اعلام نصب هشت سیستم دفاع موشکی موسوم «پاتریوت» از سوی آمریکا در قطر، امارات، بحرین و کویت، بخشی از جنگ روانی در جهت افزایش فشار علیه ایران، و در عین حال اقدامی دیگر در راه افزایش آمادگی برای مقابله با بحران نظامی احتمالی در منطقه خلیج فارس است.
موشکهای نوع پاتریوت که آمریکا در ابتدای دهه نود در کویت و اسرائیل بکار گرفت، شناخته شدهترین سیستم دفاع ضد موشکی در منطقه بشمار میروند. این سیستم طی ۲۰ سال گذشته با ایجاد تغییرات و اصلاحات فراوان و استفاده از تکنولوژی روز، قدرت و دقت فراوانی یافته است.
پیش از اعلام اخیر ارسال هشت مجموعه موشکی تازه به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز موشکهای پاتریوت، بدون پیش آگهی، به اسرائیل و عربستان سعودی تحویل داده شده و در دو کشو یاد شده نصب شده بوند.
اعلام گسترده ارسال پاتریوتهای بیشتر به کشورهای خلیج فارس، علاوه بر هدف تاکید دولت اوباما به دفاع از امنیت کشورهای عرب خلیج فارس و ایستادگی در کنار آنها، دادن هشدار جدی به ایران پیش از فراهم آمدن زمینه اعمال تحریمهای تنبیهی تازه علیه جمهوری اسلامی را نیز در نظر دارد.
نگرانی عمده کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، افزایش احتمال اقدامات تلافی جویانه دولت تهران، در صورت تشدید بحران بر سر برنامه اتمی جمهوری اسلامی، و در نتیجه هدف قرار گرفتن آنها با استفاده از موشکهای نصب شده در سواحل مقابل و همچنین مناطق درونی همسایه بزرگ شمالی است .
طول خلیج فارس از دهانه اورند رود تا سواحل ابوظبی ۸۳۰ کیلومتر است. عرض خلیج فارس در وسیعترین نقطه ۳۵۵ کیلومتر و در باریکترین نقطه ۱۸۵ کیلومتر است. این باریکی در تنگه هرمز تا ۵۵ کیلومتر کاهش مییابد.
تجهیز واحدهای متحرک و سبک نظامی در سواحل و آبهای ایران، دفاع از کشتیهای نفت کش و تجاری در آبها، و همچنین تاسیسات شهری در کشورهای جنوبی خلیج فارس را بسیار دشوار ساخته است.
ایران بهخصوص طی ۷ سال گذشته قابلیتهای تهاجمی خود را در سواحل و آبهای خلیج فارس افزایش داده و از این راه هزینههای یک رویارویی نظامی در منطقه را به نحو قابل ملاحظهای بالا برده است.
پیش از دست یافتن به ظرفیتهای تازه نظامی نیز، ایران طی درگیریهای پراکنده گذشته در آبهای خلیج فارس به موفقیت هایی دست یافته بود. در سال ۱۹۸۸ و طی مراحل پایانی جنگ ایران و عراق، انفجار مین در میدان دریایی مین گذاری شده ای، به ناو آمریکایی یو ا- اس ساموئل- بی- رابرتس ، که مسئولیت اسکورت کشتیهای تجاری را بر عهده داشت خساراتی وارد آورد و به مجروح شدن ده ملوان انجامید.
آمریکا در اقدام تلافی جویانهای موسوم به «عملیات آخوندک» چند قایق نظامیسپاه را غرق کرد و به تاسیسات مستقر در ساحل آنها خساراتی وارد آورد. با عقب نشینی گاردهای دریایی سپاه از منطقه درگیری از توسعه رویارویی پیشگیری بهعمل آمد.
این رویارویی دریایی در ماههای ژانویه و جولای سال ۲۰۰۸ بار دیگر تکرار شد و در نوبت دوم نیروی دریایی آمریکا دو قایق تند روی سپاه را در آبهای خلیج فارس غرق کرد.
پیش از برخورد یاد شده، پاسداران دریایی سپاه در سال ۲۰۰۷ با چند قایق تند رو ۱۵ ملوان بریتانیایی را در آبهای خلیج فارس به اسارت گرفته و به ایران منتقل کرده بودند.
از سال ۲۰۰۸ و به دنبال افزایش نفوذ سپاه در تصمیمگیریهای سیاسی و نظامیایران، مسئولیت دفاع از آبهای خلیج فارس و پوشش تنگه هرمز به سپاه پاسداران واگذار شده است. نیروی دریایی سپاه در حال حاضر برخوردار از ۲۰.۰۰۰ نیروی نظامیاست.
سپاه پاسداران در آبهای خلیج فارس مجهز به ۴۰ قایق سریع گشت زنی و ده قایق مجهز به موشکهای هدایت شونده است. در کنار این سفینههای نسبتا بزرگتر، ایران صدها قایق کوچک و سریع السیر را نیز با دو تا چهار سرنشین آماده و با ابزارهای تهاجمی سبک تجهیز کرده است.
این قایقها، و سیله اصلی نیروی دریایی سپاه برای مبادرت به شیوه مقابلهای است که از آن بعنوان «جنگ نامتقارن» یاد میکنند. نیروی دریایی سپاه توسل به جنگ چریکی دریایی را علیه نیروهای آمریکا در آبهای خلیج فارس از سابقه حمله به یک رزم ناو آمریکایی در سال ۲۰۰۰ الگو گرفته است.
در ۱۲ اکتبر سال ۲۰۰۰ یک قایق کوچک در آبهای یمن به ناو یو- اس- اس- کول که در آبهای یمن به منظور سوخت گیری پهلو گرفته بود با سرعت نزدیک شد و با ایجاد انفجار در بدنه ناو ضمن وارد آوردن خسارات به آن موجب کشته شده تعدادی از ملوانان آمریکایی شد.
از آن زمان به بعد و به منظور مقابله با مین گذاری توسط قایقهای کوچک و یا حملات پراکنده آنها نیروی دریایی آمریکا در آبهای خلیج فارس مبادرت به دو مانور بزرگ دریایی کرده است.
مانور اول که بنام «دستکش آهنین عربی» خوانده شد در سال ۲۰۰۷ در آبهای بحرین برگزار شد. از مانور دریایی یاد شده بعنوان بزرگترین مانور از این نوع در جهان یاد میشود. بحرین پایگاه ناوگان پنجم در یایی آمریکا است.
مانور دوم را نیروی دریایی آمریکا در آبهای قطر برگزار کرد و آنرا «اراده عربی» نامید. قطر همچنین پایگاه نیروهای عملیات مدرن هوایی آمریکا است.
علاوه بر قایقهای متوسط و کوچک، نیروی دریایی ایران دارای ۵ سفینه با ظرفیت مین گذاری دریایی است. به این تعداد میباید ۶ زیر دریایی و ۲۶ ناو پشتیبانی دیگر را نیز افزود.
ایران سال گذشته یک فروند کشتی جنگی کلاس «سینا» را بر پنج فروند شناور نظامی قدیمی خود افزود و از این کشتی تازه به عنوان ناو شکن یاد کرد.
دولت آمریکا علاوه بر در اختیار داشتن یک نیروی دریایی قدرتمند در آبهای خلیج فارس و بر خورداری از ۳۰۰ هواپیمای جنگنده در منطقه، قابلیتهای دفاعی کشورهای جنوبی خلیج فارس را نیز از راه فروش تجهیزات نظامی بالا برده است.
از سال ۱۹۸۱ تا سال ۲۰۰۶ ارزش صادرات نظامی آمریکا به کشورهای خلیج فارس به ۷۰ میلیارد دلار بالغ شده است. از سال ۲۰۰۷ آمریکا قرار داد فروش ۲۰ میلیارد دلار سلاح تازه را با کشورهای عرب خلیج فارس امضاء کرده است.
در سال ۲۰۰۸ امارات متحده عربی به تنهایی ۷ میلیارد دلار سفارش خرید سیستمهای دفاع موشکی جدید به آمریکا داده است. این سفارش در نوع خود بیسابقه است و تجهیزات فروخته شده قبلا در اختیار کشور دیگری قرار نگرفته است.
