در حالیکه تا موعد نهایی مذاکرات صلح سوریه زمان زیادی نمانده است، اختلافات بر سر برگزاری آن در چهار سطح ادامه دارد. نخست گروههای مخالف بشار اسد برای شرکت در این مذاکرات دو شرط توقف حملات روسیه به شهرهای تحت کنترل ارتش آزاد و عدم دخالت در ترکیب هیأت مذاکره کننده خودشان را خواستار شدهاند. دوم روسیه به شدت اصرار دارد که هیأت مذاکره کننده مخالفان شخصتهای مورد نظر آن کشور به همراه نمایندگانی از حزب کُردی «اتحاد دموکراتیک» و شاخه نظامی آن «یگانهای پاسدار خلق» را با خود همراه کند. سوم دی مستورا نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه مایل است که در میان نزاع بین بشار اسد و مخالفان سیاسی وی، نمایندگان جامعه مدنی سوریه بعنوان ناظر در فرآیند مذاکرات صلح سوریه شرکت کنند و چهارم رویارویی شدید دو محور متخاصم در سوریه یعنی عربستان سعودی، قطر و ترکیه از یک سو، و ایران، روسیه و بشار اسد از سوی دیگر، هرگونه تحرک سریع به سوی گفتوگوهای معنادار صلح در سوریه را دور از دسترس قرار داده است.
در این اثنا ایالات متحده آمریکا در صورت عدم توافق بر سر گفتوگوهای صلح در سوریه، دخالت مستقیم نظامی را به میان کشیده و کشورهایی چون عربستان و ترکیه از این طرح استقبال کردهاند، موضوعی که به شدت روسها را عصبانی کرده است و آن را وسیلهای برای فشار بر آنان جهت قبول شرایط مذاکرات صلح مورد نظر قلمداد کردهاند.
دستورالعمل مخالفان برای شرکت در گفتوگوهای صلح ژنو۳
شورای عالی مذاکرات که بعد از اجلاس گروههای اپوزسیون سوری در ریاض تشکیل شد و ریاست آن را «ریاض حجاب» نخست وزیر اسبق سوریه به عهده دارد، مقرر کرد که مکانیسم خاصی برای شرکت نمایندگان آنها در مذاکرات آتی ژنو طراحی کند. بر این اساس تیمهای مذاکره کنند در سه دسته تقسیم میشوند. گروه اول شامل ۱۷ عضو است که تیم اصلی مذاکره کننده را به عهده دارد و ریاست آن در اختیار «اسعد زعبی» یکی از بلندپایگان سابق ارتش سوریه است. گروه دوم که تیم ذخیره را تشکیل میدهد از احزاب، شیوخ عشایر و تشکل هایی انتخاب میشوند که مستقیما در گروه اول نماینده ندارند اما میتوانند در حوزه خود مشورتهای لازم و مفید را ارائه دهند و گروه سوم شامل کارشناسان حقوقی و سیاسی میشود. بدین ترتیب هیأت مذاکره کننده مخالفان بیش از ۶۰ نفر را در بر میگیرد که جایی برای افراد پیشنهادی روسیه یا دی مستورا باز نمیکنند. از نظر محتوا نیزهیأت مذاکره کننده مخالفان اصل ژنو۱ را مبنای مذاکرات قرار میدهد که خواهان انتقال سیاسی حقیقی در سوریه و رفتن بشار اسد است.
روسیه و تلاش برای «اپوزسیون سازی»
در اواخر سال ۲۰۱۴ و اوائل ۲۰۱۵ روسیه اعلام کرد که میزبان گفتوگوهای مخالفان سوری خواهد بود که به «مذاکرات مسکو» معروف شد. اما بعدها دولت روسیه اعلام کرد آنچه میان سوریها برگزار کرده، مذاکرات سیاسی نبوده، بلکه فقط تبادل نظر میان گروههای مختلف بود. روسها از این واهمه داشتند که با شکست چنین مذاکراتی، پیامدهای سیاسی منفی برای تلاشهای دیپلماتیک آنها به ارمغان خواهد آمد، از اینرو عنوان این مذاکرات را به «تبادل نظر» تقلیل دادند.
در مذاکرات مسکو از احمد خطیب رییس اسبق ائتلاف ملی سوریه که به تازگی تشکل «سوریه – وطن» را تأسیس کرده بود، دعوت شد. همچنین ۵ نفر از اعضای ائتلاف ملی سوریه شامل هادی بحره، عبدالباسط سیدا، صلاح درویش، بدر جاموس و عبدالاحد استیفو میشد که هدف آن نه دعوت از ائتلاف ملی سوریه بلکه انتخابی از همه مذاهب و اقوام سوریه بود، چون در این پنج نفر هم مسلمان سنی بود هم کُرد و هم علوی. در کنار این افراد، روسیه از دو تشکل مخالف بشار اسد در داخل سوریه یعنی گروه تنسیقیات و جریان «حکومت نهادینه» نیز دعوت به عمل آورده بود.
