رئیس جمهور آمریکا به مناسبت فرا رسیدن ماه رمضان، مسلمانان جهان را بار دیگر با انتشار یک پیام پنج دقیقهای تلویزیونی، مورد خطاب قرار داد. انعکاس محدود خبری اقدام تازه اوباما، در مقایسه با سخنرانی چهارم ژوئن او در قاهره که مورد استقبال گسترده قرار گرفت، نشانه عادی شدن تلاشهای تبلیغاتی او نزد ملتهای مسلمان بخصوص در منطقه خاورمیانه است.
او با ما با اعلام شعار «شروع تازه» در قاهره، و تأکید بر ضرورت خاتمه یافتن دوران سوء ظن و تضاد بین ملتهای مسلمان و آمریکا، انتظار داشت که ادامه تلاشهای شخصی او در این زمینه به بهبود تدریجی وجه آمریکا نزد مسلمانان بیانجامد.
سخنرانی قدرتمند و تأثیرگذار اوباما در ایلینویز، پس از پیروزی در انتخابات، از تهران تا قاهره و از بغداد تا کابل و هرات امیدهای تازه ایجاد کرد. امید به تغییر، به سرعت باور مردم شد و انتظارات تازهای را به وجود آورد.
هفت ماه پس از رسیدن اوباما به کاخ سفید، وضعیت آزادی و امنیت در خاورمیانه مسلمان، اگر نه دشوارتر از پیش، که بیشک در همان شرایطی است که پیش از انتخاب او قرار داشت.
خصومت مابین مسلمانان و یهودیان در خاورمیانه کاهش نیافته است. صلح اعراب و اسرائیل اینک با موانعی بلندتر از پیش روبهرو است. نتانیاهو در سفر جاری اروپایی خود بیش از پاسخگو شدن پرسشها در جهت همراهی بیشتر با حقوق اعراب و فلسطینیان، مدعی امنیت اسرائیل و خواستار مقابله با خطر اتمی ایران است. اولویتهای اسرائیل در سایه دولت تازه اسرائیل تغییر کرده و تلاویو دست بالاتر را گرفته است. مسلمانان خاورمیانه در نتیجه این تغییر ناخرسندتر از پیش شدهاند.
اوباما اعلام کرده بود که به جنگ در عراق خاتمه میدهد و طالبان را در افغانستان و شاخههای محلی القاعده را در پاکستان میخشکاند. در ماه ژوئیه گذشته سربازان آمریکائی شهرهای عراق را ترک کردند.
هفته قبل وقوع چند انفجار تروریستی همزمان در عراق بیش از ۹۵ کشته و صدها زخمی به جای گذاشت. عراق در ماههای آخر دولت بوش به سوی آرامش نسبی در حرکت بود. در وضعیت فعلی و با بیرون کشیدن عجولانه نیروهای آمریکائی از عراق، خطر افزایش نفوذ و حضور نظامی همسایگان عراق در آن کشور و تشدید خشونت از راه تجدید خصومتهای مذهبی و قومی بیش از گذشته است.
دیدار سراسیمه مالکی نخستوزیر عراق از دمشق که چند روز پیش و در فاصله کوتاهی از انفجارهای اخیر صورت گرفت تلاشی بود برای جلب همکاری سوریه در جهت اعمال کنترل بیشتر بر مسیر اعزام گروههای انتحاری و تروریستهای منسوب به اهل سنت.
در جنوب، حوالی بصره و مرزهای شرقی عراق، عوامل نفوذی نظامی با استتار محلی بهتر، از تدارکات گستردهتری برخوردارند و در عمل کارآمدتر از نفوذیهای شرق به نظر میرسند. اینک ظرفیت و امکانات همسایگان عراق برای تشدید بحران امنیت در آن کشور فراهمتر از زمانی شده است که اوباما هنوز به قدرت نرسیده بود.
در افغانستان بنا بر اظهارات روز گذشته مایکل مولن رئیس ستاد ارتش آمریکا، وضعیت موجود رو به بحرانیتر شدن است. جنگ افغانستان در حقیقت جنگ اوباما با تروریسم بینالملل نامیده شده است. از زمان اعلام تشدید جنگ علیه طالبان تا کنون، گروههای افراطی مسلمان در آن کشور حضور خود را گستردهتر از پیش کردهاند. ساقط کردن یک فروند هلیکوپتر شینوک متعلق به نیروهای نظامی بریتانیا توسط جنگجویان طالبان، نشانه افزایش آمادگی رزمی آنهاست.
