جهان تشنه انرژی است و سیر تحول گونههای مختلف آن، از سوخت فسیلی (نفت و گاز و زغال) گرفته تا انرژی هستهای و انرژیهای پاک، یکی از حساسترین و در همان حال شور انگیزترین مباحث مورد توجه آینده پژوهان است.
گذار از انرژیهای آلاینده و خطرناک به انرژیهای پاک، اگر تحقق یابد، یکی از بزرگترین انقلابها را در تاریخ تمدن انسانی رقم خواهد زد. ولی تا دستیابی به این گذار دورانساز هنوز راه درازی در پیش است و انرژیهای فسیلی، به رغم پیآمدهای خطرناک آنها برای کره خاک، دستکم طی سی چهل سال آینده همچنان چرخ فعالیت را در بخش بسیار بزرگی از اقتصاد جهانی به حرکت در خواهند آورد، مگر آنکه رویدادهای بسیار مهمی در عرصههای تکنولوژیک و اقتصادی و زیستمحیطی چگونگی تولید و مصرف انرژی را یکسره دگرگون کنند.
در میان سوختهای فسیلی، نفت جایگاهی ویژه دارد، زیرا تولید و حمل و نقل و انباشت این ماده خام و استفاده از آن نسبتا آسان است، و از اواخر قرن نوزدهم به این طرف در شکلگیری و تسریع رشد کشورهای صنعتی و افزایش تواناییهای تولیدی و بازرگانی و نظامی آنها نقشی بسیار مهم ایفا کرده است. به علاوه سرنوشت شماری از کشورها با چند صد میلیون نفر جمعیت در پیوند با تولید و صدور نفت گره خورده و نوسانهای بهای آن در بازار جهانی بر اقتصاد این کشورها و نیز امنیت و آینده آنها تاثیری تعیین کننده دارد.
|برای دریافت تازهترین خبرها به تلگــــرام رادیو فردا بپیوندید|
با توجه به همه این عوامل، از چند دهه پیش به این سو، پرسش هایی کم و بیش یکسان به صورت دایمی درباره آینده نفت هم در محافل مالی و اقتصادی، هم در اندیشکدههای روابط بین المللی و هم در کانونهای امنیتی و نظامی مطرح شده و هنوز هم میشود، از جمله این که موجودی نفت در زیر زمین چقدر است؟ آیا سرمایه گذاریهای به کار افتاده در عرصه نفت به نیازهای بازار پاسخ خواهند داد؟ بهای نفت با توجه به سطوح عرضه و تقاضا چگونه تحول خواهد یافت؟...
این پرسشهای کلیدی، در بعضی موارد پاسخ هایی متفاوت و گاه حتی متناقض دریافت کرده اند. متغیرهای بسیار زیادی، از پیشرفتهای علمی و فنی گرفته تا تحولات اقتصادی و رویدادهای ژئوپولیتیک، بر عرضه و تقاضای نفت، نوسانهای قیمت و در نتیجه چگونگی ارزیابی آینده این کالا تاثیر میگذارند.
با توجه به سقوط بهای نفت، سرمایه گذاری کمپانیهای بزرگ در میدانهای نفتی سقوط کرد، رویدادی که، به گفته «آژانس بین المللی انرژی»، می تواند خطر کمبود شدید عرضه نفت را در کوتاه مدت به وجود آورد.
حتی امروز، در پایان دهه دوم قرن بیست و یکم میلادی، به رغم پیشرفتهای بزرگ در جمع آوری دادهها و داده پردازی، پیش بینی آینده نفت همچنان با دشواریهای فراوان همراه است. حاصل این دشواری ها، اختلاف نظر میان منابع کارشناسی بر سر آینده بازار جهانی نفت است. تفاوت و تناقض میان نظریات کارشناسی گاه واقعی است، و گاه تنها جنبه ظاهری دارد، به این دلیل که مسایل از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار میگیرند و بازه زمانی (کوتاه مدت، میان مدت یا دراز مدت) نیز برای این بررسیها یکسان نیست.
به تازهترین نمونههای آن اشاره میکنیم :
اول) در اواخر ژانویه سال جاری، گزارش سالانه و آینده نگرانه «بریتیش پترولیوم» درباره چشم اندازهای انرژی، با گفتن این که نفت در جهان بسیار فراوان تر از آن است که پیش بینی میشد، سر و صدا به پا کرد. از دیدگاه نویسندگان این گزارش، حجم نفت قابل استحصال به ۲۶۰۰ میلیارد بشکه میرسد که معادل دو برابر مصرف این کالا از حالا تا سال ۲۰۵۰۰ میلادی است. به گفته همان گزارش، این احتمال وجود دارد که بخشی از نفت خام قابل استحصال، به دلیل نبود بازار برای آن، برای همیشه زیر زمین باقی بماند.
گزارش «بریتیش پترولیوم» مغایر با نظریه «پیک اویل» است که در دهه اول قرن بیست و یکم رواج داشت. بر پایه این نظریه، تولید نفت تا مرز نهایی پیش رفته و دیگر موقع زوال تولید آن به گونهای غیر قابل بازگشت فرا رسیده است. زوال تولید نفت طبعا مساله کمبود عرضه و، در نتیجه، اوجگیری گریز ناپذیر بهای آنرا مطرح میکند. «بریتیش پترولیوم» در گزارش خود زوال منابع نفتی و کاهش عرضه آنرا رد میکند.
بر سر موجودی نفت در جهان و تحول بهای آن اختلاف نظر کم نیست. از مجموعه دادههای منتشر شده در این زمینه، منطقیترین نتیجه گیری احتمالا این خواهد بود که شاید بهای نفت در کوتاه مدت افزایش یابد، ولی تحولات دراز مدت در عرصه تولید و عرضه نفت مسلما به سود کشور هایی نیست که اقتصاد و سرنوشت خود را با این کالا گره زده اند.
دوم) در گزارش سالانه«آژانس بین المللی انرژی» (حامی منافع کشورهای صنعتی مصرف کننده نفت)، که ششم ماه مارس منتشر شد، بر خطر پیدایش کمبود نفت در آینده نزدیک تکیه میشود. این گزارش میگوید که در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ میلادی، سرمایه گذاری در اکتشاف و تولید نفت به گونهای چشمگیر کاهش یافت، زیرا بهای این کالا که در نیمه سال ۲۰۱۴ به هر بشکه ۱۱۴ دلار رسیده بود، طی دو سال گذشته به شدت پایین آمد و، در حال حاضر هم از بشکهای ۵۶۶ دلار بیشتر نیست.
با توجه به سقوط بهای نفت، سرمایه گذاری کمپانیهای بزرگ در میدانهای نفتی سقوط کرد، رویدادی که، به گفته «آژانس بین المللی انرژی»، می تواند خطر کمبود شدید عرضه نفت را در کوتاه مدت به وجود آورد. تازه حتی اگر در سال جاری شرکتهای بزرگ نفتی سرمایه گذاری خود را از سر بگیرند، چند سال طول خواهد کشید که سرمایه گذاریهای تازه به تولید برسند. حاصل آنکه شکاف میان عرضه و تقاضا از سال ۲۰۲۰ به بعد بیشتر خواهد شد. در سال ۲۰۲۲، سطح تقاضای نفت در جهان به ۱۰۴ میلیون بشکه در روز خواهد رسید، حال آنکه تولید کنندگان عضو و غیر عضو «اوپک» تنها ۹۹ میلیون بشکه نفت به بازار عرضه خواهند کرد. این تفاوت پنج میلیون بشکهای میان عرضه و تقاضا، از دیدگاه کارشناسان «آژانس بین المللی انرژی»، می تواند بار دیگر به افزایش شدید قیمت نفت منجر بشود.
سوم) شمار دیگری از منابع کارشناسی بازار نفت در درستی پیش بینیهای «آژانس بین المللی انرژی» تردید دارند. از دیدگاه اینان آژانس مورد نظر در ارزیابیهای خود تولید نفت غیر متعارف یا «شیل» در آمریکا و چشم انداز تولید آنرا در دیگر مناطق جهان، آنگونه که باید و شاید، در نظر نگرفته است. نفت «شیل» از انحلال آبی - حرارتی سنگهای نفت زا به دست میاید و از ویژگیهای نفت متعارف و موارد استفاده آن برخوردار است.
سیکل تولید نفت «غیر متعارف» (شیل) بسیار کوتاه تر از سیکل تولید نفت معمولی است. تولید نفت معمولی به اجرای پروژههای پیچیده و طولانی سرمایه گذاری نیاز دارد، حال آنکه در مورد نفت غیر متعارف، اگر تجهیزات و نیروی انسانی لازم موجود باشد، حفر چاه و استخراج نفت از طریق انحلال آبی - حرارتی طی چند هفته امکان پذیر است. منتقدان «آژانس بین المللی انرژی» میگویند که در گزارش این نهاد حجم عظیم سرمایه گذاری در میدانهای نفت «غیر متعارف» (شیل) در آمریکا به درستی محاسبه نشده است.
به علاوه با توجه به پیشرفتهای فنی، هزینه تولید نفت «غیر متعارف» (شیل) به گونهای چشمگیر کاهش یافته است. در شرایط کنونی، بر خلاف سابق، حتی اگر بهای هر بشکه نفت به بشکهای ۲۵ دلار سقوط کند، تولید نفت «شیل» در بعضی از میدانهای آمریکا همچنان با صرفه خواهد بود. در دیگر میدان ها، هزینه بالا تر است. بر پایه بعضی ارزیابی ها، در حال حاضر میانگین هزینه تولید یک بشکه نفت «شیل» در آمریکا پیرامون چهل دلار نوسان میکند. تولید نفت آمریکا در حال حاضر از نه میلیون بشکه در روز فراتر رفته و با توجه به افزایش تولید نفت «غیر متعارف» (شیل)، صادرات این کشور در آینده نه چندان دور می تواند عرضه نفت در جهان را به گونهای قابل ملاحظه بالا ببرد.
به علاوه ذخایر نفت «غیر متعارف» به آمریکا محدود نمی شوند و در بسیاری از مناطق جهان، از جمله روسیه و چین، فراوانند. پیشرفتهای فنی در این زمینه و پراکنده شدن این تکنولوژی در سراسر جهان می تواند یک تحول بزرگ ساختاری را در بازار جهانی نفت به وجود آورد.
می بینیم که بر سر موجودی نفت در جهان و تحول بهای آن اختلاف نظر کم نیست. از مجموعه دادههای منتشر شده در این زمینه، منطقیترین نتیجه گیری احتمالا این خواهد بود که شاید بهای نفت در کوتاه مدت افزایش یابد، ولی تحولات دراز مدت در عرصه تولید و عرضه نفت مسلما به سود کشور هایی نیست که اقتصاد و سرنوشت خود را با این کالا گره زده اند.