بنا به گزارش سازمان و حج و زیارت تلفات ایرانیان در تراژدی منا تا روز سه شنبه ۷ مهر ۱۳۹۴، ۲۲۸ کشته، ۲۴۶ مفقود الاثر و ۲۷ مجروح بوده است. (ایرنا، ۶ مهر ۱۳۹۴) این رویداد تا آن حد برای حکومت جمهوری اسلامی اهمیت داشت که دولت ایران بلافاصله بعد از این رویداد سه روز عزای عمومی اعلام کرد و حسن روحانی نیز دیدار خود از نیویورک را نیمه تمام گذاشت. اکثر مقامات بلند پایه و روحانیون شناخته شدهٔ شیعه در این مورد بیانیه صادر کرده یا سخن گفته و حکومت عربستان سعودی را محکوم کردهاند.
بازی سرزنش
شبیه به همهٔ مسائل منطقهٔ خاورمیانه از جمله جنگ داخلی در سوریه و عراق و یمن و تضادها و دشمنیها در بحرین و لبنان، باورمندان شیعهٔ ایرانی و سنیان عربستانی در این مورد نیز به سرزنش طرف مقابل پرداختهاند. رسانههای دولتی و شبه دولتی و مقامات جمهوری اسلامی از همان دقایق اولیهٔ بعد از فاجعه به این ایدهٔ ابتدایی و تحقیق ناشده تمسک جستهاند که ماموران سعودی برخی راههای منتهی شده به منا را بسته بودند (به دلیل تردد برخی از مقامات ارشد کشور میزبان) و همین امر به ازدحام و کشته شدن حجاج انجامیده است. آنها بر این عقیدهاند که این اقدام حجاج ایرانی را هدف قرار داده است.
بنا به گزارشهای رسانههای همگانی و شبکههای اجتماعی سعودی این برخی حجاج ایرانی (حدود ۳۰۰ نفر) بودند که برخلاف جهت حرکت کرده و باعث این کشتار شدند. برخی از گزارشها نیز دست ماموران سپاه پاسداران را در پشت سر این فاجعه جستجو میکنند.
شیعیان ایرانی و سنیان عربستانی باورمند و رهبران دینی آنها که در اکثر موارد و فجایع طبیعی و انسانی دست خداوند را برای آزمایش انسانها به وضوع مشاهده میکنند و رخدادی نیست که آنها بدون ارجاع به عالم قدسی توضیح دهند در این مورد به سرعت و بدون تردید طرف مقابل را سرزنش میکنند. در این مورد حتی تفاوت چندانی میان ایرانیان اسلامگرا، ملیگرا، و حتی مارکسیست در سرزنش حکومت سعودی به چشم نمیخورد. تنفر از طرف مقابل تا آن حد چشمها را بسته که کمتر کسی منتظر گزارش واقعیات و بررسیها میشود.
