استيضاح فرجی دانا و قدرت بالقوه تشکل های دانشجويی

رضا فرجی دانا

رضا فرجی دانا موفق نشد رای اعتماد مجدد از نمايندگان مجلس نهم بگيرد و سرانجام با دريافت کارت قرمز، اولين وزير دولت يازدهم از قطار قوه مجريه پياده شد.

موفقيت استيضاح در دقايق آخر قطعی شد و همراهی بخشی از اصول گرايان ميانه با طيف افراطی و هماهنگ با رهبری موجبات عزل وزير علوم را فراهم ساخت . دليل اصلی برکناری فرجی دانا اهتمام وی در درمان زخم های وارده بر پيکره دانشگاه در دهه گذشته و نزديک کردن آن به جايگاه اصلی اش بود. البته در اين ميان دفاع ضعيف و رويکرد محافظه کارانه فرجی دانا و همچنين عدم حضور روحانی در مجلس نيز موثر بود.

در بين دلايلی که مدافعان استيضاح مطرح کردند، هراس از تحرک مجدد تشکل های دانشجويی منتقد و مستقل از برجستگی زيادی برخوردار بود.

نگرانی اصول گرايان و مدافعان دانشگاه وابسته و مطيع ولايت فقيه در شرايطی حکم به خلع يد وزير علوم داد که تغييرات بزرگی در زمينه فعاليت امن و آزاد تشکل های دانشجويی مستقل و اصيل در دانشگاه ها بوجود نيامده است. فضای پليسی اگر چه ترک برداشته است اما از بين نرفته و به شکل کم دامنه تری در مقايسه با دوران رياست جمهوری احمدی نژاد برقرار است.

فرجی دانا در زمينه بازگشت نشاط به دانشگاه ها و رونق يافتن فعاليت های دانشجويی متعهد به سنت روشنگری دانشگاه موفقيتی نداشت. او در جلسه ای که با تشکل های دانشجويی در ماه گذشته داشت تقريبا با اکثر تشکل های دانشجويی وابسته به حکومت و اصول گرا ديدار کرد . اين ديدار که بنا به گفته خود فرجی دانا در نطق دفاعی اش ،مورد تقدير رهبری قرار گرفته بود، تشکل هايی که شرايط نمايندگی دانشجويان را داشته باشند، حضور نداشتند و تنها از انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران که گرايش اصلاح طلابی محافظه کار دارد ، دعوت شده بود.

اظهارات فرجی دانا فاش می سازد که در حال حاضر ترکيب تشکل های دانشجويی دارای مجوز در دانشگاه ها بشرح زير است :
« بر طبق آمار موجود در سطح دانشگاهها بيش از ۲ هزار و ۵۰۰ دفتر بسيج دانشجويی، ۲۳۱ تشکل دانشجويی، جامعه اسلامی، جنبش عدالت خواه و انجمن اسلامی وجود دارد که در يک سال گذشته تنها ۱۸ تشکل از آنها جديد بوده و اضافه شده است و تخلفاتی هم اين تشکل‌ها انجام داده اند.»

۱۸ تشکلی که مجوز دريافت کرده اند نيز عمدتا از گرايش های محافظه کار هستند و ارتباطی با اکثريت جنبش دانشجويی کشور ندارند. در اصل از وزارت علوم انتظار وجود داشت که فضای بسته و مصنوعی دوران احمدی نژاد را که به تعطيلی گسترده تشکل های دانشجويی ريشه دار و دارای مقبوليت دانشجويی منجر شده بود، را دگرگون سازد.

در اين ميان چالش اصلی بازگرداندن دفتر تحکيم وحدت و انجمن های اسلامی دانشجويان به صاحبان اصلی آن بود که در دوران دولت های نهم و دهم به ناحق و در سايه سياست موازی سازی در اختيار جريان های دولت ساخته و جعلی قرار گرفته بود.

اما وزارت علوم فرجی دانا فعاليت ملموس و موثری در اين زمينه انجام نداد. ايجاد تکثر وتنوع تشکل های دانشجويی مطابق با وزن واقعی دانشجويی از مطالبات اصلی دانشجويان از دولت روحانی است. اما اين مهم تا کنون جامعه عمل نپوشيده است.

