بعد از سخنان یک روحانی نزدیک به نهادهای تحت نظر دستگاه رهبر در مورد نیاز به اختیاری شدن حجاب (محمد رضا زائری، الف ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴) برخی تصور کردند که این آغاز پایان حجاب اجباری است و برخی نیز از آن تعجب کردند. برخی نیز مثل همیشه آن را توطئهٔ خود نظام برای فریب دادن زنان دانستند. قبل از زائری روحانی دیگری نیز از میان اصلاح طلبان پس از خروج از کشور با حجاب اجباری مخالفت کرده بود. (محسن کدیور، سایت شخصی ۲۵ تیر ۱۳۹۱)
معاون بخش خواهران سازمان بسیج دانشجویی و معاون طرح و برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی - اجتماعی زنان میگوید: «در جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس برای تدوین قوانین حجاب و عفاف که حدود دو ماه قبل برگزار شد و بنده نیز حضور داشتم آقای حجت الاسلام مجید انصاری [معاون امور مجلس رئیس جمهور] گفت شما [مجلس] مدل کشور ترکیه و لبنان را پیاده سازی کنید. مقوله حجاب را رها کنید هرکه دوست دارد حجاب داشته باشد.» (پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج دانشجویی، ۲۸ مهر ۱۳۹۴) انصاری این سخنان را تکذیب نکرده است.
و اما امید به تغییر سیاست حجاب اجباری به واسطهٔ سخن یک یا چند روحانی مشهور اساس و بنیادی ندارد. به چند دلیل:
۱. معضل هویتی. حجاب بخشی از هویت جمهوری اسلامی است چون مردان ایرانی در ظاهر خود حامل «هویت ایرانی-اسلامی» مد نظر خامنهای و اسلامگرایان نیستند. زنان با حجاب برتر آیتالله خامنهای (چادر سیاه) باید چنین باری را حمل کنند. حجاب اجباری بخشی از نمود ظاهری جمهوری اسلامی است که منتفی شدن آن از منظر اسلامگرایان شیعه پایههای حکومت را سست میکند. به همین دلیل انتشار عکس بیحجاب دو بازیگر باعث انتشار هزاران کلمهٔ توهین آمیز از سوی مقامات و رسانههای دولتی به آنها میشود یا بازیکنان تیمهای ملی برای انتشار چند عکس بیحجاب از بازی محروم میشوند.
۲. خرده-هنجار. حجاب به یک هنجار در کاست حکومتی تبدیل شده و معیار وفاداری و ناوفاداری زنان و ولی شرعی آنها (پدر، برادر، شوهر) به ایدئولوژی و سبک زندگی روحانیت حاکم است. روحانیون و وفاداران آنها نمیتوانند به سادگی این هنجار را کنار بگذارند. آنها با حج و نماز و روزه میتوانند چنین کنند چون نمود کمتری در جامعه دارند اما حجاب تابلوی نظام است. به همین دلیل اقشاری که امروز ثروت جامعه را از مجرای امتیازات و رانتها در دست دارند حجاب را به دختران و عروسان و خواهران خود تحمیل میکنند تا در خرده فرهنگ حکومت جایی برای خود پیدا کنند.
۳. اسلام سیاسی. حجاب اجباری یکی از محورهای اسلام سیاسی در قدرت و یکی از بخشهای جدا ناشدنی گفتمان اسلام سیاسی است. به حکومت طالبان و داعش نگاه کنید. هر جا اسلامگرایان حاکم شدهاند حجاب را اجباری ساختهاند. اختیاری شدن حجاب برای اسلامگرایان به معنی تن در دادن به جدایی دین و دولت است. آزادی حجاب به این معناست که حکومت در دینداری مردم یا گناه کردن مردم دخالت نمیکند. حکومت اگر بخواهد سازگاری رفتار خود را بعد از اختیاری شدن حجاب حفظ کند باید هر گونه دخالت در گناه کردن مردم مثل نوشیدن مشروبات الکلی یا گوش دادن به موسیقی یا دیدن فیلم یا کتابخوانی و مانند آنها را متوقف سازد. اختیاری شدن حجاب یعنی تفکیک گناه شرعی از جرم و عدم مداخلهٔ حکومت در امور مربوط به گناه و واگذاشتن آن به رابطهٔ خدا و انسان. حکومت دینی به این امر تن در نمیدهد.
۴. صنعت- تجارت. حجاب در کنار یک هنجار و گفتمان در کاست حکومتی در ایران امروز به یک صنعت/تجارت تبدیل شده است و هزاران نفر از قبال آن نان میخورند. واردات سالانهٔ پارچهٔ سیاه چادر به سودی معادل با یک میلیارد دلار منتهی میشود (جمشید بصیری، دبیر سابق انجمن صنایع نساجی، صبحانه آنلاین، ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۴). دولت هزاران نفر را در ستادهای امر به معروف و نهی از منکر دستمزد میدهد تا در خیابان مزاحم زنان شده و به آنان تذکر بدهند. نمایشگاههای حجاب و عفاف در سراسر کشور سالانه دهها میلیارد تومان هزینه میبرند و هزاران نفر از قِبَل آن زندگی میکنند.
