گفت‌وگوهای هسته‌ای؛ دیپلماسی نرم دولت و ماجراجویی نظامیان

اختلاف‌های جدی بین گروه‌ها و مراکز قدرت در ایران برسرتوافق نامه هسته‌ای با کشورهای گروه ۱+۵، به روند اجرای آن سایه افکنده و افق روشنی از توافق نهایی دیده نمی‌شود.

حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، منتقدان به توافق‌نامه موقتی را «کم سواد» خوانده است و با توجه به انتقاد‌های تند و تیز جناح اصول گرایان به رویکرد دولت در گفت‌وگوهای هسته‌ای، از استادان دانشگاهی و حقوقدانان ایران خواسته است که با بررسی دقیق محتوای توافق نامه هسته‌ای، اطلاع‌رسانی کنند.

همزمان با دست و پنجه نرم کردن حسن روحانی با این مسئله داخلی و روی آوردن او به دیپلماسی نرم برای اصلاح چهره جمهوری اسلامی در جامعه جهانی و حل مسئله هسته‌ای، فرماندهان نظامی ایران، به ویژه سرداران سپاه، با دخالت در امور سیاسی و مخالفت با سیاست خارجی دولت، از هر فرصت مناسب، تحت لوای به نمایش گذاشتن توان نظامی جمهوری اسلامی و دستاورد‌های آن در زمینه تسلیحاتی، با رویکردی ستیزه جویانه و بروز بی‌قراریشان برای جنگ با آمریکا و اسرائیل، ماجراجویی نظامی را در جامعه تبلیغ می‌کنند.

دامنه این رویکرد در هفته‌های اخیر به مناسبت «دهه فجر» و تاکید واشینگتن مبنی بر معتبر بودن گزینه نظامی وسیع‌تر شده است.

موضع موافق ِ مخالف آیت‌الله خامنه‌ای

این در حالی است که آیت‌الله خامنه‌ای به یک موضع دو سویه روی آورده است، موضعی که پیش‌تر در اول فروردین ۹۲ در مشهد درباره آن سخن گفت. رهبر جمهوری اسلامی به تازگی با تکرار‌‌ همان موضع، تصریح کرد «من به مذاکره خوشبین نیستم و به جایی نمی‌رسد ولی مخالفتی هم ندارم». این موضعِ آیت‌الله خامنه‌ای، به مصداق «با دست پس می‌زند با پا پیش می‌کشد» از یک سو به دیپلماسی نرم دولت روحانی صِحّه می‌گذارد و از مردم می‌خواهد که به تیم مذاکره کننده هسته‌ای اعتماد کنند و از سویی دیگر راه را برای مخالفت با گفت‌وگو‌های هسته‌ای و رویکرد ستیزه‌طلبانه سرداران سپاه و تشدید تهدید‌های آن‌ها علیه آمریکا و در واقع تیره و تار کردن جو مذاکرات هسته‌ای، باز می‌گذارد.

این کار نه تنها می‌تواند سیاست خارجی دولت روحانی و گفت‌وگو‌های هسته‌ای را به انحراف بکشاند که قادراست راه را برای یک درگیری نظامی فاجعه بار نیز هموار کند.

«کابوس کرکس‌ها»

روزجمعه ۱۸ بهمن، در آستانه دور جدید گفتگو‌های هسته‌ای، شبکه یک سیما مستند یک ساعته‌ای به اسم «کابوس کرکس‌ها» را با انیمیشین شبیه سازی شده حمله پهپاد‌های جمهوری اسلامی به مراکز حیاتی و یکان‌های آمریکا در خلیج فارس، به نمایش گذاشت.

مستند کابوس کرکس‌ها ظاهراً با هدف معرفی توانمندی توان موشکی و پهپاد‌های جمهوری اسلامی، در جواب به گزینه نظامی آمریکا تهیه گردید.

این مستند با تکرارسخنان آیت الله خامنه‌ای آغازمی‌شود که در اول فروردین ماه امسال در مشهد گفت: «اگر غلطی از سردمداران اسرائیل سر بزند، جمهوری اسلامی تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.»