متقابلا ایران نیز به ابزارهای موشکی پیشرفتهای دست یافته است. علاوه بر افزایش تعداد موشکهای مدل اسکاد بی و سی که ایران آنها را شهاب ۱ و ۲ مینامد به ۴۰۰ تا ۵۰۰ فروند، نوع سوخت جامد موشک شهاب ۳ نیز که سجییل نامیده میشود با برد ۲۰۰۰ کیلومتر مورد آزمایش قرار داده است.
علاوه بر موشکهای ساخت داخل، که تازهترین آنها موشک موسوم به حوت است ( آمیزهای از موشک و اژدر با سرعت بالا که دقیقا مشابه وسیله پرتابی دیگری از همین نوع محصول روسیه ) ، کشور اوکراین اخیرا پذیرفت که در گذشته ۱۲ فروند موشک کروز با برد ۲۰۰۰ کیلومتر به ایران فروخته است. موشکهای یاد شده ( آ –اس- ۱۵ ) بطول شش متر و به وزن ۱.۷ تن قادر به پرواز در ارتفاع کم تا مسافت ۳۰۰۰ کیلومتر هستند.
با توجه به امکانات موشکی تجهیز شده در سواحل شمالی و جنوبی و همچنین آبهای خلیج فارس، برخورد تمام عیار احتمالی میتوانند به وارد کردن خسارات عمده در دو سوی آبهای خلیج فارس منجر شود. برای رسیدن مرحله جدی یک مواجه نظامی، برخوردهای تصادفی نیز میتوانند موثر واقع شوند.
اعلام خبر تجهیز چهار کشور جنوبی خلیج فارس به سامانه ضد موشکی پاتریوت، و پیوستن آنها به اسرائیل و عربستان، نشانه آسیب پذیری کشورهای یاد شده در مقابل تهدید موشکی ایران است.
همزمان، آمریکا با انتشار خبر یاد شده قصد دارد به مسئولان دولت ایران یاد آور شود که در محاسبات آینده خود مخاطرات در گیر شدن در یک رویارویی نظامیرا در نظر بگیرند. پارهای از محافل سیاسی در آمریکا معتقدند که در صورت به نتیجه نرسیدن تنبیهات غیر نظامی برای متوقف کردن برنامههای اتمیایران، توسل به نیروی نظامی غیر قابل اجتناب خواهد بود.
موشکهای نوع پاتریوت که آمریکا در ابتدای دهه نود در کویت و اسرائیل بکار گرفت، شناخته شدهترین سیستم دفاع ضد موشکی در منطقه بشمار میروند. این سیستم طی ۲۰ سال گذشته با ایجاد تغییرات و اصلاحات فراوان و استفاده از تکنولوژی روز، قدرت و دقت فراوانی یافته است.
پیش از اعلام اخیر ارسال هشت مجموعه موشکی تازه به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز موشکهای پاتریوت، بدون پیش آگهی، به اسرائیل و عربستان سعودی تحویل داده شده و در دو کشو یاد شده نصب شده بوند.
اعلام گسترده ارسال پاتریوتهای بیشتر به کشورهای خلیج فارس، علاوه بر هدف تاکید دولت اوباما به دفاع از امنیت کشورهای عرب خلیج فارس و ایستادگی در کنار آنها، دادن هشدار جدی به ایران پیش از فراهم آمدن زمینه اعمال تحریمهای تنبیهی تازه علیه جمهوری اسلامی را نیز در نظر دارد.
نگرانی عمده کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، افزایش احتمال اقدامات تلافی جویانه دولت تهران، در صورت تشدید بحران بر سر برنامه اتمی جمهوری اسلامی، و در نتیجه هدف قرار گرفتن آنها با استفاده از موشکهای نصب شده در سواحل مقابل و همچنین مناطق درونی همسایه بزرگ شمالی است .
طول خلیج فارس از دهانه اورند رود تا سواحل ابوظبی ۸۳۰ کیلومتر است. عرض خلیج فارس در وسیعترین نقطه ۳۵۵ کیلومتر و در باریکترین نقطه ۱۸۵ کیلومتر است. این باریکی در تنگه هرمز تا ۵۵ کیلومتر کاهش مییابد.
