بیشتر بخوانید:
لمیس اندونی از جمله تحلیلگران مسائل خاورمیانه است که در مطلبی در قسمت دیدگاههای وب سایت الجزیره نگاهی دارد به تاریخ انقلاب ایران و تاثیر آن بر جهان عرب و با تحلیل ناآرامیهای سیاسی اخیر میپرسد چرا اعراب در این زمینه سکوت کردهاند.
نویسنده در آغاز به شرایط تاریخی منطقه خاورمیانه در زمان وقوع انقلاب ایران پرداخته و مینویسد در شرایطی که دولت مصر با امضا قرارداد کمپ دیوید از ائتلاف کشورهای عربی مخالف اسرائیل خارج شده بود روی کار آمدن یک حکومت اسلامی در ایران و ضدیت آن با اسرائیل عملا باعث تقویت جبهه اعراب شد.
لمیس اندونی به سفر یاسر عرفات به تهران چند ماه پس از انقلاب و استقبال کم نظیر از وی اشاره کرده و مینویسد حکومت جدید در تهران ساختمان سفارت سابق اسرائیل را به «جبهه آزادیبخش فلسطین» داد تا نمایندگی خود را در تهران دایر کند.
وجهه خدشه دار شده
لمیس اندونی مینویسد سه دهه بعد هنوز هم ایران تنها خصم جدی اسرائیل تلقی میشود اما حمایت آشکار جمهوری اسلامی از شیعیان در درگیریهای قومی و گروهی عراق و سرکوب خشن مخالفان در خود ایران چهره این نظام را خدشه دار کرده است.
به نوشته این تحلیلگر سکوت ایران در قبال اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ نشان داد که این کشور به دنبال منافع استراتژیک خود در منطقه است و انتقام خود از جنگ هشت ساله با عراق را به این شکل گرفت اما حمایت جمهوری اسلامی از مبارزه حزب الله برای آزادی جنوب لبنان و حمایت آن از مقاومت لبنان در جنگ سال ۲۰۰۶ با اسرائیل چهره ایران به عنوان حامی اعراب را بازسازی کرد.
بسیاری از مردم کشورهای عربی در مقایسه با مواضع سست دولتهای خود در مقابل غرب سرکشی حکومت ایران در برابر فشار جامعه بین المللی در زمینه بحران هستهای را ارج مینهند.
سکوت اعراب
به اعتقاد لمیس اندونی تشدید تهدیدهای آمریکا و اسرائیل علیه ایران باعث افزایش محبوبیت این کشور در افکار عمومی اعراب شده و شاید به همین خاطر است که اعراب در مقابل سرکوب مخالفان توسط رژیم ایران سکوت کردها ند.
مشکل بسیاری از فعالان سیاسی و روشنفکران عرب این است که با وجود اینکه منتقد و حتی مخالف دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران هستند اما نمیخواهند که نقد و مخالفت خوانی آنها خواسته و یا ناخواسته از سوی آمریکا و اسرائیل مورد بهره برداری قرار بگیرد.
به اعتقاد نویسنده این مشکل تازه یی نیست کمااینکه در مورد رژیم صدام حسین نیز جامعه روشنفکری عرب به همین شکل برخورد میکرد. اکثر آنها در مورد سرکوب و کشتار مخالفان در عراق سکوت میکردند و آنهاییکه دست به انتقاد میزدند متهم شدند که به بهانه دفاع از حقوق بشر عملا مدافع سیاست غرب در محاصره اقتصادی و بعدها اشغال عراق شده اند.
نارضایتیهای مشروع
لمیس اندونی تاکید میکند که سکوت در مقابل نقض حقوق بشر و سرکوب در ایران ایراد جدی دارد به خصوص برای کسانی که خود را به این معیارهای جهانی پایبند میدانند. این ممکن است که حقیقت داشته باشد که برخی از گرایشها در اپوزیسیون ایران طرفدار غرب باشد و یا ممکن است آمریکا در برخی از اشکال و شیوههای مبارزه با حکومت ایران دخالت داشته باشد ولی حقیقت این است که نارضایتیهای و خواستهای جنبش مخالف حکومت در ایران مشروعیت دارد و بسیاری از فرزندان همین انقلاب که زمانی الهام بخش اعراب بودند اکنون توسط جمهوری اسلامی سرکوب و زندانی میشوند.
نویسنده به نمونه آیت الله منتظری ، به حاشیه رانده شدن ، سرکوب پیروان وی و حصر خانگی او اشاره میکند و سپس میافزاید بسیاری از پیروان و شاگردان آیت الله منتظری که بعدها از چهرههای موثر جنبش اصلاح طلبی بودند توسط حکومت بازداشت شدهاند.
ناکامیانقلاب و دشمنان نظامی
لمیس اندونی، در ادامه تحلیل خود ماشا الله شمس الواعظین از تحلیلگران متمایل به اردوی اصلاح طلبی را مثال میآورد که جهان عرب به خاطر مصاحبههای وی به زبان عربی با شبکه الجزیره به خوبی با چهره او آشنا هستند. او به خاطر دفاع از آزادی مطبوعات در سال ۲۰۰۳ مدتی زندانی شد با این همه او هنوز هم به آرمانهای اولیه انقلاب ایران که از سن ۱۹ سالگی به آن پیوسته بود، ایمان داشت.
نویسنده سپس به بازداشت اخیر ماشا الله شمس الواعظین به اتهام تبلیغ علیه نظام اشاره کرده و میافزاید که من نیز مثل سایر دوستان عرب شمس الواعظین نگران سرنوشت وی هستم.
لمیس اندونی سپس خاطر نشان میکند که خانواده برخی زندانیان سیاسی ایران در تماس با یکی از دوستان لبنانی گله کردهاند که چرا جامعه روشنفکری در کشورهای عربی در قبال این حوادث اسفبار سکوت کردهاند.
به اعتقاد نویسنده بخش اعظم مفسران جهان عرب درگیر مقابله با کاردار تبلیغاتی اسرائیل و آمریکا علیه ایران بوده اند و در این میان به گزارشها و اخبار مربوط به تظاهرات ، اعدام ، قتل، بازداشت و شکنجه مخالفان در جمهوری اسلامی هیچ توجهی نکردهاند.
به این ترتیب رسانهها و مفسران غربی میدان دار انتشار اخبار و تفسیر ناآرامیهای سیاسی در ایران شده و میکوشند از حرکت اصلاح طلبی در آن کشور به عنوان ابزاری برای اعمال فشار و احتمالا حمله به ایران بهره بجویند.
لمیس اندونی در پایان مطلب خود که در ستون دیدگاههای شبکه الجزیره منتشر شده مینویسد که در سالگرد انقلاب ایران وقت آن فرا رسیده که تحلیلگران و نویسندگان پیشرو جهان عرب در مورد نقض حقوق بشر و سرکوب مخالفان در ایران سکوت خود را بشکنند.
درست به همان شکل که دولتهای غربی حق ندارند از حرکت معترضان به نفع 'سیاستهای تجاوزکارانه' علیه ایران بهره جویند ما اعراب نیز به بهانه 'حمایت از فلسطین' نباید در مقابل سرکوب مردم ایران ساکت بنشینیم.