روزی برای معلمان؛ مشکلاتی که به قوت خود باقی است

اعتراض معلمان در برابر مجلس (اسفند ۱۳۸۵)

روز ۱۲ اردیبهشت در ایران به نام روز معلم نامگذاری شده است و در این روز، سخنان و مطالب زیادی در خصوص جایگاه معلمان در جامعه و اقداماتی که برای بهبود وضعیت آنان صورت می گیرد، عنوان می شود.

در دیگر سو، فعالان و تشکل‌های حقوق معلمان معتقدند که مشکلات معلمان به قوت خود باقی است و مقام‌های دولت به این مشکلات بی‌اعتنا هستند.

علی، یک فعال حقوق معلمان در تهران، درباره این مشکلات به بهروز کارونی می‌گوید: معلمان دو خواست اساسی دارند، اول خواسته‌های صنفی و معيشتی است که خواسته به حقی است چون فرد کار می‌کند و تحصيلات عالی دارد، پس حق دارد از زندگی خوب بهره‌مند شود اما متأسفانه تا کنون چنين نتيجه‌ای عايد معلمان نشده است.

مشکل دوم مشکلات آموزشی است که سال‌ها گريبانگير آموزش و پرورش بوده ولی برطرف نشده است. از جمله اين مشکلات کتاب‌های از رده خارج، روش های تدريس قديمی، نبود امکانات در محيط های آموزشی و کمبود محيط های آموزشی مناسب برای فرزندان اين کشور است.

بعد از اين که معلمان از سال ۷۹ و ۸۰ به اين مسايل اعتراض کردند، چه در دوره آقای خاتمی و چه در دوره آقای احمدی نژاد برخوردهای شديدی با آنها صورت گرفت. البته در دوره آقای خاتمی اگر برخوردی صورت می گرفت منطقی تر بود و با مدارا انجام می شد ولی در دوره آقای احمدی نژاد و از سال ۸۵ به بعد برخوردها حالت پليسی- امنيتی پيدا کرد به طوری که صدها معلم به زندان افتادند و بيش از ۱۵۰ معلم انفصال از خدمت شدند، ۲۶ معلم از يک سال تا سه سال تبعيد شدند و ۵ هزار معلم توبيخی گرفتند که اينها جای تاسف دارد.

مشکل ما اين است که خط فقر به گفته بانک مرکزی ۹۰۰ هزار تومان است در حالی که حقوق معلمان ما حتی آنها که مدرک دکترا و فوق ليسانس دارند در اين سطح نيست و حقوق آنها هنگامی که بازنشسته می شوند به ۸۰۰ هزار تومان هم نمی رسد.
بهترين معلمان اين کشور در زندان ها هستند. آيا مزد معلم اين است که به زندان برود و حکم اعدام بگيرد؟ آقای عبدالرضا قنبری به جرم اين که برای مرحوم بازرگان مراسم برپا کرده يا ايميل ناشناس دريافت کرده است بايد محکوم شود؟ برای آقای کمانگر هم که قبل از آن به اتهامات واهی حکم اعدام صادر شد.

آيا وضعيت معلمان از نظر رفاهی تغييری کرده است؟

بعد از آمدن آقای حاج بابايی هم بايد نکات مثبت را ديد و هم نکات منفی را. با توجه به اين که آقای حاج بابايی قبلا هم در مجلس از مدافعان معلمان بوده، با معلمان و مشکلات آموزش و پرورش آشنايی داشته و در اين رابطه فعاليت هايی نيز انجام داده است. نتيجه اين فعاليت ها کم بوده و بيشتر جنبه تبليغاتی داشته است و آن طور که آقای حاج بابايی در مجلس از حقوق معلمان دفاع می کرد، ما ثمره ای نديديم. البته کارهای مثبتی انجام داده مانند پرداخت به موقع اضافه کار فرهنگيان، ولی مشکل ما اين نيست.

مشکل ما اين است که خط فقر به گفته بانک مرکزی ۹۰۰ هزار تومان است در حالی که حقوق معلمان ما حتی آنها که مدرک دکترا و فوق ليسانس دارند در اين سطح نيست و حقوق آنها هنگامی که بازنشسته می شوند به ۸۰۰ هزار تومان هم نمی رسد. يعنی دولت نتوانسته فاصله حقوق معلمان تا خط فقر را پر کند.

ما اميدواريم حرکت های بيشتری در اين زمينه انجام گيرد و آقای حاج بابايی مسئولان کشور را توجيه کرده باشد که مشکلات آموزش و پرورش مشکلات صدقه‌ای نيست. آموزش و پرورش يک نهاد مدنی توليد کننده انسان است که اگر به آن توجه نکنند نمی تواند انسان کامل و درست را تحويل جامعه بدهد.

شما به مشکلات فرهنگيان بازنشسته اشاره کرديد. در مورد وضعيت فرهنگيان بازنشسته توضيح دهيد.

وقتی فرهنگيان بازنشسته می شوند پاداشی به آنها می دهند در حدود ۸ تا ۱۲ ميليون تومان. به اين صورت که يک ميليون آن را سال اول و بقيه را در سال های بعد، در نتيجه اين پول هيچ نمودی در زندگی نمی تواند داشته باشد و فرهنگی بازنشسته نمی تواند روی اين پول حساب باز کند. در ضمن خيلی از بازنشستگان قبل از سال ۸۰ نيز هنوز اين پاداش را دريافت نکرده اند. ما اميدواريم رويکردی اتخاذ شود و به وضعيت بازنشستگان توجه کنند.