بداهه در اوج؛ تور حسین علیزاده در آمریکا و اروپا

  • محمد عبدی

ستون‌های بلند تالار قدیمی و باشکوه اودئون در وین این بار به همت موسسه هنآرت میزبان یکی از اهالی بزرگ موسیقی ایرانی بود؛ حسین علیزاده که با گروه چهار نفره‌اش، بیست و دومین اجرای خود را در این تور، شنبه شب بیست ونهم اکتبر در وین تجربه می کرد: توری دو ماهه که از آمریکا شروع شده بود و در لندن خاتمه می‌یابد.

پس از تجربه ناموفق قبلی -که سال گذشته در همین زمان برگزار شد، با خوانندگی علیرضا قربانی- این بار علیزاده بدون خواننده، با گروه جمع و جور و کوچک‌اش، سازش را رها می‌کند برای بداهه‌نوازی. و مخاطبش را در دنیایی شریک می‌کند، که موسیقی سنتی ایرانی در قالب دستگاه را با دنیای خاص- و یگانه- نوازنده/آهنگسازی می‌آمیزد که طی نزدیک به پنج دهه کار مداوم، دنیا و ویژگی‌های خاص خود را بنا نهاده است.

همراهان او این بار حسین بهروزی‌نیا (عود)، بهنام سامانی(تمبک) و صبا علیزاده (پسرش به عنوان نوازنده کمانچه) هستند. در بخش اول علیزاده سه تار به دست گرفت و در بخش دوم تار.

در هر دو بخش علیزاده آزاد و رها می‌نواخت و از چهره‌اش پیدا بود که خستگی دو ماه سفر ذره‌ای تاثیر منفی در کارش ندارد و هماهنگی چشمگیری نیز بین نوازنده‌ها حاکم بود که حکایت از یک ارتباط درونی داشت. ارتباطی که برای نوازندگی از نوع بداهه ضروری به نظر می رسد و اجتناب ناپدیر. علیزاده از نواختن‌اش آشکارا لذت می‌برد و این لذت را به مخاطبش منتقل می‌کرد. گوش آشنا به موسیقی ایرانی و دستگاه‌ها، به راحتی با او همراه می‌شد، هرچند گوش‌های نا آشنا- با توجه به حضور تعداد قابل‌توجهی از مخاطبان غیرایرانی- هم ظاهراً طرفی بستند و تشویق‌های ایستاده آنها حکایت از لذت بردن از این موسیقی متفاوت داشت.

اجرای تازه علیزاده، مخاطب را خودبه‌خود به یاد قوالی می‌اندازد؛ موسیقی‌ای که با ریتم خود می‌تواند نبض تالار به دست بگیرد و تماشاگر را در اکتشاف لحظه‌های ناب همراهی کند.

بخش اول از نظر تکنیکی ساده‌تر به نظر می‌رسید و علیزاده در آن قصد نوآوری یا خلق اثری متفاوت نداشت؛ بیشتر بر حس و حالی بنا شده بود که در لحظه شکل می‌گیرد و قوام می‌یابد. بخش دوم اما مخاطب را در لایه‌های پیچیده‌تری همراهی می‌کرد. در لذتبخش بودن بخش اول تردیدی نیست، اما بخش دوم حکایت از دنیای هنرمندی داشت که طی چند دهه اخیر، موسیقی ایرانی را گسترش داده و پیش برده است؛ با جسارت‌ها و قدرت اعجاب‌انگیزی که دستگاه‌ها و قوانین از پیش تعیین‌شده را به شکلی ظریف به چالش می‌کشد، می‌گستراند و شخصی‌اش می‌کند.

به همین دلیل از میانه بخش دوم «شیطنت‌های» خاص او آغاز می شوند و شکل می‌گیرند: موسیقی بداهه سنتی در قالب دستگاه را -حتی- به موسیقی راک نزدیک می‌کند و نغمه‌هایی شبیه به راک غربی در میانه کار شنیده می‌شود که همراه است با خلق صدایی نزدیک به گیتار، از تار. سکوت‌ -چیزی که علیزاده استاد به کارگیری اش است- در اوج موسیقی به نقطه ثبات و نفس کشیدنی بدل می‌شود که گاه بسیار غافلگیرکننده و البته زیباست. از طرفی، موسیقی بداهه ناآشنا رفته رفته با دنیای علیزاده می‌آمیزد و مایه‌های مورد علاقه تکرارشونده او را می‌شنویم، آنقدر که عمده می‌شوند و آشکارا آثار شناخته شده او را به یاد می‌آورند.

علیزاده در هر دو وجه شخصیت و موسیقی، پیشرو است و عاری از هراس ؛ چه آنجا که مستقیم در برابر قدرت می ایستد و از حق آهنگسازان و نوازندگان دفاع می کند، و چه در موسیقی‌اش - از اثری تاریخی چون «نینوا» که برای موسیقی ایرانی راه باز می‌کند تا شاهکاری چون «راز نو» که چشم انداز متفاوتی را برای موسیقی ایرانی می‌گشاید. او هرجا دل به دریا زده و بر قابلیت‌های بی‌همتایش تکیه کرده، مخاطب را جذب و درگیر اثرش کرده‌است.

--------------------------------------

محمد عبدی منتقد فیلم، منتقد هنری و داستان‌نویس است. از او سال ۱۳۶۸ فعالیت خود را آغاز کرد؛ نویسنده ده کتاب از جمله «غریبه ی بزرگ، زندگی و آثار بهرام بیضایی»، مجموعه داستان‌های «مرگ یک روشنفکر» و «از اپرا لذت ببر»، و کتاب‌های گفت و گو با آیدین آغداشلو و سوسن تسلیمی است.