در بخشی از این فیلم، پهپاد‌های جمهوری اسلامی بی‌هیچ مانعی با پرواز بر فراز اسرائیل فرودگاه بین‌المللی بن گوریان تل آویو و مرکز هسته‌ای دیمونا را بمباران می‌کنند. در ادامه همین پهپاد‌ها وزارت دفاع اسرائیل را هدف قرار می‌دهند در حالیکه اهود المرت، نخست وزیر پیشین اسرائیل، و وزیر دفاع سابق این کشور، در جلسه‌ای در داخل همین ساختمان حضور دارند. در صحنه‌ای دیگر پهپاد‌ها به دو برج (مشابه برج‌های دوقلوی سابق درنیویورک) و سپس به مجموعه آسمان‌خراش‌های «عزریئلی» در تل آویو حمله می‌کنند.

همین فیلم همچنین با انیمیشن کامپیوتری، حمله به ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن آمریکا و همچنین جنگنده‌ها و هلیکوپترهای درحال پرواز این ناو را در خلیج فارس به تصویر کشیده است.

در این سناریوهای کاملاً خیالی و غیر واقعی که فقط جنبه تبلیغاتی دارد، نیروی دریایی آمریکا هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد.

اعزام ناو به سواحل آمریکا؟

یک روز پس از نمایش این فیلم، ناخدا یکم افشین رضائی حداد، فرمانده ناوگان ایران دردریای خزر به رسانه‌ها گفت که یک ناوگروه نیروی دریایی ارتش از سمت آفریقای جنوبی به سوی اقیانوس اطلس در حرکت است تا برای اولین بار خود را به مرزهای آبی آمریکا نزدیک کند. و اینکه این ناو گروه حامل پیامی [برای آمریکا] است.

این ناوگروه که متشکل از ناو شکن سبلان و ناو تدارکاتی خارک و حامل ۳۰ دانشجوی دانشگاه دریایی نوشهر است، اول بهمن ماه بندر عباس را به سوی دماغه امید نیک در آفریقای جنوبی ترک کرد تا برابر برنامه اعلام شده از سوی فرمانده نیروی دریایی ارتش، خود را به اقیانوس اطلس برساند.

آزادی تردد در آب‌های آزاد مختص کشورخاصی نیست و همه کشور‌ها از این آزادی برخوردارند ولی ارتباط و اتصال دریانوردی این دو ناو به آمریکا و اشاره افشین رضائی حداد به اینکه این ناو‌ها «حامل پیامی» برای آمریکا است، آن‌هم در زمانی که کور سویی از بهبود روابط بین تهران و واشینگتن دیده می‌شود، صدای مخالفان این روابط را در آمریکا بلند کرده است.

شماری از این مخالفان، حرکت این دو ناو را به سوی آمریکا یک دریانوردی آزمایشی و جزئی از برنامه‌های آتی جمهوری اسلامی برای مبارزه علیه منافع آمریکا با همکاری ونزوئلا، کوبا و حتی اکوادور تلقی کرده‌اند.

شماری از کار‌شناسان امنیت ملی آمریکا با اظهار نگرانی از پی‌آمد‌های احتمالی ناشی از تداوم اعزام ناو‌های ایران به سوی سواحل آمریکا، گفته‌اند که امکان دارد جمهوری اسلامی در آینده با مستقر کردن شناورهایی، چه نظامی و چه تجاری، درنزدیکی آب‌های آمریکا و انفجار یک کلاهک هسته‌ای بر فراز یک کلان شهر ساحلی و در پی آن تولید پالس‌های الکترو مغناطیسی، ساکنان آن را از زندگی ساقط کند. بمب‌های الکترو مغناطیسی (ای اِم پی) پس از انفجار در کسری از ثانیه اکثر سیستم‌های الکترونیک را از کار می‌اندازد و ساکنان حوزه انفجارش را از دسترسی به غذا، آب، سوخت، انرژی و دیگر مایحتاج زندگی باز می‌دارد.

