زندانیان سیاسى و شمارى از بازداشتشدگان رویدادهاى اخیر ، در نامهاى خطاب به مراجع تقلید ، «شکنجه و بدرفتارى با زندانیان و افراد خانواده آنها» پرداخته و قوه قضاییه جمهورى اسلامى را به عدم استقلال از نهادهاى امنیتى متهم کردهاند.
در این نامه آمده است «آزار خانواده ها، حتی در حد به بند کشیدن آنها، توهین و تحقیر و اهانت به نوامیس زندانیان و تهدید به افشای رازهای مگوی ِ راست و دروغ خانوادگی و ضرب و شتم زندانیان همه به عنوان ابزاری برای گرفتن اقرارهای دروغین از زندانیان به کار گرفته می شود.»
حسن شریعتمداری ، تحلیلگر سیاسی در آلمان در گفت و گو با رادیو فردا می گوید هرچند «اکراه بسیار دارد» که مراجع تقلید را خطاب قرار دهد چرا که اثری در آن نمی بیند، ولی این نامه چنان تکان دهنده و منقلب کننده است که واکنش به آن را وظیفه ای انسانی و ایمانی خود می داند.
او می گوید «از خطاب قرار دادن آنها اکراه دارم چرا که ۱۱ ماه پیش نامه ای سرگشاده به مراجع تقلید روانه کردم و در آن اخطار کردم که این حکومت می رود که به تصرف نظامیان در آید و بزودی نظامیان قوه قضائیه را نیز تسخیر خواهند کرد. شوربختانه امروز در اثر اهمال آنها و گاه همکاری آنها (مراجع تقلید) این کار به وقوع پیوسته است.»
حسن شریعتمداری می گوید: متاسفانه صد سال پس از مشروطه، مردم ما همچنان در پی ایجاد عدالتخانه باز به مراجع تقلید پناه می برند. این همان داستانی است که شوربختانه در صدر مشروطه هم اتفاق افتاد. صد سال تلاش برای برقراری آن یک کلمه ای که رمز رسیدن به دموکراسی است، همانطور که مستشارالدوله در جزوه خود نوشته است، آن یک کلمه یعنی حکومت قانون هرگز در مملکت ما عملی نشده و امروز شوربختانه به مراتب و در سطحی بسیار آشکار دست اندازی به قانون و رویه قضائی و استقلال قوه قضائیه صورت می پذیرد.
من هیچ دوره ای را شاید حتی در دوره قاجار اینگونه دچار انحطاط اخلاقی و انسانی ندیده ام. تمدن ۳۵۰۰ ساله ایرانی و ۱۴۰۰ ساله اسلامی و انسانیت و اخلاق است که در شکنجه گاه ها و بازداشتگاه ها به مسلخ می رود. آنچنان پایه های اخلاق را در این مملکت نابود می کنند که امکان اینکه نسل های بعد این سیاهکاری را فراموش کنند و از آن بگذرند، بسیار کم است. اینجا من خطاب به مراجع تقلید می گویم که وظیفه انسانی خودتان را فراموش نکنید. شما مورد مراجعه مردم قرار گرفتید، مورد مراجعه کسانی که در زندان ها هستند، قرار گرفتید. هر انسانی وظیفه دارد. شما که نام خودتان را مرجع گذاشته اید. این همه انسان شریف در زندان ها دارند شکنجه می شوند، اینها را وادار به کارهایی می کنند که از انسانیت بسیار به دور است. آنها را تهدید به تجاوز می کنند. آزار جنسی و روحی به آنها در اغلب موارد وارد می شود. آیا وظیفه شما نیست اقدامی کنید؟ من فکر می کنم که خانواده های زندانیان سیاسی و دیگر مردم فشار بیاورند به مراجع. درِ خانه بعضی ها که به این حکومت وابسته نیستند مانند آیت الله وحید خراسانی بروند و ازشان بخواهند که از دامادش بخواهد که این اوضاع را تحت کنترل بگیرند و با مقاومت مدنی به فرزندان خود در زندانها کمک کنند. همه ما باید به همه نهادهای بین المللی فشار بیاوریم. این نامه بسیار تکان دهند و بسیار متاثر کننده بود. من از موقعی که خوانده ام، حال درستی ندارم.
آقای شریعتمداری، با توجه به حملاتی که به دفاتر بعضی این آیات عظام انجام شده، خود اینها تا چه اندازه قدرت دارند که تغییر رفتار ایجاد کنند؟
قدرت همه اینها وابسته به مقاومت آنها و رجوع به مردم است. وقتی اینها بین خودشان اتحاد ندارند، رابطه خودشان را با مردم سال هاست گسسته اند، در فساد این حکومت شرکت کرده اند، حتی آنهایی که امروز مقاومت می کنند، در مواقع بسیار حساسی در سیاهکاری های این رژیم دخیل بودند، جز با یک اقدام قاطع نمی توانند خود را از این منجلاب بیرون بکشند و به مردم بپیوندند. مردم حاضرند که از همه اعمال گذشته اینها بگذرند و این را در مورد اغلب کسانی که در گذشته شریک بسیاری از سیاهکاری های رژیم بودند و امروز به صف مردم پیوسته اند، نشان داده اند. تا دیر نشده، هم به خاطر آینده خودشان و هم به خاطر آینده باورهای مردم، اصول اخلاقی و هم به خاطر جان هزاران انسان که در زندان هستند، باید کاری کنند. این کار یک وظیفه انسانی است و هر انسانی موظف است که در مقابل ظلم و سیاهکاری بایستد و نگذارد که جان مردم در زندان تباه شود.
به باور شما، آیا مسئولان کشور، سران کشور، از این اتفاقات رعب آوری که در زندان ها اتفاق می افتد، آگاه هستند؟
مگر می شود از این همه کار خلاف آگاه نبود. فکر نمی کنم کسی در ایران باشد که از این اوضاع آگاه نباشد. لابه لای درز درها، هوایی که استنشاق می کنند، همه جا آلوده به این نامردمی هاست، به این انحطاط اخلاقی است. من یقین دارم که آقای خامنه ای این اوضاع را می داند و اگر عامل و آمر این اوضاع هم نباشد، همکار سپاه و هم رای آنها و نیروهای امنیتی در ادامه سیاهکاری هاست اگر نیست چرا خودش را تبرئه نمی کند؟
در این نامه آمده است «آزار خانواده ها، حتی در حد به بند کشیدن آنها، توهین و تحقیر و اهانت به نوامیس زندانیان و تهدید به افشای رازهای مگوی ِ راست و دروغ خانوادگی و ضرب و شتم زندانیان همه به عنوان ابزاری برای گرفتن اقرارهای دروغین از زندانیان به کار گرفته می شود.»
حسن شریعتمداری ، تحلیلگر سیاسی در آلمان در گفت و گو با رادیو فردا می گوید هرچند «اکراه بسیار دارد» که مراجع تقلید را خطاب قرار دهد چرا که اثری در آن نمی بیند، ولی این نامه چنان تکان دهنده و منقلب کننده است که واکنش به آن را وظیفه ای انسانی و ایمانی خود می داند.
او می گوید «از خطاب قرار دادن آنها اکراه دارم چرا که ۱۱ ماه پیش نامه ای سرگشاده به مراجع تقلید روانه کردم و در آن اخطار کردم که این حکومت می رود که به تصرف نظامیان در آید و بزودی نظامیان قوه قضائیه را نیز تسخیر خواهند کرد. شوربختانه امروز در اثر اهمال آنها و گاه همکاری آنها (مراجع تقلید) این کار به وقوع پیوسته است.»
حسن شریعتمداری می گوید: متاسفانه صد سال پس از مشروطه، مردم ما همچنان در پی ایجاد عدالتخانه باز به مراجع تقلید پناه می برند. این همان داستانی است که شوربختانه در صدر مشروطه هم اتفاق افتاد. صد سال تلاش برای برقراری آن یک کلمه ای که رمز رسیدن به دموکراسی است، همانطور که مستشارالدوله در جزوه خود نوشته است، آن یک کلمه یعنی حکومت قانون هرگز در مملکت ما عملی نشده و امروز شوربختانه به مراتب و در سطحی بسیار آشکار دست اندازی به قانون و رویه قضائی و استقلال قوه قضائیه صورت می پذیرد.
من هیچ دوره ای را شاید حتی در دوره قاجار اینگونه دچار انحطاط اخلاقی و انسانی ندیده ام. تمدن ۳۵۰۰ ساله ایرانی و ۱۴۰۰ ساله اسلامی و انسانیت و اخلاق است که در شکنجه گاه ها و بازداشتگاه ها به مسلخ می رود. آنچنان پایه های اخلاق را در این مملکت نابود می کنند که امکان اینکه نسل های بعد این سیاهکاری را فراموش کنند و از آن بگذرند، بسیار کم است. اینجا من خطاب به مراجع تقلید می گویم که وظیفه انسانی خودتان را فراموش نکنید. شما مورد مراجعه مردم قرار گرفتید، مورد مراجعه کسانی که در زندان ها هستند، قرار گرفتید. هر انسانی وظیفه دارد. شما که نام خودتان را مرجع گذاشته اید. این همه انسان شریف در زندان ها دارند شکنجه می شوند، اینها را وادار به کارهایی می کنند که از انسانیت بسیار به دور است. آنها را تهدید به تجاوز می کنند. آزار جنسی و روحی به آنها در اغلب موارد وارد می شود. آیا وظیفه شما نیست اقدامی کنید؟ من فکر می کنم که خانواده های زندانیان سیاسی و دیگر مردم فشار بیاورند به مراجع. درِ خانه بعضی ها که به این حکومت وابسته نیستند مانند آیت الله وحید خراسانی بروند و ازشان بخواهند که از دامادش بخواهد که این اوضاع را تحت کنترل بگیرند و با مقاومت مدنی به فرزندان خود در زندانها کمک کنند. همه ما باید به همه نهادهای بین المللی فشار بیاوریم. این نامه بسیار تکان دهند و بسیار متاثر کننده بود. من از موقعی که خوانده ام، حال درستی ندارم.
آقای شریعتمداری، با توجه به حملاتی که به دفاتر بعضی این آیات عظام انجام شده، خود اینها تا چه اندازه قدرت دارند که تغییر رفتار ایجاد کنند؟
قدرت همه اینها وابسته به مقاومت آنها و رجوع به مردم است. وقتی اینها بین خودشان اتحاد ندارند، رابطه خودشان را با مردم سال هاست گسسته اند، در فساد این حکومت شرکت کرده اند، حتی آنهایی که امروز مقاومت می کنند، در مواقع بسیار حساسی در سیاهکاری های این رژیم دخیل بودند، جز با یک اقدام قاطع نمی توانند خود را از این منجلاب بیرون بکشند و به مردم بپیوندند. مردم حاضرند که از همه اعمال گذشته اینها بگذرند و این را در مورد اغلب کسانی که در گذشته شریک بسیاری از سیاهکاری های رژیم بودند و امروز به صف مردم پیوسته اند، نشان داده اند. تا دیر نشده، هم به خاطر آینده خودشان و هم به خاطر آینده باورهای مردم، اصول اخلاقی و هم به خاطر جان هزاران انسان که در زندان هستند، باید کاری کنند. این کار یک وظیفه انسانی است و هر انسانی موظف است که در مقابل ظلم و سیاهکاری بایستد و نگذارد که جان مردم در زندان تباه شود.
به باور شما، آیا مسئولان کشور، سران کشور، از این اتفاقات رعب آوری که در زندان ها اتفاق می افتد، آگاه هستند؟
مگر می شود از این همه کار خلاف آگاه نبود. فکر نمی کنم کسی در ایران باشد که از این اوضاع آگاه نباشد. لابه لای درز درها، هوایی که استنشاق می کنند، همه جا آلوده به این نامردمی هاست، به این انحطاط اخلاقی است. من یقین دارم که آقای خامنه ای این اوضاع را می داند و اگر عامل و آمر این اوضاع هم نباشد، همکار سپاه و هم رای آنها و نیروهای امنیتی در ادامه سیاهکاری هاست اگر نیست چرا خودش را تبرئه نمی کند؟