استانبول از چشم فرودستان

اورهان پاموک

مشهور است که شخصیت اول و منبع الهام اورهان پاموک در مطرح‌ترین رمان‌هایش، درواقع زادگاهش، شهر استانبول است. از این نظر آخرین رمان او، «دَر عَجَبم» *، که به تازگی نسخه انگلیسی آن به بازار آمده نیز مستثنی نیست.

اما آقای پاموک در نهمین رمانش به جای روایت داستانِ استانبول از چشم اعضای طبقه اجتماعی که خودش به آن تعلق دارد - تحصیل‌کردگان متمول و سکولار-، شهر محبوبش را از زاویه دید دستفروشی حاشیه‌نشین به تصویر می‌کشد که مانند بسیاری دیگر از مردمان زمانه ما، روستای محل تولدش را ترک کرده و در سودای آینده‌ای بهتر قدم به استانبول گذاشته است.

پاموک می‌گوید ابتدا قصد داشته صرفا داستانی کوتاه در مورد مردی بنویسد که شغل سنتی‌ و خانوادگی‌اش را به واسطه صنعتی‌شدن گسترده تولید از دست می‌دهد؛ اما نتیجه رمانی ششصد و اندی صفحه‌ای‌است که داستانی عاشقانه را با ماجراهای استانبول و زیستِ پرتلاطم مهاجرانش در هم می‌آمیزد.

دستفروش داستان، ‌ «مولوت» از روستایی در آناتولی غربی (جنوب شرقی ترکیه) می‌آید -جایی که هنوز سنت‌ و مذهب قدرت قابل توجه خود را حفظ کرده‌اند- و برای گذران زندگی در پایتخت به ناچار در دو شغل کار می‌کند. در واقع از آنجا که شغل خانوادگی - فروختن نوعی نوشیدنی سنتی به نام «بوزا» در خیابان- دیگر رونق چندانی ندارد او در کنار تلاش برای ادامه شغل پدر، به ناچار روز‌ها به عنوان مامور اداره برق کار می‌کند. سویه دیگر داستان، عشق سوزان او به دختری کم سن‌ و سال است که با مداخله برادر دخترک، فرجامی عجیب می‌یابد.

پاموک در این رمان ماجرای انفجار جمعیت در زادگاهش استانبول طی ۶ دهه اخیر را روایت می‌کند و تقلای مهاجران حاشیه‌نشین برای فراهم کردن مایحتاجِ ابتدایی زندگی و تنش‌های فرهنگی ناشی از مواجهه آن‌ها با فضای سکولار و مدرن پایتخت را به تصویر می‌کشد. به راحتی می‌توان تصور کرد که روایت او از دشواری‌های مهاجران مختص استانبول نیست و مشابه آن می‌تواند در حاشیه هر پایتخت یا ابرشهری در هر گوشه از جهان اتفاق بیافتد.

پاموک در این رمان ماجرای انفجار جمعیت در زادگاهش استانبول طی ۶ دهه اخیر را روایت می‌کند و تقلای مهاجران حاشیه‌نشین برای فراهم کردن مایحتاجِ ابتدایی زندگی و تنش‌های فرهنگی ناشی از مواجهه آن‌ها با فضای سکولار و مدرن پایتخت را به تصویر می‌کشد. به راحتی می‌توان تصور کرد که روایت او از دشواری‌های مهاجران مختص استانبول نیست و مشابه آن می‌تواند در حاشیه هر پایتخت یا ابرشهری در هر گوشه از جهان اتفاق بیافتد.

به شهادت منتقدان، این رمان نیز مانند رمان‌های پیشین این نویسنده تلاشی‌ست برای درک ارتباط و تنش میان دو جهان «مدرن» و «سنتی» یا «غربی» و «شرقی»؛ دوگانگی که دستگاه فکری اغلب ما را دوپاره کرده است - حتی اگر از اعتراف به آن ابا داشته باشیم. همین دوپارگی به زعم پاموک هر نوع قطعیتی را در دسته‌بندی پدیده‌ها و افراد به عنوان «مدرن» یا «سنتی» ناممکن می‌کند و به هویت‌ها حالتی خاکستری و بینابینی می‌دهد. این تناقض به باور نویسنده در ترکیه امروز نیز به وضوح دیده می‌شود؛ کشوری که از یک سو سودای نزدیکی به اتحادیه اروپا را در سر می‌پروراند و از سوی دیگر در رویای بازگشت به گذشته و بازیابی شکوه و اقتدار امپراطوری عثمانی‌ست.

از نوبل ادبیات تا تهدید به مرگ

اورهان پاموک که به زبان مادری‌اش می‌نویسد، در سال ۲۰۰۶ موفق شد جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند و نامش را به عنوان نخستین برنده نوبل از ترکیه به ثبت برساند.

او نطق خود در آکادمی نوبل را نیز به زبان ترکی انجام داد؛ در این نطق گفت که وظیفه ادبیات در زمانه ما این است که به «ترس‌های بشر» بپردازد، ترس از حذف و تحقیر جمعی و نادیده انگاشته شدن که در بسیاری از جوامع غیرغربی وجود دارد و منجر به ارتکاب اقدامات «احمقانه‌» نظیر ترور و خشونت می‌شود. بعلاوه او طرف غربی را هم دعوت کرد که به ثروت و رفاه خود ننازد و اضافه کرد که حس «غرور» و «خودپسندی» مفرطِ ناشی از به ارمغان آوردن «روشنگری» و «مدرنیزم» برای بشریت نیز کم و بیش به اندازه واکنش‌های طرف مقابل، حماقت‌بار است.

پیش از نوبل ادبیات، رمان «نام من، سرخ» که در سال ۲۰۰۰ منتشر و به ۲۴ زبان -از جمله فارسی- ترجمه شده بود «جایزه بین‌المللی ادبیات دابلین» به ارزش ۱۲۷ هزار دلار را نصیب پاموک کرده و به شهرت بین‌المللی او به طرز چشمگیری افزود. در ترکیه نیز رمان‌های او -حتی قبل از اقبال گسترده ناشی از دریافت جایزه نوبل- رکورد پرفروش‌ترین‌ها را به نام خود ثبت کرده بودند.

اما همه مردم ترکیه هم با غرور و افتخار به پاموک و آثارش نگاه نمی‌کنند و حتی برخی از آن‌ها اهدای جایزه نوبل به او را «اقدامی سیاسی» قلمداد می‌کنند؛ احتمالا به این دلیل که در اوایل سال ۲۰۰۵، پاموک در مصاحبه‌ای با یک مجله هفتگی سویسی دست روی موضوعی گذاشت که ناسیونالیست‌های افراطیِ ترک را به شدت به خشم آورد. او ضمن اشاره به عدم وجود آزادی بیان در کشورش، به «داس مگزین» گفت: «سی هزار کُرد در اینجا [ترکیه] کشته شده‌اند و همینطور یک میلیون ارمنی. اما هیچ کس جرات نمی‌کند ازین موضوع حرف بزند؛ در نتیجه من اینکار را می‌کنم».

با این‌حال به نظر نمی‌رسد دردسرهایی ازین دست این نویسنده را به سمت محافظه‌کاری سوق داده باشد. آقای پاموک که در حال حاضر روزگار خود را در استانبول و نیویورک می‌گذراند چندی پیش در مصاحبه‌ای با یک روزنامه ایتالیایی ضمن انتقاد از حملات اخیر ارتش ترکیه به مناطق کردنشین این کشور، گفت نگران سرنوشتی‌ست که تصدی رجب طیب اردوغان بر مسند دولت برای این کشور رقم خواهد زد؛ زیرا به باور او اردوغان علاقه‌ای به تقسیم قدرت ندارد و «در ‌‌نهایت می‌خواهد به هر قیمتی که هست به تنهایی حکومت کند».

نسل‌کشی ارامنه توسط دولت عثمانی و سرکوب خونبار بزرگ‌ترین اقلیت قومی در ترکیه (کُرد‌ها) که از زمان تشکیل جمهوری ترکیه (۱۹۲۳) تا کنون ادامه یافته، جزو موضوعات ممنوعه‌ای به شمار می‌آیند که اشاره به آن‌ها در این کشور می‌تواند بهای سنگینی در بر داشته باشد. اگرچه این نخستین باری نبود که آقای پاموک به موضوعات حساسیت‌برانگیزی ازین دست می‌پرداخت، اما بعد ازین سخنان تهدید به مرگ شد و به اتهامِ «توهین به هویت تُرکی» و «توهین به ارتش ترکیه» به دادگاه کشیده شد.

گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن بود که ممکن است این نویسنده تا سه سال به زندان بیافتد اما با پیگیری‌های گسترده نهادهای حقوق‌بشری و بعضی مقامات اروپایی، ترکیه - در سودای کسب آرای لازم برای پیوستن به اتحادیه اروپا- ناچار شد از پیگیری پرونده دست بکشد. سه سال بعد (اوایل سال ۲۰۰۸) شبکه‌ای مخفی با گرایش‌های ناسیونالیستی افراطی در ترکیه کشف و اعضای آن دستگیر شدند که ظاهرا قصد ترور پاموک و چندین چهره سر‌شناس دیگر را داشتند.

با این‌حال به نظر نمی‌رسد دردسرهایی ازین دست این نویسنده را به سمت محافظه‌کاری سوق داده باشد. آقای پاموک که در حال حاضر روزگار خود را در استانبول و نیویورک می‌گذراند چندی پیش در مصاحبه‌ای با یک روزنامه ایتالیایی ضمن انتقاد از حملات اخیر ارتش ترکیه به مناطق کردنشین این کشور، گفت نگران سرنوشتی‌ست که تصدی رجب طیب اردوغان بر مسند دولت برای این کشور رقم خواهد زد؛ زیرا به باور او اردوغان علاقه‌ای به تقسیم قدرت ندارد و «در ‌‌نهایت می‌خواهد به هر قیمتی که هست به تنهایی حکومت کند».

--------------------------------------------------------------

*عنوان پیشنهادی «ارسلان فصیحی»، ‌ مترجم آثار اورهان پاموک در ایران. نسخه انگلیسی این رمان «A Strangeness in My Mind» و نسخه اصلی -تُرکی- آن «Kafamda Bir Tuhaflik» نام دارد.