اندکی پس از به دست گرفتن قدرت در واشنگتن، و در ادامه گلایههای خود در طول فعالیتهای انتخاباتی، اوباما از بیکفایتی دولت در کابل انتقاد میکرد. توصیه او داشتن دولت مردمی و قوی در کابل بود که به دور از فساد اداری تدریجاً برای قبول مسئولیت اداره کشور آماده شود.
انتخابات اخیر افغانستان نشان داد که در بهترین شرایط، در دولت بعدی، در بر روی همان پاشنه سابق خواهد چرخید. کرزی که تدریجاً نارضایتیهای واشنگتن را دور زده بود، و برای رسیدن به پیروزی و ادامه حکومت، با استفاده از حاشیه امنیت شغلی فراهم آمده، بخشی از امتیازهای به دست آورده از واشنگتن را با دیگران در میان گذاشت.
امضای قانون مربوط به حقوق مردان و وظایف زنان شیعه در افغانستان، که بخصوص از سوی طرفداران حقوق بشر با خشم و نارضایتی مورد استقبال قرار گرفت، امتیاز کرزای به سنتگرایان و دعوت عبدالرشید دوستم برای بازگشت از تبعید، دستمزدی به رأیدهندگان شمالی بود.
پاکستان در مرز از هم پاشیدگی است. ادامه بمباران حاشیه پیشاور و سند و سایر مناطق هممرز افغانستان، تنها تلفات غیرنظامی را افزایش داده است. شورشیان و مسلمانان افراطی بجز تشدید تهدید امنیت داخلی تاکنون چند با هجومهای خود را متوجه تأسیسات اتمی پاکستان نیز نمودهاند.
با آمدن اوباما، میزان محبوبیت آمریکا نزد ایرانیان بیش از پیش شد. شاید حضور او در عرصه قدرت، غیرمستقیم نزد مردم، همان روحیهای را ایجاد کرد که بعد از آمدن کارتر به تقویت روحیه انقلابی و نهایتاً پیروزی انقلاب در ایران انجامیده بود.
عکسالعمل ظاهراً نسنجدیده رابرت گیبس سخنگوی کاخ سفید بعد از افشای تقلبهای گسترده انتخاباتی در ایران و اعلام پذیرفتن احمدینژاد به عنوان «رئیس جمهور منتخب ایران» و تأکید واشنگتن بر ادامه آمادگی برای گفتوگو و معامله سیاسی با او نارضایتی گسترده مردم را در داخل موجب شد.
اگر برخورد سیاسی روسیه با جمهوری اسلامی و انتشار تصویر خندان مدودیف در کنار احمدینژاد نبود، شاید به جای شعارهای مرگ بر روسیه که هفتهها در سراسر ایران به عنوان اعتراض به مسکو در جریان تظاهرات عمومی شنیده میشد، شعار مرگ بر آمریکا مورد استفاده قرار میگرفت.
سکوت نسبی واشنگتن در قبال قتل و عام معترضین به نتایج انتخابات، شکنجه سازمان یافته زندانیان و برگزاری محاکمات به سبک استالینی در تهران امیدهای مردم ایران را به نقش حمایتی آمریکا به یأس نشاند.
در ایران امروز وضعیت حقوق بشر، امنیت فردی، آزادیهای سیاسی و شرایط اقتصادی به مراتب دشوارتر از زمان پیش از حضور اوباما در کاخ سفید شده است. بوش، بر خلاف سایر نقاط خاورمیانه، در ایران از حمایت چشمگیر مردم برخوردار بود، دست کم به این علت که با رژیم تهران سر سازگاری نشان نمیداد.
در حقیقت رعایت مصالح ملی آمریکا و جلب نظر رأیدهندگان آمریکایی بود که موجب شد بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق و همسر وزیر خارجه کنونی آمریکا، در چهارم ماه اوت جاری به پیونگ یانگ سفر کرده و در کنار کیم یونگ ایل رهبر کره شمالی بنشیند، به این امید که بتواند دو روزنامهنویس زندانی آمریکایی را با خود به کشورش بازگرداند.
در همان زمان دهها روزنامهنویس ایرانی در زندانهای رژیم اسلامی ایران قرار داشتند. با این حال، شاید کلینتون در صورت گرفتن چراغ سبز، آماده بود که مشابه انجام دیدار از کره شمالی، برای رهایی سه گردشگر آمریکایی که در کردستان ایران باز داشت شدهاند، از «سرزمین تاریخی ایران» نیز بازدید به عمل آورد.
به این دلایل است که پیام پنج دقیقهای اوباما به مناسبت ماه رمضان در خاورمیانه مسلمان، نه بیننده چندانی داشته و نه امید تازهای آفریده است. شاید بازار تبلیغات اوباما بر پایه بهای بستههای خرمای مصری، همچنان گرم بنماید، ولی نزدیکی قیمت خرمای اوباما با قیمت خرمای احمدینژاد در همان بازار، نشانه ماهیت و ارزش واقعی این دو محصول در بازار سیاسی امروز خاورمیانه بزرگتر است!
او با ما با اعلام شعار «شروع تازه» در قاهره، و تأکید بر ضرورت خاتمه یافتن دوران سوء ظن و تضاد بین ملتهای مسلمان و آمریکا، انتظار داشت که ادامه تلاشهای شخصی او در این زمینه به بهبود تدریجی وجه آمریکا نزد مسلمانان بیانجامد.
سخنرانی قدرتمند و تأثیرگذار اوباما در ایلینویز، پس از پیروزی در انتخابات، از تهران تا قاهره و از بغداد تا کابل و هرات امیدهای تازه ایجاد کرد. امید به تغییر، به سرعت باور مردم شد و انتظارات تازهای را به وجود آورد.
هفت ماه پس از رسیدن اوباما به کاخ سفید، وضعیت آزادی و امنیت در خاورمیانه مسلمان، اگر نه دشوارتر از پیش، که بیشک در همان شرایطی است که پیش از انتخاب او قرار داشت.
خصومت مابین مسلمانان و یهودیان در خاورمیانه کاهش نیافته است. صلح اعراب و اسرائیل اینک با موانعی بلندتر از پیش روبهرو است. نتانیاهو در سفر جاری اروپایی خود بیش از پاسخگو شدن پرسشها در جهت همراهی بیشتر با حقوق اعراب و فلسطینیان، مدعی امنیت اسرائیل و خواستار مقابله با خطر اتمی ایران است. اولویتهای اسرائیل در سایه دولت تازه اسرائیل تغییر کرده و تلاویو دست بالاتر را گرفته است. مسلمانان خاورمیانه در نتیجه این تغییر ناخرسندتر از پیش شدهاند.
اوباما اعلام کرده بود که به جنگ در عراق خاتمه میدهد و طالبان را در افغانستان و شاخههای محلی القاعده را در پاکستان میخشکاند. در ماه ژوئیه گذشته سربازان آمریکائی شهرهای عراق را ترک کردند.
هفته قبل وقوع چند انفجار تروریستی همزمان در عراق بیش از ۹۵ کشته و صدها زخمی به جای گذاشت. عراق در ماههای آخر دولت بوش به سوی آرامش نسبی در حرکت بود. در وضعیت فعلی و با بیرون کشیدن عجولانه نیروهای آمریکائی از عراق، خطر افزایش نفوذ و حضور نظامی همسایگان عراق در آن کشور و تشدید خشونت از راه تجدید خصومتهای مذهبی و قومی بیش از گذشته است.
دیدار سراسیمه مالکی نخستوزیر عراق از دمشق که چند روز پیش و در فاصله کوتاهی از انفجارهای اخیر صورت گرفت تلاشی بود برای جلب همکاری سوریه در جهت اعمال کنترل بیشتر بر مسیر اعزام گروههای انتحاری و تروریستهای منسوب به اهل سنت.
در جنوب، حوالی بصره و مرزهای شرقی عراق، عوامل نفوذی نظامی با استتار محلی بهتر، از تدارکات گستردهتری برخوردارند و در عمل کارآمدتر از نفوذیهای شرق به نظر میرسند. اینک ظرفیت و امکانات همسایگان عراق برای تشدید بحران امنیت در آن کشور فراهمتر از زمانی شده است که اوباما هنوز به قدرت نرسیده بود.
در افغانستان بنا بر اظهارات روز گذشته مایکل مولن رئیس ستاد ارتش آمریکا، وضعیت موجود رو به بحرانیتر شدن است. جنگ افغانستان در حقیقت جنگ اوباما با تروریسم بینالملل نامیده شده است. از زمان اعلام تشدید جنگ علیه طالبان تا کنون، گروههای افراطی مسلمان در آن کشور حضور خود را گستردهتر از پیش کردهاند. ساقط کردن یک فروند هلیکوپتر شینوک متعلق به نیروهای نظامی بریتانیا توسط جنگجویان طالبان، نشانه افزایش آمادگی رزمی آنهاست.
اندکی پس از به دست گرفتن قدرت در واشنگتن، و در ادامه گلایههای خود در طول فعالیتهای انتخاباتی، اوباما از بیکفایتی دولت در کابل انتقاد میکرد. توصیه او داشتن دولت مردمی و قوی در کابل بود که به دور از فساد اداری تدریجاً برای قبول مسئولیت اداره کشور آماده شود.
انتخابات اخیر افغانستان نشان داد که در بهترین شرایط، در دولت بعدی، در بر روی همان پاشنه سابق خواهد چرخید. کرزی که تدریجاً نارضایتیهای واشنگتن را دور زده بود، و برای رسیدن به پیروزی و ادامه حکومت، با استفاده از حاشیه امنیت شغلی فراهم آمده، بخشی از امتیازهای به دست آورده از واشنگتن را با دیگران در میان گذاشت.
امضای قانون مربوط به حقوق مردان و وظایف زنان شیعه در افغانستان، که بخصوص از سوی طرفداران حقوق بشر با خشم و نارضایتی مورد استقبال قرار گرفت، امتیاز کرزای به سنتگرایان و دعوت عبدالرشید دوستم برای بازگشت از تبعید، دستمزدی به رأیدهندگان شمالی بود.
پاکستان در مرز از هم پاشیدگی است. ادامه بمباران حاشیه پیشاور و سند و سایر مناطق هممرز افغانستان، تنها تلفات غیرنظامی را افزایش داده است. شورشیان و مسلمانان افراطی بجز تشدید تهدید امنیت داخلی تاکنون چند با هجومهای خود را متوجه تأسیسات اتمی پاکستان نیز نمودهاند.
با آمدن اوباما، میزان محبوبیت آمریکا نزد ایرانیان بیش از پیش شد. شاید حضور او در عرصه قدرت، غیرمستقیم نزد مردم، همان روحیهای را ایجاد کرد که بعد از آمدن کارتر به تقویت روحیه انقلابی و نهایتاً پیروزی انقلاب در ایران انجامیده بود.
عکسالعمل ظاهراً نسنجدیده رابرت گیبس سخنگوی کاخ سفید بعد از افشای تقلبهای گسترده انتخاباتی در ایران و اعلام پذیرفتن احمدینژاد به عنوان «رئیس جمهور منتخب ایران» و تأکید واشنگتن بر ادامه آمادگی برای گفتوگو و معامله سیاسی با او نارضایتی گسترده مردم را در داخل موجب شد.
اگر برخورد سیاسی روسیه با جمهوری اسلامی و انتشار تصویر خندان مدودیف در کنار احمدینژاد نبود، شاید به جای شعارهای مرگ بر روسیه که هفتهها در سراسر ایران به عنوان اعتراض به مسکو در جریان تظاهرات عمومی شنیده میشد، شعار مرگ بر آمریکا مورد استفاده قرار میگرفت.
سکوت نسبی واشنگتن در قبال قتل و عام معترضین به نتایج انتخابات، شکنجه سازمان یافته زندانیان و برگزاری محاکمات به سبک استالینی در تهران امیدهای مردم ایران را به نقش حمایتی آمریکا به یأس نشاند.
در ایران امروز وضعیت حقوق بشر، امنیت فردی، آزادیهای سیاسی و شرایط اقتصادی به مراتب دشوارتر از زمان پیش از حضور اوباما در کاخ سفید شده است. بوش، بر خلاف سایر نقاط خاورمیانه، در ایران از حمایت چشمگیر مردم برخوردار بود، دست کم به این علت که با رژیم تهران سر سازگاری نشان نمیداد.
در حقیقت رعایت مصالح ملی آمریکا و جلب نظر رأیدهندگان آمریکایی بود که موجب شد بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق و همسر وزیر خارجه کنونی آمریکا، در چهارم ماه اوت جاری به پیونگ یانگ سفر کرده و در کنار کیم یونگ ایل رهبر کره شمالی بنشیند، به این امید که بتواند دو روزنامهنویس زندانی آمریکایی را با خود به کشورش بازگرداند.
در همان زمان دهها روزنامهنویس ایرانی در زندانهای رژیم اسلامی ایران قرار داشتند. با این حال، شاید کلینتون در صورت گرفتن چراغ سبز، آماده بود که مشابه انجام دیدار از کره شمالی، برای رهایی سه گردشگر آمریکایی که در کردستان ایران باز داشت شدهاند، از «سرزمین تاریخی ایران» نیز بازدید به عمل آورد.
به این دلایل است که پیام پنج دقیقهای اوباما به مناسبت ماه رمضان در خاورمیانه مسلمان، نه بیننده چندانی داشته و نه امید تازهای آفریده است. شاید بازار تبلیغات اوباما بر پایه بهای بستههای خرمای مصری، همچنان گرم بنماید، ولی نزدیکی قیمت خرمای اوباما با قیمت خرمای احمدینژاد در همان بازار، نشانه ماهیت و ارزش واقعی این دو محصول در بازار سیاسی امروز خاورمیانه بزرگتر است!