تجهیز واحدهای متحرک و سبک نظامی در سواحل و آبهای ایران، دفاع از کشتیهای نفت کش و تجاری در آبها، و همچنین تاسیسات شهری در کشورهای جنوبی خلیج فارس را بسیار دشوار ساخته است.
ایران بهخصوص طی ۷ سال گذشته قابلیتهای تهاجمی خود را در سواحل و آبهای خلیج فارس افزایش داده و از این راه هزینههای یک رویارویی نظامی در منطقه را به نحو قابل ملاحظهای بالا برده است.
پیش از دست یافتن به ظرفیتهای تازه نظامی نیز، ایران طی درگیریهای پراکنده گذشته در آبهای خلیج فارس به موفقیت هایی دست یافته بود. در سال ۱۹۸۸ و طی مراحل پایانی جنگ ایران و عراق، انفجار مین در میدان دریایی مین گذاری شده ای، به ناو آمریکایی یو ا- اس ساموئل- بی- رابرتس ، که مسئولیت اسکورت کشتیهای تجاری را بر عهده داشت خساراتی وارد آورد و به مجروح شدن ده ملوان انجامید.
آمریکا در اقدام تلافی جویانهای موسوم به «عملیات آخوندک» چند قایق نظامیسپاه را غرق کرد و به تاسیسات مستقر در ساحل آنها خساراتی وارد آورد. با عقب نشینی گاردهای دریایی سپاه از منطقه درگیری از توسعه رویارویی پیشگیری بهعمل آمد.
این رویارویی دریایی در ماههای ژانویه و جولای سال ۲۰۰۸ بار دیگر تکرار شد و در نوبت دوم نیروی دریایی آمریکا دو قایق تند روی سپاه را در آبهای خلیج فارس غرق کرد.
پیش از برخورد یاد شده، پاسداران دریایی سپاه در سال ۲۰۰۷ با چند قایق تند رو ۱۵ ملوان بریتانیایی را در آبهای خلیج فارس به اسارت گرفته و به ایران منتقل کرده بودند.
از سال ۲۰۰۸ و به دنبال افزایش نفوذ سپاه در تصمیمگیریهای سیاسی و نظامیایران، مسئولیت دفاع از آبهای خلیج فارس و پوشش تنگه هرمز به سپاه پاسداران واگذار شده است. نیروی دریایی سپاه در حال حاضر برخوردار از ۲۰.۰۰۰ نیروی نظامیاست.
دولت آمریکا علاوه بر در اختیار داشتن یک نیروی دریایی قدرتمند در آبهای خلیج فارس و بر خورداری از ۳۰۰ هواپیمای جنگنده در منطقه، قابلیتهای دفاعی کشورهای جنوبی خلیج فارس را نیز از راه فروش تجهیزات نظامی بالا برده است.
این قایقها، و سیله اصلی نیروی دریایی سپاه برای مبادرت به شیوه مقابلهای است که از آن بعنوان «جنگ نامتقارن» یاد میکنند. نیروی دریایی سپاه توسل به جنگ چریکی دریایی را علیه نیروهای آمریکا در آبهای خلیج فارس از سابقه حمله به یک رزم ناو آمریکایی در سال ۲۰۰۰ الگو گرفته است.
در ۱۲ اکتبر سال ۲۰۰۰ یک قایق کوچک در آبهای یمن به ناو یو- اس- اس- کول که در آبهای یمن به منظور سوخت گیری پهلو گرفته بود با سرعت نزدیک شد و با ایجاد انفجار در بدنه ناو ضمن وارد آوردن خسارات به آن موجب کشته شده تعدادی از ملوانان آمریکایی شد.
از آن زمان به بعد و به منظور مقابله با مین گذاری توسط قایقهای کوچک و یا حملات پراکنده آنها نیروی دریایی آمریکا در آبهای خلیج فارس مبادرت به دو مانور بزرگ دریایی کرده است.
مانور اول که بنام «دستکش آهنین عربی» خوانده شد در سال ۲۰۰۷ در آبهای بحرین برگزار شد. از مانور دریایی یاد شده بعنوان بزرگترین مانور از این نوع در جهان یاد میشود. بحرین پایگاه ناوگان پنجم در یایی آمریکا است.