تحلیل ائتلاف ملی سوریه بزرگترین تشکل مخالفان در خارج از سوریه این بود که روسیه با این دعوتها، تلاش میکند زیر پای ائتلاف را خالی کند. از این رو طی بیانیهای هرگونه شرکت در مذاکرات مسکو را ممنوع کرد. در داخل سوریه دو گروه مخالف دعوت شده نیز شرط شرکت در گفتوگوهای مسکو را آزادی رهبر جریان «حکومت نهادینه» لؤی حسین تعیین کردند که در زندان بشار اسد به سر میبرد.
با پیش آمد چنین شرایطی و دشوار شدن حضور دیگر مخالفان در مذاکرات مسکو، احمد خطیب که به تازگی حزب جدید خود را تشکیل داده بود و در نظر داشت طرفداران جدیدی دور وی جمع شوند، از ادامه شرکت خود در مذاکرات مسکو سرباز زد و بدین ترتیب فرآیند «اپوزسیونسازی» روسیه شکست خورد.
در حال حاضر و در آستانه مذاکرات ژنو۳، روسها با تنها مهرههای باقیمانده خود در سوریه مانند فاتح جاموس، قدری جمیل و هیثم مناع (این فرد خارج از سوریه است) تلاش دارند این افراد را به همراه نمایندگانی از حزب اتحاد دموکراتیک کُردی در لیست تیم مذاکره کننده مخالفان بشار اسد قرار دهند. موضوعی که با واکنش تند شورای عالی مذاکرات گروههای مخالف مواجه شده و سخن از تحریم مذاکرات به میان آوردهاند. تحلیل آنها این است که افراد پیشنهادی از سوی روسیه هرگز مخالف واقعی بشار اسد نبودند.
فاتح جاموس از رهبران حزب کمونیست سوریه است که هم در زمان حافظ اسد و هم در دوره پسرش سالهای مدیدی را از عمر خود در زندان سپری کرد. اما با آغاز انقلاب مردم سوریه در سال ۲۰۱۱ به بشار اسد اعلام وفاداری کرد و سالهای زندان خود را به او بخشید. طی ۵ سال گذشته فاتح جاموس از مدافعان سرسخت رژیم بشار اسد در رسانههای عربی بود و از آن شخصیت هایی محسوب میشود که بدون پرده و به صراحت از بشار اسد دفاع میکند. در حادثهای که سلیمان اسد پسر عموی بشار اسد فردی بنام حسان شیخ از علویهای سوریه و از اقوام نزدیک فاتح جاموس را در یک نزاع شخصی کشت، فاتح جاموس در میان خانواده فرد مقتول رفت و از آنها خواست هیچ اقدامی علیه قاتل انجام ندهند، چون این کار به جایگاه ارتش، دولت و شخص رییس جمهور و در نهایت به علویها ضرر میرساند.
فرد دومی که روسیه اصرار دارد در فهرست مذاکره کننده مخالفان باشد، قدری جمیل است. این فرد هم از اعضای حزب کمونیست سوریه شاخه خالد بکداش بود که چند سال قبل از انقلاب ۲۰۱۱مردم سوریه از حزب کمونیست منشعب شد و تلاش کرد گروه جدید خود را رقیب عمار بکداش فرزند خالد بکداش و شاخه اکثریت حزب کمونیست جلوه دهد که حق دارد در لیست ائتلاف چپ سوریه به رهبری حزب بعث وارد شود و سهمیه یک وزیر و چهار نماینده مجلس نصیب آن شود. تا سال ۲۰۱۱ بشار اسد گروه قدری جمیل را به دلیل نداشتن پایگاه مردمی قابل توجه، زیاد جدی نمیگرفت اما با آغاز انقلاب ۲۰۱۱ قدری جمیل و همکارانش بعنوان اپوزسیون دولت-ساخته مطرح شدند و به آنها پست معاون نخست وزیر در امور اقتصادی و چند کرسی مجلس واگذار شد.
نفر سوم هیثم مناع است که از مخالفین قدیمی رژیم خاندان اسد به حساب میآید. او خود را در میان بشار اسد و مخالفانش بعنوان رهیافت سوم مطرح میکند. نه کارهای بشار اسد را قبول دارد و نه اعمال مخالفین وی را. مناع ضمن انتقاد از رژیم اسد هیچ وقت از تظاهرات و بعد از آن رویارویی مسلحانه مخالفان حمایت نکرد. اما موضعگیری وی درباره عدم استفاده بشار اسد از سلاح شیمیایی بر ضد مخالفان، موج انتقادها را روانه وی کرد. او بارها در مصاحبههای خود بشار اسد را از کاربرد سلاح شیمیایی تبرئه کرد و تلفات آن را ناچیز تلقی کرد. این اظهارات وی موجب شد که رابطه نه چندان محکم وی با گروههای مخالف بیشتر تیره شود. بیشتر شخصیتهای اپوزسیون سوریه او را فردی متکبر که به انقلاب آنها با دیده حقارت مینگرد، تعریف میکنند. در اجلاس اخیر مخالفان در ریاض، هیثم مناع دعوت شده بود اما با بیاعتنایی در این اجلاس حاضر نشد و حاضرین در این اجتماعات را به باد انتقاد گرفت. با وجود چنین اوضاعی روسیه اصرار دارد که این فرد در لیست مخالفان مذاکره کننده با دولت اسد قرار بگیرد.
همچنین در کنار چنین شخصیتهای جنجالی، روسیه مایل است نمایندگانی از حزب اتحاد دموکراتیک کُرد در صف مخالفان حاضر باشند. در این باره مخالفان بشار اسد میگویند این حزب در تبلیغات و سیاستهای خود همه مخالفان بشار اسد را جلوهای از داعش میداند و در برخی مناطق هماهنگی و همکاری تنگاتنگی با رژیم اسد دارد. در مناطق کُردی سوریه یک شورای ملی کُردها وجود دارد. اما این شورا که اکنون نمایندگانی در ائتلاف ملی سوریه دارد، از سوی حزب اتحاد دموکراتیک تحت فشار قرار دارد و برخی از فعالان آن به شکل مرموزی ترور شدند.
حزب اتحاد دموکراتیک هم با آمریکا روابط خوبی دارد و هم با روسیه. اما علیرغم تمام این امور صالح مسلم رهبر آن به اجلاس مخالفان سوری در ریاض دعوت نشد و در عوض در موازات اجلاس ریاض، این حزب اجتماعی را از مخالفان در مناطق کُردی دور هم گرد آورد که رسانههای جمهوری اسلامی تبلیغات زیادی برای آن انجام دادند.
راه حل نظامی جایگزین شکست فرآیند سیاسی
اگرچه ایالات متحده آمریکا بسیار مایل است که بحران سوریه از طریق سیاسی حل شود، اما در صورت تداوام گرههای فعلی، آمریکا مجبور خواهد شد برای پایان دادن به سلطه داعش عملا وارد معرکه شود. موضوعی که میتواند کشورهایی چون عربستان سعودی و ترکیه را هم به سوی خود بکشاند. استراتژی این کشورها با تمرکز بر خارج کردن مساحت گستردهای از خاک سوریه از دست داعش به تقویت مخالفان معتدل و در نهایت قبول مفاد ژنو۱ از سوی بشار اسد منتهی میشود. روسیه، ایران و بشار اسد نباید انتظار داشته باشند که مناطق آزاد شده احتمالی در اختیار رژیم حاکم قرار گیرد. بلکه این امر بیشتر به تشدید فشار بر بشار اسد منجر میشود که به بهانه داعش میخواهد تا ابد حاکم سوریه باشد. با ورود نیروهای زمینی آمریکا، ترکیه و کشورهای عربی به سوریه، ایران و روسیه بر سر دو راهی قرار میگیرند. آنها مجبورند یا با این نیروها همکاری کنند یا در برابر آن بیایستند که در صورت انتخاب راه دوم هزینه زیادی را متحمل خواهند شد.
در حال حاضر معلوم نیست که در آیندهای نه چندان دور کدام راه حل اولویت مییابد. اما آنچه رفته رفته روشن میشود اینکه بالاخره ایستگاه آخر در بحران سوریه به زودی فرا میرسد و در این ایسنگاه ابتدا باید داعش را بیرون کرد و سپس بشار اسد. اگرچه حاکم دمشق در سالهای گذشته بسیار تلاش کرد که خود را ضد داعش نشان دهد اما سلسله رویدادها برای وی چنین مقدر کرده که سرنوشت وی مستقیما به سرنوشت داعش گره بخورد.
در روزهای گذشته در میان اخبار آمده بود که حافظ پسر هفت ساله بشار اسد در حال آموزش زبان روسی است، موضوعی که بسیاری از رسانهها آن را علامت «رفتن» تلقی کردند.
---------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا.