شرکت وزیر خارجه ایران در کنفرانس کمک به پاکستان، که با میزبانی ژاپن و بانک جهانی در توکیو برگزار میشود، حاکی از تغییر نگرش دیپلماسی ایران در قبال تحولات منطقهای است.
پس از تغییر دولت در آمریکا و آغاز انتقال مرکز ثقل عملیات نظامی آن کشور از عراق به افغانستان و پاکستان، دولت ایران علیرغم اهمیت فوق العاده این تغییر آرایش نظامی از مرزهای غربی به مرزهای شرقی خود، در واکنش به این تغییر عمده، سیاست تامل و انتظار را در پیش گرفت.
در جریان برگزاری کنفرانس افغانستان در لاهه ، که پیش از انجام انعکاس خبری گستردهای یافته بود، ایران با اعزام محمد مهدی آخوند زاده، معاون وزیر خارجه، در راس هیئت نمایندگی خود، عملا به ایفای نقش ناظر رضایت داد.
پیش از تشکیل کنفرانس لاهه انتظار میرفت که رویارویی و گفتوگوی احتمالی نمایندگان اعزامی ایران و آمریکا به گشایشی محسوس در روابط غیر دوستانه دو کشور نیز منجر شود.
علیرغم این انتظار، فرصت فراهم شده در لاهه برای قرارگرفتن ایران در صف مقدم تحولات مربوط به افغانستان، عملا ندیده گرفته شد.
پس از برگزاری کنفرانس لاهه نیز سخنگویان دولت ایران حتی از تائید انجام گفتوگو مابین ریچارد هالبروک نماینده آمریکا و محمد مهدی آخوند زاده، نماینده اعزامی تهران، خودداری ورزیدند.
پیش از برگزاری کنفرانس لاهه، ایران در جریان کنفرانس دیگری مربوط به امور افغانستان، که روسیه بعنوان عضو پیمان همکاریهای شانگهای میزبانی آن را برعهده داشت نیز همچنان به حضوری تشریفاتی و غیر موثر بسنده کرده بود.
بی اعتنایی ایران در قبال تحولات تازه در افغانستان، که عمدتا با ابتکار آمریکا و ناتو در جریان شکلگیری است، میتواند برپایه این جمعبندی صورت پذیرفته باشد که ناتو -بدلیل تشدید نا آرامیها در پاکستان- نیازمند همکاریهای لجستیکی ایران است و در نتیجه میتوان بهای همکاری را افزایش داد.
اگرچه دلایل این جمع بندی تا حدود زیادی عقلی بنظر میرسد، ولی اتخاذ رفتارهای انفعالی و عدم استفاده از فرصت فراهم آمده برای توسعه همکاری با غرب نیز نمیتوانست به تامین مزایای بیشتری برای ایران بیانجامد.
اعلام آمادگی روسیه برای همکاری با ناتو در جهت تامین نیازهای تدارکاتی جنگ نیروهای ناتو در افغانستان، تا حدود زیادی نیازبه همکاری ایران را در این زمینه تعدیل کرد.
با این وجود، ایران بدلیل برخورداری از شرایط جغرافیایی استثنایی و نزدیکیهای مذهبی، قومی و فرهنگی و همچنین هممرزی با افغانستان، در موقعیتی است که میتواند در شکل گیری تحولات امنیتی و آینده سیاسی آن کشور نقش عمده و سازندهای ایفا کند.
شاید با توجه به یک تجدید نظر تاخیری و درک بینتیجه ماندن سیاست ایفای نقش ناظر در تحولات نظامی و سیاسی منطقه، دولت ایران تصمیم گرفت که در تحرکات مرتبط با پاکستان به ایفای نقش موثرتری بپردازد.
کنفرانس یک روزه کمک به پاکستان اگرچه با میزبانی ژاپن و بانک جهانی صورت گرفته است، مانند کنفرانس لاهه در امور افغانستان، در اجرای سیاست خارجی جدید آمریکا دایر بر منطقهای کردن حل بحران در جنوب آسیا و ادامه جنگ با طالبان برگزار میشود.
فارغ از انگیزههای سایر قدرتهای حاضر در منطقه –از جمله ناتو و آمریکا- شرایط امنیتی در پاکستان دارای تاثیر مستقیم و اهمیت خاص در امنیت ملی ایران است. از این لحاظ گذشتن از کنار تحولات داخلی پاکستان نه میتواند در جهت مصالح امنیت ملی ایران قرار گیرد و نه در جهت حفظ موقعیت ایران در منطقه.
پاکستان، پیش از انقلاب اسلامی در ایران، دارای روابط استراتژیکی بسیار نزدیک با ایران بود. این روابط طی ۳۰ سال گذشته با وارد شدن انگیزههای مذهبی در هر دو سو، افزایش گرایشهای قومی، حضور فعال کشورهای عرب خلیج فارس در امور افغانستان و پاکستان و همچنین کاهش کنترل دولتهای مرکزی در اسلام آباد و کابل بر نیروهای شبهنظامی فعال در دو کشور یاد شده، شرایط دشواری را پشت سر نهاده است.