مانور دوم را نیروی دریایی آمریکا در آبهای قطر برگزار کرد و آنرا «اراده عربی» نامید. قطر همچنین پایگاه نیروهای عملیات مدرن هوایی آمریکا است.
علاوه بر قایقهای متوسط و کوچک، نیروی دریایی ایران دارای ۵ سفینه با ظرفیت مین گذاری دریایی است. به این تعداد میباید ۶ زیر دریایی و ۲۶ ناو پشتیبانی دیگر را نیز افزود.
ایران سال گذشته یک فروند کشتی جنگی کلاس «سینا» را بر پنج فروند شناور نظامی قدیمی خود افزود و از این کشتی تازه به عنوان ناو شکن یاد کرد.
دولت آمریکا علاوه بر در اختیار داشتن یک نیروی دریایی قدرتمند در آبهای خلیج فارس و بر خورداری از ۳۰۰ هواپیمای جنگنده در منطقه، قابلیتهای دفاعی کشورهای جنوبی خلیج فارس را نیز از راه فروش تجهیزات نظامی بالا برده است.
از سال ۱۹۸۱ تا سال ۲۰۰۶ ارزش صادرات نظامی آمریکا به کشورهای خلیج فارس به ۷۰ میلیارد دلار بالغ شده است. از سال ۲۰۰۷ آمریکا قرار داد فروش ۲۰ میلیارد دلار سلاح تازه را با کشورهای عرب خلیج فارس امضاء کرده است.
در سال ۲۰۰۸ امارات متحده عربی به تنهایی ۷ میلیارد دلار سفارش خرید سیستمهای دفاع موشکی جدید به آمریکا داده است. این سفارش در نوع خود بیسابقه است و تجهیزات فروخته شده قبلا در اختیار کشور دیگری قرار نگرفته است.
متقابلا ایران نیز به ابزارهای موشکی پیشرفتهای دست یافته است. علاوه بر افزایش تعداد موشکهای مدل اسکاد بی و سی که ایران آنها را شهاب ۱ و ۲ مینامد به ۴۰۰ تا ۵۰۰ فروند، نوع سوخت جامد موشک شهاب ۳ نیز که سجییل نامیده میشود با برد ۲۰۰۰ کیلومتر مورد آزمایش قرار داده است.
علاوه بر موشکهای ساخت داخل، که تازهترین آنها موشک موسوم به حوت است ( آمیزهای از موشک و اژدر با سرعت بالا که دقیقا مشابه وسیله پرتابی دیگری از همین نوع محصول روسیه ) ، کشور اوکراین اخیرا پذیرفت که در گذشته ۱۲ فروند موشک کروز با برد ۲۰۰۰ کیلومتر به ایران فروخته است. موشکهای یاد شده ( آ –اس- ۱۵ ) بطول شش متر و به وزن ۱.۷ تن قادر به پرواز در ارتفاع کم تا مسافت ۳۰۰۰ کیلومتر هستند.
با توجه به امکانات موشکی تجهیز شده در سواحل شمالی و جنوبی و همچنین آبهای خلیج فارس، برخورد تمام عیار احتمالی میتوانند به وارد کردن خسارات عمده در دو سوی آبهای خلیج فارس منجر شود. برای رسیدن مرحله جدی یک مواجه نظامی، برخوردهای تصادفی نیز میتوانند موثر واقع شوند.
اعلام خبر تجهیز چهار کشور جنوبی خلیج فارس به سامانه ضد موشکی پاتریوت، و پیوستن آنها به اسرائیل و عربستان، نشانه آسیب پذیری کشورهای یاد شده در مقابل تهدید موشکی ایران است.
همزمان، آمریکا با انتشار خبر یاد شده قصد دارد به مسئولان دولت ایران یاد آور شود که در محاسبات آینده خود مخاطرات در گیر شدن در یک رویارویی نظامیرا در نظر بگیرند. پارهای از محافل سیاسی در آمریکا معتقدند که در صورت به نتیجه نرسیدن تنبیهات غیر نظامی برای متوقف کردن برنامههای اتمیایران، توسل به نیروی نظامی غیر قابل اجتناب خواهد بود.