سالگرد انقلاب اسلامی ایران در بیست و دوم بهمن ماه تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد.
نیروهای لباس شخصی و بسیجی، به برخی از چهرههای سرشناس مخالف دولت طی این راهپیمایی حمله کرده و آنها را کتک زدند.
حضور نیروهای امنیتی مختلف نیز که از روزهای قبل خود را برای برگزاری راهپپیمایی دولتی آماده میکردند به گفته برخی شاهدان چهره نظامی به شهر تهران و برخی دیگر شهرهای بزرگ ایران داده بود.
مخالفان و معترضان در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن حاضر شدند، اما حضور و کنشها این بار با آخرین اعتراضهای خیابانی که در روز عاشورا به کشته و زخمی شدن دهها نفر، انجامید تفاوت داشت.
با این همه مانند هفتهها و ماههای گذشته مقامهای رسمی حکومتی همچنان بدون به رسمیت شناختن معترضان و اعتراضها به انتقاد شدید از آنها پرداختند.
بعد از این تظاهرات رهبر جمهوری اسلامی در پيامی گفت: «آيا حضور دهها ميليون انسان بصير و پرانگيزه در جشن سی و يک سالگی انقلاب کافی نيست که معاندان و فريبخوردگان داخلی را که گاه رياکارانه دم از «مردم » میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقيم اسلام ناب محمدی صلیالله عليه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد.»
سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاح طلب، که در انتخابات دهم ریاست جهوری سخنگویی ستاد مهدی کروبی را برعهده داشت، در مورد رخدادهای ۲۲ بهمن و حیات جنبش سبز میگوید:
راهپيمايی ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ با تمام راهپيمايیهای سالهای گذشته تفاوت جدی داشت، از اين جهت که حکومت به شدت از حرکت معترضان در اين روز هراس داشت و در عمل هم اتفاقاتی افتاد که نشان داد بر خلاف تبليغات اخير و بر خلاف فرمايشات همايونی که قرار بود راهپيمايی ۲۲ بهمن روز نهايی سرکوب مخالفان باشد، تداوم حرکت و حيات جنبش سبز را به نمايش گذاشت.
اما از طرفی معتقد هستم حکومت جمهوری اسلامی با ابزارهايی چون دستگاه بوروکراتيک، پليس، سپاه، بسيج و دستگاه امنيتی توانسته است حضور مخالفان و معترضان را در مناسبتهای رسمی تا حدودی کنترل کند و يا حداقل آنها را از ورود به مسيرهای متعارف اين راهپيمايیها منع کرده و جلوی آنها را بگيرد. بنابراين معترضان و رهبران جنبش اعتراضی بايد به فکر شيوههای جديد برای بيان اعتراض و نمايش حضور خود برابر حکومت باشند.
به نظر من رهبران جنبش سبز طی ماههای گذشته بيش از آن که پيشروی اين حرکت اجتماعی باشند، تابعی از متغير حرکتهای مردمی و فراز و نشيبهای اين جنبش اعتراضی بودند. اين شايسته رهبران جنبش نيست، آنها بايد نقش آفرينی داشته باشند و در تعيين مسير اين جنبش و روشن کردن چشم انداز آينده آن، نقش خود را به خوبی ايفا کنند. آنها بايد شعارهايی که قرار است در مراسم و مقاطع مختلف توسط بدنه اجتماعی جنبش مطرح شود طراحی کنند.
به نظر شما جنبش سبز چه تاکتيکهايی را میتواند درپيش بگيرد برای اين که مهر خود را بر روند تحولات بگذارد؟
بدنه جنبش از هر فرصتی که پيش آيد استفاده بهينه را خواهد کرد. من حتی قبل از راهپيمايی ۲۲ بهمن معتقد بودم که مراسم چهارشنبه سوری امسال برای ما بسيار مهمتر از راهپيمايی ۲۲ بهمن است. از آن جايی که چهارشنبه سوری يک مراسم سنتی و ديرينه ملی است و جوانها در سالهای گذشته به عنوان ابراز هويت خود در برابر يک حکومت توتاليتر از اين ابزار استفاده کرده اند، به گمان من امسال هم مردم از چهارشنبه سوری استفاده بهينه خواهند کرد.
