در تازهترین سفر رئیسجمهوری آذربایجان به ایران، طرفها تفاهمنامههای همکاری امضا کردند. روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد دچار تنشهایی شد، اما طی سالهای گذشته همکاریهایی شکل گرفتهاست؛ هرچند دستکم در اقتصاد هنوز دو کشور به سطحی که در اواخر دهه گذشته میلادی به آن رسیده بودند، دست نیافتهاند.
تورج اتابکی، پژوهشگر ارشد پژوهشکده تاریخ اجتماعی آمستردام، به پرسشهای رادیو فردا در مورد روابط دو کشور پاسخ میگوید:
Your browser doesn’t support HTML5
تنشها مطمئنا بین دو کشور وجود دارد. این تنشها عمدتا در حوزههای سیاسی به چشم میخورد، به خاطر اینکه جمهوری آذربایجان جمهوری است که عمدتا بر یک قانون عرفی بنا شده و حضور اسلامگراها را در این سرزمین برنمیتابد.
جمهوری اسلامی هم نخست برای خودش یک رسالتی قائل بود که به صدور انقلاب در قفقاز همت گماشت، اما با مخالفت چشمگیر جمهوری آذربایجان روبهرو شد و تا حدی عقبنشینی کرد. در دوران آقای روحانی ما شاهد یک رویکرد کاملا متعادلتری در این زمینه هستیم. سطح رابطه دو کشور کمی بهتر شده از نظر اقتصادی. از نظر سیاسی هم جمهوری آذربایجان و سیاست خارجیاش را باید در راستای سیاستگذاری روسیه دید. آقای علیاف تلاش میکند که همگام با پوتین در قبال ایران گامهای مشخص سیاسی بردارد و از تنش با ایران پرهیز کند. تنش با ایران میتواند همگاهی آذربایجان را با ناتو و از این دست تعبیر کند که جمهوری آذربایجان پرهیز میکند که زیاد متعین با غرب و ناتو در این منطقه نباشد.
- در ماههای گذشته برخی مقامهای ایران جمهوری آذربایجان را به همکاری امنیتی با اسرائیل متهم کردهاند. آیا تغییری در این نگاه دیده میشود یا از میزان همکاریهای تلآویو با باکو کاسته شده؟
آذربایجان همیشه فکر میکرد در قبال تهدیدی که گمان میکرد از سوی ایران متوجه این کشور است و تمامیت این کشور را تهدید میکند ـ البته این داوری جمهوری آذربایجان بود ـ باید دوستانی در جبهه غرب پیدا کند، ایالات متحده آمریکا تا یک اندازهای همکاریهایی را با ناتو سامان داد در این کشور و دریای مازندران، بعد پیمان امنیتی با اسرائیل بست و تسلیحات نظامی از اسرائیل خرید و از این دست. اما حضور روسیه، چشمگیر شدن حضور روسیه در منطقه و پیوند تنگاتنگ روسیه با ایران اطمینان خاطری به آذربایجان داد که بیاید تجدید نظری کند در رابطه خودش با ایران و بیشتر خودش را در مثلث ـ مسکو ـ باکو تهران متعین کند تا اینکه به تلآویو و واشنگتن نگاه کند. از این نظر چرخشی را در سیاستگذاریهای آذربایجان شاهد هستیم. متاثر از این رویکردی که آذربایجان انتخاب کرده میبینیم که سطح روابط سیاسی دو کشور هم ارتقاء پیدا کرده و به ویژه در سطح روابط اقتصادی و تجاری هم گامهایی میبینیم که برداشته شده. همینجا اشاره کنم که دو کشور تصمیم گرفتهاند راههای ارتباطی بین دو کشور را گسترش دهند. خط آهن قرار است جمهوری آذربایجان را از طریق جنوب دریای مازندران به مشهد اتصال دهد و از آن طریق به شبکه سراسری خط آهن ایران یعنی به خلیج فارس متصل شود و از این دست. اینها گامهایی است که در همین سالهای اخیر برداشته شده.
- در نشست خبری روسای جمهوری اسلامی و آذربایجان در تهران به همکاریهای منطقهای دو کشور اشاره شده و حسن روحانی از اهمیت مذاکره سه جانبه ایران ـ آذربایجان ـ ترکیه، ایران ـ آذربایجان ـ روسیه و حتی ایران ـ آذربایجان ـ گرجستان صحبت کرده. چقدر زمینه برای این نوع همکاریها فراهم است؟
بین سه کشوری که در قفقاز داریم یعنی گرجستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، جمهوری اسلامی با هرسه کشور رابطه خوبی دارد. رابطه کمی پرتنش با ترکیه داشته. رابطه خوبی با روسیه داشته. به آسیای مرکزی که نگاه کنیم با ترکمنستان رابطه کمتر پرتنشی بوده. کشورهای دیگر آسیای مرکزی کمی دورتر از ایران مثل قزاقستان، تاجیکستان و ازبکستان رابطه تقریبا متعادلی با جمهوری اسلامی داشتند. به این خاطر اشاره میکنم به این کشورها که ایران در یک سلسله از روابط سیاسی و اقتصادی در پیمانهایی حضور دارد که این کشورها را در خودشان جای میدهند و دولت جمهوری اسلامی ایران همیشه در نظر داشته در تنشهای بینالمللی که کاملا غیرقابل پیشبینی است حداقل از همسایگان بلافصل خودش مطمئن باشد که بر بستر پیمانهای جمعی این خیال که نوعی همسویی با قدرتهای دورتر داشته باشند و تهدیدی برای ایران به حساب بیایند، کنار بگذارد. این زمینه این شده برای سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی که همسایگان بلافصل خودش در شمال، جمهوریهای [سابق] اتحاد جماهیر شوروی رابطههایی از این دست را برپا کند.