«پدیده مشایی؛ ابزار سیاسی برای گمراه کردن افکار عمومی»

  • فهیمه خضر حیدری
اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر و از اعضای خانواده محمود احمدی نژاد در پست جدید دولتی به عنوان نماینده رئیس جمهوری در امور خاورمیانه انتخاب شد.

آقای رحیم مشایی طی روزهای گذشته و پس از بیان کردن موضوع مکتب ایرانی و اسلامی، با انتقادها و حملات دیگر تندروها و اصولگرایان روبه‌رو شده بود.

پیشتر نیز او با انتقادهای دیگر افراطیون و اصولگرایان به دلیل بیان مطالب دیگری روبه‌رو بود.

در موارد پیشین، حتی زمانیکه رهبر جمهوری اسلامی خواستار برداشتن او از یکی از پست‌های مدیریتی در دولت بود، محمود احمدی نژاد، وی را در محل دیگری به کار گمارد.
در نتیجه طی این زمان، اسفندیار رحیم مشایی از سازمان میراث فرهنگی تا همینک که به نمایندگی در امور خاورمیانه گمارده شده، در انواع پست‌های مدیریتی و دولتی حضور داشته است.

نیما راشدان، تحلیلگر امور سیاسی ایران به رادیو فردا می‌گوید: به نظر من بهتر است اول با یک مقدار تحلیل پدیده مشایی شروع کنیم. آقای مشایی سابقه...

این پدیده مشایی چیزی است که شما ازش نام می برید یا اصطلاح و ترمی است که الان در جامعه ایران وجود دارد؟

پدیده مشایی هست. بالاخره پیرامون این فصل، کلی ادبیات تولید شده. راجع به آقای مشایی، او فردی است با سابقه اطلاعاتی نظامی. عنصر یا کسانی که در سازمان اطلاعات نظامی کار کرده. فردی است که با افراد و افکار عمومی در مقیاس بسیار بزرگی کار می کند. یعنی با گمراه کردن و تبلیغات روی افکار عمومی در مقیاس بسیار بزرگ کار می کند. آقای رحیم مشایی فردی است که از طرف آقای خامنه ای و حتی تاکید می کنم آقای خامنه ای و آقای احمدی نژاد کشف شده. برای اینکه قادر است افکار عمومی ایرانیان داخل و خارج از کشور را به نحوی که در راستای منافع امنیتی سیستم سیاسی ایران باشد، تغییر شکل و تغییر جهت دهد. یک علمی دارد...

می گویید آقای رحیم مشایی از طرف آقای احمدی نژاد و آقای خامنه ای انتخاب و کشف شده. اما به نظر می رسد که آقای خامنه ای هم در مواردی نشان دادند که زیاد هم موافق عملکرد آقای مشایی نیستند.

شما می دانید که اگر آقای خامنه ای نارضایتی از هر چیزی داشته باشند، در کسری از دقیقه آن مسئله متوقف می شود. آقای مشایی یک نوع تفکر و یک نوع ابزار سیاسی است.

آقای راشدان، نکاتی که اشاره کردید ما را می رساند به بحث اصلی مان و آن اینکه آقای رحیم مشایی الان پستی که گرفته اند پست مهمی است چون قرار است نماینده ویژه رئیس جمهور در امور خاورمیانه قرار باشند. چون خاورمیانه به لحاظ سیاسی، فرهنگی، جغرافیایی، اقتصادی و مسائلی که دارد، می دانیم که مسائل پیچیده ای است. فکر می کنید چرا آقای مشایی در این پست قرار می گیرد؟

خیلی ساده است. به خاطر اینکه در منطقه خاورمیانه و به خصوص در سال های اخیر اصولاً تحول و رخداد جدی واقعی و عینی اتفاق نیافتاده و همه چیز به نوعی بازی سیاسی دیپلماسی عمومی و تبلیغات است. ایران در دو سه سال گذشته جنگ را واگذار کرده است. این را آمارها نشان می دهد. این را درصد محبوبیت آقای احمدی نژاد در کشورهای مختلف به استثنای ترکیه نشان می دهد. من فکر می کنم آقای رحیم مشایی مامور شده تمام آن تکنولوژی گمراه کردن افکار عمومی را که قبلاً برای غرب و جاهای دیگر در داخل ایران به کار می گرفت را به خاورمیانه منتقل کند. افرادی را در رسانه های بزرگ خاورمیانه مثل رسانه های تلویزیونی و رادیویی و مطبوعات خاورمیانه پیدا کند و بتواند وجهه آقای احمدی نژاد و وجهه ایران را در مصاف با کشورهای اسلامی مثل عربستان سعودی و در مصاف با غرب بهبود ببخشد.

و آیا آقای احمدی نژاد احساس می کند با توجه به در انزوا قرارگرفتن اش در سیاست خارجی و به خصوص چالش هایی که با جهان غرب دارد، آقای رحیم مشایی اگر در این ماموریت که شما از آن صحبت می کنید موفق شود، موثر است تا دوباره بتواند کسب محبوبیت کند؟

بله. به هر حال می دانید که آقای مشایی هر جا که تا به حال عمل کرده با یک بودجه باز و غیرقابل رقابت عمل کرده. ایشان به لحاظ امکانات، منابع و بودجه هیچگونه محدودیتی نداشتند. این هم یک مورد دیگر است که نشان می دهد این کار یعنی عملی که آقای مشایی دارد انجام می دهد، با اطلاع آقای خامنه ای است. منتها اینکه آقای مشایی موفق خواهد بود یا خیر، کارآ بودن روشی که آقای مشایی دارد انجام می دهد و در جاهای دیگر دنیا نتیجه مثبت داده، این را تاکید می کنم، این که در مورد به خصوص ایران و آمریکا و آن منطقه جواب خواهد داد را، من شک دارم. من فکر می کنم آقای مشایی و دوستانش از متدهای دیپلماسی عمومی دارند استفاده می کنند که حداقل متعلق به یک دهه گذشته است. آنها تازه این علم را زمانی فرا گرفته اند که این علم وارد دنیای جدیدی شده. دنیای شبکه های اجتماعی. دنیای شهروند روزنامه نگار. دنیایی که آقای مشایی و اینها نمی توانند ازش استفاده کنند. به خاطر اینکه از کشوری می آیند که در آن نه روزنامه نگار آزاد وجود دارد و نه شهروند روزنامه نگار اجازه کار دارد. اینترنت هم به شکلی سانسور می شود که اصولاً اجازه تشکیل شبکه های گسترده اجتماعی را نمی دهد.