یکی از شعارهای تبلیغاتی «نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری» که میرود تا به کلمه مقدس و طلایی آنها تبدیل شود وعده افزایش «رشد اقتصادی» است.
رشد اقتصادی میتواند با رویکردهای گوناگونی دنبال شود. اما معدودی از این رویکردها، پایدار درون زا، با ثبات و اشتغال زا هستد و به نوسازی اقتصادی-اجتماعی کمک می کنند.
رویکردهای سنتی رشد اقتصادی- هر چند دارای پیامدهای مثبتی در کوتاه مدت- است اما نمی تواند مشکلات عمیق و مزمنی را که ریشه در اقتصاد سنتی ایران دارد حل کند.
افزون بر این، اقتصاد ایران در ۴۰ سال اخیر از میانگین نرخ پایین وهمچنین نوسان پذیر رشد اقتصادی -که نزدیک ۳ درصد بوده است- رنج برده است. مشکل رشد اقتصادی ایران تنها به کمیت محدود آن مربوط نیست، در خصوص نوسان پذیری و کیفیت آن نیز سخن بسیار است.
حوادث پس از سقوط رژیم گذشته ایران که به نابسامانی انجامید و سپس گروگان گیری، جنگ و تحریمهای گسترده و انزوای جهانی تنها بخشی از دلایلی است که این رشد اقتصادی نارسا و نوسانی را توضیح میدهد.
اما این حوادث همه تنگنای رشد اقتصادی ایران را توضیح نمی دهد و دلایل دیگری برای آن وجود دارد.
کیفیت اقتصاد ایران از نظر شاخصهای پیشرفتگی کالا (صادرات کالاهای خام، مواد معدنی و فرش و خشکبار) پایین و دولت محور (دولت موتور رشد اقتصادی) است.
اقتصاد ایران، اقتصادی برونزا(متکی به درآمدهای نفتی از بیرون) و درون گرا(تکیه بر بازار مصرفی داخلی و ناتوان از حضور در بازارهای جهانی) است، کیفیت اقتصاد ایران از نظر شاخصهای پیشرفتگی کالا (صادرات کالاهای خام، مواد معدنی و فرش و خشکبار) پایین و دولت محور (دولت موتور رشد اقتصادی) است.
چنین رشدی نمی تواند به حل پایدار مشکلاتی از قبیل بیکاری ساختاری و فقر زدایی و یا افزایش سطح و استاندارد زندگی شهروندان بیانجامد. برای مثال هر چند در سال گذشته (۱۳۹۵ ) اقتصاد ایران شاهد رشد قابل ملاحظهای بود اما بنا به پیش بینیهای نهادهای بین المللی مانند صندوق بین المللی پول در سال بعد (۱۳۹۶) نرخ رشد به نصف کاهش خواهد یافت. چنین رشد اقتصادی پرنوسان بیان ریسک بالای اقتصاد ایران است و برای ایجاد شغل ناکافی است.
پژوهش های جهانی نشان میدهد که توان صنایع سنتی گذشته در ایجاد شغل کاهش یافته است و این صنایع نوین دانش بنیاد هستند که به موتور کارآفرینی بخصوص در میان نسل جوان، زنان و تحصیل کردگان، تبدیل شده اند. شایسته یادآوری است که بنا به آمار رسمی نرخ بیکاری جوانان تحصیل کرده نزدیک دو برابر میانگین بیکاری است. از سوی دیگر نرخ بیکاری زنان نیز چند برابر نرخ مردان است و در شرایط بحران بیکاری معمولا سریع تر از نرخ بیکاری مردان افزایش میابد. بنابراین هر رویکرد رشد اقتصادی میبایست، توجه ویژه ایی به این گروهها نشان دهد.
رشد درون زا در مقابل رشد برون زا
مسئله پوشیده ای نیست که اقتصاد، معاش و معیشت در ایران، عمدتا مبتنی بر صدور یک ماده خام و ساده معدنی یعنی نفت و حداکثر صادرات کالای سنتی همچون خشکبار و فرش است که آنها هم دارای روند تولید پیچده ای نیستند.
نماد این مطلب سهم گسترده نفت در صادرات و بودجه است اما به آن خلاصه نمی شود.
گفتگو در مورد کیفیت رشد اقتصادی،در گفتگوی نامزدهای انتخاباتی غالبا مورد غفلت قرار می گیرد و تنها بروی کمیت آن متمرکز میشود، حال آنکه مسئله کیفیت رشد است نه کمیت آن.
ساده بودن و عدم تنوع كالاهاي صادراتي، سهم اندک در بازرگانی بین المللی و فقدان دانش بنیادی اقتصاد ایران است که موجب آسيبپذير بودن شديد آن شده ویژگی هایی است که نماد تنش پذیری بالای اقتصاد ایران از بازار جهانی نفت است. اقتصادهای دانش بنیاد در مقابل بر صادرات کالاهایی تکیه دارند که بر خلاف کالاهای ساده معدنی طبیعی دارای قدرت رقابت و ارزش افزوده بالائی است. به همین دلیل است که کشورهایی اقتصادشان مبتنی بر تولید پیچیده و پیشرفته است معمولا توسعه یافته و دارای رشد درون زا و پایدار هستند.
رشد چنین کشورهایی اشتغال زا و همراه توسعه اجتماعی و سیاسی است. به همین دلیل یک واحد رشد اقتصادی در کشوری با اقتصاد پیشرفته معادل رشد اقتصادی مبتنی بر صادرات مواد معدنی همچون نفت نیست و نیازمند تولید دانش و مدیریت پیشرفته است. بنابراین کیفیت یک واحد از رشد اقتصادی مبتنی بر صادرات نفت، قابل مقایسه با کیفیت یک واحد رشد اقتصادی ناشی از تولید و صادرات دانش بنیاد نیست. این تفاوت کیفیت به ارزش رقابتی، ارزش افزوده و سود آوری، تداوم و ایجاد اشتغال و همچنین سرمایه گذاری انبوه مربوط است.
رشد مبتنی بر برون گرایی در مقابل و رشد درون گرا
اقتصاد ایران همچنین نظامی اقتصادی درون گرا هم هست به زبان دیگر فروش نفت خام در بازار جهانی منبع تامین مالی سرمایه گذاری و مصرف فزاینده و در نتیجه رشد اقتصاد در بازار داخلی است.
بخش عمده رشد اقتصادی در ایران-بجز نفت- محصول بازار داخلی و مصرف است. به زبان دیگر اگر از نفت و خام فروشی دیگر منابع و کلای سنتی صرفنظر شود، رشد اقتصادی در ایران ناشی از حضور در بازارهای بین المللی، تنوع کالاها و بازارهای صادراتی نیست. آمار نشان میدهد که میانگین سهم ایران در بازرگانی جهانی از نیم درصد هم تجاوز نمی کند. بنگاه های ایرانی نتوانسته اند در عرصه فن آوری نو و صنایع دانش بنیاد سرمایه گذاری انبوهی کنند. بنابراین طبیعی است که سهمی در بازار جهانی نشان بازرگانی نداشته باشند.
رشد ناپایدار و نوسان پذیر در مقابل رشد پایدار
رشد اقتصادی پایدار مشروط به سرمایه گذاری مناسب در حفظ محیط زیست و سرمایه انسانی است. ایران بحران های متعدد زیست محیطی را بخصوص در عرصه آب، هوا، طبیعت را تجربه می کند. میزان دسترسی به آب هر ساله کاهش یافته و بحران هوای آلوده مشکل پنهانی نیست و سلامت شهروندان را بخصوص در شهرهای بزرگ تهدید می کند.
مقابله با این تهدیدها و انطباق زندگی با استاندارهای زیست محیطی یک راهبرد پیشرفته است و مستلزم تغیرات بسیار در ساخت اقتصادی و شیوه زیست است که اولویتی در گفتمان حکومت ندارد و جامعه هم توجه چندانی به آن ندارد. ایران بخصوص در این دوره ده ساله اخیر، سرمایه گذاری گسترده ای بروی تحول صنایع و انطباق نظام اقتصادی با الزامهای محیط زیستی نداشته است بنابراین این ناپایداری رشد اقتصادی شگفت آور نیست.
همچنین در ۴۰ سال اخیر شمار نرخ رشد اقتصادی ایران همواره دارای نوسان بوده است.
چندین بار هم که این متغیر دارای افزایش نسبی بوده پس از یک دوره کوتاه مجددا فروکش کرده است. به همین دلیل هم دشوار است بتوان روند رشد اقتصادی ایران را پیش بینی کرد. نوسان پذیری رشد اقتصادی، یکی از شاخص های پایین بودن کیفیت رشد اقتصادی ایران است. روشن است اقتصادهایی با رشد پرنوسان در موارد بسیاری نمی تواند، سرمایه جهانی را- که خواستار محیط بی تنش و امن است-را جذب کند. درهمین راستاست که، نوسان نرخ رشد اقتصادی، با فرایند ایجاد شغل سازگاری ندارد. افزون بر این رشد اقتصادی ایران به بخش های و نقاط جغرافی خاصی محدود بوده است..
ختم کلام : با کدام رشد میتوان شغل ایجاد کرد؟
با توجه به کاهش سهم بنگاه های بزرگ سنتی در اشتغال جهانی، کارآفرینی در چارچوب بنگاه های کوچک و نوآوری در بخش خدمات و صنایع دانش بنیاد، به صورت یکی از ابزارهای موثری درآمده است که میتواند برای ایجاد اشتغال بکار گرفته شود. موسساتی فعال در صنعت اطلاعات نظیر اَپل و فیس بوک صدها موسسه مشابه محصول همین فرایند کارآفرینی است که با ایجاد ارزش افزوده و اشتغال سهم مهمی در رشد درونزا، دانش بنیاد، پایدار اقتصادی بازی می کنند. کارآفرینی در عرصه صنایع دانش بنیاد بخصوص در اقتصادی مانند ایران که با بیکاری وسیع نیروی کار جوان و تحصیل کرده روبرو است میتواند راه حل مناسبی برای اشتغال، رشد اقتصادی و افزایش سطح زندگی باشد.
گفتگو در مورد کیفیت رشد اقتصادی،در گفتگوی نامزدهای انتخاباتی غالبا مورد غفلت قرار می گیرد و تنها بروی کمیت آن متمرکز میشود، حال آنکه مسئله کیفیت رشد است نه کمیت آن.
-----------------------------------------------------------------------------
یادداشتها و مقالات، آرای نویسندگان خود را بازتاب میدهند و بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.