بی‌طرفی یا اعلام موضع؛ روزنامه‌های آمریکایی و انتخابات

براساس آمارهای منتشرشده، از بیست روزنامه پرتیراژ آمریکا، هفده روزنامه حمایت خود را از هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات ریاست جمهوری آمریکا اعلام کردند و دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواه، حمایت هیچ کدام از این روزنامه‌ها را نتوانسته است جلب کند. اما به چه دلیل روزنامه‌های آمریکایی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری اعلام موضع می‌کنند و آیا این اقدام برخلاف اصل بی‌طرفی در روزنامه نگاری نیست؟

مگر نه آنکه خبرنگاران باید در گزارش کردن اخبار به دو سوی ماجرا به یک چشم نگاه کنند و تنها به بیان حقیقت متعهد باشند؟ و دیگر اینکه وقتی یک روزنامه‌ای به صورتی آشکار از یک نامزد سیاسی حمایت می‌کند و براساس ارزش‌هایی که آن‌ها را برای خوانندگانش توضیح می‌دهد، مردم را برای رای دادن به او تشویق می‌کند، آیا می‌تواند در ارائه اخبار و گزارش‌ها بی‌طرف باشد؟

این سوالی است که همواره نگرانی عمده کار‌شناسان رسانه‌ در حوزه اخلاق روزنامه‌نگاری و ارتباط آن با اعتماد مخاطب بوده است و البته نظرات متنوعی هم در این خصوص وجود دارد. برای مثال توماس کنت، رئیس رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی و کار‌شناس رسانه‌ها، در پاسخ به این سوال که چطور می‌شود موضوع بی‌طرفی را با حمایت روزنامه‌ها از نامزدهای ریاست جمهوری جمع کرد در ایمیلی به من نوشت: «سازمان‌های خبری که از کاندیدا‌ها حمایت می‌کنند، مرتکب ریسک می‌شوند، حتی اگر آن‌ها احساس کنند که این کار را به دلیل مسوولیت اجتماعی‌شان انجام می‌دهند. آن‌ها باید خوانندگان خود را از طریق پوشش متوازن اخبار متقاعد کنند به اینکه در گزارش‌های خبری خود بی‌طرف هستند، حتی با وجود آنکه سردبیران آن‌ها یا ناشر روزنامه، نظر شخصی خودش را دارد. این حتی این روز‌ها که تشخیص دادن خبر و نظر شخصی از همدیگر دشوار است، سخت‌تر به نظر می‌رسد چرا که این نظرات با یکدیگر در فیدهای شبکه‌های اجتماعی افراد مخلوط می‌شود.»

سازمان‌های خبری که از کاندیدا‌ها حمایت می‌کنند، مرتکب ریسک می‌شوند، حتی اگر آن‌ها احساس کنند که این کار را به دلیل مسوولیت اجتماعی‌شان انجام می‌دهند. آن‌ها باید خوانندگان خود را از طریق پوشش متوازن اخبار متقاعد کنند به اینکه در گزارش‌های خبری خود بی‌طرف هستند، حتی با وجود آنکه سردبیران آن‌ها یا ناشر روزنامه، نظر شخصی خودش را دارد. این حتی این روز‌ها که تشخیص دادن خبر و نظر شخصی از همدیگر دشوار است، سخت‌تر به نظر می‌رسد چرا که این نظرات با یکدیگر در فیدهای شبکه‌های اجتماعی افراد مخلوط می‌شود.
توماس کنت، رئیس رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی

جف کوهن سردبیر بخش نظرات و سرمقاله‌های هیوستون کرانیکل هفته پیش در چرایی حمایت بخش ادیتوریال (یا یادداشت و سرمقاله) روزنامه خود از نامزدهای ریاست جمهوری نوشت: «ما از کاندیدا‌ها حمایت می‌کنیم برای اینکه عمده روزنامه‌های معاصر احساس می‌کنند که این بخشی از ماموریت آن‌ها در خدمت به مردم است، حتی اگر برخی از خوانندگان با نظر ما مخالف باشند. ما اعتقاد داریم که این بخش مهمی از جامعه و سیستم انتخاباتی ماست که مردم را به مشارکت در روندهای سیاسی تشویق کنیم. ما فکر می‌کنیم که حمایت بخش ادیتوریال (یا‌‌ همان بخش سرمقاله و یادداشت‌ها که نظر روزنامه را منعکس می‌کند)، سطح تفکر و آگاهی را بالا‌تر می‌برد و انگیزه‌ای برای مشارکت در دموکراسی فراهم می‌کند.»