اما رهبران جنبش برای نمايش قدرت مسالمت آميز در سطح جامعه بايد فکر ديگری کنند. رهبران جنبش بايد با شکل دهی يک شورای رهبری غير رسمی، صدور بيانيهها و اعلام مواضع به صورت هماهنگ و سنجيده، رهبری بدنه جنبش را از طريق رسانههای محدود اطلاع رسانی به عهده بگيرند.
فکر میکنيد اگر تاکتيکهای جديد توسط جنبش سبز در پيش گرفته شود، حکومت در چه موضعی قرار خواهد گرفت؟
به رغم نمايش ظاهری اقتدار توسط رسانههای حکومتی و بهره برداری تبليغاتی که احتمالا در روزهای آينده از راهپيمايی ۲۲ بهمن خواهد شد، من به آينده جنبش اعتراضی مردم خوشبين هستم.
تحليل من اين است که در رأس حکومت جمهوری اسلامی اعتماد به نفس کافی برای مقابله قاطع با جنبش اعتراضی سبز وجود ندارد، هماهنگی لازم در سطح قدرت و جناح حاکم وجود ندارد و آنها در نحوه مواجهه با جنبش سبز دچار تشتت و اختلاف هستند. پشتوانه مشروعيت ايدئولوژيک جمهوری اسلامی بسيار ضعيف شده و مراجع معتبری مانند آيت الله صافی گلپايگانی و مکارم شيرازی در بيانيههای خود به مناسبت سالگرد انقلاب به جای تمرکز بر حمايت از رهبری جمهوری اسلامی بر حفظ نظام، وحدت ملی و پيشگيری از تفرقه تمرکز داشتند.
اين مسئله نشان میدهد که اين اشخاص وسط ماجرا ايستاده اند و به سمت خاصی تمايل ندارند و اتفاقاً اين چيزی است که آقای خامنه ای را رنجانده و او را واداشته است تا از خواص بخواهد از دوپهلو سخن گفتن بپرهيزند.
نیروهای لباس شخصی و بسیجی، به برخی از چهرههای سرشناس مخالف دولت طی این راهپیمایی حمله کرده و آنها را کتک زدند.
حضور نیروهای امنیتی مختلف نیز که از روزهای قبل خود را برای برگزاری راهپپیمایی دولتی آماده میکردند به گفته برخی شاهدان چهره نظامی به شهر تهران و برخی دیگر شهرهای بزرگ ایران داده بود.
بیشتر بخوانید:
با این همه مانند هفتهها و ماههای گذشته مقامهای رسمی حکومتی همچنان بدون به رسمیت شناختن معترضان و اعتراضها به انتقاد شدید از آنها پرداختند.
بعد از این تظاهرات رهبر جمهوری اسلامی در پيامی گفت: «آيا حضور دهها ميليون انسان بصير و پرانگيزه در جشن سی و يک سالگی انقلاب کافی نيست که معاندان و فريبخوردگان داخلی را که گاه رياکارانه دم از «مردم » میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقيم اسلام ناب محمدی صلیالله عليه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد.»
سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاح طلب، که در انتخابات دهم ریاست جهوری سخنگویی ستاد مهدی کروبی را برعهده داشت، در مورد رخدادهای ۲۲ بهمن و حیات جنبش سبز میگوید:
راهپيمايی ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ با تمام راهپيمايیهای سالهای گذشته تفاوت جدی داشت، از اين جهت که حکومت به شدت از حرکت معترضان در اين روز هراس داشت و در عمل هم اتفاقاتی افتاد که نشان داد بر خلاف تبليغات اخير و بر خلاف فرمايشات همايونی که قرار بود راهپيمايی ۲۲ بهمن روز نهايی سرکوب مخالفان باشد، تداوم حرکت و حيات جنبش سبز را به نمايش گذاشت.
اما از طرفی معتقد هستم حکومت جمهوری اسلامی با ابزارهايی چون دستگاه بوروکراتيک، پليس، سپاه، بسيج و دستگاه امنيتی توانسته است حضور مخالفان و معترضان را در مناسبتهای رسمی تا حدودی کنترل کند و يا حداقل آنها را از ورود به مسيرهای متعارف اين راهپيمايیها منع کرده و جلوی آنها را بگيرد. بنابراين معترضان و رهبران جنبش اعتراضی بايد به فکر شيوههای جديد برای بيان اعتراض و نمايش حضور خود برابر حکومت باشند.
به نظر من رهبران جنبش سبز طی ماههای گذشته بيش از آن که پيشروی اين حرکت اجتماعی باشند، تابعی از متغير حرکتهای مردمی و فراز و نشيبهای اين جنبش اعتراضی بودند. اين شايسته رهبران جنبش نيست، آنها بايد نقش آفرينی داشته باشند و در تعيين مسير اين جنبش و روشن کردن چشم انداز آينده آن، نقش خود را به خوبی ايفا کنند. آنها بايد شعارهايی که قرار است در مراسم و مقاطع مختلف توسط بدنه اجتماعی جنبش مطرح شود طراحی کنند.
به نظر شما جنبش سبز چه تاکتيکهايی را میتواند درپيش بگيرد برای اين که مهر خود را بر روند تحولات بگذارد؟
بدنه جنبش از هر فرصتی که پيش آيد استفاده بهينه را خواهد کرد. من حتی قبل از راهپيمايی ۲۲ بهمن معتقد بودم که مراسم چهارشنبه سوری امسال برای ما بسيار مهمتر از راهپيمايی ۲۲ بهمن است. از آن جايی که چهارشنبه سوری يک مراسم سنتی و ديرينه ملی است و جوانها در سالهای گذشته به عنوان ابراز هويت خود در برابر يک حکومت توتاليتر از اين ابزار استفاده کرده اند، به گمان من امسال هم مردم از چهارشنبه سوری استفاده بهينه خواهند کرد.
اما رهبران جنبش برای نمايش قدرت مسالمت آميز در سطح جامعه بايد فکر ديگری کنند. رهبران جنبش بايد با شکل دهی يک شورای رهبری غير رسمی، صدور بيانيهها و اعلام مواضع به صورت هماهنگ و سنجيده، رهبری بدنه جنبش را از طريق رسانههای محدود اطلاع رسانی به عهده بگيرند.
فکر میکنيد اگر تاکتيکهای جديد توسط جنبش سبز در پيش گرفته شود، حکومت در چه موضعی قرار خواهد گرفت؟
به رغم نمايش ظاهری اقتدار توسط رسانههای حکومتی و بهره برداری تبليغاتی که احتمالا در روزهای آينده از راهپيمايی ۲۲ بهمن خواهد شد، من به آينده جنبش اعتراضی مردم خوشبين هستم.
تحليل من اين است که در رأس حکومت جمهوری اسلامی اعتماد به نفس کافی برای مقابله قاطع با جنبش اعتراضی سبز وجود ندارد، هماهنگی لازم در سطح قدرت و جناح حاکم وجود ندارد و آنها در نحوه مواجهه با جنبش سبز دچار تشتت و اختلاف هستند. پشتوانه مشروعيت ايدئولوژيک جمهوری اسلامی بسيار ضعيف شده و مراجع معتبری مانند آيت الله صافی گلپايگانی و مکارم شيرازی در بيانيههای خود به مناسبت سالگرد انقلاب به جای تمرکز بر حمايت از رهبری جمهوری اسلامی بر حفظ نظام، وحدت ملی و پيشگيری از تفرقه تمرکز داشتند.
اين مسئله نشان میدهد که اين اشخاص وسط ماجرا ايستاده اند و به سمت خاصی تمايل ندارند و اتفاقاً اين چيزی است که آقای خامنه ای را رنجانده و او را واداشته است تا از خواص بخواهد از دوپهلو سخن گفتن بپرهيزند.