جدا از این احتمالات و فرضیه‌ها که جنبه آینده‌نگری دارد، پر واضح است که حضور دو ناو قدیمی سبلان و خارک در نزدیکی آب‌های آمریکا، چنانچه بر خلاف قول‌های گذشته فرمانده نیروی دریایی ارتش، این بار عملی شود، از نظر تاکتیکی کوچک‌ترین خطری برای گارد ساحلی آمریکا ندارد چه رسد برای نیروی دریایی این کشور که قوی‌ترین نیروی جهان است.

در حال حاضر نیروهای دریایی ایران هیچ پتانسیلی برای تهدید یکان‌های دریایی آمریکا در خارج از محدوده خلیج فارس و دریای عمان ندارد و حرکت این ناو‌ها به سوی سواحل آمریکا، که به ادعای ناخدا افشین رضائی حداد، «واکنشی به تصمیم آمریکا برای تقویت حضورش در خلیج فارس» است، محلی از اِعراب ندارد. از نظر سیاسی این حرکت را می‌توان یک حرکت نمادین دانست که فقط مصرف داخلی دارد.

تهدید، توهم قدرت واستقبال از جنگ

در آستانه «دهه فجر» و در خلال آن، فرماندهان نظامی در پاسخ به سخنان تکراری برخی از مقام‌های آمریکایی مبنی بر اینکه «گزینه نظامی کماکان روی میز است»، در مصاحبه‌ها و اظهاراتشان با بالا بردن سطح تهدید‌ها علیه آمریکا، به آتش دشمنی با این کشور دمیدند.

علی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه، که ید طولایی در بزرگنمایی توان نیروی تحت امرش دارد، روز ۲۰ بهمن با اشاره به اینکه ناو‌های آمریکائی بنیه دفاعی لازم را در برابر قایق‌های تند رو سپاه ندارند و به شدت آسیب پذیرند، گفت: «آمریکا توان سپاه را هنگام غرق شدن ناو هواپیما بر و ۵۰۰۰ خدمه‌اش درک خواهد کرد.» هم او در شهریور سال ۱۳۹۱ در مشهد تصریح کرد: «در سپاه هیچکس باور ندارد که قدرت و توانمندی نیروی دریایی آمریکا بیشتر از ایران باشد.»

پیش‌تر، ۱۲ بهمن، حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه، در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» در اظهاراتی مشابه با رد این برداشت کشور‌های غربی که تحریم‌های اقتصادی را عامل اصلی روی آوردن جمهوری اسلامی به مذاکرات هسته‌ای می‌دانند، گفت: «ما زمانی به مذاکره هسته‌ای روی آوردیم که قدرت نظامی ما اثبات شد.»

او در ادامه تاکید می‌کند که آمریکا دچار «جهل استراتژیک» شده و به این کشور هشدار می‌دهد که در صورت روی آوردن به قدرت نظامی با «دامنه‌های یک جنگ گسترده و... ظرفیت‌های عظیم تهاجمی» جمهوری اسلامی روبه‌رو خواهد شد و با تحمل تلفات «بسیارسنگین روزانه» قادر نخواهد بود: امنیت انرژی و ناوگانش را در منطقه تامین کند؛ امنیت اسرائیل را حفظ کند؛ و ضربه‌های موشکی ایران را تحمل کند. حسین سلامی قدرت نظامی جمهوری اسلامی را پشتوانه‌ای برای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و «ظرفیت عظیم و مستحکمی» برای سیاست خارجی کشور توصیف کرد.

به موازات سخنانی ازاین دست از سوی محمد علی جعفری، یحیی رحیم صفوی و حسن فیروز آبادی که ریشه در ساده انگاری، لاف‌زنی، ارزیابی غلط از توانایی آمریکا و بزرگنمایی قدرت نظامی جمهوری اسلامی دارد، استقبال از جنگ با آمریکا و تبلیغ ماجراجویی نظامی در جریان راپیمایی ۲۲ بهمن در تهران نیز مشهود بود. برخی از راه‌پیمایان پلاکاردهایی را به مضمون «ما برای نبرد بزرگ آماده‌ایم» و «ما مشتاق گزینه روی می‌زیم» حمل کردند و شعار «نه سازش نه تسلیم نبرد با آمریکا» را نیز سر دادند.