توطئه
محمود هاشمی شاهرودی از اعضای مجلس خبرگان این رویداد را نتیجهٔ توطئهٔ حکومت عربستان سعودی میداند: «این مسیر، مسیر تردد اکثر ایرانیان و شیعیان بوده است که بدون ابلاغ قبلی و هماهنگی و به صورت ناگهانی مسدود شده است. این فاجعه هولناک غیرطبیعی و توطئه آمیز است. رژیم سعودی متهم اصلی کشتار عظیم حاجیان در این فاجعه بزرگ است.» (خبر آنلاین، ۵ مهر ۱۳۹۴)
رسانههای دولتی و شبه دولتی جمهوری اسلامی برای توطئه دانستن این رویداد به پنج مشاهده ارجاع میدهند:
۱. سهم ایرانیان از تعداد حجاج حدود ۳ درصد است اما سهم آنان از کشتههای منا حدود ۲۰ درصد بوده است؛
۲. مقامات سعودی از صدور ویزا برای علی جنتی، وزیر ارشاد که در پی آن بود با سفر به این کشور در جریان جزئیات موضوع قرار گیرد خودداری کردند. وزیر خارجهٔ سعودی نیز در نیویورک تقاضای ظریف را برای دیدار رد کرد؛
۳. وزیر کشور سعودی دستور جمع آوری دوربینهای مدار بسته در مسیر منا را صادر کرده است. (تسنیم ۵ مهر ۱۳۹۴)
۴. تمام مسیرهای حرکت زائران دارای راههای خروج اضطراری بود اما این راهها به دلایلی نامعلوم با زنجیر بسته شده بودند؛ (تسنیم ۷ مهر ۱۳۹۴)
۵. دفن فوری و البته جمعی اجساد مجهولالهویه (عکسهای مربوط به این موضوع به زلزلهٔ پاکستان مربوط میشوند)
و اما نظریهٔ توطئه فقط به یک طرف داستان برای ساخته و پرداخته کردن روایت خود کمک نمیکند. طرف سعودی این داستان نیز مشاهدات خاص خود را برای توطئهٔ ایرانی در این رویداد عرضه کرده است:
۱. این فاجعه ساعاتی بعد از شروع مراسم در عید قربان اتفاق افتاد یعنی روز اول مراسم حج. وقایع رخ داده در حج که منجر به ازدحام و کشته شدن حجاج میشده معمولا در روز اول اتفاق نمیافتادهاند بلکه در روز سوم رخ میدادهاند که اکثر حجاج برای پایان دادن به مراسم و رفتن به خانه عجله داشتهاند.
۲. غضنفر رکن آبادی سفیر سابق ایران در لبنان در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ در ازدحام حضور داشته است. او پیوندهای وثیقی با حزب الله لبنان داشته است. شبکه خبری العربیه به نقل از منابع عربستان سعودی اعلام کرده که غضنفر رکن آبادی، سفیر سابق ایران در لبنان، به طور عادی وارد این کشور نشده است؛ و
۳. درست لحظاتی پس از ازدحام و کشتار، رسانههای دولتی جمهوری اسلامی از جمله رادیو و تلویزیون دولتی این کشور بدون هیچ تحقیقی حملات خود به مقامات سعودی را آغاز کردند. آنها بلافاصله از این موضوع استفاده کردند تا خواستههای قبلی خود مبنی برای بین المللی کردن ادارهٔ امکنهٔ مقدسه در مکه و مدینه برای مسلمانان را مطرح سازند.
سوء مدیریت
رهیافت دوم در میان برخی مقامات و رسانههای داخل کشور در برخورد با این موضوع اشاره به سوء مدیریت مقامات سعودی بوده است. تقریبا اکثر مقامات دولت روحانی این امر را دلیل کشتار دانستهاند: «رفع اثر از این فاجعه بزرگ و پذیرش مسئولیت حقوقی وسیاسی ومدیریتی فاجعه منا وعذرخواهی از آنچه که پیش آمده، حداقلی است که جهان اسلام وخانوادههای داغدار از دولت عربستان انتظار دارند.» (اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس دولت، تسنیم، ۵ مهر ۱۳۹۴) حسن روحانی نیز در مصاحبه با رادیوی ان پی آر در ایالات متحده مقامات سعودی را متهم کرد که همکاری لازم را با ایران در زمینهٔ ارسال اجساد، اعزام مجروحان و یافتن مفقودالاثرها انجام نداده است.