با این وجود، مصالح ملی ایران، توسعه همکاری با پاکستان و افغانستان و ایفای نقش فعال و سازنده تهران در جهت رفع مشکلات هر دو کشور همسایه را اجتناب ناپذیر میسازد. همسایگی ایران با پاکستان و افغانستان یک واقعیت ثابت و ماندگار و میزان حضور آمریکا و یا روسیه و ناتو در آن دو کشور، یک رویداد متغیر و گذرا خواهد بود.
انتظار میرود که نمایندگان ایران در اجلاس صبح جمعه که گردهمایی دوستان پاکستان نامیده شده نقش فعالی عهدهدار شوند. ایران همچنین در نیمه دوم کنفرانس نیز -که به ریاست مشترک ژاپن و بانک جهانی برگزار میشود- حاضر شده و در جهت تامین بخشی از کمک چند میلیارد دلاری ۳۰ کشور شرکت کننده سهم مشخصی را خواهد پذیرفت.
اگرچه ایران گزینه صدور گاز ارزان به پاکستان را هنوز در دست بررسی و اقدام دارد، و لی با قبول ارائه کمکهای مستقیم، بجای دادن تخفیف در قیمتهای گاز که یک معامله دراز مدت ( ۲۵ ساله) است، قادر خواهد شد هم به تامین منافع تجاری خود دست یابد و هم سهم کمکهای خود را به کشور همسایه پاکستان در عهده خود نگه دارد.
در کنار برنامههای مستقیم مربوط به کنفرانس یک روزه کمک به پاکستان، وزیر خارجه ایران بار دیگر فرصت خواهد داشت که با نمایندگان سیاسی آمریکا منجمله ریچارد هالبروک نیز روبهرو شود.
با توجه به اهمیت تحولات آینده نظامی- سیاسی آینده در دو کشور افغانستان و پاکستان برای ایران، فرصت فراهم آمده در توکیو، میتواند زمینه برگزاری کنفرانس سه جانبه ای را مرکب از نمایندگان تهران، اسلام آباد و کابل نیز فراهم سازد.
حجم مبادلات سالانه تجاری ایران و پاکستان در حدود ۶۰۰ میلیون دلار است. صدور گاز و همچنین حضور ایران در برنامههای عمرانی آینده پاکستان، مثل طرحهای راهسازی آن کشور در ایالات شمالی، میتواند تا حدودی به تامین موازنه تجاری بهتری به نفع تهران یاری دهد.
ایفای نقش سازنده ایران در تحولات آینده پاکستان میتواند شرایط دوستی و همکاری استراتژیکی گذشته را مابین دو کشور تجدید سازد.
پس از تغییر دولت در آمریکا و آغاز انتقال مرکز ثقل عملیات نظامی آن کشور از عراق به افغانستان و پاکستان، دولت ایران علیرغم اهمیت فوق العاده این تغییر آرایش نظامی از مرزهای غربی به مرزهای شرقی خود، در واکنش به این تغییر عمده، سیاست تامل و انتظار را در پیش گرفت.
در جریان برگزاری کنفرانس افغانستان در لاهه ، که پیش از انجام انعکاس خبری گستردهای یافته بود، ایران با اعزام محمد مهدی آخوند زاده، معاون وزیر خارجه، در راس هیئت نمایندگی خود، عملا به ایفای نقش ناظر رضایت داد.
پیش از تشکیل کنفرانس لاهه انتظار میرفت که رویارویی و گفتوگوی احتمالی نمایندگان اعزامی ایران و آمریکا به گشایشی محسوس در روابط غیر دوستانه دو کشور نیز منجر شود.
علیرغم این انتظار، فرصت فراهم شده در لاهه برای قرارگرفتن ایران در صف مقدم تحولات مربوط به افغانستان، عملا ندیده گرفته شد.
پس از برگزاری کنفرانس لاهه نیز سخنگویان دولت ایران حتی از تائید انجام گفتوگو مابین ریچارد هالبروک نماینده آمریکا و محمد مهدی آخوند زاده، نماینده اعزامی تهران، خودداری ورزیدند.
پیش از برگزاری کنفرانس لاهه، ایران در جریان کنفرانس دیگری مربوط به امور افغانستان، که روسیه بعنوان عضو پیمان همکاریهای شانگهای میزبانی آن را برعهده داشت نیز همچنان به حضوری تشریفاتی و غیر موثر بسنده کرده بود.
بی اعتنایی ایران در قبال تحولات تازه در افغانستان، که عمدتا با ابتکار آمریکا و ناتو در جریان شکلگیری است، میتواند برپایه این جمعبندی صورت پذیرفته باشد که ناتو -بدلیل تشدید نا آرامیها در پاکستان- نیازمند همکاریهای لجستیکی ایران است و در نتیجه میتوان بهای همکاری را افزایش داد.
اگرچه دلایل این جمع بندی تا حدود زیادی عقلی بنظر میرسد، ولی اتخاذ رفتارهای انفعالی و عدم استفاده از فرصت فراهم آمده برای توسعه همکاری با غرب نیز نمیتوانست به تامین مزایای بیشتری برای ایران بیانجامد.