هم اکنون، مدیران و ناشران روزنامه‌هایی مثل نیویورک تایمز، وال استریت جورنال، واشینگتن پست، یو. اس.‌ای. تودی و روزنامه‌های سراسری مشابه در آمریکا که شهرت جهانی هم دارند و همچنین مدعی بی‌طرفی در روزنامه نگاری هم هستند، در ماه‌ها و هفته‌های منتهی به انتخابات از یک نامزد ریاست جمهوری حمایت می‌کنند. برای توضیح چنین روندی شاید نگاهی به سنت‌ آمریکایی روزنامه نگاری دربرگیرنده بخشی از پاسخ به این پرسش‌ باشد که چطور اعلام موضع یک روزنامه با بی‌طرفی می‌تواند جمع شود؟

حمایت از کاندیدا‌ها و بی‌طرفی رسانه‌ها: چگونه؟

پاسخ به این پرسش برمی گردد به مروری بر سنت‌ روزنامه‌نگاری در آمریکا و نحوه کار روزنامه‌ها و تفاوت‌هایی که با دیگر سنت‌های روزنامه نگاری مثلا با ایران دارند. سنتی که بیش از ۱۵۰ سال از عمر آن می‌گذرد. زمانی که بخش نظرات و سرمقاله روزنامه ‌ها کاملا از بخش خبری جدا شد.

تا حدود ۱۵۰ سال قبل در روزنامه‌های آمریکایی، یادداشت‌ها و سرمقاله‌ها بخشی از روزنامه بودند و به راحتی نظر ناشران در روزنامه‌ها چاپ می‌شد و روزنامه‌ها به نوعی به یک سمت طیف‌ سیاسی کشور تمایل داشتند و اساسا دغدغه برای اینکه اصل بی‌طرفی در حوزه خبری روزنامه‌ها رعایت شود، رسانه‌های آمریکا را به این سو کشاند که بخش سرمقاله و نظر و یادداشت کاملا از بخش خبری جدا باشد. برخی حتی دلیل این تغییر را به خاطر تحول در مدل اقتصادی روزنامه‌ها و همچنین تحولات حوزه نشر که امکان دسترسی به روزنامه‌ها را در بخش‌های مختلف کشور امکان پذیر می‌کرد می‌دانند. بسیاری هم معتقد هستند که نیاز مخاطب به دریافت خبر بدون آنکه منافع و یا نقطه نظرات خبرنگاران در آن لحاظ شده باشد، باعث چنین تغییری شد. اعتماد مخاطب به عنوان سرمایه اصلی یک رسانه، البته کارکرد اقتصادی هم دارد: اعتماد بیشتر، مخاطب بیشتر و در ‌‌نهایت سود بیشتر.

میچل استفانز در کتاب «تاریخ روزنامه‌ها» نوشته است: «با تحول توزیع روزنامه‌ها، آن‌ها توانستند تحریریه بزرگتری داشته باشند و به این سمت حرکت کردند که به جای اینکه فقط نظر یک نفر را بگویند، به ارائه اطلاعات به خواننده بها بدهند.» اگر چه این شامل رسانه‌هایی که کاملا دیدگاه حزبی دارند و ادعایی هم برای روزنامه‌نگاری بی‌طرفانه ندارند، نمی‌شود.

با تحول توزیع روزنامه‌ها، آن‌ها توانستند تحریریه بزرگتری داشته باشند و به این سمت حرکت کردند که به جای اینکه فقط نظر یک نفر را بگویند، به ارائه اطلاعات به خواننده بها بدهند.
میچل استفانر در کتاب تاریح روزنامه ها

به همین منظور، بیش از صدسال است که روزنامه‌های آمریکایی عملا دو بخش خبری و ادیتوریال (سرمقاله و نظر و یادداشت) ‌را از هم جدا کردند. به این ترتیب که یادداشت‌های نویسندگان و همچنین سرمقاله‌ها، نه تنها در یک صفحه‌ جداگانه در روزنامه منتشر می‌شود، بلکه کسانی که در این دو بخش کار می‌کنند نیز از یکدیگر جدا هستند. حتی از نظر مکانی که در ساختمان روزنامه دارند از هم جدا هستند.

تفکیک خبر و سرمقاله در روزنامه‌ها

یکی از خبرنگاران روزنامه نیویورک تایمز به من گفت که خبرنگاران این روزنامه، هیچ وقت کارکنان و نویسندگان بخش سرمقاله و یادداشت‌ها را که مواضع روزنامه را نسبت به تحولات جامعه بیان می‌کنند، در مورد انتخابات نظر می‌دهند و یا از مسوولین کشور به صراحت انتقاد می‌کنند، در روزنامه نمی‌بینند. آن‌ها هیچ وقت نمی‌توانند به تحریریه و بخش خبری روزنامه بیایند و خبرنگاران هم مجاز نیستند که با آن‌ها در تماس باشند. حتی در مورد موضوعی که خبرنگار یک روزنامه گزارشی تهیه کرده است، یادداشت نویس روزنامه و یا سرمقاله نویسان روزنامه نمی‌توانند با او تماس بگیرند و در مورد آن موضوع خاص از او اطلاعات بگیرند و نظرش را جویا شوند. او گفت که حتی اگر کسی بخواهد یک یادداشتی در روزنامه چاپ کند، خبرنگار نمی‌تواند حتی او را به بخش سرمقاله معرفی کند. به علاوه بخش نامه‌های ارسالی به روزنامه هم در تحریریه خبری نیست و در‌‌ همان قسمت یادداشت‌ها و سرمقاله‌هاست.»

در روزنامه نیویورک تایمز، تحریریه خبری، چندین طبقه از نظر مکانی با بخش سرمقاله فاصله دارد. یعنی حتی جایی که به این دو اختصاص داده‌اند، به نحوی است که افراد این دو بخش همدیگر را به صورت اتفاقی هم در طول روز نبینند. از نظر مدیریتی هم هر دو بخش سرمقاله و یادداشت، جایی که مواضع ناشران روزنامه به صورت صریح منتشر می‌شود، با بخش خبری کاملا مستقل هستند. یعنی سردبیر بخش خبر، به هیچ عنوان پاسخگوی بخش دیگر نیست و برعکس.

در روزنامه وال استریت جورنال هم چنین رویه‌ای وجود دارد. این روزنامه به مواضع دست راستی و محافظه کارانه در آمریکا و جهان شهرت دارد، اما این مواضع برای یادداشت‌ها و سرمقاله‌های این روزنامه است. در حالی که همچون نیویورک تایمز و روزنامه‌های دیگر بخش خبری آن، چنین جهت‌گیری‌هایی ندارد. در انتخاب خبرنگاران هم گرایش‌های سیاسی آن‌ها در نظر گرفته نمی‌شود و عمده کسانی که در تحریریه‌ها کار می‌کنند، فارغ التحصیلان دانشکده‌های روزنامه نگاری هستند.

در روزنامه هیوستون کرانیکل، اعضای شورای سردبیری مقالات و سرمقاله‌ها، در طبقه اول و خبرنگاران در طبقه چهارم هستند و این روال در عمده روزنامه‌هایی که شهرت خود را به بی‌طرفی و ارائه گزارش‌های با کیفیت بالای روزنامه‌نگاری به دست آورده‌اند دیده می‌شود.

محدودیت خبرنگاران برای اظهار نظر سیاسی

به علاوه خبرنگاران روزنامه‌ها، هنگام استخدام با کدهای اخلاقی و حرفه‌ای کار آشنا می‌شوند و موظف به رعایت آن هستند. بخشی از این کدهای اخلاقی و حرفه‌ای مرتبط است با فعالیت‌هایی که ممکن است شائبه بیطرفی خبرنگار و در ‌‌نهایت بخش خبری یک روزنامه را زیر سوال ببرد. در برخی موارد رعایت نکردن این موارد می‌تواند منجر به تغییر حوزه خبری و حتی اخراج خبرنگار شود. برای مثال خبرنگاران نمی‌توانند به کمپین‌های انتخاباتی کمک مالی کنند، در ماشین و منزل خود نماد‌ها و یا پوسترهای کاندیدا‌ها را نصب کنند و در ‌‌نهایت در شبکه‌های اجتماعی نمی‌توانند در مورد نامزدهای انتخابات - چه محلی و چه ملی - اظهار نظر کنند.

خبرنگار یکی از روزنامه‌های پرتیراژ و جهانی آمریکا وقتی از او در خصوص محدودیت‌های خبرنگاران برای اظهار نظر در مورد انتخابات سوال کردم، گفت که براساس قوائد روزنامه حتی نمی‌تواند درباره این موضوع با خبرنگاران دیگر صحبت کند. با اینکه این موضوع در ارتباط با روزنامه نگاری است تا مساله‌ای سیاسی. او گفت که وقتی چندی پیش چند توییت در مورد دونالد ترامپ منتشر کرده بود، از بخش اداری با او تماس گرفتند و گفتند که وکلای روزنامه معتقدند که نمی‌تواند این کار را انجام بدهد و ممکن است در صورت ادامه کارش را از دست بدهد. او گفت ریتوییت کردن مجاز است اما اینکه نظری بگویم که خواننده برداشت کند من نگاه منفی یا مثبتی به یک نامزد دارم، غیر مجاز است.

