خبر برای شمار زیادی از کارشناسان بازار جهانی نفت غافلگیر کننده بود: برای نخستین بار در هشت سال گذشته، چهارده کشور عضو سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)، در نشست چهارشنبه سیام نوامبر خود در وین، بر سر کاهش سقف تولیدشان به توافق رسیدند.
بر پایه این توافق، که به تفاهم دو ماه پیش «اوپک» در الجزیره رسمیت بخشید، قرار است کشورهای این سازمان سقف تولید کنونی نفت خود را، با کاهش یک میلیون و دویست هزار بشکه در روز نسبت به سطح کنونی آن، از آغاز سال آینده میلادی به سی و دو میلیون و پانصد هزار بشکه در روز تنزل دهند.
بعد از شکست تلاشهای پی در پی «اوپک» برای کاهش عرضه نفت به بازار به منظور جلوگیری از سقوط قیمت این کالا، که از حدود دو سال و نیم پیش آغاز شدند، کم تر کسی انتظار داشت نشست وین در این زمینه به توافق دست یابد. این بدبینی از موانعی سر چشمه میگرفت که به نظر میرسید راه را بر سازش می بندند و یا دستکم تحقق آنرا با دشواریهای زیاد روبرو میکنند :
یک) ایران با تکیه بر زیان هایی که به دلیل تحریم بر منافع نفتیاش وارد آمده بود، با هرگونه کاهشی در حجم تولیدش مخالفت میکرد و تنها حاضر بود «فریز» تولید را، آنهم در سطحی حدود سه میلیون و نهصد هزار بشکه در روز بپذیرد.
دو) عراق نیز، که به دومین تولید کننده «اوپک» بعد از عربستان بدل شده، با پیش کشیدن نیازهای مالی سنگینی که به دلیل جنگ با داعش بر دوش میکشد، از تن سپردن به کاهش تولید خود داری میکرد.
سه) عربستان سعودی هم ظاهرا برای دستیابی به توافق شور و شوق چندانی از خود نشان نمیداد، به ویژه در شرایطی که عراق و ایران، دو رقیب اصلیاش در درون «اوپک» و در کشمکشهای خاور میانه، خواستار حفظ تولید خود بودند.
چهار) و سر انجام روسیه، که عضو «اوپک» نیست، به رغم ابراز نشانههای آشکار همکاری با این سازمان، تولیدش را تا حدود یازده میلیون و دویست هزار بشکه در روز بالا برده بود و تمایلی هم به کاهش آن از خود نشان نمیداد.
مجموعه این عوامل امید چندانی را برای دستیابی به توافق بر جای نمیگذاشت. با این همه سه عامل عمده باعث شدند نشست روز چهارشنبه وین با ناکامی پایان نپذیرد :
الف) عامل نخست ترس از فرو ریزی باز هم بیشتر قیمت نفت بود. منابع کارشناسی بین المللی پیش بینی میکردند که در صورت شکست نشست «اوپک» در وین، بهای هر بشکه نفت می تواند به هر بشکه سی و پنج و حتی سی دلار سقوط کند. یاد آوری میکنیم که بهای نفت برنت دریای شمال، در ادامه یک دوره رونق طولانی، در ماه ژوئن ۲۰۱۴ به بشکهای ۱۱۴ دلار رسید، ولی بعد از آن به سراشیب افتاد تا جایی که در ماه ژانویه سال جاری به زیر سی دلار سقوط کرد.، پیش از آنکه دوباره به کانال هر بشکه چهل تا پنجاه دلار بازگردد.
ب) شمار بسیار زیادی از کشورهای تولید کننده نفت در وضعیت مالی بسیار بدی هستند. حتی عربستان بسیار ثروتمند، در پی دو سال و نیم رکود بازار نفت، با مشکلات جدی دست به گریبان است که کسر بودجهای حدود هفتاد میلیارد دلار یکی از آنها است. در میان دیگر کشورهای نفتی، ونزوئلا در آستانه ورشکستگی است، الجزایر روزهای سختی را از سر میگذراند، ایران بودجه عمرانی خود را کم و بیش رها کرده است و این فهرست را می توان ادامه داد. با توجه به این شرایط دشوار، کشورهای عضو «اوپک» مجبور بودند به نوعی با هم کنار بیایند.
ج) در این میان دیپلماسی فعال بعضی از کشورهای عضو «اوپک» به ویژه الجزایر را نیز نباید از نظر دور داشت. در محافل نفتی بین المللی گفته میشود که نورالدین بوطرفه وزیر انرژی الجزایر یکی از معماران اصلی توافق وین بوده است.
بر پایه این توافق، کشورهای عضو «اوپک» پذیرفتند که ایران بتواند تولید نفت خود را تا نزدیک به سه میلیون و هشتصد هزار بشکه در روز بالا ببرد. به بیان دیگر ایران عملا به سطح پیش از تحریمها و یا حتی کمی بالا تر باز میگردد (تولید کنونی ایران را منابع ثانویه سه میلیون و ششصد تا هفتصد هزار بشکه در روز ارزیابی میکنند). بر پایه همین توافق عربستان سعودی با پذیرفتن یک کاهش پانصد هزار بشکه ای، حاضر شده سطح تولیدش را به ده میلیون بشکه در روز تنزل دهد. حتی عراق، به رغم مخالفتهای پیشین، یک کاهش ۲۱۰ هزار بشکهای را قبول کرده است.
و اما کشورهای غیر عضو «اوپک» نیز حاضر شده اند در کاهش عرضه به منظور بالا بردن قیمت نفت، همکاری کنند. روسیه به یک کاهش سیصد هزار بشکهای اکتفا کرده و کشورهای دیگری چون قزاقستان و آذربایجان نیز قول هایی در همین زمینه داده اند.
به نظر میرسد که توافق وین از لحاظ وارد آوردن یک شوک مقطعی به بازار جهانی نفت موفق بوده است. در آستانه برگزاری نشست روز چهارشنبه «اوپک»، بهای هر بشکه نفت برنت پیرامون چهل و پنج دلار نوسان میکرد، ولی به محض اعلام توافق بر سر کاهش تولید اعضای سازمان، بهای نفت برنت به بالای هر بشکه پنجاه دلار افزایش یافت.
ولی در ورای این شوک مقطعی، ایا توافق وزیران «اوپک» خواهد توانست تغییری بنیادی در بازار جهانی نفت به وجود آورد، کفه را به سود تولید کنندگان «طلای سیاه» سنگین تر کند و با روانه کردن حجم بسیار بالاتری از دلارهای نفتی به خزانه داری کشورهای از نفس افتاده عضو این سازمان، آنها را از دشواریهای شدید مالی کنونی بیرون بیآورد؟
امید بستن به این چشم اندازهای خوشبینانه چندان واقعبینانه به نظر نمی رسد. سه تردید بزرگ بر توافق به دست آمده در وین سنگینی میکند :
تردید اول - عصر تاثیر گذاری «اوپک» دیگر به سر آمده، به این دلیل ساده که این سازمان در حال حاضر تنها حدود یک سوم تولید جهانی نفت را تامین میکند. با پیشرفتهای عظیم تکنولوژیک، استخراج نفت از قعر اقیانوسها و یا از شنهای قیری، که در گذشتهای نه چندان دور رویایی به نظر میرسید، در حال گسترش است و هزینه آن نیز رو به کاهش میرود. از آن مهم تر پدیده نفت «شیل» یا غیر متعارف، که به آمریکا اجازه داده طی مدت پنج سال تولیدش را حدود چهار میلیون و پانصد هزار بشکه افزایش دهد، دامنه مانور زیادی را برای سازمان «اوپک» بر جای نگذاشته است. همه شواهد نشان میدهد که عربستان سعودی این پدیده را دستکم گرفته بود.
تردید دوم - فرض کنیم که توافق وین موفق شود قیمت هر بشکه نفت را به سرعت بالا ببرد و آنرا به مرز شصت دلار برساند. اگر چنین بشود، تولید کنندگان نفت «شیل» در تکزاس و داکوتای شمالی که طی دو سال و نیم اخیر به دلیل سقوط بهای نفت مجبور شده بودند تولیدشان را متوقف کنند، بار دیگر تولید را از سر خواهند گرفت. این نکته را هم باید در نظر گرفت که با پیشرفت تکنولوژی، تولید نفت «شیل» در آمریکا برای شماری از میدانهای نفتی حتی در سطح هر بشکه سی دلار با صرفه است. در این شرایط کاهش یک میلیون و دویست هزار بشکه از نفت «اوپک»، که هدف توافق وین است، چه دردی را دوا خواهد کرد؟
تردید سوم - چه قدر می توان مطمئن بود که اعضای «اوپک» و نیز روسیه به تعهدات خود در مورد کاهش و یا «فریز» تولیدشان وفادار بمانند؟ مگر تاکنون این کشورها به تعهدات خود در این زمینه وفا کرده بودند؟ با وجود همه تنشهای موجود میان ایران و عراق از یک سو و عربستان از سوی دیگر، آیا توافق وین دوام خواهد آورد؟ اگر ایران از سرمایه و تکنولوژی لازم برای بالا بردن سطح تولیدش برخوردار بشود، ایا به توافق وین پایبند خواهد ماند؟ ایا عراق از ادعای خود برای رساندن سطح تولیدش به هشت میلیون بشکه دست بر خواهد داشت؟ این احتمال وجود دارد که در اشفته بازار کنونی، تلاش اعضای «اوپک» برای حفظ بازار هایشان، ولو به شرط شکستن قیمتها و نیز زیر پا گذاشتن توافق وین، بر هر ملاحظه دیگری غلبه کند.
با توجه به همه این عوامل، بعید به نظر میرسد که توافق وین، در ورای یک شوک روانی چند هفته ای، بتواند برای کشورهای تولید کننده نفت معجزه به بار بیآورد. البته بازار جهانی نفت می تواند دوباره رونق بگیرد به شرط آنکه موتور اقتصاد جهانی با سرعتی بسیار سریع تر از امروز به حرکت در بیآید و افزایش تقاضای نفت بتواند فراوانی عرضه این کالا را، که در حال حاضر بر بازار جهانی سنگینی میکند، خنثی کند.