دهها تن از مدافعان حقوق بشر و فعالان حقوق زنان، سیاسی و مدنی در نامه ای به بان گیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد، خواستار نجات جان محکومان به اعدام و الغای احکام دادگاههای گروهی از بازداشت شدگان ماههای اخیر در ایران شدهاند.
در این نامه که به امضای بیش از ۳۰۰ نفر رسیده، با اشاره به صدور حکم اعدام در مورد پنج تن از محکومان در دادگاههای اخیر اعلام شده که جان زندانیان سیاسی در خطر است.
عفت ماهباز، فعال حقوق بشر و نویسنده در لندن، که از امضاءکنندگان این نامه بوده است، هدف از ارسال آن را اعتراض به صدور احکام اعدام برای پنج نفر از بازداشت شدگان و درخواست برای روشن شدن وضعیت افراد بازداشت شده پس از انتخابات ریاست جمهوری میداند.
عفت ماهباز: ما از سرنوشت عده دیگری بیاطلاع هستیم و نمیدانیم در زندانهای جمهوری اسلامیو در شرایط حاضر چه میگذرد؟ به ویژه افرادی که شهرت ندارند. همگی محاکمه افراد سرشناس را دیدیم و از سویی شناخته شده بودن آنها میتواند به نوعی، به زنده ماندن آنها کمک کند. اما افراد بی نام و نشانی هم هستند که امروز در زندانها به سر میبرند. خانوادههای آنان از پشت درهای زندان نگران آنانند و این افراد هم بخشی دیگری از زندانیانند.
این در واقع نقض کامل حقوق بشر در ایران است. اعدام کودکانی که زیر سن ۱۸ سالگی مرتکب قتل شده اند هم در واقع به نوعی دهن کجی به جامعه ای است که بدون توسل به خشونت، نسبت به آرای آن اعتراض کرد و طالب این بود که بداند رایش کجا رفته است ؟
اعدام کسانی مثل سهیلا قدیری و بهنود شجاعی که جزء کسانی بودند که مرگشان، داغ همه فعالین حقوق بشر را تازه کرد، باعث شد که بسیاری از این فعالین را نگران سرنوشت بقیه زندانیان مانده در بند کند.
نکته دیگری که در این نامه درخواست شده است تمایل فعالین جامعه مدنی برای فرستادن نماینده ویژه سازمان ملل به ایران است. به خصوص که فرستاده ویژه سازمان ملل از سال ۲۰۰۵ تا کنون به ایران سفر نکرده است.
من به همه کسانی که این نگرانی را دارند حق میدهم. از سوی دیگر گاهی وقتها میبینید که این حکومت علیرغم اینکه عکسالعملهای گوناگونی از خود نشان میدهد اما حساب کتاب هم میکند. واقعیت این است که به هیچ وجه به نفع حکومت نیست که چنین کاری بکند. در هیچ مقطعی این قبیل اقدامات به نفع حکومت نبوده است . به ویژه الان که مردم با سر نترس به خیابانها میریزند. و هنوز هم فریاد میزنند که رایشان کو؟ و با این چرایی به خیابانها میآیند. طبعا به نفعشان نخواهد بود. اما از سویی این نگرانی را هم دارند که پایههای حکومتشان را سست تر ببینند و دست به انتقام جویی ازمردم بزنند. کما اینکه در سال ۶۰ و ۶۷ ما دیدیم که کسانی را که واقعا هیچ گونه جرمیمرتکب نشده بودند با تشکیل دادگاههای چند دقیقهای به اعدام محکوم کردند و کشتند. اگر چه من امروز خوشبینم و شرایط مردم را به شکلی میبینم که شاید ترمزی باشد که حکومت دست به این قبیل کارها نزند.
من ایمان دارم که این اقدامات تاثیر خودش را خواهد گذاشت. من جزء کسانی هستم که بخشی از زندگیام را مدیون کسانی میدانم که در خارج از کشور در زمینه حقوق بشر فعالیت میکردند. در آن زمان و بعد از اعدامها من به همراه ۸۰ زن دیگر در زندان به سر میبردیم. واقعیتش این است که نیروهای حقوق بشری که در خارج از کشور فعال بودند با همیاری سازمان ملل به این مسئله کمک کردند. من تاکید میکنم که این فعالیتهای بشردوستانه قطعا موثر خواهد بود.
در این نامه که به امضای بیش از ۳۰۰ نفر رسیده، با اشاره به صدور حکم اعدام در مورد پنج تن از محکومان در دادگاههای اخیر اعلام شده که جان زندانیان سیاسی در خطر است.
عفت ماهباز، فعال حقوق بشر و نویسنده در لندن، که از امضاءکنندگان این نامه بوده است، هدف از ارسال آن را اعتراض به صدور احکام اعدام برای پنج نفر از بازداشت شدگان و درخواست برای روشن شدن وضعیت افراد بازداشت شده پس از انتخابات ریاست جمهوری میداند.
عفت ماهباز: ما از سرنوشت عده دیگری بیاطلاع هستیم و نمیدانیم در زندانهای جمهوری اسلامیو در شرایط حاضر چه میگذرد؟ به ویژه افرادی که شهرت ندارند. همگی محاکمه افراد سرشناس را دیدیم و از سویی شناخته شده بودن آنها میتواند به نوعی، به زنده ماندن آنها کمک کند. اما افراد بی نام و نشانی هم هستند که امروز در زندانها به سر میبرند. خانوادههای آنان از پشت درهای زندان نگران آنانند و این افراد هم بخشی دیگری از زندانیانند.
این در واقع نقض کامل حقوق بشر در ایران است. اعدام کودکانی که زیر سن ۱۸ سالگی مرتکب قتل شده اند هم در واقع به نوعی دهن کجی به جامعه ای است که بدون توسل به خشونت، نسبت به آرای آن اعتراض کرد و طالب این بود که بداند رایش کجا رفته است ؟
اعدام کسانی مثل سهیلا قدیری و بهنود شجاعی که جزء کسانی بودند که مرگشان، داغ همه فعالین حقوق بشر را تازه کرد، باعث شد که بسیاری از این فعالین را نگران سرنوشت بقیه زندانیان مانده در بند کند.
نکته دیگری که در این نامه درخواست شده است تمایل فعالین جامعه مدنی برای فرستادن نماینده ویژه سازمان ملل به ایران است. به خصوص که فرستاده ویژه سازمان ملل از سال ۲۰۰۵ تا کنون به ایران سفر نکرده است.
- برخی معتقدند که شرایط کنونی به نوعی به شرایط ایران در دهه ۶۰ خورشیدی نزدیک است. یعنی دههای که در آن شمار بسیار زیادی از زندانیان سیاسی اعدام شدند. در همین رابطه ابراز نگرانی میشود که ممکن است چنین پدیده ای دوباره رخ دهد. شما فکر میکنید شرایط کنونی به گونهای هست که چنین تجربه ای بخواهد دوباره تکرار شود؟
من به همه کسانی که این نگرانی را دارند حق میدهم. از سوی دیگر گاهی وقتها میبینید که این حکومت علیرغم اینکه عکسالعملهای گوناگونی از خود نشان میدهد اما حساب کتاب هم میکند. واقعیت این است که به هیچ وجه به نفع حکومت نیست که چنین کاری بکند. در هیچ مقطعی این قبیل اقدامات به نفع حکومت نبوده است . به ویژه الان که مردم با سر نترس به خیابانها میریزند. و هنوز هم فریاد میزنند که رایشان کو؟ و با این چرایی به خیابانها میآیند. طبعا به نفعشان نخواهد بود. اما از سویی این نگرانی را هم دارند که پایههای حکومتشان را سست تر ببینند و دست به انتقام جویی ازمردم بزنند. کما اینکه در سال ۶۰ و ۶۷ ما دیدیم که کسانی را که واقعا هیچ گونه جرمیمرتکب نشده بودند با تشکیل دادگاههای چند دقیقهای به اعدام محکوم کردند و کشتند. اگر چه من امروز خوشبینم و شرایط مردم را به شکلی میبینم که شاید ترمزی باشد که حکومت دست به این قبیل کارها نزند.
- فکر میکنید ارسال چنین نامهها یا درخواستهایی از جامعه بینالمللی و اعمال فشار به جمهوری اسلامیایران تا چه اندازه میتواند به خواسته شما و دیگر کسانی که این نامه را امضا کرده اند کمک کند؟ یعنی اینکه از جلوی ادامه روند اعدامها را بگیرد و از برگزاری دادگاههایی که شما آن را فرمایشی خواندید، جلوگیری کند؟
من ایمان دارم که این اقدامات تاثیر خودش را خواهد گذاشت. من جزء کسانی هستم که بخشی از زندگیام را مدیون کسانی میدانم که در خارج از کشور در زمینه حقوق بشر فعالیت میکردند. در آن زمان و بعد از اعدامها من به همراه ۸۰ زن دیگر در زندان به سر میبردیم. واقعیتش این است که نیروهای حقوق بشری که در خارج از کشور فعال بودند با همیاری سازمان ملل به این مسئله کمک کردند. من تاکید میکنم که این فعالیتهای بشردوستانه قطعا موثر خواهد بود.