درست در لحظات پایانی سال ۱۳۸۷ باراک اوباما، رئیسجمهوری ایالات متحده، نوروز را به ایرانیان و همه کسانی که فرا رسیدن بهار را جشن میگیرند شادباش گفت و ابراز امیدواری کرد مناسبات ایران و آمریکا بهبود یابد و پیوندی سازنده میان دو کشور برقرار شود.
این سخنان از سوی گروهی از تحلیلگران به «چراغ سبزی» برای مذاکره با مقامهای ایرانی تعبیر شد.
در هیمن زمان برخی از تحليلگران سياسی نیز آن را «چراغ سبز مشروط» نامیدند.
اما گروه ديگری نيز معتقدند که تنها نشان دادن چراغ سبز به عنوان پاسخ پيام نوروزی باراک اوباما کافی نبود، بلکه ايران بايد طرحی برای آغاز مذاکرات ارائه میداد.
رهبر جمهوری اسلامی ايران يک روز بعد از انتشار پيام نوروزی چهل و چهارمين رئيس جمهوری آمريکا در مشهد گفت: « شما تغيير کنيد، ما هم رفتارمان تغيير خواهد کرد.»
با گذشت چند روز از انتشار پيام رييس جمهوری ايالات متحده آمريکا، محمود احمدی نژاد، رئيس جمهور ايران، همچنان سکوت اختيار کرده است و هيچ واکنشی به پيامی که خطاب به رهبران ايران فرستاده شد، نشان نداده است.
سعيد رجايی خراسانی، نماينده سابق ايران در سازمان ملل متحد، معتقد است که اين سکوت رفتاری کاملا ديپلماتيک و صحيح است.
وی در اين زمينه به راديو فردا میگوید:« آنجا در بالاترين سطح، اظهار نظر و تبريک گفته شد و از طرف آقای اوباما پيامی صميمانه و يک تعارف و آدابدانی سنتی ارائه شده بود، بنابراين از طرف ايران هم در بالاترين سطح پاسخ داده شد و اين کاملا معقول است. به نظر من مسايل اساسی و عمده روابط خارجی ما را مشورت و رأی مقام رهبری تعيين میکند و فقط اجراييات آن به قوه مجريه مربوط میشود.»
باراک اوباما در پيامی ويديويی که به مناسبت نوروز سال ۱۳۸۸ منتشر شد، برخلاف رئیسان جمهوری پيشين آمريکا علاوه بر مردم ايران، رهبران جمهوری اسلامی را نيز مخاطب خود قرار داد و ابراز اميدواری کرد که مناسبات ايران و آمريکا بهبود يابد و پيوندی سازنده ميان دو کشور برقرار شود.
احمد صدرحاج سيد جوادی، عضو ارشد نهضت آزادی و اولين وزير کشور جمهوری اسلامی در دولت موقت، معتقد است که اگر منافع مردم و جمهوری اسلامی در نظر گرفته میشد، بايد رهبر جمهوری اسلامی شيوهای ديگری را برای پاسخ دادن به پيام باراک اوباما انتخاب میکرد.
احمد صدرحاج سيد جوادی دراين باره به راديو فردا گفت: « اين پيام بايد به صورت موضوع گفتوگوهای دو جانبه در محيط مساعد و با آرامش کامل پاسخ داده میشد و اين که ما حاضر به گفتوگو هستيم. بايد مراتب گفت و گو را تهيه میکردند تا ببينند از نظر سياسی آنها چه میگويند و چه میخواهند، منافع ما چيست و چه روشی بايد اتخاذ کنيم که منافع ما حفظ شود و منافع از دست رفته ما نيز بازگردانده شود.»
سعيد رجايی خراسانی معتقد است که پاسخ رهبر جمهوری اسلامی ديپلماتيک بوده باشد يا خير، در حال حاضر توپ در زمین آمريکا است و گام بعدی را بايد آقای اوباما بردارد، هر چند اين گام به سرعت برداشته نخواهد شد.
او با تاکيد بر اين که برداشتن تحريمها و آزاد کردن دارايیهای ايران میتواند گام عملی باشد، افزود: «شرايط و امکانات زيادی در اختيار آقای اوباما است که هر کدام از آنها را عملی کند، گام مثبتی تلقی میشود. آقای اوباما که نمیتواند يک شبه تصميم بگيرد و سياست خود را تغيير دهد. حتما مطالعات کارشناسی لازم است و اگر نظر کارشناسی آمريکا بر اين باشد که در اين زمينهها تغييری اعمال کنند مفيد واقع میشود، آن گاه آقای اوباما میتواند قدم عملی را بردارد. من منتظر نيستم او خيلی سريع عکس العمل نشان دهد.»
این موضوعی بود که به نحوی خود اوباما نیز بر آن تاکید کرد؛رئيس جمهوری آمريکا، روز سه شنبه، پنجم فروردین ماه در کنفرانسی خبری در واشینگتن گفت که انتظار ندارد با ارسال يک پيام جمهوری اسلامی ایران برنامه هستهای و يا حمايتش از تروريسم را بیدرنگ متوقف کند اما ابراز اميدواری کرد که اين راه پيشرفت پایدار داشته باشد.
جمهوری اسلامی ايران و آمريکا از سال ۱۳۵۸ که دانشجويان موسوم به «پيرو خط امام»، سفارت آمريکا درتهران را اشغال کردند، روابط ديپلماتيک با يکديگر ندارند. باراک اوباما که از ژانويه سال جاری زمام امور را در آمريکا به دست گرفته است میگويد در حال بازنگری در سياستهای خود در قبال ايران است و اگر ايران «مشت گره کرده خود را باز کند، دست دوستی آمريکا به سوی آن دراز خواهد شد».
آيتالله خامنهای در برابر اين درخواست پاسخ داده است که اگر آمريکا در زير دستکش مخملی دستی چدنی راپنهان کرده باشد، اين اقدام هيچ معنا و ارزشی ندارد.
این سخنان از سوی گروهی از تحلیلگران به «چراغ سبزی» برای مذاکره با مقامهای ایرانی تعبیر شد.
در هیمن زمان برخی از تحليلگران سياسی نیز آن را «چراغ سبز مشروط» نامیدند.
اما گروه ديگری نيز معتقدند که تنها نشان دادن چراغ سبز به عنوان پاسخ پيام نوروزی باراک اوباما کافی نبود، بلکه ايران بايد طرحی برای آغاز مذاکرات ارائه میداد.
رهبر جمهوری اسلامی ايران يک روز بعد از انتشار پيام نوروزی چهل و چهارمين رئيس جمهوری آمريکا در مشهد گفت: « شما تغيير کنيد، ما هم رفتارمان تغيير خواهد کرد.»
«دست چدنی زیر دستکش مخملی»؛ اصطلاحی که آیتالله خامنهای به کار برده است و مشتهای گرده«؛ اصطلاحی که باراک اوباما استفاده کرده است.
کارشناسان سياسی که سال هاست زبان ديپلماتيک ايران و به خصوص رهبر جمهوری اسلامی را تحليل میکنند، معتقد هستند اين جمله کليدیترين جمله آيتالله خامنه ای در ميان سخنرانی طولانی اش در شهر مشهد است. با گذشت چند روز از انتشار پيام رييس جمهوری ايالات متحده آمريکا، محمود احمدی نژاد، رئيس جمهور ايران، همچنان سکوت اختيار کرده است و هيچ واکنشی به پيامی که خطاب به رهبران ايران فرستاده شد، نشان نداده است.
سعيد رجايی خراسانی، نماينده سابق ايران در سازمان ملل متحد، معتقد است که اين سکوت رفتاری کاملا ديپلماتيک و صحيح است.
وی در اين زمينه به راديو فردا میگوید:« آنجا در بالاترين سطح، اظهار نظر و تبريک گفته شد و از طرف آقای اوباما پيامی صميمانه و يک تعارف و آدابدانی سنتی ارائه شده بود، بنابراين از طرف ايران هم در بالاترين سطح پاسخ داده شد و اين کاملا معقول است. به نظر من مسايل اساسی و عمده روابط خارجی ما را مشورت و رأی مقام رهبری تعيين میکند و فقط اجراييات آن به قوه مجريه مربوط میشود.»
«پاسخ رهبر جمهوری اسلامی ديپلماتيک بوده باشد يا خير، در حال حاضر توپ در زمین آمريکا است و گام بعدی را بايد آقای اوباما بردارد، هر چند اين گام به سرعت برداشته نخواهد شد.»
سعید رجایی خراسانی
احمد صدرحاج سيد جوادی، عضو ارشد نهضت آزادی و اولين وزير کشور جمهوری اسلامی در دولت موقت، معتقد است که اگر منافع مردم و جمهوری اسلامی در نظر گرفته میشد، بايد رهبر جمهوری اسلامی شيوهای ديگری را برای پاسخ دادن به پيام باراک اوباما انتخاب میکرد.
« اين پيام بايد به صورت موضوع گفتوگوهای دو جانبه در محيط مساعد و با آرامش کامل پاسخ داده میشد و اين که ما حاضر به گفتوگو هستيم. بايد مراتب گفت و گو را تهيه میکردند تا ببينند از نظر سياسی آنها چه میگويند و چه میخواهند، منافع ما چيست و چه روشی بايد اتخاذ کنيم که منافع ما حفظ شود و منافع از دست رفته ما نيز بازگردانده شود.»
احمد صدر حاج سید جوادی
سعيد رجايی خراسانی معتقد است که پاسخ رهبر جمهوری اسلامی ديپلماتيک بوده باشد يا خير، در حال حاضر توپ در زمین آمريکا است و گام بعدی را بايد آقای اوباما بردارد، هر چند اين گام به سرعت برداشته نخواهد شد.
او با تاکيد بر اين که برداشتن تحريمها و آزاد کردن دارايیهای ايران میتواند گام عملی باشد، افزود: «شرايط و امکانات زيادی در اختيار آقای اوباما است که هر کدام از آنها را عملی کند، گام مثبتی تلقی میشود. آقای اوباما که نمیتواند يک شبه تصميم بگيرد و سياست خود را تغيير دهد. حتما مطالعات کارشناسی لازم است و اگر نظر کارشناسی آمريکا بر اين باشد که در اين زمينهها تغييری اعمال کنند مفيد واقع میشود، آن گاه آقای اوباما میتواند قدم عملی را بردارد. من منتظر نيستم او خيلی سريع عکس العمل نشان دهد.»
این موضوعی بود که به نحوی خود اوباما نیز بر آن تاکید کرد؛رئيس جمهوری آمريکا، روز سه شنبه، پنجم فروردین ماه در کنفرانسی خبری در واشینگتن گفت که انتظار ندارد با ارسال يک پيام جمهوری اسلامی ایران برنامه هستهای و يا حمايتش از تروريسم را بیدرنگ متوقف کند اما ابراز اميدواری کرد که اين راه پيشرفت پایدار داشته باشد.
جمهوری اسلامی ايران و آمريکا از سال ۱۳۵۸ که دانشجويان موسوم به «پيرو خط امام»، سفارت آمريکا درتهران را اشغال کردند، روابط ديپلماتيک با يکديگر ندارند. باراک اوباما که از ژانويه سال جاری زمام امور را در آمريکا به دست گرفته است میگويد در حال بازنگری در سياستهای خود در قبال ايران است و اگر ايران «مشت گره کرده خود را باز کند، دست دوستی آمريکا به سوی آن دراز خواهد شد».
آيتالله خامنهای در برابر اين درخواست پاسخ داده است که اگر آمريکا در زير دستکش مخملی دستی چدنی راپنهان کرده باشد، اين اقدام هيچ معنا و ارزشی ندارد.
- به نظر شما روابط تهران و واشنگتن بهبود خواهد یافت؟ فکر میکنید بهبود این روابط با اتخاذ چه سیاستی و از سوی کدام یک از طرفین شدنی است؟