«پرداخت این میزان یارانه مشکل بزرگی را از خانواده‌ها حل نمی‌کند»

عبدالرضا شيخ الاسلامی، وزير کار و امور اجتماعی، روز شنبه اجرای قانون هدفمند شدن يارانه ها در ايران را به نفع کارگران دانست.

وزير کار و امور اجتماعی گفت: این قانون به دليل اختصاص بيش از ۷۰ تا ۹۰ درصد يارانه ها به طبقات ضعيف جامعه، به نفع کارگران خواهد بود.

احمد علوی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در سوئد، درباره سخنان وزیر کار و امور اجتماعی به رادیو فردا می گوید: بر اساس اطلاعاتی که منتشر شده، هنوز تصمیم دقیق و شفافی گرفته نشده در مورد میزان و چگونگی پرداخت یارانه ها و همچنین می دانیم که در مورد گروه های اجتماعی هم که این یارانه ها به آنها پرداخت می شود، تصمیم گیری قطعی گرفته نشده است. به همین دلیل تا الان خانواده ها یا گروه های درآمدی چندین بار خوشه بندی شده اند ولیکن در آخر کار دوباره این سردرگمی دولت باعث شده که آن طبقه بندی و خوشه بندی دگرگون شود. بنابراین هنوز این قانون نه دقیق است و نه هنوز زمان بندی آن معلوم است و نه هنوز معلوم است که اساساً از کی شروع می شود. بنابراین ابهامات علیرغم قانونی شدن آن لایحه، هنوز برقرار است و حتی بر اساس گمانه هایی که وجود دارد، اگر این میزان یارانه که زیر ۲۰ هزار تومان در ماه برای هر نفر خواهد بود، داده شود، به نظر نمی آید که این مقدار بتواند مشکل بزرگی را از خانواده ها حل کند.



به نظر شما چرا مشکل خانواده های کارگری یا اقشار فقیر جامعه را حل نمی کند؟

بر اساس تجربه اقتصادی که ما در این یک قرن اخیر داریم، تاثیر هدفمند کردن یارانه ها در کشورهای مختلف نشان می دهد که یارانه دارای یک اثر واحد نیست بلکه آثار گوناگونی دارد و این آثار، گاه با همدیگر متضاد است. یعنی آن چیزی که گفته می شود از سوی دولت، که یارانه دارای این اثر یا آن اثراست، این یک برخورد گزینشی با مسئله است. چراکه دولت آن اثرهای مطلوب را در نظر می گیرد، سعی می کند آن را مطبوعاتی کند و از اثرهای منفی آن چشمپوشی کند. هیچ سیاست اقتصادی نیست که تنها، اثر مثبت داشته باشد. بلکه هر سیاست اقتصادی دارای یک تبعات منفی هست که سعی می شود با سیاست های تکمیلی و ترکیبی آن آثار منفی برطرف شود. مثلاً گفته نمی شود که تاثیر اجرای قانون هدفمند کردن یارانه روی اشتغال چیست؟ ما می دانیم که با اجرای این قانون بسیاری از واحدهای تولیدی غیرموثر می شوند و مجبور می شوند که فعالیت هایشان را متوقف کنند و یا ورشکسته شوند. بنابراین تاثیر اجرایی یارانه ها بر اشتغال و کارگران منفی خواهد بود. همچنین تاثیر اجرایی یارانه بر رشد اقتصادی هم منفی خواهد بود که این، هم بر تورم تاثیر منفی خواهد داشت (به این معنا که نرخ تورم را بالا خواهد برد) و هم بر اشتغال. بنابراین این نحوه برخورد گزینشی که تنها بر جنبه های مثبت آن تاکید می شود از سوی دولت، برخورد و تحلیل درستی در مورد تحلیل هدفمند کردن یارانه ها نیست.

پس به نظر شما چرا مقام های دولتی اینقدر اصرار دارند که اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها به نفع کارگران هست و اقشار فقیر جامعه. به خصوص صحبت هایی که وزیر کار مطرح کرده، آن هم در آستانه روز کارگر را چگونه تحلیل می کنید؟

دولت همواره در این سال ها که قدرت را در اختیار داشته، تلاش کرده، با استفاده از حربه تبلیغاتی، کارها و سیاست های غلط خود را موجه نشان دهد و همزمان با استفاده از سیاست های کوتاه مدتی که ظاهراً مسئله را خوب می کند ولیکن در باطن تغییری ایجاد نمی کند، مشکلات را دور بزند و یا حتی آنها را به عقب بیاندازد. آثار بسیاری از عملکردهای غلط دولت در سال های گذشته را، ما امروز می بینیم. کمااینکه ما آثار منفی اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها را نه فردا، بلکه در آینده شاید شش ماه یک سال بعد خواهیم دید، آن تاثیرهای منفی و عمیق آن را. بنابراین دولت با توجه به استفاده از سیاست های کوتاه مدت برای حل ظاهری مشکلات و همزمان تبلیغات، تلاش می کند مشکلات را کوچک جلوه دهد که شاید به طور روزمره بتواند از این امواج بحران ها به نوعی خارج شود.