این هیاهو درحالی صورت گرفت که حسن روحانی در سخنرانی مراسم ۲۲ بهمن با لحنی دیپلماتیک با انتقاد از کسانی‌که در آمریکا از گزینه نظامی صحبت می‌کنند، گفت که این اشخاص «نیاز به عینک جدید» دارند.

در همین رابطه، وزیر امور خارجه ایران نیز با لحنی مشابه با اشاره به اینکه گزینه نظامی هیچ فایده‌ای برای آمریکا در عراق و افغانستان نداشت، گفت که معلوم نیست به چه منظوری برخی از آمریکاییان «کماکان اصرار دارند که به روش قرن پیش، این حرف‌ها را تکرار کنند». او پیشتر در آذر ماه سال جاری طی سخنانی در دانشگاه تهران گفته بود: «غربی‌ها از چهار تا تانک و موشک ما نمی‌ترسند و... آمریکا با یک بمبش می‌تواند سیستم‌های نظامی ما را از کار بیاندازد».

موافقت‌نامه نهایی هسته‌ای؟

در این بحبوحه، دور جدید گفت‌وگو‌های هسته‌ای میان ایران و کشورهای گروه ۱+۵ در ژنو ادامه دارد و محمد جواد ظریف امیدوار است که در شش ماه آینده مسئله هسته‌ای به طور کامل حل و فصل شود.

همگام با این خوشبینی، شماری از کار‌شناسان غربی بر این باورند که گفت‌وگو‌های پیش روی ماه‌های آینده که دشوار، پر چالش و احتمالاً طولانی و پرفراز و فرود خواهد بود، به راه حل نهایی منجر خواهد شد و موافقتنامه ژنو دیگر راه برگشتی ندارد. این دسته ازموافقانِ ادامه گفت‌وگوهای هسته‌ای، به رغم فضای پر تنشی که با تهدیدهای نظامیان جمهوری اسلامی، مخالفت اصول‌گرایان با دیپلماسی نرم روحانی، و اصرار واشینگتن بر معتبر بودن گزینه نظامی ایجاد شده است، بر این باورند که رهبران ایران به واسطه فشار‌های شدید ناشی از تحریم‌های آمریکا، چاره‌ای جز سازش و توافق با آمریکا ندارند. بر پایه این برداشت‌ها، رفتار جمهوری اسلامی عقل گرایانه است و تصمیم‌هایش برنوعی ارزیابی هزینه - فایده تکیه دارد.

این استدلال می‌تواند درست باشد ولی آیت‌الله خامنه‌ای و فرماندهان سپاه پاسداران از زاویه دیگری به «هزینه» نگاه می‌کنند. رهبر جمهوری اسلامی خود را در میان اصولگرایان و فرماندهان سپاه به نماد مقاومت در برابر آمریکا تبدیل کرده است و سازش و توافق دولت روحانی با آمریکا، حتی اگر با توجه به بده و بستان‌های سیاسی در راستای منافع ملی ایران باشد، مقام و منزلت او را زیر سئوال خواهد برد. به همین جهت او موضع دو سویه‌ای اتخاد کرده و دست فرماندهان سپاه و مخالفان گفت‌وگو‌های هسته‌ای را باز گذاشته است.

شواهد نشان می‌دهد که موفقیت بیشتر کشور‌ها در حیطه سیاست خارجی در نتیجه دیپلماسی ماهرانه، نه با ماجراجویی نظامی، حاصل شده است. به رغم اوج‌گیری تهدید‌ها علیه آمریکا و مخالفت با موضع این کشور و روند گفت‌وگوهای هسته‌ای در ایران، دولت روحانی مصمم است که با پرهیز از رویکردی ستیزه‌جویانه گفت‌وگو‌ها را به سر انجام رساند ولی با ادامه ماجراجویی فرماندهان سپاه و روی آوردن دوباره آمریکا به گزینه نظامی و ادبیات تهدید، جای تعجب نخواهد بود اگر گفت‌وگو‌های هسته‌ای‌‌ رها و تجربه تلخ رویکرد هسته‌ای دوران احمدی‌نژاد تکرار شود.

------------------------------
یادداشت‌ها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست.