میرحسین موسوی، از رهبران اصلاحطلب ایران، روز چهارشنبه در دیدار با جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی، به تشریح آرمانهای جنبش سبز پرداخت و با انتقاد از رویه حکومتداری حاکمان گفت که هدف از انقلاب حکومت مردم بر ما بود نه حکومت ما بر مردم.
میرحسین موسوی در مورد گسترش مطالبات جنبش سبز گفت که پس از ۲۲ خرداد «مردم برای پس گرفتن رای خود به صحنه آمدند» اما هنگامی که حاکمیت با آنها برخورد کرد، «مطالبات مردم، نه به حالت تصادفی و یا عصبانیت، بلکه به دلیل تجزیه و تحلیلهایی که در جامعه اتفاق افتاد، گسترش پیدا کرد.»
وی همچنین افزود«مردم به قانون اساسی رای دادند که کامل اجرا شود، نه این که بخشهایی مثل آزادی رسانهها و آزادی تجمع به کل نادیده گرفته شوند. نمیتوان بخشی از قانون اساسی را دید و باقی را نادیده گرفت. این کار بیمعنا کردن کل قانون اساسی است.»
رضا فانی یزدی، تحليلگر مسايل سياسی و از پايهگذاران اتحاد جمهوریخواهان ايران ساکن آمريکا در مورد گفتههای میرحسین موسوی به رادیو فردا می گوید: به نظر می رسد با عمیق تر شدن خواست مردم و لایه های متفاوت اجتماعی – که امروز از جنبش سبز حمایت می کنند- شعار «رای من کو؟» و این که در این انتخابات قرار بود «آقای موسوی رئیس جمهور کشور باشد»، به سمت مطالبات دیگری روی آورده است.
این مطالبات تعمق پیدا کرده و امروز آقای موسوی بر حقوق مردم و نقش آنان در قانون اساسی تاکید می کند. به نظرم این یک گام به جلو است.
بعضا گام های قبلی که آقایان موسوی و کروبی برداشته بودند در رابطه با حقوق طبقات پایین جامعه، مثل حقوق کارگران، معلمان و یا تاکیدشان بر سر مسائل قومیتی، نشان می داد که جنبش سبز درمورد خواسته های خودش نه تنها عقب نشینی نکرده بلکه رهبران این جنبش گام های بزرگتری برداشته اند و خواستار تعمق مطالبات مردم و دستیابی آنان به حقوق بیشتری هستند.
آقای فانی یزدی، ممکن است برخی منتقدان بگویند این قانون اساسی دیگر پاسخگوی مطالبات مردم نیست.
قانون اساسی به اعتقاد من یک تیغ دو دمه است. به هر حال قانون اساسی بخش هایی دارد که بر حقوق مردم، انتخابی بودن نهادهای اجرایی کشور و تضمین کنترل بر قوای سه گانه ، تاکید کرده است.
این جاست که رهبری جنبش سبز با تاکید بر قانون اساسی و تضمین حقوق مردم که در قانون اساسی هم در بسیاری از موارد تصریح و تاکید شده است، امکانات بسیج عمومی را پشت سر خود دارد.
این به اعتقاد من عقب نشینی نیست. مگر اینکه نظام تمام این راه ها را ببندد. اما حتی در آنجایی که تمام این راه ها کاملا بسته شوند باز هم راه های دیگری به نظر می رسد که آقایان باید آنها را در نظر بگیرند.
شاید هم در این راستا مجبور بشوند از خواست تضمین تمام و کمال قانون اساسی در کشور عبور کنند. چنانچه بارها هم به این نکته اشاره شد که قانون اساسی شامل نقائصی است و این نقص ها باید توسط مردم و ارگانهای انتخابی آنان تصحیح و برطرف شود.
به نظرم این روند به معنای عقب نشینی نیست. ضمن اینکه آنها متوجه هستند که در شرایط کنونی [با در نظر گرفتن] وضعیت فعلی جامعه، توان تحمل اجتماعی و توان پیشبرد مبارزه در کشور نمی تواند فراتر از قانون اساسی باشد.
میرحسین موسوی در مورد گسترش مطالبات جنبش سبز گفت که پس از ۲۲ خرداد «مردم برای پس گرفتن رای خود به صحنه آمدند» اما هنگامی که حاکمیت با آنها برخورد کرد، «مطالبات مردم، نه به حالت تصادفی و یا عصبانیت، بلکه به دلیل تجزیه و تحلیلهایی که در جامعه اتفاق افتاد، گسترش پیدا کرد.»
وی همچنین افزود«مردم به قانون اساسی رای دادند که کامل اجرا شود، نه این که بخشهایی مثل آزادی رسانهها و آزادی تجمع به کل نادیده گرفته شوند. نمیتوان بخشی از قانون اساسی را دید و باقی را نادیده گرفت. این کار بیمعنا کردن کل قانون اساسی است.»
رضا فانی یزدی، تحليلگر مسايل سياسی و از پايهگذاران اتحاد جمهوریخواهان ايران ساکن آمريکا در مورد گفتههای میرحسین موسوی به رادیو فردا می گوید: به نظر می رسد با عمیق تر شدن خواست مردم و لایه های متفاوت اجتماعی – که امروز از جنبش سبز حمایت می کنند- شعار «رای من کو؟» و این که در این انتخابات قرار بود «آقای موسوی رئیس جمهور کشور باشد»، به سمت مطالبات دیگری روی آورده است.
این مطالبات تعمق پیدا کرده و امروز آقای موسوی بر حقوق مردم و نقش آنان در قانون اساسی تاکید می کند. به نظرم این یک گام به جلو است.
بعضا گام های قبلی که آقایان موسوی و کروبی برداشته بودند در رابطه با حقوق طبقات پایین جامعه، مثل حقوق کارگران، معلمان و یا تاکیدشان بر سر مسائل قومیتی، نشان می داد که جنبش سبز درمورد خواسته های خودش نه تنها عقب نشینی نکرده بلکه رهبران این جنبش گام های بزرگتری برداشته اند و خواستار تعمق مطالبات مردم و دستیابی آنان به حقوق بیشتری هستند.
آقای فانی یزدی، ممکن است برخی منتقدان بگویند این قانون اساسی دیگر پاسخگوی مطالبات مردم نیست.
قانون اساسی به اعتقاد من یک تیغ دو دمه است. به هر حال قانون اساسی بخش هایی دارد که بر حقوق مردم، انتخابی بودن نهادهای اجرایی کشور و تضمین کنترل بر قوای سه گانه ، تاکید کرده است.
این جاست که رهبری جنبش سبز با تاکید بر قانون اساسی و تضمین حقوق مردم که در قانون اساسی هم در بسیاری از موارد تصریح و تاکید شده است، امکانات بسیج عمومی را پشت سر خود دارد.
این به اعتقاد من عقب نشینی نیست. مگر اینکه نظام تمام این راه ها را ببندد. اما حتی در آنجایی که تمام این راه ها کاملا بسته شوند باز هم راه های دیگری به نظر می رسد که آقایان باید آنها را در نظر بگیرند.
شاید هم در این راستا مجبور بشوند از خواست تضمین تمام و کمال قانون اساسی در کشور عبور کنند. چنانچه بارها هم به این نکته اشاره شد که قانون اساسی شامل نقائصی است و این نقص ها باید توسط مردم و ارگانهای انتخابی آنان تصحیح و برطرف شود.
به نظرم این روند به معنای عقب نشینی نیست. ضمن اینکه آنها متوجه هستند که در شرایط کنونی [با در نظر گرفتن] وضعیت فعلی جامعه، توان تحمل اجتماعی و توان پیشبرد مبارزه در کشور نمی تواند فراتر از قانون اساسی باشد.