روزنامه آرمان خبر داده که روز یک شنبه مرتضی رحمانیموحد،معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی به «بیمارستانهایی که خارج از ضوابط و استانداردهای شورای راهبری گردشگری سلامت بیماران خارجی را میپذیرند» تذکر داد و از وزارت بهداشت خواست با این موارد جدیتر برخورد کند.
این روزنامه درباره «پذیرش پنهانی بیماران خارجی» نوشته است: «وضعیت مناسب سیستم بهداشت و درمان ایران باعث شده در سالهای اخیر اتباع خارجی به ویژه از کشورهای عربی برای انجام برخی عملهای جراحی به ایران بیایند. در صدر درخواستها، عملهای جراحی زیبایی هستند، اما در کنار آن گزارشهای غیر رسمی از مراجعه خارجیها به ویژه شهروندان کشورهای عربی برای پیوند عضو نیز منتشر شده است.»
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، همزمان با ۲۲ خرداد هشتیمن سالگرد انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از قول محمد کاظم انبارلویی از اعضای موتلفه اسلامی حکم کاندیداهای معترض به نتایج آن انتخابات را «اعدام» عنوان کرده است.
این روزنامه بدون نام بردن از میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو کاندیدای معترض انتخابات سال ۸۸ که همچنین زهره رهنورد که ۲۵ بهمن سال ۸۹ حصر شدهاند، نوشته است: «اگر حصر نبود، قوه قضائيه وارد عمل میشد. فعل سران فتنه بنا به نظر قريب به اتفاق مراجع تقليد مصداق اتم محاربه با نظام و مردم و حكم قطعی آن اعدام است.»
روزنامه اعتماد در تیتر یک شماره دوشنبه خود با عنوان «بهارستان؛ چهار روز پس ازحادثه»، گزارش داده که «وزرای اطلاعات و كشور و جانشين فرمانده سپاه در نشست غير علني مجلس، روند برخورد با تروريستها را توضيح دادند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «فضای بهارستان همزمان با نخستين جلسه مجلس بعد از حمله تروريستي روز چهارشنبه هنوز عادی نشده»، نوشته است: «دور تا دور محوطه بهارستان را ماموران مسلح با فاصله مشخص از يكديگر و در دستههای پنج نفره گرفتهاند. ماموران جليقههای ضد گلوله پوشيدهاند و حواسشان به همه تحركات اطراف ميدان هست.»
ابوالفضل موسوی، نماينده يزد درباره محتوای جلسه غیرعلنی روز یک شنبه مجلس به روزنامه اعتماد گفته است: «موضوع برای نمايندگان اين بود كه عمليات خيلی ساده انجام شده است. شايد حفاظت مجلس هم به دليل همين سادگی غافلگير شده بود. سوال نمايندگان اين بود كه چرا در نخستين جایی كه تروريستها مقابل دوربينهای مجلس ايستادند تا مسلح شوند همانجا با آنها برخورد نشد؟» و «اين سهلانگاری در حالی است كه وقتي وكلای ما در كشور كنيا هنگام عبور از مقابل يک سفارت از آن عكس گرفتند بلافاصله دستگير شدند. يعنی آنها هر فعاليتی را جدی میگيرند و با آن برخورد میكنند. ترور و تروريسم در دنيا خيلی جدی گرفته میشود. »
این نماینده مجلس دعم با تاکید براینکه «یگانهای حفاظتی معمولا اين فرضيه را دارند كه همه مظنون هستند مگر اينكه خلاف آن ثابت شود. ولی متاسفانه در اتفاق روز چهارشنبه چنين اصلی رعايت نشده است و به همين دليل تروريستها به راحتی مقابل مجلس پياده شدند و با اسلحه و در حال تيراندازی وارد شدند و در پارلمان جولان دادند.»
روزنامه اعتماد از قول نماینده یزد نوشته که در جلسه غیرعلنی مجلس که با حضور وزیر اطلاعات، وزیر کشور و جانشین سپاه پاسداران برگزار شد «نمايندگان به دنبال مقصر نبودند. به دنبال اين بودند كه اين حادثه ديگر اتفاق نيفتد.»
روزنامه شرق برگزاری اولین جلسه مجلس شورای اسلامی پس از حمله روز چهارشنبه را « عبور از ترور» توصیف کرده و همزمان از قول بهروز نعمتی سخنگوی هياترئيسه مجلس درباره جلسه غیرعلنی مجلس نوشته است: «در حادثه تروريستي مجلس نقاط ضعفی در مجلس وجود داشته که قابل کتمان نيست و آقای (علی) لاريجاني هم مواردی را در اين زمينه مطرح کرد. مسئولان امنيتی هم به دنبال حل اين موضوع هستند و تا دوشنبه طرح شفافی را برای ايمنسازی مجلس از نظر حفاظتی و امنيتی ارائه میکنند که هياترئيسه مجلس درباره آن تصميمگيری خواهد کرد.»
