تحول بهار عربی به میدان جنگ و ستیز میان مخالفان و موافقان در بیش از پنج کشور، بازار اسلحه محدود و خارج از سلطه دولتها به وجود آورد که بدون اینکه بخواهیم بر منابع آن متمرکز شویم، در نهایت راه خود را به سوی غزه و دو تشکل مسلح فلسطینی یعنی گردانهای عزالدین قسام وابسته به حماس و سرایا القدس وابسته به جهاد اسلامی باز کرد.
آنچه اکنون دارد اتفاق میافتد، با جنگ حماس و اسرائیل در سال ۲۰۱۲ و همچنین جنگهای پیش از آن متفاوت است. تمام جنگهای سابق اسرائیل با نوار غزه برای نابود کردن توان موشکی فلسطینیها بود اما هر بار که نزاع جدیدی شکل میگرفت، موشکهای جدیدی به داخل خاک اسرائیل پرتاب میشد و این بار حجم و نوع موشکها آن چنان گسترده است که اهداف اعلام شده بنیامین نتانیاهو برای نابودی موشکهای فلسطینیها، در این جنگ جدید دور از دسترس به نظر میرسد.
از آغاز درگیریها طی دو هفته گذشته، پیام موشکهای فلسطینی بر هدف قرار دادن دورترین نقطه از نوار غزه یعنی شهر حیفا با ۱۶۰ کیلومتر فاصله، موشک پرانی بر ضد پیشرفتهترین دیوارهای امنیتی در نیروگاه اتمی دیمونا، حمله به تلآویو پایتخت اسرائیل و استفاده از هواپیماهای بدون خلبان متمرکز شده بود. این تاکتیک جدید میتواند اسرائیل را خیلی نگران کند. سقوط موشکها در نزدیکی نیروگاه دیمونا کابوس احتمالی فاجعه اتمی را در صورت برخورد یکی از این موشکها به داخل نیروگاه برای شهروندان اسرائیل در پی دارد. همچنین حمله به بیشتر شهرهای اسرائیل و گشودن محدود جبهه لبنان توسط بنیادگرایان سنی، این معنا را برای ملت اسرائیل دارد که گنبد آهنین و دیوارهای امنیتی دولت نتانیاهو نتوانسته از آنها حمایت کند. جنگ زمینی که نخست وزیر اسرائیل در روز گذشته آغاز کرد با کشته و زخمی شدن سربازان اسرائیلی شروع شد. در آن سوی قضیه کشتههای زیادی از فلسطینیها به جا مانده است اما تعداد این کشته فقط در تبلیغات حماس بر ضد اسرائیل به کار میرود و رهبران حماس چه در جنگهای گذشته و چه در جنگ فعلی، هیچ وقت خود را مسؤول این کشتار نمیدانند. تلویزیون الجزیره که اکنون به نماینده تبلیغاتی حماس بدل شده بر دو محور متمرکز است؛ «قدرت موشکی» حماس و خشونت فراوان اسرائیل در تخریب شهرها و روستاهای فلسطینی و کشتن زن و بچهها و مردم غزه.
اما فراتر از اینها آنچه که بیشتر دولت اسرائیل را نگران میکند، عدم برآورد دقیق از توان موشکی حماس و جهاد اسلامی توسط سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی میباشد. جنگ جاری غزه نشان میدهد که حماس و دیگر گروههای فلسطینی بیش از اسرائیل برای این جنگ آمادگی داشتند. با وجود اینکه دولت نتانیاهو محدوده جغرافیائی وسیعی از دریای سرخ و سواحل کشور سودان گرفته تا صحرای سینا و مرز مصر با غزه را شدیدا کنترل میکند، اما نتوانسته مانع آن شود که سلاح جدید و ترکیبات آن به حماس و جهاد اسلامی برسد.
