قرار است در هفتهٔ سوم شهریور شهردار تهران توسط شورای چهارم انتخاب شود. شهرداری تهران که تا کنون یکی از شهرداران آن به مقام ریاست جمهوری رسیده (احمدینژاد)، دیگری نامزد این مقام شده (قالیباف)، دیگری رئیس جمهور ساز بوده و به زندان افتاده (کرباسچی) و سالانه حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان (معادل با بودجه چند وزارتخانه، بلدیه، ۵ شهریور ۱۳۹۲) بودجه دارد کیک بزرگی است که نهادهای قدرتمند جمهوری اسلامی نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. این سازمان تنها ۸۰۰ میلیارد تومان بودجهٔ نوسازی دارد. (همشهری ۲۳ تیر ۱۳۹۲)
با این وصف آیا میتوان باور کرد که تنها شورای شهر تهران است که مدیر این نهاد را انتخاب کرده و بر آن نظارت میکند؟ آیا رهبر جمهوری اسلامی که در همهٔ امور ریز و درشت کشور دخالت میکند، میتواند خود را در قدرت و منابع شهرداری سهیم نداند و دست شورای شهر را برای انتخاب شهردار باز بگذارد؟ اگر احتمال عدم دخالت وی در آن نزدیک به صفر است روند دخالتهای خامنهای در شهرداری تهران تا کنون چگونه بوده است؟ او خود را در انتخاب مدیران و هزینه کرن بودجههای شهرداری در کجای داستان میبیند؟ آیا انتخاب شهردار تهران چنانکه رسانههای حامی حکومت و همراهان طیف اقتدارگرای شورا ادعا میکنند یک امر غیر سیاسی است؟
نمایندهٔ رهبر در شهرداری تهران
محمد باقر قالیباف در دیدار با محسن هاشمی به وی گفته که قصد دارد در شهرداری بماند. (آینده آنلاین، ۴ شهریور ۱۳۹۲) اطمینانی که وی در بیان این نکته دارد صرفا ناشی از میزان آرایش در شورای شهر نیست چون شورا در زمان این دیدار هنوز بر سر نحوهٔ رای گیری بحث میکرده و حدود ده نامزد اصلاح طلب و اقتدارگرا برای این مقام مطرح بودهاند. به علت تعدد نامزدها در هر دو جناح در نهایت ۲۱ عضو از ۳۱ عضو شورای شهر تهران به این نتیجه میرسند که هر یک از اعضای شورا به ۲ نفر از کاندیداهای شهرداری رای بدهد و این آرا در جلسهٔ ۶ شهریور شورا مورد شمارش قرار گیرد و اگر کاندیدایی حداقل ۱۱ رای داشت، مورد ارزیابی و انتخاب شورا قرار گیرد. رد مقام دولتی پیشنهادی به قالیباف از سوی روحانی (ریاست سازمان محیط زیست) ناشی از اطمینانی است که وی به حفظ پست شهرداری خود دارد.
شورای جدید شهر تهران فقط متشکل از اصلاح طلبان و اقتدارگرایان نیست تا بر اساس تعداد آنها بتوان شهردار آینده یا جناح وی را حدس زد. هیچ یک از این دو جناح در شورای چهارم حائز اکثریت نیست. حتی پس از رد صلاحیت هنرمندانی که برای عضویت در شورا نامزد شده بودند در این شورا جمعی کوچک- اما بانفوذ به دلیل مساوی بودن تعداد اعضای دو جناح- از نیروهای غیر جناحی (مثل ورزشکاران) وجود دارد که سخن گفتن با قطعیت از شهردار آینده را قبل از رای گیری دشوار میسازد. همچنین گروه آبادگران (نزدیک به احمدینژاد و سپاهیان) دیگر در شورای شهر تهران اکثریت ندارند تا شهرداری قالیباف تضمین شده باشد.
سخنی که شکی در دخالت خامنهای در تعیین شهردار تهران باقی نمیگذارد گفتهٔ محمد خاتمی است. او در جلسهای که به منظور تصمیمگیری برای انتخاب شهردار تهران برگزار شده بود خطاب به اصلاحطلبان عضو شورا گفته است «قالیباف را نمیتوان از شهرداری کنار گذاشت. برخی دوستان که مخالف ایشان هستند فقط باید آرزو یا کاری کنند که خود او یا تمایلی به ادامه حضور در شهرداری نداشته باشد یا به پست دیگری منتقل شود.» (جام جم، ۲ شهریور ۱۳۹۲) این قطعیتی که خاتمی از آن سخن میگوید صرفا ناشی از مداخلهٔ رهبر جمهوری اسلامی در تعیین شهردار تهران است.
با توجه به اینکه اعضای اصلاح طلب شورا نامزد خود را تعیین و علام کردهاند (محسن هاشمی) بسیار بعید به نظر میآید که خامنهای مدیریت شهر تهران را به فردی از خانوادهٔ اکبر هاشمی رفسنجانی بسپارد. او با همهٔ قوا تلاش خواهد کرد چنین اتفاقی نیفتد.
سابقهٔ دخالت خامنهای در شهرداری تهران
در سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ با معلق ماندن قانون شوراها این اکبر هاشمی رفسنجانی بود که عملا شهردار تهران را انتخاب میکرد و به همین دلیل یک صندلی برای وی در کابینهٔ وی در نظر گرفته شد. اما با نقشی که شهرداری در به قدرت رسیدن خاتمی ایفا کرد خامنهای از سال ۱۳۷۶ وارد عمل شده و با دستگیری و شکنجهٔ شهرداران مناطق و پرونده سازی برای کرباسچی (تحت نظر محمد رضا نقدی در حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی) این سازمان را تحت تاثیر منویات خود قرار داد. حتی در دوران کرباسچی مدیران شهرداری برای جلب نظر خامنهای به دخالتهای وی ترتیب اثر میدادند و همین حد نیز برای او کافی نبود.
سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، تحت نظر ولی فقیه
هنگامی که شورای شهر تهران طی تصمیمی به تغییر اساسنامهٔ سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران اقدام کرد تا این سازمان را که دهها فرهنگسرا و خانهٔ فرهنگ را تحت نظر دارد تحت مدیریت شورا قرار دهد منصور واعظی که عملا نمایندهٔ خامنهای در این سازمان بود از شورا به دیوان عدالت اداری شکایت کرد. حکم دیوان عدالت اداری مورخ ۲ سفند ۱۳۷۸ به روشنی سلطهٔ علی خامنهای بر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران را گواهی میدهد: «از آنجا که این سازمان از ابتدا بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری شکل یافته و معظم له در تمامی مراحل آن نقش اساسی داشته و در موارد لزوم دستورات لازم را صادر میفرمودند و رهنمودهای ارائه شده به عنوان سیاستهای کلی واصولی سازمان بوده است و با عنایت به اینکه مصوبه شورای شهر تهران بدون در نظر گرفتن مواد یاد شده مبادرت به تغییراساسنامه نموده است لذا مصوبه شورای مزبور... مغایر باشرع بوده تقاضای ابطال آن را داریم.»
دلایل دیوان عبارت بود از اینکه
۱) اقدامات اولیه تشکیل سازمان در سال ۱۳۷۴ تحت نظر خامنهای انجام گرفته است. در آن دوره بحث شدیدی میان شهرداری و روحانیت در جریان بود که آیا شهرداری وظایف فرهنگی دارد یا خیر. خامنهای معتقد بود که ساختن و تجهیز مراکز فرهنگی از طرف شهرداری کار پسندیدهای است ولی اداره آنها و اصولا «انجام امور فرهنگی خارج از وظایف شهرداری است و سازمان اداره کنندهٔ این امور باید تحت نظر رهبر عمل کند. این بحث با روی کار آمدن احمدینژاد در شهرداری و اختصاص منابع شهرداری به هیئتهی مذهبی و مداحان برای همیشه به پایان رسید.
۲) اساسنامهٔ سازمان تحت نظر خامنهای تدوین و تکمیل شد. تعداد اعضاء هیئت امناء و نوع شخصیتهایی که میبایست در این هیات حضور داشته باشند تماما بر اساس نظر خامنهای تعیین و منصوب شدند. به عنوان نمونه خامنهای دستور داده بود که فرمانده بسیج عضو هیئت امنا باشد.
هنگامی که شورای اول فرمانده بسیج را از هیئت امنا حذف کرد دیوان عدالت اداری تضاد اساسنامه را با موازین شرعی اعلام کرد. خامنهای بعدا با افزودن رئیس نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها و رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان در شورای انقلاب فرهنگی تعداد اعضای هیئت امنا را افزایش داد تا طرفداران وی در شورا کفهٔ سنگین تری داشته باشند. بنابراین تلقی خامنهای از این سازمان تلقی یک سازمان وابسته به شهرداری تهران و زیر نظر شورای شهر نبود و نیست بلکه این سازمان را نهادی تحت نظر خود میبیند و میدیده است.
اعمال نفوذها
حمزهٔ شکیب عضو شورای سوم شهر تهران از اعمال نفوذ بر شهرداری چنین روایتی دارد: «گفتهام در پارک نیما یوشیج برج نسازید یا اعتراضم این بوده که نباید زمین واقع در ضلع شمالی میدان ونک به برج و مجتمع تجاری تبدیل شود چون این میدان دیگر کشش ندارد. من اعتراض کردهام که نباید باغ ۲۰هزار متری در ازگل را از بین ببرند یا پرسیدم چرا ۲۸۰ اصله درخت در منطقه دربند و تجریش یک شبه قطع شدند؟ اعتراض من این بوده که چرا در خیابان آفریقا با وضعیت پیچیده ترافیکی که دارد مجوز ساخت برج ۲۸ یا ۲۱ طبقهای صادر شده است.» (بهار ۵ شهریور ۱۳۹۲) کسانی که میتوانند بر شهرداریِ تحت نظر قالیباف اعمال نفوذ کنند یا اعضای بیت بودهاند یا اعضای سپاه چون او نه همپیمان کارگزاران بود و نه همپیمان تیم احمدینژاد. اگر اعمال نفوذها از سوی دولتیها بود حداقل اعضای اصلاح طلب در این حوزه انتقاداتی به زبان میآوردند.
دخالتهای شخص خامنهای فقط به شورای شهر تهران محدود نمیشده است. نهادهای انتخابی در ایران حتی در حد نهادی کم قدرت مثل شوراهای شهر نیز از مداخلات خامنهای در امان نماندهاند. به همین دلیل شایستگیهای نامزدی شهردار شدن برای شهرهای بزرگ بر اساس مشکلات و مدیریت شهری تحت تاثیر معادلات قدرت قرار میگیرد.
ـــــــــــــــــــــــ
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و بازتاب دیدگاههای رادیو فردا نیست.
با این وصف آیا میتوان باور کرد که تنها شورای شهر تهران است که مدیر این نهاد را انتخاب کرده و بر آن نظارت میکند؟ آیا رهبر جمهوری اسلامی که در همهٔ امور ریز و درشت کشور دخالت میکند، میتواند خود را در قدرت و منابع شهرداری سهیم نداند و دست شورای شهر را برای انتخاب شهردار باز بگذارد؟ اگر احتمال عدم دخالت وی در آن نزدیک به صفر است روند دخالتهای خامنهای در شهرداری تهران تا کنون چگونه بوده است؟ او خود را در انتخاب مدیران و هزینه کرن بودجههای شهرداری در کجای داستان میبیند؟ آیا انتخاب شهردار تهران چنانکه رسانههای حامی حکومت و همراهان طیف اقتدارگرای شورا ادعا میکنند یک امر غیر سیاسی است؟
نمایندهٔ رهبر در شهرداری تهران
محمد باقر قالیباف در دیدار با محسن هاشمی به وی گفته که قصد دارد در شهرداری بماند. (آینده آنلاین، ۴ شهریور ۱۳۹۲) اطمینانی که وی در بیان این نکته دارد صرفا ناشی از میزان آرایش در شورای شهر نیست چون شورا در زمان این دیدار هنوز بر سر نحوهٔ رای گیری بحث میکرده و حدود ده نامزد اصلاح طلب و اقتدارگرا برای این مقام مطرح بودهاند. به علت تعدد نامزدها در هر دو جناح در نهایت ۲۱ عضو از ۳۱ عضو شورای شهر تهران به این نتیجه میرسند که هر یک از اعضای شورا به ۲ نفر از کاندیداهای شهرداری رای بدهد و این آرا در جلسهٔ ۶ شهریور شورا مورد شمارش قرار گیرد و اگر کاندیدایی حداقل ۱۱ رای داشت، مورد ارزیابی و انتخاب شورا قرار گیرد. رد مقام دولتی پیشنهادی به قالیباف از سوی روحانی (ریاست سازمان محیط زیست) ناشی از اطمینانی است که وی به حفظ پست شهرداری خود دارد.
شورای جدید شهر تهران فقط متشکل از اصلاح طلبان و اقتدارگرایان نیست تا بر اساس تعداد آنها بتوان شهردار آینده یا جناح وی را حدس زد. هیچ یک از این دو جناح در شورای چهارم حائز اکثریت نیست. حتی پس از رد صلاحیت هنرمندانی که برای عضویت در شورا نامزد شده بودند در این شورا جمعی کوچک- اما بانفوذ به دلیل مساوی بودن تعداد اعضای دو جناح- از نیروهای غیر جناحی (مثل ورزشکاران) وجود دارد که سخن گفتن با قطعیت از شهردار آینده را قبل از رای گیری دشوار میسازد. همچنین گروه آبادگران (نزدیک به احمدینژاد و سپاهیان) دیگر در شورای شهر تهران اکثریت ندارند تا شهرداری قالیباف تضمین شده باشد.
سخنی که شکی در دخالت خامنهای در تعیین شهردار تهران باقی نمیگذارد گفتهٔ محمد خاتمی است. او در جلسهای که به منظور تصمیمگیری برای انتخاب شهردار تهران برگزار شده بود خطاب به اصلاحطلبان عضو شورا گفته است «قالیباف را نمیتوان از شهرداری کنار گذاشت. برخی دوستان که مخالف ایشان هستند فقط باید آرزو یا کاری کنند که خود او یا تمایلی به ادامه حضور در شهرداری نداشته باشد یا به پست دیگری منتقل شود.» (جام جم، ۲ شهریور ۱۳۹۲) این قطعیتی که خاتمی از آن سخن میگوید صرفا ناشی از مداخلهٔ رهبر جمهوری اسلامی در تعیین شهردار تهران است.
با توجه به اینکه اعضای اصلاح طلب شورا نامزد خود را تعیین و علام کردهاند (محسن هاشمی) بسیار بعید به نظر میآید که خامنهای مدیریت شهر تهران را به فردی از خانوادهٔ اکبر هاشمی رفسنجانی بسپارد. او با همهٔ قوا تلاش خواهد کرد چنین اتفاقی نیفتد.
سابقهٔ دخالت خامنهای در شهرداری تهران
در سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ با معلق ماندن قانون شوراها این اکبر هاشمی رفسنجانی بود که عملا شهردار تهران را انتخاب میکرد و به همین دلیل یک صندلی برای وی در کابینهٔ وی در نظر گرفته شد. اما با نقشی که شهرداری در به قدرت رسیدن خاتمی ایفا کرد خامنهای از سال ۱۳۷۶ وارد عمل شده و با دستگیری و شکنجهٔ شهرداران مناطق و پرونده سازی برای کرباسچی (تحت نظر محمد رضا نقدی در حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی) این سازمان را تحت تاثیر منویات خود قرار داد. حتی در دوران کرباسچی مدیران شهرداری برای جلب نظر خامنهای به دخالتهای وی ترتیب اثر میدادند و همین حد نیز برای او کافی نبود.
سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، تحت نظر ولی فقیه
هنگامی که شورای شهر تهران طی تصمیمی به تغییر اساسنامهٔ سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران اقدام کرد تا این سازمان را که دهها فرهنگسرا و خانهٔ فرهنگ را تحت نظر دارد تحت مدیریت شورا قرار دهد منصور واعظی که عملا نمایندهٔ خامنهای در این سازمان بود از شورا به دیوان عدالت اداری شکایت کرد. حکم دیوان عدالت اداری مورخ ۲ سفند ۱۳۷۸ به روشنی سلطهٔ علی خامنهای بر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران را گواهی میدهد: «از آنجا که این سازمان از ابتدا بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری شکل یافته و معظم له در تمامی مراحل آن نقش اساسی داشته و در موارد لزوم دستورات لازم را صادر میفرمودند و رهنمودهای ارائه شده به عنوان سیاستهای کلی واصولی سازمان بوده است و با عنایت به اینکه مصوبه شورای شهر تهران بدون در نظر گرفتن مواد یاد شده مبادرت به تغییراساسنامه نموده است لذا مصوبه شورای مزبور... مغایر باشرع بوده تقاضای ابطال آن را داریم.»
دلایل دیوان عبارت بود از اینکه
۱) اقدامات اولیه تشکیل سازمان در سال ۱۳۷۴ تحت نظر خامنهای انجام گرفته است. در آن دوره بحث شدیدی میان شهرداری و روحانیت در جریان بود که آیا شهرداری وظایف فرهنگی دارد یا خیر. خامنهای معتقد بود که ساختن و تجهیز مراکز فرهنگی از طرف شهرداری کار پسندیدهای است ولی اداره آنها و اصولا «انجام امور فرهنگی خارج از وظایف شهرداری است و سازمان اداره کنندهٔ این امور باید تحت نظر رهبر عمل کند. این بحث با روی کار آمدن احمدینژاد در شهرداری و اختصاص منابع شهرداری به هیئتهی مذهبی و مداحان برای همیشه به پایان رسید.
۲) اساسنامهٔ سازمان تحت نظر خامنهای تدوین و تکمیل شد. تعداد اعضاء هیئت امناء و نوع شخصیتهایی که میبایست در این هیات حضور داشته باشند تماما بر اساس نظر خامنهای تعیین و منصوب شدند. به عنوان نمونه خامنهای دستور داده بود که فرمانده بسیج عضو هیئت امنا باشد.
هنگامی که شورای اول فرمانده بسیج را از هیئت امنا حذف کرد دیوان عدالت اداری تضاد اساسنامه را با موازین شرعی اعلام کرد. خامنهای بعدا با افزودن رئیس نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها و رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان در شورای انقلاب فرهنگی تعداد اعضای هیئت امنا را افزایش داد تا طرفداران وی در شورا کفهٔ سنگین تری داشته باشند. بنابراین تلقی خامنهای از این سازمان تلقی یک سازمان وابسته به شهرداری تهران و زیر نظر شورای شهر نبود و نیست بلکه این سازمان را نهادی تحت نظر خود میبیند و میدیده است.
اعمال نفوذها
حمزهٔ شکیب عضو شورای سوم شهر تهران از اعمال نفوذ بر شهرداری چنین روایتی دارد: «گفتهام در پارک نیما یوشیج برج نسازید یا اعتراضم این بوده که نباید زمین واقع در ضلع شمالی میدان ونک به برج و مجتمع تجاری تبدیل شود چون این میدان دیگر کشش ندارد. من اعتراض کردهام که نباید باغ ۲۰هزار متری در ازگل را از بین ببرند یا پرسیدم چرا ۲۸۰ اصله درخت در منطقه دربند و تجریش یک شبه قطع شدند؟ اعتراض من این بوده که چرا در خیابان آفریقا با وضعیت پیچیده ترافیکی که دارد مجوز ساخت برج ۲۸ یا ۲۱ طبقهای صادر شده است.» (بهار ۵ شهریور ۱۳۹۲) کسانی که میتوانند بر شهرداریِ تحت نظر قالیباف اعمال نفوذ کنند یا اعضای بیت بودهاند یا اعضای سپاه چون او نه همپیمان کارگزاران بود و نه همپیمان تیم احمدینژاد. اگر اعمال نفوذها از سوی دولتیها بود حداقل اعضای اصلاح طلب در این حوزه انتقاداتی به زبان میآوردند.
دخالتهای شخص خامنهای فقط به شورای شهر تهران محدود نمیشده است. نهادهای انتخابی در ایران حتی در حد نهادی کم قدرت مثل شوراهای شهر نیز از مداخلات خامنهای در امان نماندهاند. به همین دلیل شایستگیهای نامزدی شهردار شدن برای شهرهای بزرگ بر اساس مشکلات و مدیریت شهری تحت تاثیر معادلات قدرت قرار میگیرد.
ـــــــــــــــــــــــ
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و بازتاب دیدگاههای رادیو فردا نیست.