در میان مقامات نزدیک به آیتالله علی خامنهای تنها مشاور نظامی وی یحیی رحیم صفوی عمدی بودن واقعهٔ مکه را نفی کرد: «بعید میدانم فاجعه منا عمدی بوده باشد اما آنچه مسلم است در این فاجعه عدم کفایت، عدم صلاحیت و عدم مدیریت آل سعود مشخص است.» (الف، ۵ مهر ۱۳۹۴) علی خامنهای نیز عمدتا به رهیافت سوء مدیریت برای توضیح این فاجعه تمسک جسته است: «دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثهٔ تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعدهٔ حق و انصاف عمل کند. مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند.» (۲ مهر ۱۳۹۴)
کشتار جمعی
مقامات و رسانههای دولتی و شبه دولتی جمهوری اسلامی این دیدگاه را تبلیغ میکنند که دولت سعودی امروز در عراق، سوریه و یمن علیه شیعیان میجنگد و در سرکوب شیعیان بحرین و خود عربستان سعودی نیز مستقیما دست دارد. برنهادهٔ اصلی در پشت این دیدگاه آن است که دولت سعودی در پی کشتار جمعی شیعیان است. آنها در این برخورد بیش از همه به کشتار بیش از ۴۰۰ حاجی ایرانی در سال ۱۳۶۶ در مکه اشاره میکنند. فاطمه دانشور عضو شورای شهر تهران این حادثه را عمدی اعلام کرده است. (تسنیم ۷ مهر ۱۳۹۴) معاون ستاد کل نیروهای مسلح نیز همین باور را دارد: «با توجه به نفوذ رژیم غاصب صهیونیستی در آل سعود، احتمال عمدی بودن حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام و جان باختن هزاران نفر در منا زیاد است.» (فارس ۷ مهر ۱۳۹۴)
این باور تا آن حد در میان اسلامگرایان ایرانی قدرتمند است که یکی از کارشناسان ایرانی در حوزهٔ مسائل خاورمیانه در گفتوگو با سایت خبر آنلاین به احتمال استفاده از «گاز سمی» علیه حجاج توسط مقامات سعودی اشاره کرد. (۵ مهر ۱۳۹۴) البته این موضوع از سوی وزیر بهداشت دولت روحانی انکار شد اما اصل اتهام انعکاس گستردهای در رسانهها داشت. تعداد زیاد کشتهها، مجروحان و مفقودالاثرهای ایرانی (۵۰۱ نفر) این فضا را در داخل کشور به وجود آورده که اتهام کشتار عمدی را برای شیعیان ضد سعودی باور پذیر میکند.
واقعیات یا احساسات؟
مثل همیشه در این رویداد نیز واقعیات نقش اصلی را در فهم رویدادهای جاری در خاورمیانه در میان بسیاری از شهروندان جوامع این منطقه بازی نمیکنند. افراد در طرفهای این قضیه به سرعت و بر اساس احساسات به نتیجه گیری زودهنگام پرداختهاند. در سمت اسلامگرایان ایرانی، آنها برای داوری خود به طور کلی فرایند تحقیق و تفحص و شواهد و مطالعات علمی در زمینهٔ ازدحام را نادیده گرفتهاند. مقامات و رسانههای جمهوری اسلامی هیچ امکانی برای تحقیق در این زمینه نداشته ند تا با قاطعیت در این مورد نظر بدهند.
در سمت توطئه اندیشان سعودی نیز آنها منتظر گزارش هیئت تحقیقی که منصوب شاه سلمان بوده نشدهاند. بازی سرزنش و تنفر معمولا به افراد اجازه نمیدهد که پرسشهای دشواری را مطرح کرده و برای یافتن پاسخهای آنها تلاش کنند. چهار پرسش اصلی در این زمینه این است که «آیا این تراژدی قابل پیش گیری بوده است یا خیر؟»، «آیا با توجه به رویدادهای قبلی حجاج در این زمینه آموزشهای لازم را فرا میگیرند یا خیر؟»، «خود حجاج را چگونه میتوان در این زمینه به صورت داوطلب درگیر کرد؟» و «با توجه به فهرستی از این فجایع در چهار دههٔ اخیر در دوران حج چگونه میتوان این اجتماع عظیم انسانی را مدیریت کرد تا چنین رخدادهایی را شاهد نباشیم؟» اتهام زنی و پیشداوری به این پرسشها پاسخ نمیدهد.
————————
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و بازتاب دیدگاههای رادیو فردا نیست.