۵. ابزار سرکوب. اِعمال حجاب بخشی از راهبرد سازمان سرکوب برای کنترل اجتماعی است که تحت عنوان اجرای احکام دین صورت میگیرد. تا زمانی که ماشین سرکوب حکومت هست حجاب اجباری هم خواهد بود. شکسته شدن سد حجاب اجباری در ایران توسط زنان در واقع بیرون آوردن گسترهٔ عمومی از انحصار حکومت و در واقع اراذل و اوباش حکومتی است که حجاب اجباری را اعمال میکنند و طبعا دستگاههای امنیتی و نظامی و انتظامی در برابر آن ساکت نخواهند ایستاد. امکان اینکه حکومت حجاب اجباری را بدون تحمیل هزینهٔ سنگین به جامعه وابگذارد بسیار اندک است.
۶. پوشش انسانهراسی. جمهوری اسلامی در چهار دههٔ گذشته هزینهٔ زیادی برای اعمال حجاب اجباری کرده است تا «بدن شیطانی و پلید زن» را مخفی سازد. مقامات حکومت این هزینه را یکباره دور نخواهند ریخت. اعمال حجاب اجباری نظر همهٔ مراجع شیعه و مدرسان و اکثریت قریب به اتفاق آنهاست و با نظر یک یا چند روحانی این موضوع منتفی نخواهد شد. حجاب اجباری بخشی از سبک زندگی روحانیت شیعه است که این گروه همیشه خواستهاند بر دیگران تحمیل کنند. در دوران پهلوی آنها قدرت اعمال آن را نداشتند و گر نه میخواستند چنین کنند. امروز آنها قدرت اِعمال آن را دارند و اِعمال آن را به مصلحت خود و حکومت نیز میدانند.
چنان که میبینید حجاب در جمهوری اسلامی فقط دارای یک بُعد نیست تا با تغییر معادلات در آن بُعد اجباری بودن آن بیفایده و منتفی شود. حجاب کارکردهای متفاوتی دارد و نیاز به اِعمال آن گروههای زیادی را در حول و حوش خود گرد هم میآورد. هر یک از اقشار وفادار به نظام به یک یا چند دلیل از دلایل فوق با حجاب اختیاری کنار نمیآیند مگر آنکه این موضوع بر آنها تحمیل شود. سکوت اصلاح طلبان در برابر حجاب اجباری ناشی از یک یا چند بعد از ابعاد فوق است.
وجه ایجابی و سلبی کنار گذاشتن سیاست حجاب اجباری
مخالفت با حجاب اجباری دو وجه سلبی و ایجابی دارد. عدم تنبیه و کتک زدن زنان بیحجاب برای برداشته شدن حجاب اجباری لازم است اما کافی نیست. وجه ایجابی کنار گذاشتن سیاست حجاب اجباری عدم دخالت دولت در تبلیغ و تشویق این موضوع است. شرط حجاب برای استخدام در دستگاههای دولتی، هزینههای تبلیغاتی برای حجاب اجباری، دادن چادر و روسری به عنوان هدیه در ادارات و مانند آنها نیز بخشی از سیاست حجاب اجباری است که بدون برداشته شدن آنها حجاب اجباری منتفی نخواهد شد. روحانیونی مثل زائری یا کدیور که با حجاب اجباری مخالفت میکنند در باب تبلیغ احکام شریعت توسط حکومت کاملا با حکومت دینی همراهی دارند. آنها دقیقا به همین دلیل نمیتوانند سکولار باشند چون نمیخواهند از مزیت در اختیار حکومت بودن امکان تبلیغ دین دست بردارند.
قدرت مردم
به دلایل گفته شده حجاب اجباری با تحولات درون روحانیت یا درون نظام نقض نخواهد شد. تنها مسیری که برای فشل کردن و از کار انداختن قوای قهریه برای اعمال آن و برداشته شدن آن از فهرست امور مصلحت آمیز حکومت وجود دارد آن است که یک روز یک میلیون زن ایرانی بدون حجاب به خیابان بیایند. با آزادیهای یواشکی حجاب اجباری شل یا نقض نخواهد شد. حکومت باید با قدرت مردم روبهرو شود تا کنار بکشد همچنان که با قدرت مردم از ممنوعیت دستگاه زیراکس، فکس، ویدیو کاست و دستگه ضبط و پخش ویدیو، دستگاه ضبط کاست صدا، بشقابهای ماهوارهای و صدها چیز دیگری که مردم خواستهاند دست کشیده یا فشار خود را کمتر ساخته است. مردان در چنین روزی میتوانند با سر کردن اختیاری حجاب با زنان و مادران و خواهران خود همراهی کنند. اگر زنان محجبه در این گردهمایی شرکت کنند هم به حق خود و حق غیر محجبهها اذعان خواهند کرد و هم جامعهای متکثر را نوید خواهند داد که افراد در عین تفاوت به نحو مسالمت آمیز در آن زندگی خواهند کرد.
--------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا.