بیست و هشتمین دوره جشنواره فریبورگ که یکی از مهمترین و باسابقهترین جشنواره سینمایی سوئیس محسوب میشود، شنبه شب (پنجم آوریل) جوایز خود را اهدا کرد و روز یکشنبه با نمایش فیلمهای برگزیده به کار خود پایان میدهد.
جوایز جشنواره
«ماهی و گربه» ساخته تحسین شده شهرام مکری که در بخش مسابقه حضور داشت، جایزه فیپرشی (انجمن بینالمللی منتقدان فیلم) و جایزه جوانان را از آن خود کرد.
جایزه اصلی جشنواره به فیلم «هان گونگ جو» ساخته لی سوجین از کره جنوبی رسید و جایزه ویژه داوران نصیب «کشتن یک مرد» ساخته آلخاندرو فرناندس آلمندراس از شیلی شد.
جشنواره فریبورگ در مجموع صد هزار دلار جایزه نقدی دارد که جایزه قابل توجهی در بین جوایز جشنوارههای جهانی محسوب میشود.
مرور تاریخ سینمای ایران: یک اتفاق فرخنده
مرور تاریخ سینمای ایران در جشنواره فریبورگ- به رغم ضعفهایی که هر برنامه میتواند از توجه به امکانات محدودش داشته باشد - حرکت بزرگ و متفاوتی برای شناسایی درستتر و دقیقتر سینمای ایران به جهان بود؛ حرکتی که خوشبختانه در جشنواره ادینبورگ و تورنتو ادامه خواهد یافت.
تیری ژوبن، مدیر جشنواره فریبورگ، که خود سالها به عنوان منتقد فعالیت کرده و ارتباط زیادی با فیلمسازان شناخته شده جهانی دارد -تا آنجا که امسال موفق شد برادران داردن را برای اولین بار به جشنوارهای در سوئیس بیاورد تا تجربیات خود را با علاقه مندان سینما قسمت کنند؛ که این خود تحسین مطبوعات سوئیسی را به دنبال داشت. او سینمای ایران را در نوجوانی کشف کرده و از آن به بعد شیفته آن و نیز و زبان فارسی شده است.
تیری ژوبن با تحقیقی گستردهتر و راهنمایی دوستانش به این نتیجه رسیده که بخش مهمی از سینمای ایران در جهان ناشناخته مانده و باید نگاه دوبارهای به آن داشت. او از فیلمسازان شناخته شده ایرانی در جشنوارههای جهانی خواسته است تا بهترینهای خود را انتخاب کنند و حاصل را به عنوان برنامهای برای شناخت مجدد سینمای ایران و تماشای نادیدهها در جشنواره فریبورگ گنجانده است.
تفاوت نگاه شرق و غرب
در میزگرد بررسی سینمای ایران که با حضور چند فیلمساز (از جمله شهرام مکری) و منتقد (از جمله نگارنده این سطور) برپا شد، بحث را با تفاوت نگاه منتقدان غربی به سینمای ایران و محدود بودن دایره نگاه آنها به چند فیلمساز آغاز کردم. فیلمسازان ایرانی شناخته شده در غرب به چند نام محدود میشوند و هر منتقد غربی و هر جشنوارهای به همین نامهای شناخته شده رجوع میکند.
هرچند تیری ژوبن هم برای این رایگیری لاجرم به همین نامهای شناخته شده در جشنوارههای غربی در سالهای اخیر مراجعه کرده، اما در نهایت حاصل کار او درهای تازهای را برای مخاطب غربی- و حتی خود او- باز کرده است.
بهرام بیضائی، فیلمسازی که در ایران طی دههها بیش از بقیه فیلمسازان ایرانی تحسین شده، حالا با فیلم شگفت انگیزی چون «مرگ یزدگرد» میتواند کشف تازهای باشد برای تماشاگر غربی جوانتر، که احتمالاً از نمایش «چریکه تارا» در جشنواره کن و جایزهها و تحسینهای «باشو غریبهٔ کوچک» در جشنوارههای مختلف بیخبر است.
نمایش «خشت و آئینه» از ابراهیم گلستان به عنوان فیلمی پیشرو، نقش و حضور یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران ایرانی را یادآوری میکند و نمایش نسخه سی و پنج میلی متری بسیار پالودهای از «طبیعت بیجان» - که خوشبختانه به همراه چهار فیلم سی و پنج میلی متری دیگر در لحظات آخر به دست برپا کنندگان جشنواره رسید- تماشاگران غربی را با پدر سینمای رئالیستی ایران آشنا کرد تا آنجا که مدیر جشنواره ادینبورگ که خود برای اولین بار این فیلم را میدید، آن را «شاهکار سینمای ایران» خواند.
فیلمسازان و منتقدان
رای گیری تیری ژوبن و نتیجه آن- به مانند هر رای گیری دیگری- محدودیتهای خاص خود را دارد. البته که بسیاری از فیلمهای مهم سینمای ایران - از باشو غریبهٔ کوچک تا آرامش در حضور دیگران- در این فهرست نیستند، اما همان طور که مدیر جشنواره در هر مصاحبهای تاکید کرده، این تنها آغاز راه است؛ آغازی برای شناخت مجدد و نگاه جدیتر و دقیقتر غرب به سینمای ایران.
ژوبن برای مرور سینمای ایران با این نظرسنجی راه جالبی را برگزیده و عملاً این راه بسیار بهتر از یک انتخاب غربی دیگر از سوی او و همکارانش به نظر میرسد.
عباس کیارستمی و سمیرا مخلمباف دعوت ژوبن برای این نظرسنجی را نپذیرفتهاند اما حضور چهرههایی از نسلهای مختلف سینمای ایران- از بیضائی تا مخملباف، از رسولاف تا شهرام مکری- نتیجه را به رغم ضعفهای بلامنازعاش جذاب میکند.
اما ژوبن میگوید برای دعوت از منتقدان با اتفاق عجیبی روبرو شده است: پس از اعلام اولیه این برنامه، دهها نفر از قلم به دستان ایرانی از داخل سوئیس و خارج از آن، خود را «منتقد فیلم» معرفی کرده و خواستار حضور در این جشنواره و همکاری با آن شدهاند. ژوبن که از این میزان درخواست بیسابقه حیرت کرده، میگوید در تماس با فیلمسازان ایرانی خواسته تا نظرشان را درباره این افراد درخواست کننده بگویند و جالب اینکه فیلمسازان ایرانی گفتهاند که نام این افراد را هم تا به حال نشنیدهاند.
استقبال تماشاگران
برنامه ویژه سینمای ایران نه تنها راه را برای مطالعه جدیتر سینمای ایران و معرفی تولیدات دیده نشدهای از آن باز کرد، بلکه تماشاگران عادی را هم با فیلمهای متفاوتی آشنا کرد. غالب نمایشها با استقبال مردم روبهرو شد و معرفی چند تا از فیلمها توسط مانیا اکبری و شهرام مکری و توضیحات آنها درباره انتخابهایشان، به همراه یک جلسه بحث چالشی که زمینههای مختلفی از سینمای ایران را دربرمی گرفت، زمینههایی را فراهم کرد برای راهی طولانی و البته نه چندان هموار در نگاه دوباره به سینمای ایران.
جوایز جشنواره
«ماهی و گربه» ساخته تحسین شده شهرام مکری که در بخش مسابقه حضور داشت، جایزه فیپرشی (انجمن بینالمللی منتقدان فیلم) و جایزه جوانان را از آن خود کرد.
جایزه اصلی جشنواره به فیلم «هان گونگ جو» ساخته لی سوجین از کره جنوبی رسید و جایزه ویژه داوران نصیب «کشتن یک مرد» ساخته آلخاندرو فرناندس آلمندراس از شیلی شد.
جشنواره فریبورگ در مجموع صد هزار دلار جایزه نقدی دارد که جایزه قابل توجهی در بین جوایز جشنوارههای جهانی محسوب میشود.
مرور تاریخ سینمای ایران: یک اتفاق فرخنده
مرور تاریخ سینمای ایران در جشنواره فریبورگ- به رغم ضعفهایی که هر برنامه میتواند از توجه به امکانات محدودش داشته باشد - حرکت بزرگ و متفاوتی برای شناسایی درستتر و دقیقتر سینمای ایران به جهان بود؛ حرکتی که خوشبختانه در جشنواره ادینبورگ و تورنتو ادامه خواهد یافت.
تیری ژوبن، مدیر جشنواره فریبورگ، که خود سالها به عنوان منتقد فعالیت کرده و ارتباط زیادی با فیلمسازان شناخته شده جهانی دارد -تا آنجا که امسال موفق شد برادران داردن را برای اولین بار به جشنوارهای در سوئیس بیاورد تا تجربیات خود را با علاقه مندان سینما قسمت کنند؛ که این خود تحسین مطبوعات سوئیسی را به دنبال داشت. او سینمای ایران را در نوجوانی کشف کرده و از آن به بعد شیفته آن و نیز و زبان فارسی شده است.
تیری ژوبن با تحقیقی گستردهتر و راهنمایی دوستانش به این نتیجه رسیده که بخش مهمی از سینمای ایران در جهان ناشناخته مانده و باید نگاه دوبارهای به آن داشت. او از فیلمسازان شناخته شده ایرانی در جشنوارههای جهانی خواسته است تا بهترینهای خود را انتخاب کنند و حاصل را به عنوان برنامهای برای شناخت مجدد سینمای ایران و تماشای نادیدهها در جشنواره فریبورگ گنجانده است.
تفاوت نگاه شرق و غرب
در میزگرد بررسی سینمای ایران که با حضور چند فیلمساز (از جمله شهرام مکری) و منتقد (از جمله نگارنده این سطور) برپا شد، بحث را با تفاوت نگاه منتقدان غربی به سینمای ایران و محدود بودن دایره نگاه آنها به چند فیلمساز آغاز کردم. فیلمسازان ایرانی شناخته شده در غرب به چند نام محدود میشوند و هر منتقد غربی و هر جشنوارهای به همین نامهای شناخته شده رجوع میکند.
هرچند تیری ژوبن هم برای این رایگیری لاجرم به همین نامهای شناخته شده در جشنوارههای غربی در سالهای اخیر مراجعه کرده، اما در نهایت حاصل کار او درهای تازهای را برای مخاطب غربی- و حتی خود او- باز کرده است.
بهرام بیضائی، فیلمسازی که در ایران طی دههها بیش از بقیه فیلمسازان ایرانی تحسین شده، حالا با فیلم شگفت انگیزی چون «مرگ یزدگرد» میتواند کشف تازهای باشد برای تماشاگر غربی جوانتر، که احتمالاً از نمایش «چریکه تارا» در جشنواره کن و جایزهها و تحسینهای «باشو غریبهٔ کوچک» در جشنوارههای مختلف بیخبر است.
نمایش «خشت و آئینه» از ابراهیم گلستان به عنوان فیلمی پیشرو، نقش و حضور یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران ایرانی را یادآوری میکند و نمایش نسخه سی و پنج میلی متری بسیار پالودهای از «طبیعت بیجان» - که خوشبختانه به همراه چهار فیلم سی و پنج میلی متری دیگر در لحظات آخر به دست برپا کنندگان جشنواره رسید- تماشاگران غربی را با پدر سینمای رئالیستی ایران آشنا کرد تا آنجا که مدیر جشنواره ادینبورگ که خود برای اولین بار این فیلم را میدید، آن را «شاهکار سینمای ایران» خواند.
فیلمسازان و منتقدان
رای گیری تیری ژوبن و نتیجه آن- به مانند هر رای گیری دیگری- محدودیتهای خاص خود را دارد. البته که بسیاری از فیلمهای مهم سینمای ایران - از باشو غریبهٔ کوچک تا آرامش در حضور دیگران- در این فهرست نیستند، اما همان طور که مدیر جشنواره در هر مصاحبهای تاکید کرده، این تنها آغاز راه است؛ آغازی برای شناخت مجدد و نگاه جدیتر و دقیقتر غرب به سینمای ایران.
ژوبن برای مرور سینمای ایران با این نظرسنجی راه جالبی را برگزیده و عملاً این راه بسیار بهتر از یک انتخاب غربی دیگر از سوی او و همکارانش به نظر میرسد.
عباس کیارستمی و سمیرا مخلمباف دعوت ژوبن برای این نظرسنجی را نپذیرفتهاند اما حضور چهرههایی از نسلهای مختلف سینمای ایران- از بیضائی تا مخملباف، از رسولاف تا شهرام مکری- نتیجه را به رغم ضعفهای بلامنازعاش جذاب میکند.
اما ژوبن میگوید برای دعوت از منتقدان با اتفاق عجیبی روبرو شده است: پس از اعلام اولیه این برنامه، دهها نفر از قلم به دستان ایرانی از داخل سوئیس و خارج از آن، خود را «منتقد فیلم» معرفی کرده و خواستار حضور در این جشنواره و همکاری با آن شدهاند. ژوبن که از این میزان درخواست بیسابقه حیرت کرده، میگوید در تماس با فیلمسازان ایرانی خواسته تا نظرشان را درباره این افراد درخواست کننده بگویند و جالب اینکه فیلمسازان ایرانی گفتهاند که نام این افراد را هم تا به حال نشنیدهاند.
استقبال تماشاگران
برنامه ویژه سینمای ایران نه تنها راه را برای مطالعه جدیتر سینمای ایران و معرفی تولیدات دیده نشدهای از آن باز کرد، بلکه تماشاگران عادی را هم با فیلمهای متفاوتی آشنا کرد. غالب نمایشها با استقبال مردم روبهرو شد و معرفی چند تا از فیلمها توسط مانیا اکبری و شهرام مکری و توضیحات آنها درباره انتخابهایشان، به همراه یک جلسه بحث چالشی که زمینههای مختلفی از سینمای ایران را دربرمی گرفت، زمینههایی را فراهم کرد برای راهی طولانی و البته نه چندان هموار در نگاه دوباره به سینمای ایران.