روزنامه آفتاب یزد هم در تیتر یک خود با اشاره به درخواست نمایندگان مجلس برای «پوشش ضعف حفاظتی مجلس»، از قول محمد کاظمی نماینده مجلس درباره جلسه غیرعلنی روز یک شنبه نوشته است: « در این جلسه گفته شد که میبایست ساختمان بهارستان را به تجهیزات فنی و الکترونیکی مجهز کنیم. از طرف دیگر، مجلس در نقطهای مستقر شده است که منازل مسکونی به آن اشراف دارند. برای این هم بنا شد تدبیری اندیشیده شود. مسئله بعدی، تغییر مسیرها و خیابانهایی بود که به بهارستان راه داشت.»
کیهان در صفحه یک خود با تاکید براینکه « وزارت امور خارجه در اقدامی عجیب تمام خودروهای لوکس قاچاق را خرید»، نوشته است: «قرار بود خودروهای لوکس قاچاق توسط دستگاههای مسئول، امحا و یا به جهت صادرات فروخته شوأم و حالا «بر طبق توافقات انجام شده مقرر شد وزارت خارجه ایــن خودروها را برای استفاده در ســفارتخانهها و کنسولگریهای خارج از کشور خریداری کرده و به خارج از کشور منتقل کند.»
شرق اما از تکذیب خبر مورد اشاره کیهان خبر داده و نوشته است: «به دنبال اخبار منتشره مبنی بر خرید خودروهاي لوکس قاچاق از سوی وزارت امور خارجه، روابط عمومی وزارت امور خارجه با رد این خبر آن را به شدت تکذیب» و اعلام کرد که «در ماههای گذشته درخصوص خرید خودروهای لوکس قاچاق به وزارت امور خارجه پیشنهادهایی داده شد؛ اما وزارت امور خارجه همان زمان این پیشنهادها را رد و اعلام کرد نیاز و تمایلی برای استفاده از این خودروها برای استفاده اداری و تشریفاتی ندارد.»
«فرياد پلاسکو» تیتر گزارشی است در روزنامه شهروند که خبر داده «صبح یک شنبه نزدیک به ١٠٠ نفر از کسبه پلاسکو مقابل ساختمان بنیاد مستضعفان تجمع کردند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه صبح یک شنبه پلاسکوییها مقابل ساختمان بلندمرتبه و سفید بنیاد مستضعفان تجمع کردند تا تکلیف مغازههایشان مشخص شود، نوشته است: «حالا کسبه همه ٢٨٦ مغازه حادثه ندیده ساختمان پلاسکو ناراضیاند. همین نارضایتی آنها را به بزرگراه رسالت کشاند تا نسبت به آنچه در این پنج ماه برایشان اتفاق افتاده و بلاتکلیفی مغازههایشان، اعتراض کنند. مغازههای آنها از ریزش و انفجار در ساختمان در امان ماند، اما حالا پای سارقان به مغازههایشان باز شده و در هفتههای گذشته، کولر گازی، برخی از اجناس، و لامپهای آنها به سرقت رفته است.»
به نوشته روزنامه شهروند پس از حادثه پلاسکو به کسبه وعده وام ٣٠٠میلیون تومانی دادند، اما تاکنون حتی «یک نفر هم این وام را نگرفته است و به گفته کسبه پلاسکو «قرار بود دولت به کارفرماهای پلاسکو وام ٣٠٠میلیون تومانی با یکسال تنفس و بهره ٧درصدی بدهد، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و بهره وام هم به همان ١٦درصد برگشت.همه پلاسکو را فراموش کردند.»
روزنامه اعتماد هم گزارشی دارد با تیتر «چله سياه» و نوشته است: «معدن زغال سنگ زمستان يورت ساعت ١١ و ٣٠ دقيقه روز ١٣ ارديبهشت منفجر شد. هنگام انفجار، ٢٣ كارگر در تونلهاي استخراج و پيشروي معدن مشغول كار بودند كه همه كشته شدند. ٢١ كارگر از جمع ٥٠ كارگر و تكنسيني كه زمان انفجار، بيرون معدن كار ميكردند و براي كمك به همكارانشان به داخل معدن دويدند هم، كشته شدند.»