آماری که فرجی دانا ارائه داد نشان می دهد که چگونه تشکل های دانشجويی در عرصه رسمی دانشگاه ها در اختيار تشکل های حکومتی است و در اين ميان تشکل بسيج دانشجويی که تشکيلات شبه نظامی و وابسته به سپاه پاسداران است، تقريبا دانشگاه ها را احاطه کرده و فرصت تحرک از جنبش دانشجويی را سلب نموده است.

ترکيب تشکل های دانشجوئی مجوز دار که اعطاء ۱۸ مجوز به تشکل های جديد تغيير خاص و تعيين کننده ای در آن ايجاد نکرده، ارتباطی با واقعيت های حاکم بر دانشگاه ها و جمعيت دانشجويی کشور ندارد و اقليتی عرصه عمومی دانشگاه ها را به صورتی مصنوعی تسخير کرده است.

اما اندک تلاش های فرجی دانا و عدم همراهی با سياست تک صدايی و ايجاد امنيت قبرستانی در دانشگاه ها نيز با اعتراض اصول گرايان و نيروی های مدافع رهبری و دستگاه امنيتی کشور مواجه شد و او را تحمل نکردند.
آستانه شکيبايی پايين بخش های انتصابی پرده از اين واقعيت بر می دارد که

حکومت تا چه ميزان نسبت به تحرک جنبش دانشجويی وخروج فعاليت های تحول گرايانه و نقادی در دانشگاه ها آسيب پذير است. اين واقعيت زمانی برجسته تر می شود که جنبش دانشجويی در يکی از کم رونق ترين ادوار فعاليت خود در بعد از انقلاب بسر می برد. طولانی شدن دوران فترت و نبود اعتراضات گسترده و ملموس در دانشگاه ها تا حدودی خيال حکومت را از ناحيه قدرت تحول گرايانه مراکز علمی کشور آسوده ساخته است.

اما برخورد آنها با فرجی دانا و رمز گشايی از سخنانی که بر عليه عملکرد نه ماهه او ايراد شد، آشکار می سازد که آنها اميدی به تداوم وضعيت راکد کنونی ندارند و می هراسند که کاهش فضای پليسی توازن قوا را بر هم زده و دوباره دانشگاه به جايگاه طبيعی خود در نقد قدرت خودکامه و بسط آزادی ها و مردم سالاری باز گردد. از اين رو با استيضاح فرجی دانا و ايجاد سخت گيری بر مديريت وزارت علوم می کوشند تا به زعم خود پيشگيری کرده و فرصت بازسازی در دوران اعتدال را از جنبش دانشجويی سلب نمايند.

روند آينده و بخصوص فردی که کرسی وزارت علوم را بعد از فرجی دانا در دست می گيرد و همچنين واکنش فعالان دانشجويی روشن می سازد که فضا در دانشگاه ها به کدام سمت خواهد رفت. انتخاب زمان استيضاح پيش از شروع سال تحصيلی جديد نشان داد که صحنه گردانان عزل فرجی دانا واکنش احتمالی دانشجويان و اساتيد را در محاسبات خود در نظر گرفته بودند و نمی خواستند زمانی استيضاح را مطرح کنند که جنبش دانشجويی فرصت اعتراض و رويارويی با حاميان دانشگاه توجيه گر قدرت و خنثی در برابر استبداد دينی را پيدا کند.

ماندگار ترين وجه استيضاح فرجی دانا، هراس اقتدار گرايان از پتانسيل بالقوه تحول خواهی دانشجويان است که علی رغم همه تنگناهايی که جنبش دانشجويی ايران دارد ، هنوز يکی از مهمترين منابع تغيير سياسی است.

چهارشنبه سياه مجلس نهم برگ تاييد ديگری بود که دانشگاه و تشکل های دانشجويی منتقد و متعهد به سنت روشنگری و پرنسيپ های دانشگاهی ،کماکان خار چشم ساخت قدرت مطلقه هستند . مصاف بين دانشگاه مستقل و توليد کننده علم و آگاهی با دانشگاهی که صرفا ماشينی برای چرخش دستگاه ديوان سالاری دولتی است و علم بدون حق طلبی را ترويج می نمايد،کماکان در جريان است. اگر چه در مقطع کنونی اين شکاف بيشتر در سطح لايه های پنهانی فعال است.