تقریبا همه روزنامه‌های آمریکایی، هنگام استخدام خبرنگاران این کدهای اخلاقی را در اختیار آن‌ها می‌گذارند و این مبنای فعالیت حرفه‌ای آن‌ها خواهد بود و در صورت نادیده گرفتن آن، قرارداد آن‌ها به راحتی می‌تواند ملغی شود. نحوه رفتار افراد درخصوص اخبار و ا موضع گیری در مورد انتخابات یکی از بخش‌های مهم جزوه کدهای اخلاقی است

تقریبا همه روزنامه‌های آمریکایی، هنگام استخدام خبرنگاران این کدهای اخلاقی را در اختیار آن‌ها می‌گذارند و این مبنای فعالیت حرفه‌ای آن‌ها خواهد بود و در صورت نادیده گرفتن آن، قرارداد آن‌ها به راحتی می‌تواند ملغی شود. نحوه رفتار افراد درخصوص اخبار و ا موضع گیری در مورد انتخابات یکی از بخش‌های مهم جزوه کدهای اخلاقی است. همه این قوائد و مرزبندی‌های برای این است که حوزه خبری کاملا از بخش ادیتوریال جدا بماند و خواننده اطمینان داشته باشد خبری که در یک روزنامه می‌خواند، حاوی نظر و جهت گیری ناشر و دیگر اعضای یک روزنامه نیست.

با این شرایط می‌توان انتظار داشت که هیچ خبرنگاری نمی‌تواند در کمپین‌های اجتماعی و یا سیاسی که به نوعی به حوزه خبری‌ که پوشش می‌دهد مرتبط است، مشارکت کند یا بیانیه‌های سیاسی امضا کند و به نحوی نشان بدهد که در برابر گروه‌های سیاسی زاویه و رویکرد جانبدارانه‌ای دارد.

هر چند مساله بی‌طرفی هم از نظر فلسفه وجودی و تعریف آن و هم از نظر کاربردهای آن درعمل، به جای سفیدی و سیاهی، با یک طیف خاکستری مواجه است. برای همین علیرغم همه سختگیری‌هایی که وجود دارد و خبرنگاران با آنکه به صورت علنی نظر خودشان را در مورد نامزدهای ریاست جمهوری نمی‌گویند، اما با نحوه انتخاب موضوعات، انتخاب منابع، نقل‌قول کار‌شناسان و ارائه سابقه ماجرا در یک مطلب، عملا می‌توانند به نوعی در القا و ایجاد برداشتی خاصی که مورد نظرشان است، موثر باشند.

آیا حمایت روزنامه‌ها از نامزدها موثر است؟

با اینکه ممکن است ما در زمان انتخابات ریاست جمهوری بیشتر با این عبارت مواجه شویم که چه روزنامه‌ای از چه نامزدی در آمریکا حمایت کرد، اما عمده حمایت‌ها و اعلام نظر‌ها در واقع بر می‌گردد به انتخابات محلی. چه شورای شهر، چه انتخاب قضات، دادستان‌ها و همچنین نامزدهای مجلس نمایندگان و سنا. فلسفه وجودی چنین دیدگاهی این است که این روزنامه‌ها هستند که با دقت سیاست‌ها و رویکردهای افرادی که می‌خواهند انتخاب شوند را دنبال می‌کنند و این بخشی از رسالت روزنامه برای اطلاع رسانی و آگاه سازی مخاطبانش است که با آن‌ها این اطلاعات را در میان بگذارد و در مورد ارزش‌هایی که آن‌ها به آن علاقه‌مند هستند، سخن بگوید و براساس همین ارزش‌ها بگوید که چه نامزدی واجد شرایط و ارزش‌هایی است و به مشارکت آگاهانه‌تر آن‌ها در روند دموکراسی کمک کند.

برای همین اظهار نظر روزنامه‌ها در انتخابات‌ محلی، جایی که مردم ممکن است از افراد شناخت کمتری داشته باشند، اهمیت بیشتری دارد. تقریبا همه منابعی که برای نوشتن این گزارش از آن استفاده کردم، بر این نظر هستند که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، اعلام نظر روزنامه‌ها درباره کاندیدا‌ها، نقش چندانی در نظر رای دهندگان ندارد. دلیل آن هم طولانی بودن فصل انتخاباتی آمریکاست که بیشتر از ۱۸ ماه است. آزادی رسانه‌ها در جستجوی زندگی شخصی و حرفه‌ای کاندیدا‌ها در یک چرخه خبری ۲۴ ساعته، عملا دائما مخاطبان را با اطلاعات جدیدی آشنا می‌کند و نظر آن‌ها را برای رای دادن تحت تاثیر قرار می‌دهد.