این روزنامه ضمن انتشار روایت کارگران از روز حادثه، و با تاکید براینکه «معدن زغال سنگ زمستان یورت هيچ منفذي غير از ورودي نداشت. هيچ روزنهاي براي جابهجايي هوا در معدن ايجاد نشده بود»، نوشته است: «معدن زغال سنگ يورت، يك تونل سراشيب به سمت مرگ بود. مرگ تدريجي، مرگ آنی» و «صاحبان معدن، خيلي خوب ميدانستند واقعيت يورت چيست. مهم فقط اين بود كه يورت، تا ٦٠ سال آينده ذخيره زغال سنگ داشت. ٦٠ سال، هر سال ١٠٠ هزار تن. معدنچيان هم خيلی خوب ميدانستند واقعيت يورت چيست. مهم فقط اين بود كه خانواده ٣٠٠ معدنچی، از گرسنگي نمیميرند.»
روزنامه آرمان خبر داده که روز یک شنبه مرتضی رحمانیموحد،معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی به «بیمارستانهایی که خارج از ضوابط و استانداردهای شورای راهبری گردشگری سلامت بیماران خارجی را میپذیرند» تذکر داد و از وزارت بهداشت خواست با این موارد جدیتر برخورد کند.
این روزنامه درباره «پذیرش پنهانی بیماران خارجی» نوشته است: «وضعیت مناسب سیستم بهداشت و درمان ایران باعث شده در سالهای اخیر اتباع خارجی به ویژه از کشورهای عربی برای انجام برخی عملهای جراحی به ایران بیایند. در صدر درخواستها، عملهای جراحی زیبایی هستند، اما در کنار آن گزارشهای غیر رسمی از مراجعه خارجیها به ویژه شهروندان کشورهای عربی برای پیوند عضو نیز منتشر شده است.»
روزنامه ایران از قول مرتضی شهمرادی همسر هانیه اکبریانی معلم حق التدریسی که «در پی حادثه تروریستی روز چهارشنبه ساختمان مجلس شورای اسلامی» کشته شد، نوشته است: «ای کاش هیچگاه پایمان به مجلس باز نمیشد، روز سختی بود. مرگ همسرم برایم خیلی سخت است. مگر میشود با امیدی بیایی و با جسد همسرت برگردی. خیلی دلش میخواست که معلم قراردادی و رسمی آموزش و پرورش باشد. لیسانس حسابداری داشت و همه کاری کرد که بتواند بهترین معلم شهرستان باشد، انصافاً هم بود. روزهای سختی را با هم پشت سر گذاشتیم من کارگر هستم و او همیشهه میگفت که کمک خرج زندگیت میشوم، انصافاً هم بود. در یک پیش دبستانی درس میداد و هر روز با عشق سر کارش حاضر میشد. هر کاری میکرد که بهترین باشد. این اواخر از تبعیضها ناراحت بود برای همین تصمیم گرفت تا خودش برای خودش کاری کند.»
مرتضی شهمرادی گفته است: هانیه اکبریانی «نامهای از وزارت آموزش و پرورش شهرستان گرفت و به تهران آمد نه یک بار چند بار. آخرین بار اما مسئولان وزارتخانه به خانمم گفتند اگر نماینده لرستان را ببینی میتوانی جواب بگیری برای همین عازم تهران شدیم. صبح روز چهارشنبه ساعت ۹:۴۵ دقیقه در کنار مجلس بودیم من هم به همراه خانمم وارد محوطه مجلس شدم اما داخل ساختمان نرفتم. جلوی در که رسیدیم همسرم وسایلش را به من داد و گفت منتظر باشم تا برگردد. من هم گوشه حیاط نشستم تا او امضایش را بگیرد و برگردد. چند دقیقهای از ورود همسرم به داخل نگذشته بود که ناگهان صدای تیراندازی به گوش رسید. خیلی وحشتناک بود، هر کسی به طرفی میدوید و من هم نمیدانستم چه کار کنم. افرادی که داخل سالن انتظار بودند هراسان به بیرون میدویدند. نیروی حراست اجازه ورود افراد را به داخل نمیداد و ما را از محل دور کردند. در آن هیاهو چشمم به خانمی افتاد که با همسرم به داخل ساختمان رفته بود از او پرسیدم که از همسرم خبر دارد که با گریه میگفت تیر به پایش خورد و افتاد. یک ساعتی منتظر بودم و ناگهان دیدم نیروهای امداد همسرم را بیرون آوردند به سمتش دویدم آنها همان جا گفتند که دیگر نفس ندارد.»