عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، از مهدی هاشمی خواسته است به ایران بازگردد تا در برابر اتهامات مطرح شده نسبت به او از خود دفاع کند.
دادستان تهران میگوید: «مطالبی که به مهدی هاشمی نسبت داده شده نیازمند بررسی است، زیرا اظهارات افراد علیه دیگران باید در مرجع قضایی اثبات شود و در این مورد حاشیه امنی وجود ندارد.»
[ بیشتر بخوانید: دادستان تهران: مهدی هاشمی برای دفاع از خود به ایران بازگردد ]
این گفتهها دو هفته پیش مطرح شد، زمانی که مهدی هاشمی در ایران نبود؛ فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، اندکی پس از انتخابات به بریتانیا و از آنجا به لبنان سفر کرد و هماکنون در خارج از کشور به سر میبرد.
در پاسخ به این گفته، مهدی هاشمی اخیرا در نامهای خطاب به دادستان تهران، نوشته است که «آمادگی دارد تا در دادگاه صالحی برای بررسی همه اتهامات و شایعات حاضر شود».
در بخش دیگری از نامه خود چنین آورده است: «اگر منظور شما (دادستان تهران) در فرض صحت خبر نقل شده از شما این است که من باید تکذیب کنم، که کردهام، ولی اگر منظور این است که باید در دادگاه دفاع شود، این را هم ضمن نامهای به ریاست قوه قضائیه به صراحت اعلام کردهام که آمادگی دارم و خواستهام که دادگاه صالحی برای بررسی همه اتهامات و شایعات تشکیل دهند، در مقابل هم دادگاه صالح دیگری شکایت فراوانی را که من از برخی رسانهها و افراد و مقامات دارم، بررسی کنند و حتی برای این منظور وکیل هم انتخاب شده، ولی متاسفانه تا کنون اقدامی نشده و اگر شده، به اینجانب ابلاغ نشده و انتظار اینجانب و تمامی خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی این است که دستگاه قضایی این وظیفه را به خوبی انجام دهد.»
حسن شریعتمداری، تحلیلگر و فعال سیاسسی ساکن آلمان به رادیو فردا میگوید: بر حسب اظهار آقایهاشمی، صحبت دادستان عمومی تهران باعث شده که آقای هاشمی بپرسند که آیا ایشان بایستی در مقام یک متهم به این سوالات جواب بدهند یا اینکه به طور عمومی تکذیب کنند؟
بر طبق قوانین ایران- که در همه جای دنیا هم همین گونه است – اول قاضی پرونده باید موضوع بازپرسی را معلوم کند و احضار متهم باید بر حسب روال معمول به صورت کتبی و در فرمهای مخصوص به احضاریه صورت بگیرد. این کاری است که گویا تا کنون نسبت به آقای هاشمی انجام نشده است. اما ایشان میگویند که داوطلبند که در هر محکمه صالحهای به اتهاماتی که به ایشان نسبت داده شده پاسخ بگویند و حکم برائت خواهند گرفت. اما تا کنون هیچ احضاری از سوی هیچ قاضی نسبت به ایشان انجام نشده است.
آقای شریعتمداری، آقای احمدی نژاد در مبارزات انتخاباتی خود هم به فرزندان آقای هاشمی اشاره کردند. به اعتقاد شما مجموعه این بحثها در مورد مهدی هاشمی و سایر فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی چقدر جنبه سیاسی دارد؟
این دو مسئله را باید از همدیگر تفکیک کرد. یکی موضوع پروندههای مالی خانواده آقایهاشمیرفسنجانی است که به هر صورت نسبت به آن بحث و گفتوگوی زیادی وجود دارد و تا صحت و سقم آن در یک دادگاه صالحه و بی نظر مطرح نشود امکان اینکه نظر دقیقی راجع به آن گفته شود وجود ندارد.
یکی هم اینکه اصولا چرا این اتهامات در فضای رسانهای و مطبوعاتی مطرح میشود؟ اگر چنین اتهاماتی وجود دارد چرا در دادگاه به آن رسیدگی نمیشود؟
پاسخ این است که آقای هاشمی رفسنجانی از معماران انقلاب است و اگر اتهامی هم نسبت به خانواده ایشان وجود داشته باشد، ارجاع آن به مقامات ذی صلاح آخرین مرحله رودرویی با این خانواده است؛ کاری که در جو جمهوری اسلامی بسیار سخت نسبت به سران نظام انجام گرفته است. از طرف دیگر چون شخص ایشان را در مقابله سیاسی نمیخواهند در نقطه مقابل رهبری و جناب آقای احمدی نژاد قرار بدهند، طبعا نام فرزندان ایشان را مطرح میکنند تا از این طریق دایره محاصره را نسبت به ایشان تنگتر کنند.
من فکر میکنم جدا از اینکه آیا این اتهامات درست است یا غلط، اصل موضوع سیاسی است و تقابل رقابتها و کینهها و دشمنیهای موجود، محرک اصلی طرح این گونه صحبتهاست.
دادستان تهران میگوید: «مطالبی که به مهدی هاشمی نسبت داده شده نیازمند بررسی است، زیرا اظهارات افراد علیه دیگران باید در مرجع قضایی اثبات شود و در این مورد حاشیه امنی وجود ندارد.»
[ بیشتر بخوانید: دادستان تهران: مهدی هاشمی برای دفاع از خود به ایران بازگردد ]
این گفتهها دو هفته پیش مطرح شد، زمانی که مهدی هاشمی در ایران نبود؛ فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، اندکی پس از انتخابات به بریتانیا و از آنجا به لبنان سفر کرد و هماکنون در خارج از کشور به سر میبرد.
در پاسخ به این گفته، مهدی هاشمی اخیرا در نامهای خطاب به دادستان تهران، نوشته است که «آمادگی دارد تا در دادگاه صالحی برای بررسی همه اتهامات و شایعات حاضر شود».
در بخش دیگری از نامه خود چنین آورده است: «اگر منظور شما (دادستان تهران) در فرض صحت خبر نقل شده از شما این است که من باید تکذیب کنم، که کردهام، ولی اگر منظور این است که باید در دادگاه دفاع شود، این را هم ضمن نامهای به ریاست قوه قضائیه به صراحت اعلام کردهام که آمادگی دارم و خواستهام که دادگاه صالحی برای بررسی همه اتهامات و شایعات تشکیل دهند، در مقابل هم دادگاه صالح دیگری شکایت فراوانی را که من از برخی رسانهها و افراد و مقامات دارم، بررسی کنند و حتی برای این منظور وکیل هم انتخاب شده، ولی متاسفانه تا کنون اقدامی نشده و اگر شده، به اینجانب ابلاغ نشده و انتظار اینجانب و تمامی خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی این است که دستگاه قضایی این وظیفه را به خوبی انجام دهد.»
حسن شریعتمداری، تحلیلگر و فعال سیاسسی ساکن آلمان به رادیو فردا میگوید: بر حسب اظهار آقایهاشمی، صحبت دادستان عمومی تهران باعث شده که آقای هاشمی بپرسند که آیا ایشان بایستی در مقام یک متهم به این سوالات جواب بدهند یا اینکه به طور عمومی تکذیب کنند؟
بر طبق قوانین ایران- که در همه جای دنیا هم همین گونه است – اول قاضی پرونده باید موضوع بازپرسی را معلوم کند و احضار متهم باید بر حسب روال معمول به صورت کتبی و در فرمهای مخصوص به احضاریه صورت بگیرد. این کاری است که گویا تا کنون نسبت به آقای هاشمی انجام نشده است. اما ایشان میگویند که داوطلبند که در هر محکمه صالحهای به اتهاماتی که به ایشان نسبت داده شده پاسخ بگویند و حکم برائت خواهند گرفت. اما تا کنون هیچ احضاری از سوی هیچ قاضی نسبت به ایشان انجام نشده است.
آقای شریعتمداری، آقای احمدی نژاد در مبارزات انتخاباتی خود هم به فرزندان آقای هاشمی اشاره کردند. به اعتقاد شما مجموعه این بحثها در مورد مهدی هاشمی و سایر فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی چقدر جنبه سیاسی دارد؟
این دو مسئله را باید از همدیگر تفکیک کرد. یکی موضوع پروندههای مالی خانواده آقایهاشمیرفسنجانی است که به هر صورت نسبت به آن بحث و گفتوگوی زیادی وجود دارد و تا صحت و سقم آن در یک دادگاه صالحه و بی نظر مطرح نشود امکان اینکه نظر دقیقی راجع به آن گفته شود وجود ندارد.
یکی هم اینکه اصولا چرا این اتهامات در فضای رسانهای و مطبوعاتی مطرح میشود؟ اگر چنین اتهاماتی وجود دارد چرا در دادگاه به آن رسیدگی نمیشود؟
پاسخ این است که آقای هاشمی رفسنجانی از معماران انقلاب است و اگر اتهامی هم نسبت به خانواده ایشان وجود داشته باشد، ارجاع آن به مقامات ذی صلاح آخرین مرحله رودرویی با این خانواده است؛ کاری که در جو جمهوری اسلامی بسیار سخت نسبت به سران نظام انجام گرفته است. از طرف دیگر چون شخص ایشان را در مقابله سیاسی نمیخواهند در نقطه مقابل رهبری و جناب آقای احمدی نژاد قرار بدهند، طبعا نام فرزندان ایشان را مطرح میکنند تا از این طریق دایره محاصره را نسبت به ایشان تنگتر کنند.
من فکر میکنم جدا از اینکه آیا این اتهامات درست است یا غلط، اصل موضوع سیاسی است و تقابل رقابتها و کینهها و دشمنیهای موجود، محرک اصلی طرح این گونه صحبتهاست.