آنچه می‌گویند و چه دغدغه‌هایی دارند؟

روابط ایران و غرب بعد از توافق به کدام سمت می‌رود؟

بر خلاف نظر ظریف و روحانی که توافق وین را فصلی تازه برای روابط ایران و جامعهٔ بین المللی دانستند در روابط میان ایران و دیگر کشور‌ها هیچ تحولی بر اساس این توافق رخ نخواهد داد.

بر اساس نگاهی که رهبر جمهوری اسلامی و کاست حکومتی (عمدتا نیروهای نظامی و امنیتی) به جهان و ایران و نظام سیاسی خود دارند دشمنی جمهوری اسلامی با ایالات متحده و غرب ادامه خواهد یافت، مداخله‌ی نظامی رژیم در منطقه تداوم می‌یابد، نابودی اسرائیل همچنان شعار داده خواهد شد و بر اساس آن عمل خواهند شد، شهرندان ایرانی-امریکایی به گروگان گرفته خواهند شد تا به عنوان ابزاری در معاملات بین المللی مورد استفاده قرار گیرند، و روابط دوستانه با کشورهایی که با دمکراسی و آزادی دشمنی دارند تحکیم خواهد شد. جمهوری اسلامی خود را بخشی مهم از محور مقاومت علیه دمکراسی و آزادی و حقوق بشر (محور ضد غرب) می‌داند و بر این اساس عمل کرده و خواهد کرد. خامنه‌ای بار‌ها تاکید کرده که مذاکرات به موضوع هسته‌ای محدود خواهد شد.

این توافق حتی پس از اجرا تنها یک تبصرهٔ کوچک در کتابچهٔ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی برای حفظ نظام است و نمی‌توان آن را نشانه‌ای برای تغییر رفتار جمهوری اسلامی تلقی کرد. درست است که قدرت‌های بزرگ می‌خواهند جمهوری اسلامی لنگرگاهی برای ثبات در منطقه باشد اما این بدین معنا نیست که حکومت آمادگی چنین رفتاری را خواهد داشت یا آمادگی چنین رفتاری را داشته باشد. به دلیل نگاه امنیتی و ایدئولوژیک و نه نگاه علمی و اقتصادی به برنامهٔ اتمی، جمهوری اسلامی می‌تواند اشتباهات گذشتهٔ خود را تکرار کند.

چرا کاست حکومتی به این توافق تن در داد؟

پرسش این است چرا کاست حکومتی جمهوری اسلامی به این محدودیت‌ها تن در داد و در ‌‌‌نهایت برخی از دلواپسان به تمجید از تیم مذاکره کننده پرداختند؟ پاسخ تنها در مخاطراتی است که تحریم‌ها برای بقای نظام ایجاد کرده بود.

مقامات جمهوری اسلامی نزدیک به بیت برای توجیه این توافق بعد از اتلاف ده‌ها میلیارد دلار از سرمایه‌های کشور در پیشبرد این برنامه (و خسارت بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری ناشی از تحریم‌ها) به بدنامی دول غربی در صورت عدم اجرای توافق اشاره می‌کرده‌اند اما از نگاه آنان دول غربی بدنام هستند و پیامدهای این توافق تاثیری در نگرش آن‌ها ندارد. با برداشته شدن فشار تحریم‌ها مقامات به‌‌ همان علتی که برنامهٔ اتمی را آغاز کردند دوباره به سراغ وجوه و ابعاد سابق آن البته با پنهانکاری بیشتر خواهند رفت. به قول منطقیون علت موجده یا معده، علت مبقیه هم هست.

دعوا بر سر چیست؟

پیش و پس از تصویب قطعنامهٔ مربوط به توافق هسته‌ای در شورای امنیت (۲۰ ژوییه ۲۰۱۵) سروصدای فرماندهان سپاه بلند شد. فرمانده کل سپاه اعلام کرد که این قطعنامه را نمی‌پذیرد در صورتی که این قطعنامهٔ ۱۴ صفحه‌ای در وین با همکاری طرف‌ها تهیه شده بود. همه تمهیداتی که فرماندهان و نیروهای امنیتی نزدیک به بیت (شریعتمداری و مهدی محمدی در یادداشت‌های کیهان و وطن امروز) از آن سخن می‌گفته‌اند یعنی محدودیت ۸ ساله بر برنامه موشکی و پذیرش تلویحی قطعنامه‌های قبلی قبلا مورد توافق واقع شده است. بر اساس این قطعنامه، پرهیز از بازگشت خود به خودی تحریم‌ها (و نه تصویب بازگشت) نیاز به رای شورا دارد که هر کشوری از جمله ایالات متحده می‌تواند آن را وتو کند.

