فیلم «تمارض» نماینده امسال سینمای ایران در شصت و هفتمین دوره جشنواره فیلم برلین، روز سه شنبه اولین نمایش رسمیاش در این جشنواره معتبر را پشت سر گذاشت.
این فیلم که در بخش فوروم برلیناله ۲۰۱۷ حاضر است، پیشتر برای نمایندگان رسانههای گروهی نمایش داده شده بود اما اولین نوبت نمایش رسمی آن در روز سه شنبه برنامه ریزی شده بود.
تمارض تازهترین نمونه از تجربیات فرم گرایانه نسل جوان سینمای ایران محسوب میشود. عبد آبست کارگردان ۲۹ ساله آن، سابقه ساخت چند فیلم کوتاه و بازی در فیلم تقدیر شده «ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری را دارد و در تئاتر نیز با چهرههایی چون امیرضا کوهستانی و رضا گوران همکاری کرده است. تمارض اولین فیلم بلند اوست که تا زمان اعلام حضورش در جشنواره فیلم برلین، کمتر کسی از ساخت آن خبر داشت. حاضر نبودن آن در دوره اخیر جشنواره فیلم فجر هم بر فضای مبهم پیرامون آن افزوده بود.
تمارض بیش از آنکه اثری معمول و متداول از سینمای ایران باشد، تجربهای فرم گرایانه در روایت مینیمال یک داستان به نسبت پرحادثه است. چند مرد در شهر آبادان به جرم مشروب خواری، درگیری و اسلحه کشی به یک کلانتری آورده شدهاند. در خلال روایت آنها از آنچه در آن شب گذشته بیننده متوجه میشود که زمینههای پنهانی از روابط بین آنها و گذشته آنها در شکل گیری اتفاق روی داده موثر است. اتفاقی که نهایتا در تداومی دایره وار و توفانی به فاجعهای هولناک منتهی میشود.
تمارض بیش از آنکه اثری معمول و متداول از سینمای ایران باشد، تجربهای فرم گرایانه در روایت مینیمال یک داستان به نسبت پرحادثه است. چند مرد در شهر آبادان به جرم مشروب خواری، درگیری و اسلحه کشی به یک کلانتری آورده شدهاند. در خلال روایت آنها از آنچه در آن شب گذشته بیننده متوجه میشود که زمینههای پنهانی از روابط بین آنها و گذشته آنها در شکل گیری اتفاق روی داده موثر است. اتفاقی که نهایتا در تداومی دایره وار و توفانی به فاجعهای هولناک منتهی میشود.
فیلمساز این داستان را تماما در محدودهای چهارگوش و نمایشی، با حذف المانهای واقع گرایانه روایت میکند. دیواری در کار نیست و قرار است قراردادهای ذهنی تماشاگر و فیلم کارکرد مفاهیم مختلف را بازسازی کنند. در این ساختار قرار دادن یک مبل ساده میتواند تداعی کننده یک خانه باشد یا یک چهارچوب ساده در حکم ورودی کلانتری یا خانههای اشخاص مختلف عمل میکند. این ساختار با بازیهای زمانی روایتی هم همراه شده تا کاملا از روایت یک فیلم معمول دور باشد. باوجود چنین انتخابهایی به واسطه اجرای دقیق فیمساز از ساختار مدنظرش، تماشاگر میتواند با خط روایی داستان همراه شود و قرارداد و ساختار اجرایی فیلمساز را تاحدود زیادی میپذیرد.
روایت داستان در شهر آبادان، تاکیدهایی درباره تاثیر جنگ بر زندگی افراد و موضوع قاچاق کالا راه را بر ردیابی تحولات سیاسی و اجتماعی در فیلم باز میکند (حتی انتخاب رنگ غالب سبز میتواند برای عدهای تداعی کننده منظور خاصی باشد) هرچند آشکارا مشخص است که دغدغه فیلمساز، موفقیت در تجربه فرم گرایانهاش است و ترجیح میدهد بر اجرای قابل قبول ساختارش متمرکز باشد تا بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی.
باوجود شکل گیری قابل قبول جهان روایی فیلم اما برخی موارد چون انتخاب بازیگرانی از یک رده سنی مشخص برای شخصیتهایی در طیفهای مختلف سنی (آن چنان که یک بازیگر جوان نقش پیرمردی به ظاهر پشت هم انداز را بدون گریم خاصی اجرا میکند) باعث شده تا یکدستی معمولی در فرمهای تجربه گرای فیلم به چشم نخورد و حتی برخی اجراهای دانشجویی را یادآوری کند. بهره گیری از منطق روایی «تاثیر پروانهای» که پیشتر در فیلمهای چندسال اخیر طیفی از فیلمسازان جوان ایرانی و در صدر آنها شهرام مکری دیده شده بود، اینجا هم حضور دارد.
تمارض در سالی که سینمای ایران به دلایل مختلفی حضور کم رنگی در جشنواره برلین دارد، بیش از هر چیز میتواند نمایندهای برای بخش تجربه گرای این سینما باشد. در سالهایی که به واسطه موفقیت فیلمهای اصغر فرهادی، تماشاگران خارجی در نگاه اول انتظار تماشای درامی اخلاقی و پرتنش بر بستری از مسائل اجتماعی را از فیلمهای ایرانی دارند، تمارض میتواند نماینده قابل قبولی برای بخش تجربی سینمای ایران باشد.