«در تمام دوران قبل از اسلام در ایران، دین و حکومت از هم جدا بودند»

  • امير مصدق کاتوزيان

فروهر

انجمن بین المللی ایران‌شناسی ناظر بر انتشار رشته کتاب هایی است که انتشارات معتبر Routledge زیر نظارت توامان همایون کاتوزیان، استاد تاریخ و ادبیات ایران در دانشگاه آکسفورد و محمد توکلی طرقی، استاد تاریخ دانشگاه تورونتو منتشر می کند.

تاکنون شمار این کتاب ها به ده رسیده است و تا پایان امسال این شمار به بیست و سه خواهد رسید.

«تداوم در هویت ایرانی، پایداری یک میراث فرهنگی» Continuity in Iranian Identity Resilience of a Cultural Heritage -پایان نامه دکترای فرشته داوران، از بخش مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی- یکی از این کتاب هاست که در آغاز سال جاری میلادی منتشر شد.

این کتاب تحقیقی است در زمینه اندرز و ادب و مقایسه ای در تاریخ پیش از اسلام و پس از اسلام. فرشته داوران در استمرار هویت ایرانی در طول سالهای متمادی چه پیش از اسلام چه پس از اسلام تاکید می کند.


  • خانم داوران، کتاب شما درباره تداوم و گسست در هنجارها و ارزش ها و به خصوص دین در دوران قبل و بعد از اسلام هست. روشنفکران دوره رضاشاه خیلی هایشان بیشتر روی گسست بین این دو دوره تکیه کردند. ذبیح بهروز، صادق هدایت و دیگران. شما بیشتر روی تداوم تکیه کردید. چگونه این نتیجه را گرفتید؟



فرشته داوران:
در مقدمه کتابم گفته ام. بعد از اینکه آمدم آمریکا و خودم دچار بحران هویت شدم، تا ایران بودم، برای من واضح بود که ایران هستم و زن هستم. ولی در آمریکا متوجه شدم که نمی دانم معنی ایرانی بودن یعنی چه. برای همین دنبال این رشته رفتم. در این جا متوجه شدم که هویت ما تداوم دارد و در آن از لغت ongoing (پیوستگی) استفاده کرده ام، هیچ جا گسست پیدا نشده است.

  • پیوسته است؟

بله. هویت ما جریان پیدا کرده است؛ از قبل از اسلام تا امروز.

  • این را از کدام منابع آوردید؟

سه کتاب به طور مشخص؛ دو ژانر ادبی را با هم مقایسه کردم. که هر دو ژانر در زمان خودشان ژانر غالبی بودند. یکی اندرز قبل از اسلام و یکی ادب بعد از اسلام. اندرزها زمان هخامنشیان وجود داشته است. در اوستا و بعد در کتب زمان ساسانی. فرم غالب ادبیات در ایران قبل از اسلام بودند و بعدا فرم غالب ادبیات در ایران بعد از اسلام کتب آداب شدند.

مثل قابوسنامه، سیاستنامه، حتی کتب دینی مثل اصول کافی که چه کارهایی باید بکنید، چه کارهایی نکنید، چه کارهایی خوب است و چه کارهایی بد است و چه کارهایی پسندیده است و چه کارهایی ناپسندیده. حتی کتاب کلیله دمنه را وقتی می بینید اگرچه به زبان حیوانات نوشته شده، هدفش دادن پند و نصیحت در زندگی عملی ماست. این ژانر ادبی از قبل از اسلام هم می بینیم که ژانر غالب ادبی در ایران اندرزها بود.

  • گفته شده که در نهج البلاغه هم سایه ای از این نوع اندرزنامه نویسی ایرانی بر آن غالب است...

یک نوع اندرزنامه است که آمدیم در ایرانیان شیعه... درست همانطور که قبل از اسلام سخنان انوشیروان و سخنان زرتشت را برای همدیگر نقل می کردند و کلمات قصار آنها را از حفظ می کردند، بعد از اسلام اینها را دادیم به حضرت علی چونکه شیعیان یک جوری حضرت علی را جانشین فضلای قبل از اسلام کردند.

  • یکی از مباحثی که بعد از انقلاب خیلی به آن پرداخته شده و قبل از انقلاب هم در موردش بحث می شد این بود که آیا سیاست و حکومت ذاتی اسلام است یا نه. حالا این بحث به وجود آمده که دین ذاتی ایران است یا نه. چه نتیجه ای در مطالعات خود گرفتید؟

من کوشیدم برخلاف شایعاتی که وجود دارد -که در زمان ساسانیان برای اولین بار ایرانی ها حکومت دینی داشتند- [بگویم] در تمام دوران قبل از اسلام دین و حکومت از هم جدا بودند.

فرشته داوران
من کوشیدم برخلاف شایعاتی که وجود دارد -که در زمان ساسانیان برای اولین بار ایرانی ها حکومت دینی داشتند- [بگویم] در تمام دوران قبل از اسلام دین و حکومت از هم جدا بودند. در کتابم البته به قبل از هخامنشیان می روم. توجهی هم به مادها و بعد هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان دارم که دین و دولت کاملا از هم جدا بودند.

پادشاهان قبل از اسلام در ایران دین را یک امر خصوصی تلقی می کردند. و نه تنها یک امر خصوصی تلقی می کردند، واقعا برای سراسر کشوری که حکومت می کردند، این آزادی را قائل بودند که هر کسی به دین خود باشد. چون اصولا فکر نمی کردند که دین زرتشتی مال همه است. فکر می کردند دین زرتشتی مال ایرانیان است. همانطورکه یهودیان فکر می کردند دینشان مال خودشان است. بنابراین اصراری در گسترش دین زرتشتی نداشتند.

زمان ساسانیان همین طور بود جدایی کامل دین و دولت بود و اینکه بعضی ها می گویند موبد های زرتشتی در زمان ساسانیان مثل کرتیر خیلی روی شاهان ساسانی نفوذ داشتند، این یک اشتباه تاریخی قبول شده است. حکومت ساسانیان به هیچ وجه حکومت دینی نبود. برای اینکه این کرتیر که اینهمه باعث بدنامی موبدان زرتشتی شده در بیست سی سال اول حکومت ساسانیان بود. بعد از آن هم ساسانیان ۴۰۰ سال حکومت کردند بدون اینکه روش کرتیر را ادامه دهند. نمی گویم موبدان نفوذی نداشتند. ولی نفوذشان خیلی محدود بود در حد آتشکده ها بود و نه در زندگی خصوصی مردم.

خانم داوران با اشاره به اوضاع متغیر اواخر دوران ساسانیان می گوید: ما می بینیم که در دهه آخر حکومت ساسانیان، هشت شاه در کمتر از ده سال حکومت می کنند. این قبل از حمله اعراب به ایران است. یک چیزی در درون حکومت ساسانی به هم خورده و دچار تزلزل شده است. اینکه عامل این چه بوده، من در کتابم نتوانستم پیدا کنم. در دربار همدیگر را می کشتند بر علیه هم توطئه می کردند.

  • بحث هایی که در کتابتان مطرح شده، چه نوع راهنمایی است برای رویدادهای امروز ایران، در زمانی که حکومتی داریم که آشکارا مذهبی است؟

حکومت ما از طرفی مذهبی است و از طرفی به محض اینکه آقای احمدی نژاد می خواهد نصیحت کند می گوید ما ملت پنج هزار ساله هستیم. مذهبی هستند ولی از طرفی ادعای ایرانی بودن هم دارند. این ادعا هم درست است. وقتی نگاه می کنید برای قرون متمادی بعد از اسلام، مردم ایران هم مسلمان بودند و هم ایرانی. مثلا ناصر خسرو یا ذکریا رازی. اینها در عین حال که ایرانی بودند، مسلمان هم بودند و دچار بحران هویت نبودند. می دانستند یعنی چه. هم ایرانی باشند و هم مسلمان.

وقتی که بلافاصله بعد از انقلاب آقای خمینی گفت که ما همه فقط مسلمانیم، آن دیدگاهی که عید مال «آتش پرست ها» ست و ایرانی ها گفتند که اصلا می گوییم خلیج، چه کاری داریم که بگوییم خلیج فارس، تمام این بلافاصله بعد از جنگ ایران و عراق از بین رفت. مختص همان اول انقلاب بود. بلافاصله سرودهای «ای ایران» را گذاشتند. فرمودند که خلیج را باید خلیج فارس نگاه دارند و دوباره همه ایرانی شدند. به نظر من امروز ایرانی ها در ایران به شدت هم ایرانی هستند و هم مسلمان.