چرا علی رغم پذیرش توافق توسط رهبر جمهوری اسلامی نیروهای نظامی و امنیتی و حتی برخی اعضای مجلس با این توافق مخالفت می‌کردند تا آن حد که برخی اظهار امیدواری کردند که کنگرهٔ امریکا برنامه جامع اقدام مشترک را رد کند. رسانه‌های نزدیک به سپاه و نیروهای امنیتی همین خط تبلیغاتی را دنبال می‌کردند. چرا؟ مشخص است که مباحث کنونی دیگر در مورد مفاد توافق نیست؛ در باب مدیریت نتایج توافق در سیاست داخلی است.

دو موضوع در نزاع داخلی بر سر توافق مطرح است. موضوع اول مربوط می‌شود به سرمایه سیاسی دولت روحانی. مخالفان توافق می‌گویند دولت و تیم مذاکره کننده از خطوط قرمز رد شده‌اند تا سرمایهٔ سیاسی دولت روحانی از آن گرفته شود. موضوع دوم مربوط می‌شود به نتیجهٔ اقتصادی توافق. برای سپاه مشخص نیست چه حدی از دارایی‌های بلوکه شده نصیب قرارگاه‌های آن خواهد شد و به همین دلیل رسانه‌های نزدیک به آن به بیان تناقضات در این مورد می‌پردازند. در هفتهٔ مابعد توافق رسانه‌های مخالف دولت روحانی هر روز مطلبی در مورد میزان دارایی‌های بلوکه شده داشتند. وقتی روزنامهٔ کیهان گزارش سفر مقامات آلمانی را با تی‌تر «فرش قرمز دولت زیر پای دشمنان ملت» (۳۰ تیر ۱۳۹۴) گزارش می‌دهد مشخص است که می‌خواهد با اتهام همراهی با دشمن از تیم دولت اعتبار زدایی کند.

بازتاب اجرای توافق در سیاست داخلی چه خواهد بود؟

دولت روحانی اصولا پایگاه اجتماعی ندارد تا آن پایگاه بعد از اجرایی شدن توافق تقویت شود. این دولت با اتکا بر پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان بر سر کار آمد. دولت روحانی دلال قدرت و توازن بخش است و بعد از انجام این پروژه به محاق خواهد رفت، همچنان که دولت‌های قبلی نیز به سرعت توسط خامنه‌ای و سپاه به محاق رفتند. اصلاح طلبان از این ماجرا بهره چندانی نخواهند برد چون از آغاز نه پیش برندهٔ برنامهٔ اتمی و نه طراح و مبلغ این مذاکرات بوده‌اند. آن‌ها اکثرا در برابر برنامهٔ هسته‌ای ساکت بودند.

مخالفان توافق (برخی از نزدیکان بیت، جبهه پایداری و نزدیکان احمدی‌نژاد) نیز همچنان بر عدم موفقیت آن و رد شدن دولت از خط قرمز‌ها تاکید خواهند کرد تا بدین وسیله دولت روحانی را ناکارا جلوه دهند و از منافع رفتارهای تنش زای حکومت در منطقه و ادبیات و رفتارهای ضد غربی بهره‌مند شوند. خامنه‌ای نمی‌خواهد هیچ جناحی در ایران از این توافق بهره بگیرد و جلوی این بهره گیری را خواهد گرفت.

پیامدهای اجرای توافق در جامعه چه خواهد بود؟

اعلام اجرایی شدن توافق شور و شوق چندانی در جامعه نیز ایجاد نکرده و نخواهد کرد چون اولا فرایند رفع تحریم‌ها کند بوده است و اثرات آن سال‌ها باقی خواهد ماند؛ ثانیا احتمال تاثیر آن در معیشت مردم نیز به دلیل فساد، اتلاف، فربه بودن حکومت، و مداخلات خارجی آن بسیار اندک است؛ و ثالثا مردم به تدریج متوجه شده‌اند که نه برنامهٔ اتمی و نه توافق اتمی مربوط به آن اصولا در مورد مردم و نیازهای آنان نبوده است.

بالا رفتن قیمت دلار بلافاصله بعد از اجرایی شدن توافق این شرایط را به خوبی توضیح می‌دهد. ضربان بازار ایران با قیمت دلار قابل اندازه گیری است و بازار بیش از نظر سنجی‌ها دغدغه‌ها و گرایش‌های عمومی را بازمی نماید. دولت در بودجهٔ سال ۹۵ برای پرداخت حقوق کارکنان نیز در حال رایزنی جهت استقراض است. بودجه‌ا‌ی برای طرح‌های عمرانی نیست و افزایش صادرات نفت ایران صرفا به پایین آمدن بیشتر قیمت نفت منتهی خواهد شد. افکار عمومی دلیلی برای شادی و اشتیاق نمی‌بیند.

----------------------------------------------------------------------------------------

یادداشت‌ها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا نیست.