یکی از شگفتی‌های انتخابات سال جاری ریاست جمهوری آمریکا اما در این است که تقریبا هیچ کدام از روزنامه های پرتیراژ آمریکا از ترامپ حمایت نکرده‌اند. آنچه در مورد حمایت روزنامه‌ها از نامزدهای ریاست جمهوری امسال خبرساز شد، همچنین حمایت برخی از روزنامه‌ها از یک نامزد دموکرات بود به رغم اینکه در طی ده‌ها سالی که از حیات آن‌ها می‌گذرد، همواره از یک نامزد جمهوری خواه حمایت می‌کردند. برای مثال روزنامه یو.اس.‌ای. تودی که معمولا از نامزدهای جمهوری خواه حمایت می‌کند، امسال گفت که از دونالد ترامپ حمایت نخواهد کرد. یا مثلا دالاس مورنینگ نیوز، که از جنگ جهانی دوم به این سو هیچ‌گاه از یک نامزد دموکرات حمایت نکرده است، امسال از هیلاری کلینتون حمایت کرد و نوشت که «خطاهای او نسبت به رقیب او (ترامپ) کاملا متعلق به دو دنیای متفاوت است.»

تنها چهار روزنامه مانند نیویورک پست، روزنامه نشنال اسکوایر و نیویورک ابزرور در مرحله مقدماتی از دونالد ترامپ حمایت کردند. روزنامه سینسیناتی اینکوایر، که تقریبا بیش از یک قرن است که از یک نامزد دموکرات حمایت نکرده بود، در انتخابات ریاست جمهوری امسال از کلینتون حمایت کرد و نوشت که «ترامپ یک خطرجدی واضح برای کشورمان است.» روزنامه آریزونا رپابلیک هم که از زمان تاسیس در سال ۱۸۹۰ تا کنون هیچ‌گاه یک نامزد دموکرات را برای ریاست جمهوری در آمریکا حمایت نکرده بود، امسال از هیلاری کلینتون، نامزد حزب دموکرات حمایت کرد.

شاید این جهت گیری بسیار واضح نشان دهنده نگرانی‌ای باشد که حتی در میان روزنامه‌های با مدیریت محافظه کار در آمریکا در ارتباط با نامزدی و احتمال انتخاب دونالد ترامپ برای ریاست جمهوری وجود دارد و برای همین شگفتی اصلی در زمینه حمایت روزنامه‌ها از نامزدهای ریاست جمهوری، همین روی برگرداندن جدی و تاریخی از یک نامزد جمهوری خواه باشد. این در حالی است که تا سال ۲۰۰۸، تعداد روزنامه‌هایی که از نامزدهای حزب جمهوری خواه حمایت می‌کردند، بیشتر از دموکرات‌ها بود. برای مثال در انتخابات سال ۱۹۷۲، دموکرات‌ها تنها هفت درصد از حمایت همه روزنامه‌ها را در برابر ۹۳ درصد جمهوری خواهان از آن خود کردند. در سال ۲۰۰۸، سهم دموکرات‌ها از حمایت روزنامه‌ها ۶۴ درصد در برابر ۳۶ درصد جمهوری خواهان بود.

علیرغم همه آنچه که گفته شد مثل تفکیک بین بخش خبری و بخش ادیتوریال و یا بی‌طرفی و اعلام موضع، همه و همه مرزهای شکننده‌ای دارند و با وجود بحث‌های تئوریک و گفت‌وگوهای آکادمیک و کاربردی که همواره در مورد آن وجود دارد، در ‌‌نهایت این مخاطب است که باید تصمیم بگیرد که با همه اطلاعاتی که به صورت شبانه روزی و از مجاری متنوع دریافت می‌کند، به کدام نامزد رای خواهد داد.

------------------------------------------------------

* امید معماریان روزنامه‌نگار و فارغ التحصیل کار‌شناسی ارشد روزنامه‌نگاری از دانشگاه برکلی کالیفرنیاست. او هم اکنون ساکن نیویورک است. نظرات مطرح‌شده در یادداشت‌ها، بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا نیستند و آرای نویسنده خود را بیان می‌کنند.