شب بزرگ سینمای ایران در جشنواره مسکو

  • محمد عبدی

سی و هشتمین دوره جشنواره جهانی فیلم مسکو پنج شنبه شب، سی‌ام ژوئن (دهم تیر) با اهدای جوایز به کار خود پایان داد؛ شبی به یاد ماندنی برای سینمای ایران با سه جایزه برای فیلم «دختر» ساخته رضا میرکریمی.

دختر آخرین ساخته میرکریمی، موفق شد جایزه بهترین فیلم جشنواره مسکو را از آن خود کند؛ همین طور جایزه بهترین بازیگر مرد برای فرهاد اصلانی و همچنین جایزه فیلم برگزیده تماشاگران.

میرکریمی که چندین بار در جشنواره مسکو شرکت کرده، برای مخاطبان روس، فیلمساز نام‌آشنایی است؛ فیلمسازی که پیش‌تر هم با فیلم «به همین سادگی»، جایزه بهترین فیلم جشنواره مسکو را از آن خود کرده بود و پس از دریافت جایزه مجدد برای فیلم دختر، روی صحنه گفت که امیدوار است با فیلم بعدی برای سومین بار این جایزه را به دست بیاورد. او همچنین هنگام دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد از طرف فرهاد اصلانی، از برنده شدن این بازیگر و همکاری مجدد با او ابراز خرسندی کرد.

فیلم داستان دختر جوانی را روایت می‌کند که برخلاف خواسته پدرش، از آبادان به تهران پرواز می‌کند تا با یکی از دوستانش که در حال مهاجرت از ایران است خداحافظی کند.

فیلم در واقع داستان آشنایی را روایت می‌کند که قصه هر روزه جامعه ایران است؛ به همین دلیل فیلم در ایران هم مورد استقبال قرار گرفته و هم اکنون که بر پرده سینماهاست، روز به روز تماشاگران بیشتری را به خود جلب می‌کند.

فیلم سبک و سیاق فیلم‌های قبلی میرکریمی را دنبال می‌کند؛ ساده و سرراست با تاکید بر جزئیات. در واقع اتفاقات زیادی در فیلم رخ نمی‌دهد و داستان فیلم بسیار خطی است، اما فیلمساز موفق می‌شود با سایه‌ای از ملودرام- که بر سراسر فیلم سایه افکنده- مخاطب عام را با خود همراه کند و با جزئیات دقیق و حرفه‌ای، مخاطب خاص را. در واقع دو بخش آبادان و تهران، با خط‌های نامرئی‌ای از جزئیات به دقت طراحی شده به هم پیوند می‌خورند و فیلم اجتماعی‌ای را شکل می‌دهند که هرچند بی‌نقص نیست، اما فضای درگیرکننده و چالش برانگیزی دارد.

فیلم‌های مطرح بخش مسابقه امسال

در بخش مسابقه جشنواره امسال، سیزده فیلم با هم به رقابت پرداختند. هر چند در این بخش شاهکار خیره کننده‌ای وجود نداشت، اما جشنواره مسکو تلاش زیادی داشت تا فیلم‌های مختلفی از کشورهای گوناگون را گرد آورد؛ با مایه‌ها و داستان‌های مختلف از جمله فیلم‌هایی با مضمون همجنس‌گرایی که چندان در روسیه پذیرفته نیست.

«خاطرات یک راننده قطار» ساخته میلوش رادوویچ، قصه غریبی را درباره راننده قطاری که بسیاری را زیر گرفته و کشته پیش می‌برد، با مضمونی کمدی در فضایی سیاه درباره مرگ؛ اما سرشار از حس زندگی. یکی از بهترین فیلم‌های بخش مسابقه که موفق می‌شود با سادگی تمام زندگی نسل‌های مختلف را در یک حرفه سرسخت بکاود و در فضایی مفرح با تماشاگرش قسمت کند.

غبار ساخته رالستون خاور از فیلیپین به موج تازه سینمای فیلیپین اختصاص دارد: فیلم‌هایی بسیار خام و ابتدایی و بدون تلاش برای نماهای زیبا و حساب شده، با دوربین سیال، جهت نمایش تلخی زندگی. این بار چند نوجوان و کودک در حاشیه شهر سوژه اصلی فیلم قرار گرفته‌اند؛ با فضایی بسیار تلخ و تکان دهنده که در آن خشونت بخشی از این زندگی دردناک به نظر می‌رسد. هرچند خام بودن تصاویر و نبود کارگردانی به معنای کلاسیک‌، گاه آزارنده است، اما غبار با صحنه‌هایی تکان دهنده هیچ وقت از خاطر تماشاگرش محو نمی‌شود.

راهب و شیطان ساخته نیکلای دوستال، از روسیه – که به همراه دختر، در جدول ارزشگذاری فیلم برگزیده منتقدان روسی بود- فضای غریبی دارد و داستان غریب تری را درباره مفهوم ایمان و معجزه روایت می‌کند. یک ساعت ابتدایی فیلم بسیار دیدنی است، اما نیمه دوم فیلم، از زمانی که این راهب با شیطان درونش روبه‌رو می‌شود، فیلم جذابیت خود را از دست می‌دهد و به فیلمی خسته کننده بدل می‌شود.