اعلام آمادگی روسیه برای همکاری با ناتو در جهت تامین نیازهای تدارکاتی جنگ نیروهای ناتو در افغانستان، تا حدود زیادی نیازبه همکاری ایران را در این زمینه تعدیل کرد.
با این وجود، ایران بدلیل برخورداری از شرایط جغرافیایی استثنایی و نزدیکیهای مذهبی، قومی و فرهنگی و همچنین هممرزی با افغانستان، در موقعیتی است که میتواند در شکل گیری تحولات امنیتی و آینده سیاسی آن کشور نقش عمده و سازندهای ایفا کند.
شاید با توجه به یک تجدید نظر تاخیری و درک بینتیجه ماندن سیاست ایفای نقش ناظر در تحولات نظامی و سیاسی منطقه، دولت ایران تصمیم گرفت که در تحرکات مرتبط با پاکستان به ایفای نقش موثرتری بپردازد.
کنفرانس یک روزه کمک به پاکستان اگرچه با میزبانی ژاپن و بانک جهانی صورت گرفته است، مانند کنفرانس لاهه در امور افغانستان، در اجرای سیاست خارجی جدید آمریکا دایر بر منطقهای کردن حل بحران در جنوب آسیا و ادامه جنگ با طالبان برگزار میشود.
مصالح ملی ایران، توسعه همکاری با پاکستان و افغانستان و ایفای نقش فعال و سازنده تهران در جهت رفع مشکلات هر دو کشور همسایه را اجتناب ناپذیر میسازد. همسایگی ایران با پاکستان و افغانستان یک واقعیت ثابت و ماندگار و میزان حضور آمریکا و یا روسیه و ناتو در آن دو کشور، یک رویداد متغیر و گذرا خواهد بود.
پاکستان، پیش از انقلاب اسلامی در ایران، دارای روابط استراتژیکی بسیار نزدیک با ایران بود. این روابط طی ۳۰ سال گذشته با وارد شدن انگیزههای مذهبی در هر دو سو، افزایش گرایشهای قومی، حضور فعال کشورهای عرب خلیج فارس در امور افغانستان و پاکستان و همچنین کاهش کنترل دولتهای مرکزی در اسلام آباد و کابل بر نیروهای شبهنظامی فعال در دو کشور یاد شده، شرایط دشواری را پشت سر نهاده است.
با این وجود، مصالح ملی ایران، توسعه همکاری با پاکستان و افغانستان و ایفای نقش فعال و سازنده تهران در جهت رفع مشکلات هر دو کشور همسایه را اجتناب ناپذیر میسازد. همسایگی ایران با پاکستان و افغانستان یک واقعیت ثابت و ماندگار و میزان حضور آمریکا و یا روسیه و ناتو در آن دو کشور، یک رویداد متغیر و گذرا خواهد بود.
انتظار میرود که نمایندگان ایران در اجلاس صبح جمعه که گردهمایی دوستان پاکستان نامیده شده نقش فعالی عهدهدار شوند. ایران همچنین در نیمه دوم کنفرانس نیز -که به ریاست مشترک ژاپن و بانک جهانی برگزار میشود- حاضر شده و در جهت تامین بخشی از کمک چند میلیارد دلاری ۳۰ کشور شرکت کننده سهم مشخصی را خواهد پذیرفت.
اگرچه ایران گزینه صدور گاز ارزان به پاکستان را هنوز در دست بررسی و اقدام دارد، و لی با قبول ارائه کمکهای مستقیم، بجای دادن تخفیف در قیمتهای گاز که یک معامله دراز مدت ( ۲۵ ساله) است، قادر خواهد شد هم به تامین منافع تجاری خود دست یابد و هم سهم کمکهای خود را به کشور همسایه پاکستان در عهده خود نگه دارد.
در کنار برنامههای مستقیم مربوط به کنفرانس یک روزه کمک به پاکستان، وزیر خارجه ایران بار دیگر فرصت خواهد داشت که با نمایندگان سیاسی آمریکا منجمله ریچارد هالبروک نیز روبهرو شود.
با توجه به اهمیت تحولات آینده نظامی- سیاسی آینده در دو کشور افغانستان و پاکستان برای ایران، فرصت فراهم آمده در توکیو، میتواند زمینه برگزاری کنفرانس سه جانبه ای را مرکب از نمایندگان تهران، اسلام آباد و کابل نیز فراهم سازد.
حجم مبادلات سالانه تجاری ایران و پاکستان در حدود ۶۰۰ میلیون دلار است. صدور گاز و همچنین حضور ایران در برنامههای عمرانی آینده پاکستان، مثل طرحهای راهسازی آن کشور در ایالات شمالی، میتواند تا حدودی به تامین موازنه تجاری بهتری به نفع تهران یاری دهد.
ایفای نقش سازنده ایران در تحولات آینده پاکستان میتواند شرایط دوستی و همکاری استراتژیکی گذشته را مابین دو کشور تجدید سازد.
- شما چه فکر میکنید؟ آیا ایران میتواند به پاکستان کمک کند؟ چگونه؟