طنزنویس و کمدین معروف ترکیه «گولسه بیرسل» به اروپا رفته بود. این بار برای پنج روز. مینویسد که چگونه در آنجا دلش تنگ شد و نمیتوانست صبر کند تا به استانبول محبوبش برگردد.
در روزنامه «حریت» مینویسد: «کرواسانهای پاریس و یکنواختی اروپا دیگر بس است. ما به هیجان و هورمون آدرنالین معتادیم. تنها در عرض ۴۰ ثانیه صحبتمان به جدل و دعوا میکشد، بعد آشتی میکنیم و همدیگر را میبوسیم و گریه میکنیم، بعد شروع به بحث در باره سیاست میکنیم و دعوا میکنیم و به همدیگر توهین میکنیم.»
راست میگوید. حالا فراموش کنید که ترکیه مثلا داوطلب عضویت در اتحادیه اروپاست و عضویتاش هم سالهاست با ابتکار هر دو طرف همانجا گیر کرده. فراموش کنید که ترکیه عضو ناتو است و دارای «دومین ارتش قدرتمند» این پیمان دفاعی غرب. ترکیه با اینهمه هنوز شرقی است.
در ترکیه همه چیز غیر قابل پیشبینی است –از بالای بالا تا پائین پائین، از همان رئیس جمهوریاش رجب طیب اردوغان که آن قدر معروف است – محبوب در ترکیه و ناخوشایند درجهان بخاطر «منممنمها» و یکه تازیهایش- تا همان بقال سرکوچهاش، اکثر مردم غیر قابل پیشبینی و احساساتی هستند، شبیه آنچه که در مورد یونانیها و ایتالیائیهای ۵۰ سال پیش میدانیم، نه مثل اروپائیهای غربی امروز، آرام، منظم، و قابل پیشبینی و تابع قانون، اما خستهکننده و یکنواخت، طوری که «بیرسل» آنها را توصیف میکند.
اجازه بدهید اول بیاعتنائی نکنیم تا بعد نگوئیم که خبر نداشتیم. امروزه اکثر ترکها به غرب مظنون شده اند و فکر میکنند که همه غرب و بخصوص آمریکا در این کودتای ۱۵ ژوئیه دست داشته، یک دلیلش هم بهنظر آنها اینکه فتح الله گولن که بهنظر آنکارا سردمدار و طراح اصلی کودتاست از سال ۱۹۹۹ مقیم پنسیلوانیای ایالات متحده است. مسئول آنهمه خونریزی بیش از ۲۵۰ نفر و بمباران پارلمان ترکیه و قصد ترور اردوغان هم همین گولن، بهظاهر شیخ و زاهد بوده است. حالا نپرسید به چه دلیل مشخص، اما ترکها برآنند که صدها دلیل و اعتراف در این مورد دارند –و احتمالا هم راست میگویند. آنوقت اکراه و آهستگی آمریکاییها در استرداد فوری گولن به ترکیه و اینهمه بحث و کشاکش که اول دلیل روشن در مورد نقش گولن ارائه کنید و دادگاههای آمریکا مستقل هستند و اینجا حکومت حق ندارد کسی را که قانونا مقیم آمریکا هست بدون دلیل و حکم دادگاه بگیرد و به دولتی خارجی تحویل دهد. اینها همه درست، اما همینها ترکها را نسبت به دوستان غرب و ناتوی خودشان عصبانی میکند. اردوغان یکبار گفته بود چطور شد در دوستی و رفاقت آنها هرچه میخواهند ما میکنیم ولی ما یک بار چیزی میخواهیم هزار تا مشکلات پیش میآید؟
این بار پایه نفوذ و قدرت همه تقویت یافت و از نظر سیاسی، در واقع «اتحادی» بین طرفداران اردوغان و «آتاترکیستهای» سنتی لائیک و طرفدار دولتداری قدرتمند ترکیه شکل گرفت.
بعد اکثریت بزرگ ترکها در مورد تمامیت ارضی کشورشان نگرانی و دلشوره جدی و فوری دارند. آنها فکر میکنند که شورشگران کُرد چه از داخل ترکیه و چه آن سوی مرز در شمال سوریه میخواهند در نهایت هم خودشان را رسما و علنا مستقل اعلام کنند و هم در این راه بخشی از سرزمین ترکیه را هم با خودشان ببرند. و تصور بسیاری از آنها هم این است که آمریکا و اروپا در راه دفع این خطر مبرم، به دوستان ترک خود کمکی که نمیکنند هیچ، با شورشگران کرد سوریه همکاری هم میکنند. از نگاه ترکها شورشگران کرد شمال سوریه یک بازوی محلی حزب کارگران کردستان ترکیه (پ کا کا) هستند که هم از نظر ترکیه و هم آمریکا و اکثر اروپا سازمانی تروریستی است. ترکها میگویند خوب است که شورشگران کرد با داعش مبارزه کنند ولی هدف اصلی آنها مبارزه با داعش نیست بلکه تاسیس یک دولت مستقل کردستان به بهای تجزیه ترکیه و دیگر کشورهاست.
یکشنبه گذشته صدها هزار نفر در تظاهرات عظیمی در استانبول شرکت کردند که اردوغان، حزب حاکم «عدالت و پیشرفت»، سه حزب بزرگ مخالفین، سازمانهای غیر حکومتی و مردم عادی به آن دعوت کرده بودند تا مخالفت خود را با هرگونه کودتا نشان دهند. این تظاهرات یک نمایش عظیم قدرت و اتحاد ترکها در مقابل کودتاگران و در مخالفت با گولن و تجزیه طلبی بود.
باز اجازه بدهید بی اعتنائی نکنیم و بجای اینکه به این تظاهرات بهای لازم را بدهیم نگوئیم که با این کارها اردوغان پایه نفوذ و قدرت خود را بیشتر و بیشتر تقویت میکند. خوب، طبیعتا تقویت میکند. اما این بار همه در مقابل کودتا جلو آمدند. این بار پایه نفوذ و قدرت همه تقویت یافت و از نظر سیاسی، در واقع «اتحادی» بین طرفداران اردوغان و «آتاترکیستهای» سنتی لائیک و طرفدار دولتداری قدرتمند ترکیه شکل گرفت.
اگر بخواهید شما هم مانند من با ۳۰-۴۰ نفر از دوستان و آشنایان ترک خود صحبت کنید. من هفته گذشته با حدودا ۵۰ شهروند مقیم ترکیه صحبت کردم. آنچه که اکثریت آنها میگفتند این است و همینها را میتوانم در این چند هفته گذشته در اکثر مطبوعات، در مطبوعات و مصاحبهها و بیانیههای شخصیتهای سیاسی و اجتماعی ترکیه ببینم:
در شرایط کنونی هر کسی و بخصوص دوستی که بخواهند دل ترکها را بدست بیاورد باید در زمینه دو نگرانی اصلی ترکها کاری بکند. یکم: استرداد هرچه زودتر فتح الله گولن از پنسیلوانیا به ترکیه تا اینکه در دادگاه جوابگوی فاجعهای باشد که سرتاسر کشور و دولت ترکیه را تا پرتگاه سقوط کامل کشانید و تنها با مقاومت مردم سرکوب شد، و دوم: کمک فعال به ترکیه در رویاروئی با خطر ترور و تجزیه طلبی شورشگران کُرد که امروزه به ویژه در شمال سوریه خود را نشان میدهد اما بنظر آنکارا در همراهی با فعالیت «پ کا کا» در داخل ترکیه، هستی ملی و دولتی این کشور هشتاد میلیون نفری را با خطری جدی روبهرو کرده است.
بعد از تظاهرات عظیم استانبول، اردوغان به سن پترزبورگ میرود تا با دوست سابق و بعد دشمن و حالا باز دوست خود پوتین ملاقات کند.
میدانم که گفتن همه اینها آسان تر از انجام دادنش است – مشکلات حقوقی استرداد گولن، موضوعات استراتژیک در سوریه از قبیل لزوم همکاری با شورشگران کُرد در مقابل داعش و غیره…
یک بار دیگر بگذارید گفتههای طنزنویس زبردست ترک، خانم «گولسه» را به یاد بیاوریم که شور و هیجان هموطنان ترک خود را در بحث و مناقشه، توافق و مخالفت و روبوسی و دعوای دوستان با همدیگر توصیف میکند و «اعتیاد همگان به آدرنالین» اشاره میکند.
میترسم دوستان غرب در ترکیه که این قدر به «آدرنالین» عادت کردهاند زیاد هم منتظر دوستان غربی خود نمانند.
بعد از تظاهرات عظیم استانبول، اردوغان به سن پترزبورگ میرود تا با دوست سابق و بعد دشمن و حالا باز دوست خود پوتین ملاقات کند.
احتمالا رئیس جمهوری ترکیه خواهد دید که معامله با کدام برای ترکیه مناسبتر است و احتمالا پوتین برای او کمتر از غرب شرط و شروط خواهد گذاشت؛ اگرچه در واقع رئیس جمهوری روسیه هم برای دوست خود چیزی به آن درجه فوری و بهتر از غرب برای ارائه به اردوغان ندارد.