در طول تاریخ در ورای تمامی حوادث تروریستی، مسایلی از قبیل دین، مذهب، نژادپرستی، ملی گرایی و هویت طلبی نهفته است. البته حوادث تروریستی ناشی از هویتطلبی سابقه و عمر چندانی ندارد و در سالهای اخیر شکل عینی خود را نشان داده است. به طوری که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در برخی از کشورهای استقلال یافته مانند ازبکستان و چچن نماد عینی یافتهاست؛ اما با این همه به دلیل اینکه رشد این قضیه ریشه سیاسی چندان نداشته، طبیعتاً به اندازه سایر حوادث تروریستی تأثیرگذار نبوده است.
تروریسم ناشی از دین و مذهب و هویتطلبی و تعصب بر روی عقاید ولو بیریشه و غیر مستدل بلای جوامع جهانی شده و پدیدههای تروریستی شومی مانند القائده، الشباب، داعش و مانند آنها امروز توانستهاند امنیت جوامع مختلف را در سطح جهان تحت تأثیرات منفی خود قرار دهند.
اکنون ترورهای به وقوع پیوسته از طریق تروریستهای مذهبی که ریشه در وهابیت و سلفیگری دارد، نه تنها موجب بروز بحران در خاورمیانه شده و جنگهای نیابتی میان شیعه و سنی را افزایش داده است، حتی زمینه را برای اسلامهراسی فراهم ساخته و بدون توجه به مرزها در قارههای اروپا و آمریکا و شرق آسیا نیز خود را ظاهر ساخته است.
ترکیه نیز یکی از کشورهای قربانی چنین شکلی از تروریسم است. کشوری که به دلیل داشتن سیستم لائیک و پایبندی به اصول دمکراتیک منبعث از دیدگاه کمال آتاترک سالهاست که بدون توجه به اقلیتهای اتنیکی اعم از مذهبی و ملی توانسته بود خود را از بحرانهای اقلیتی و هویتی دور نگه دارد.
اما این کشور در طول یک سال گذشته شاهد حوادث تروریستی خونین و هراس انگیز شده؛ آنچه موجب شده که هم ترکیه از نظر امنیت سیاسی و اجتماعی دچار تزلزل شود و هم اقتصاد آن صدمات جبران ناپذیری را متحمل شود. در عین حال بروز هر حادثه تروریستی به نوعی ساختار و شاکله سیستم امنیتی-اطلاعاتی و انتظامی را نیز زیر سئوال برده است.
ترکیه، امروز قربانی تروریسم جهانی است. تروریسمی که حدود جغرافیایی برایش اهمیتی نداشته و در هسته شکل گیری آن اقوام مختلفی وجود دارند. به طوری که تروریسم کنونی به جریان سیاسی و اسلوب مبارزاتی نوین و معاصر بدل شده است. زیرا در جریان وقوع انفجار تروریستی فرودگاه استانبول سه تبعه، داغستانی از روسیه، ازبک و قرقیز تشخیص داده شدهاند.
نباید فراموش کنیم که در لایههای زیرین هر نوع عملیات تروریستی اعتقادات و باورهای آکنده از نفرت و دیدگاههای سیاسی قرار گرفته است. هر گروه تروریستی ابتدا سعی میکند که خود را در مسیر هویت طلبی سیاسی یا اعتقادی معرفی کند و بدین ترتیب هوادارانی را برای خود جلب میکند، آنگاه از روی همان دیدگاههای ساختگی خود دشمنانی را معین میسازد و برای اینکه به هدف خود برسد دست به عملیات تروریستی میزند. بدین ترتیب هویت و موجودیت خود را نشان میدهد.
اما نکتهای که در این قضیه نباید فراموش شود اینکه، عواملی مانند قدرتهای حاکم، امکانات فراهم آمده برای تشکلهای تروریستی و همچنین بازی گردانانی که برای اهداف شیطانی خود از آنها استفاده میکنند، از فاکتورهای دخیل در رشد گروههای تروریستی به شمار میروند. برخی از دولتها نیزبه دلیل مسامحه با تروریسم، زمینه را برای رشد آن فراهم میآورند. البته ناگفته پیداست که اعمال شدت و سرکوب علیه تروریسم بدون درایت و سیاست میتواند زمینه تبلیغاتی را برای آنها فراهم بیاورد.
گمانه زنی قریب به یقین نشان داده که برخی از رژیمها و دولتهای حاکم هم جهت رسیدن به اهداف خود و حقانیت بخشیدن به خودشان در برابر ترور، جدیت لازم را به خرج نمیدهند. زیرا رژیمهای دیکتاتور برای اینکه جبهه مخالفی را همیشه در دست داشته باشد و بهانهای برای از میان برداشتن مخالفین خود مورد استفاده قرار دهد، نیازمند گروههای تروریستی هستند که مخالفین خود را نیز در جرگه آنها قرار داده و به سهولت از پس آنان بر آیند.
اما قضیه ترور در ترکیه را از دیدگاه دیگری باید جستجو کرد. ورای حوادث ترور در آنکارا، استانبول، دیاربکر، سوروچ، ریحانلی و … و بالاخره در فرودگاه استانبول چه رازی نهفته است؟
پروفسور دیوید فیلیپس، رئیس دپارتمان حقوق بشر و صلح دانشگاه کلمبیا که پیشتر مشاوره عالی بیل کلینتون، جورج دبلیو بوش و حتی باراک اوباما را بر عهده داشت در این خصوص طی مصاحبه خود با صدای آمریکا اذعان دارد که حوادث به وقوع پیوسته در ترکیه ناشی از سیاست سکوت دولت ترکیه در برابر رشد و توسعه گروه داعش بوده است. وی در ادامه سخنانش میگوید: «سیاستهای خطاآمیز اردوغان در مبارزه علیه حکومت بشار اسد و حمایت از گروههای تند رو علیه وی موجب شد که این گروهها در ترکیه رشد یافته و یا مورد حمایت قرار گیرند. حادثه وحشتناک اخیر در ترکیه نتیجه سیاستهای ناکارامد اوست.»
فیلیپس با اعتقاد به اینکه دولت ترکیه به جای مبارزه با گروههای رادیکال، امکاناتی را برای آنها فراهم آورد و شخص اردوغان در مبارزه با داعش همراهی لازم را در وقت مناسب نشان نداد و با سیاستهای خطا آمیزش ترکیه را جولانگاه تهدیدات تروریستهای داعش ساخته است.
در همین راستا سردبیر روزنامه نیویورک تامیز نیز در شماره روز چهارشنبه ۳۰ ژوئن مینویسد که: «ورای حمله وحشیانه تروریستی در ترکیه، مسامحه مسئولین سیاسی آن کشور نهفته است. به طوریکه حادثه اخیر در فرودگاه استانبول نشانهای از کابوس موجود در خاورمیانه، درگیر شدن آن کشور در بحران سوریه، سرایت و اشاعه ترور به خارج از مرزهای آن کشور و بسترسازی برای بروز بحران عمده در سوریه و نادیده گرفتن امنیت سایر کشورها بوده است. تمام اینها به بهای خاستگاه سیاسی دولت اردوغان بود.»
این نشریه در ادامه تحلیل حادثه تروریستی در فرودگاه استانبول، که سومین فرودگاه شلوغ اروپا به شمار میرود، عملیات ناگوار به وقوع پیوسته را عملیاتی حاصل از نفرت گروه رادیکال داعش علیه مدرنیزم، همگرایی جهانی، مخالفت با سیستم دمکراتیک و سکولار میشمارد.
در همین حال ارن اردم، نماینده استانبول از حزب جمهوری خلق در جلسه روز پنج شنبه ۳۰ ژوئن در مجلس کبیر ترکیه اذعان میدارد که: «در ترکیه هم اینک ۱۴ پرونده در خصوص فعالیتهای داعشیان مفتوح است و محاکمههای لازم انجام میپذیرد. این در حالی است که فردی به نام ابو حنظله که در سه حادثه تروریستی در ترکیه دخالت دارد، به راحتی آزاد میشود. این فرد در افغانستان به عنوان فردی شناخته شده است که القائده را سازماندهی میکرده، در شهر رقه سوریه تیمهای تروریستی را آموزش میداده و در ترکیه نیز یکی از عوامل تهیه و انتقال مهمات و سلاح به سوریه بوده است و از جمله نفراتی است که خانههای تیمی مربوط به داعش در ترکیه را اداره میکرده است.»
با این اوصاف چنین به نظر میرسد که در ورای حوادث تلخ و ناگوار در کشور ترکیه به راستی مسامحه و سهلانگاری عمدی یا سهوی وجود داشته است. تروری که ترکیه را با تمام زیباییها و امکانات و شرایط در حال توسعهاش تحت تأثیر منفی قرار داده است. برای حل این بحران، تنها اراده سیاسی ملی و همکاری بینالمللی خواهد توانست ریشه چنین سرطان شومی را بخشکاند.
-----------------------------------
* قدیر گلکاریان، تحلیل گر مسایل ترکیه و کارشناس روابط بین الملل از دانشگاه خاور نزدیک قبرس است.
یادداشتها نظر نویسندگان خود را بازتاب میدهند، و نه دیدگاهی از رادیو فردا.