میراث فرهنگی؛ «خیالات دوست‌داران و بی توجهی مسئولان»

  • مهرداد قاسمفر

« میراث فرهنگی » در سال‌های گذشته بارها باسوءتفاهم‌ها و بدبینی‌های مقام‌های ایران از یک سو و حتی دوست‌داران و متخصصان آن از سوی دیگر رو‌به‌رو شده است. اما برخی مشکلات خود ریشه در تندروی‌های ماه‌های پس از انقلاب بهمن ۵۷ دارد. مشکلاتی که سبب شد، برخی کارشناسان نگران شوند که «نبودن تخصص» پیچیدگی آن را بیشتر از آنچه هست، کند.


برخی نگرانی‌ها، از زمانی که دولت نهم عنان کار را در دست گرفت بار دیگر افزایش یافت و برخی اخبار مانند ساختن سد سیوند در استان فارس در نزدیگی آرامگاه کوروش یا ساختن هتل در حریم شوش باستانی بر آن‌ها افزود.


موضوع ساختن هتل در شوش در هفته‌های گذشته به موضوع خبری داغ رسانه‌ها، از جمله خبرگزاری میراث فرهنگی تبدیل شد.


با اوج گرفتن کشاکش بین دوست‌داران میراث فرهنگی و سازمان میراث فرهنگی بر سر احداث هتل‌های زرگر و لاله در حریم شهر باستانی شوش، رادیو فردا با دکتر رضا مرادی غیاث آبادی یکی از کارشناسان میراث فرهنگی گفت‌وگو کرد.


اما موضوع هتل‌های خبر ساز، تنها بخشی از اخباری است که در چند سال گذشته منتشر شده است و همه آن نیست.


رادیو فردا خبرهای نگران‌کننده برای دوست‌داران میراث فرهنگی را موضوع گفت و گوی مجددی با آقای مرادی غیاث آبادی کرده است.


رضا مرادی غیاث آبادی، ۴۴ ساله، نویسنده چندین کتاب و مقاله و پژوهش درباره میراث فرهنگی ایران است. از جمله آن‌ها می‌توان به «منشور كورش هخامنشی»، «نظام گاهشماری در چارتاقی‌های ایران» یا «نوروزنامه، پنجاه گفتار در زمینه پژوهش‌های ایرانی» اشاره کرد.


رادیو فردا: آقای غیاث آبادی ، بر میراث فرهنگی ایران چه می گذرد؟


رضا مرادی غیاث آبادی : غم‌انگیز است اگر بگویم در ایران امروز، بی توجهی‌های گسترده‌ای درباره آثار باستانی اتفاق می‌افتد و این آثار در معرض تخریب قرار می‌گیرند، دچار فرسایش شدید می‌شوند و اساسا تغییر کاربری می‌دهند.


به گمان من در وضعیت فعلی می‌توان گفت بی‌مهری به آثار تاریخی در سراسر تاریخ ایران به این شدت سابقه و رواج نداشته است.


فکر می‌کنید چرا این وضعیت پیش آمده است؟


شاید بتوان علت این اوضاع را در چند نکته خلاصه کرد نخست آنکه مسئولان و دست‌اندرکاران آثا رملی ، خودشان را مالک اماکن و آثار باستانی می‌دانند، نه وکیل و امانت‌دار مردم برای حفظ و نگهداری آن‌ها.


عامل دیگر بی‌مهری به آثار تاریخی، گرایش سازمان میراث فرهنگی به امر «گردش‌گری» است.


همان طور که می‌دانید سازمان میراث فرهنگی و سازمان ایرانگردی و جهانگردی با همدیگر ادغام شده اند و اکنون گرایش غالب در سازمان میراث فرهنگی، به مقوله سفر و گردشگری است.


اما عامل دیگری که به نظر من در بی‌توجهی مسئولان به آثار باستانی بی‌تاثیر نیست، توسط مدافعان و دل‌نگرانان این آثار اتفاق می‌افتد.


این افراد گاهی به علت عدم آگاهی کافی به موضوعی که رسانه‌ای شده است اظهار نظرهای غیر واقعی، اغراق آمیز و گاه تخیلی می‌کنند و این جنجال‌ها در روند بی توجهی مسئولان بی‌تاثیر نیست.


کتیبه بیستون در نزدیکی شهر کرمانشاه.

رسانه هایی مثل تلویزیون و افکار عمومی چقدر در این موضوع تاثیر گذار بوده اند؟


رسانه رادیو و تلویزیون که در این مورد سکوت مطلق اختیار کرده‌اند و وارد این مقوله نمی‌شوند.



به گمان من جامعه امروز ایران دچار نوعی ضعف در غرور و هویت ملی خود شده و افکار عمومی اهمیت حفظ آثار باستانی را تا اندازه‌ایی که باید، درک نمی کند. اگر هم علاقه‌ای نشان می‌دهد، صرفا متوجه چند نقطه خاصی است که شناخته شده و معروفند و با تفریح و سفر همراهند.


در بسیاری از خبرها، گفته می‌شود که اجازه ساخت و ساز ساختمان در محوطه آثار باستانی توسط میراث فرهنگی صادر می‌شود.


سازمان میراث فرهنگی می‌تواند یک عملیات عمرانی را محدود، متوقف یا بطور کامل تعطیل کند، اما از این اختیاراتش استفاده نمی‌کند.


از سوی دیگر کسانی که با عملیات عمرانی در این مناطق مخالفت می‌کنند معمولا از آن سر بام می‌افتند و با هر گونه عملیات عمرانی بطور کامل مخالفت می‌کنند. در نتیجه این مشکل به وجود می‌آید که دل‌نگرانی‌ها و اعتراضات درست برای نگهداری و حفظ آثار باستانی را لوث می‌کند.


به طور روشن می‌توانید در این مورد به نمونه ای اشاره کنید؟

بله، مسئله سد سیوند از این نمونه بود. اعتراض به این قضیه چنان گسترش یافت و بزرگ‌نمایی شد، که حتی صحبت از غرق شدن و تخریب آرمگاه کوروش به میان آمد و بسیاری از ادعاهای نادرست دیگری نیز مطرح شد و در نتیجه به همان هدفی که انجام کاوش‌های کافی در منطقه تنگه بلاغی بود نیز نرسیدیم.


ممکن است از نمونه های مهمی که از بین آثار میراث باستانی ایرانیان ، گرفتار بی‌توجهی مسئولان بوده و فرصت مطالعه دقیق و علمی بر روی آنها از دست رفته است صحبت کنید؟


بگذارید در این مورد از کتیبه خارک نام ببرم؛ سال گذشته این کتبیه پیدا شد اما هنوز مطالعات من درموردش به اتمام نرسیده بود و فقط آوا نویسی آن را انجام داده بودم و قصد ادامه کار را داشتم که این کتبیه به کلی تخریب شد.


پیش از آن که بتوانم ترجمه‌ای از متن کتیبه به‌دست بیاورم یا قدمتش مورد بررسی قرار گیرد، کتیبه در خرداد ماه امسال نابود شد.


به گونه‌ای، که اصل و محتوای کتبیه و آنچه که ما می‌توانستیم برای روشن شدن نادانسته‌های تاریخی‌مان از آن استفاده کنیم تخریب شد و این فرصت از دست رفت.