دو فرضیه برای برآورد افزایش توان موشکی فلسطینیها
اکنون پرسشها در داخل اسرائیل، جهان عرب و بیشتر تحلیلگران منطقه درباره افزایش توان موشکی فلسطینیها مطرح شده است و برای پاسخ به آنها دو فرضیه را میتوان ارائه کرد:
فرضیه اول- حاکمیت یک ساله اخوان المسلمین از ۳۰ ژوئن ۲۰۱۲ تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ بر مصر، این فرصت را برای حماس که شاخه فلسطینی این سازمان اسلامی به حساب میآید، به وجود آورد تا بتواند تجهیزات دفاعی خود را بالا ببرد و بر توان موشکی خود بیافزاید. اگرچه در زمان ریاست جمهوری محمد مرسی یک جنگ کوتاه مدت میان اسرائیل و غزه شکل گرفت و با میانجیگری مصر به سرعت پایان یافت، اما به نظر میرسد دولت اسلام گرای مصر در آن دوره سخت گیریهای گذشته به ویژه در گذرگاه رفح را کم کرده و راههای ارتباطی غزه با شبه جزیره سینا را تسهیل کرده بود.
فرضیه دوم – در ماه مارس گذشته خبرگزاری رویترز به نقل از کارشناسان سازمان ملل فاش ساخت که جمهوری اسلامی ایران محموله سلاح از طریق کشتی به کشور سودان میفرستد. در گزارش ۱۴ صفحهای کمیته نظارت بر حسن اجرای تحریمهای ایران در سازمان ملل، هیچ اشارهای به مقصد نهایی این محموله نشده بود اما قبلا اسرائیل ایران را متهم کرده بود که از طریق سودان و سپس قاچاق آن به خاک مصر، برای حماس در غزه سلاح میفرستد. نیروی دریایی اسرائیل نیز یک کشتی بنام «کلوس سی» که با پرچم پاناما در آبهای دریای سرخ در حرکت بود را توقیف کرد. این کشتی متهم بود که ۲۰ کانتینر پر از موشک و اسلحه به مقصد نامعلومی حمل میکرد. همچنین نیروی هوایی اسرائیل یک بار به پایگاههای نظامی و مراکز انبار اسلحه در سودان حمله کرد.
با آغاز اعتراضات به رژیم بشار اسد در سوریه و حمایت حماس از تظاهرات مردم سوریه، رابطه جنبش اسلامی فلسطین با جمهوری اسلامی تیره شد. اما با شروع دوباره جنگ حماس با اسرائیل در سال ۲۰۱۲ و بهبود رابطه ایران با مصر تحت حاکمیت اخوان المسلمین، روابط حماس با ایران نیز بهبود یافت و خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس از کمکهای ایران به غزه در طی جنگ ۲۰۱۲ تشکر و قدردانی کرد. علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در ایران در اواخر سال ۱۳۹۲ طی اظهارنطری اعلام کرد که جمهوری اسلامی کمکهای خود به حماس را از سر میگیرد. اکنون با آشکار شدن توان موشکی حماس و جهاد اسلامی در جنگ جاری غزه، به نظر میرسد قاچاق اسلحه برای شبه نظامیان فلسطینی نتایج خود را همراه داشته است.
فشار بر عبدالفتاح سیسی
مصر به شکل تاریخی در برابر فلسطین به شکل عام و برای غزه به شکل خاص خود را مسئول میداند. بیشتر دولتهای مصری از یک سو و جنبشهای سیاسی در سرزمین کهن فراعنه از سوی دیگر در ارتباط با قضیه فلسطین شکل گرفتهاند. بنابراین جنگ غزه بیشترین تأثیر سیاسی را بر مصر خواهد داشت. از این رو دولت فعلی این کشور بلافاصله بعد از شروع جنگ فعلی پیشنهاد صلح میان اسرائیل و غزه را مطرح کرد. این پیشنهاد از سوی اسرائیل قبول شد اما حماس فورا آن را رد کرد اگرچه بعدها ملاحظاتی را بر برخی از مواد آن وارد کرد. با این دست رد حماسیها بر طرح صلح دولت عبدالفتاح سیسی، فشارها براین رئیس جمهور برآمده از کودتای سیاسی افزایش یافت. حماس او را متهم میکند که با هماهنگی اسرائیل چنین طرحی ارائه کرده است. در طرح سیسی حماسیها و دیگر گروههای مسلح فلسطینی در غزه متعهد میشوند که از این به بعد عملیات موشک پرانی خود را بر ضد اسرائیل تکرار نکنند و کاربری تونلها برای عملیات نظامی را متوقف کنند. در این طرح همچنین آمده است که موضوع بازگشایی گذرگاههای غزه بعد از برقراری امنیت کامل میسر گردد و هیچ اشارهای به بازداشت شدگان فلسطینی در روزهای اخیر که تعداد زیادی از آنها از کادرهای میانی حماس هستند، نشده است. طرفین نزاع باید بدون قید و شرط طرح مصری را بپذیرند و نمایندگان خود را برای مذاکره بر سر مسائل مربوط به تداوم آتش بس به قاهره بفرستند.
از آنجایی که دولت جدید مصر و چند کشور عربی دیگر اخوان المسلمین را در لیست تروریسم خود قرار داده بودند، طرح عبدالفتاح سیسی برای پایان دادن به جنگ غزه به عنوان ابزاری برای بستن دست و پای حماس تعبیر شد که شاخه فلسطینی اخوان المسلمین به حساب میآید. تلویزیون الجزیره در تحلیلهای خود طرح پیشنهادی مصر را در راستای نجات اسرائیل از باتلاق غزه توصیف کرد. در اقدامی دیگر بر ضد طرح عبدالفتاح سیسی، یک روز بعد از ارائه طرح مصر، امیر قطر به ترکیه سفر کرد تا نشان دهد طرحی دیگر به جای بسته پیشنهادی مصر در حال تکوین است و در روزی که محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطین برای وساطت در جهت قبول طرح مصری به ترکیه آمده بود، رجب طیب اردوغان شدیدا به رئیس جمهور مصر حمله کرد. نخست وزیر ترکیه گفت که سیسی با بقیه تفاوتی ندارد و دیکتاتوری نامشروع است. این سخن به این معنا است که دولت ترکیه طرح عبدالفتاح سیسی برای پایان دادن به نزاع منطقه را قبول ندارد. در روزهای اخیر اکثر شهرهای ترکیه شاهد حمایت گسترده از مردم غزه بود و برآورد دولت این کشور این است که افکار عمومی با طرح مصر همراه نیست.
از آن سو اسرائیل اعلام کرده است هر طرحی که از سوی قطر ارائه شود را قبول ندارد. آمریکا و برخی کشورهای اروپائی چون ایتالیا از طرح مصر حمایت کردهاند. اکنون به نظر میرسد جنگ غزه وارد معادلات منطقهای و بین المللی شده است و بدون توافق میان تمام بازیگران آن نمیتوان راه حلی برای آن متصور شد. محور عربستان، امارات و مصر از طرح سیسی حمایت میکنند و محور قطر، ترکیه و احتمالا ایران با آن مخالفند. این دوگانگی به بازیگران بین المللی کشیده شده است و با شروع جنگ زمینی در غزه پیچیدگی مربوط به آتش بس ابعاد جدیدی مییابد، به ویژه که در طرح مصر مستقیما آمده است که اسرائیل نباید جنگ زمینی خود را بر ضد غزه آغاز کند. اکنون با ورود اسرائیل به جنگ زمینی، طرح مصر هم زیر سؤال رفته است.
باید در نظر گرفت که تمام جنگهای گذشته غزه با میانجیگری مصر به پایان رسید. اکنون با رویارویی معادلات منطقهای و فشار برای دور کردن دولت «کودتایی» در مصر از موضوع غزه، معلوم نیست که چه نیرویی میتواند جایگزین کشور سرزمین نیل آبی در معادله جاری شود. شاید طرفداران اخوان المسلمین در این فکر هستند که جنگ غزه در نهایت به سقوط عبدالفتاح سیسی در مصر منجر شود و در نتیجه مصری با حاکمیت جدید بتواند نقش خود را در معادلات منطقهای ایفا کند. عبدالفتاح سیسی در وعدههای انتخاباتی خود قول داد که مصر را به جایگاه والای خود در جهان عرب، افریقا و جهان بازگرداند. اکنون مخالفین او با ابزار جنگ غزه میخواهند نشان دهند که وی حتی ضعیفتر از حسنی مبارک است که در دوره خود، حداقل میانجیگری وی میان فلسطینیها و اسرائیل به بار مینشست.
------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.