جعفر پناهی؛ «هنرمندی زندانی شجاعت خویش»

  • مانیا منصور
بیش از صد هنرمند، روشنفکر و استاد دانشگاه ایرانی خارج از ایران، طی نامه ی سرگشاده ای به بن گی‌مون دبیرکل سازمان ملل متحد، خواستار آزادی جعفرپناهی فیلم ساز مطرح ایرانی شده اند. جعفرپناهی بیش از یک ماه است که درزندان اوین به سرمی برد.

دراین نامه که به امضای هنرمندان و روشنفکران سرشناسی چون شیرین نشاط، رضا براهنی، بهمن قبادی، داریوش آشوری و رامین جهانبگلو، رسیده، آمده است: «دلیل اصلی زندانی شدن جعفرپناهی، پشتیبانی آشکار و پرشور او از حق خواهی و آزادی مردم ایران در فستیوال های بین المللی است. این هنرمند دلیر از هر فرصتی برای رساندن صدای مردم ایران به جهانیان بهره برده است.»

در گفت و گویی با رضا علامه زاده، فیلم ساز ایرانی مقیم هلند، که خود از امضاءکنندگان این نامه است، ابتدا از اوپرسیده ایم هدف از نوشتن این نامه به دبیرکل سازمان ملل متحد چه بوده است؟




رضا علامه زاده:
شکايت کردن به مجامع بين المللی و جلب کردن توجه آنها، کمک می کند به رساندن صدای مردم ايران و به خصوص زندانيان سياسی به مردم جهان. البته يک نامه به تنهايی تاثير چشمگيری ندارد و اين نامه را بايد بخشی از تلاش های کسانی دانست که به مسايل مردم ايران فکر می کنند.

اقدام های انجام گرفته که اين نامه بخش کوچکی از آن است، قطعاً بی اثر نيست و در وضعيت حقوق بشر ايران تاثير می گذارد.

به نظر شما نوشتن چنين نامه هايی چقدر در وضعيت آقای پناهی تاثير می گذارد و آيا باعث آزادی ايشان می شود؟

هر چقدر ديوار زندان ها قطور باشد باز هم اين خبر به گوش زندانيان می رسد و هيچ چيزی دلگرم کننده تر از اين نيست که يک زندانی بداند هر چند تمام راه های دنيا را به روی او قطع کرده اند، ولی آدم هايی وجود دارند که به او فکر می کنند و برايش تلاش می کنند.
اينجا دو مسئله وجود دارد، يکی تاثيرگذاری و ديگری باعث آزادی شدن. من در تاثيرگذاری چنين نامه هايی ترديد ندارم. هر چقدر ديوار زندان ها قطور باشد باز هم اين خبر به گوش زندانيان می رسد و هيچ چيزی دلگرم کننده تر از اين نيست که يک زندانی بداند هر چند تمام راه های دنيا را به روی او قطع کرده اند، ولی آدم هايی وجود دارند که به او فکر می کنند و برايش تلاش می کنند. اين مسئله نيرويی به زندانی می دهد که انکار ناپذير است. حکومت جمهوری اسلامی هر چند سعی می کند در عمل و تئوری نشان دهد که نسبت به عقايد جهانی بی تفاوت است، ولی واقعيت جور ديگری است و مسايل و نگاه جهانی برای جمهوری اسلامی بی اهميت نيست.

اما اين که فکر کنيم اين نامه باعث آزادی آقای پناهی می شود اين طور نيست و حتی ممکن است باعث سنگين تر شدن پرونده او شود و جمهوری اسلامی بهانه بگيرد که چرا اين آدم ها از او دفاع می کنند و حتماً ارتباط و وابستگی وجود دارد و از اين گونه تهمت ها.

ولی با همه اين احوال من معتقدم بايد وظيفه خود را انجام دهيم و صدا را به گوش جهان برسانيم. وقتی من با شما مصاحبه می کنم در واقع دارم همين کار را انجام می دهم و وظيفه خودم را به عنوان انسانی که نسبت به مسايل جامعه خود حساسيت دارد، انجام می دهم.

شما به عنوان فيلمسازی که مدتی هم در زندان به سر برده، فکر می کنيد بازداشت طولانی مدت يک فيلمساز مطرح چون آقای جعفر پناهی به چه دليل است و چه هدفی را دنبال می کند؟

تمام رژيم های ديکتاتورمنش سعی می کنند با هر هدف گيری صدايی را خفه کنند و ديگرانی را که در موقعيت مشابه قرار دارند به ترديد و ترس بيندازند و اختناق را بيشتر کنند. جعفر پناهی هم از اين امر مستثنی نيست و اتفاقاً فيلمساز است. فيلمساز بودن او باعث شده از توانايی های خود بهره گيرد و حمايت خود را از جنبش مردم با استفاده از امکانات و استعدادش نشان دهد.

او را به خاطر فيلمساز بودنش نگرفته اند و اين ادعا که می گويند داشته کار غيرقانونی انجام می داده دروغ است. فيلمسازی احتياج به اجازه ندارد خصوصا اگر با ويدئو کار کنند. جعفر پناهی را فقط به خاطر نظرات و نگاهش به آزادی، مردم، حقوق بشر و نقض گسترده آن در جمهوری اسلامی گرفته اند، به همين دليل صدها نفر را هم کشتند، هزاران نفر را زندانی کردند و به عده ای تجاوز کردند. ريشه همه اين کارها يکی است.