در سال جاری میلادی، دوره ریاستجمهوری باراک اوباما، پس از دو دوره چهار ساله به پایان میرسد و او قانونا قادر به شرکت در سومین دور انتخابات نخواهد بود. نتیجه آنکه علاوه بر حزب اصلی رقیب، یعنی جمهوریخواهان، همحزبیهای آقای اوباما از حزب دمکرات نیز باید نامزد تازهای را برای رایگیری در ماه نوامبر به رایدهندگان معرفی کنند.
و به این ترتیب روند نه چندان کوتاه گزینش نامزد نهایی، برای انتخابات ایالات متحده، آغاز میشود.
از ماهها پیش از آغاز مناظرات، شماری از اعضای هر دو حزب اصلی، برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری اعلام آمادگی میکنند. اما پیروزی در مقام ریاست دولتی که بزرگترین اقتصاد بر کره زمین است و قدرتمندترین ارتش جهان [گزارش کردیت سوئیس از ردهبندی ارتشهای جهان] تحت فرماندهی اوست، کار آسانی نیست.
گزینش درونحزبی، انتخابات مقدماتی
نامزدهایی که در گردونه گزینش اولیه باقی میمانند، هفتهها، در شبکههای پربیننده آمریکا به مناظره با یکدیگر میپردازند. بعد از آن گزینش درونحزبی دو حزب اصلی آغاز میشود. از ماه میلادی فوریه تا ماه ژوئن هر ایالت و منطقهای از آمریکا برای انتخاب نامزد نهایی، رایگیری میکند.
در بیشتر ایالتها هواداران احزاب در «انتخابات مقدماتی» مستقیما به نامزد مورد علاقه خود رای میدهند. اما بعضی از ایالات، مانند آیووا، دست به برپایی «انجمن حزبی» (کاکس) میزنند؛ آنچه در حقیقت دیداری درونحزبیست که در آن بحث و بررسیهایی صورت گرفته و بر سر نامزد واحدی توافق به دست میآید.
کاکس (CAUCUS ) واژهای متعلق به بوميان آمريکايیست که به معنی نشست و جلسه بزرگان قبيله است.
در فرایند گزینش اولیه هر یک از نامزدهای جمهوریخواه یا دمکرات، هزاران کلیومتر، از یک سو تا سوی دیگر آمریکا، سفر میکند، با مردم کوچه و خیابان دیدار میکند و به خواستههای آنها گوش میدهد. ارتشی از داوطلبان نیز طی هفتههایی که گزینش اولیه طول میکشد، به یاری هر یک از نامزدها میرود.
گزینش اولیه در آیووا، سپس نیوهمپشایر و کارولینای جنوبی، بین اول تا ۲۰ فوریه برگزار میشود. اما هر ایالت در روزی متفاوت رای نمیدهد. در اولین روز مارس ۱۴ ایالات و یک منطقه، همزمان با هم، به گزینش فرد مورد نظر خود دست میزنند.
نتیجه گزینش در هر یک از ایالتها (به صورت «انتخابات مقدماتی» یا «انجمن حزبی») نشان میدهد چه تعداد از نمایندگان ایالتی از نامزد مورد نظر خود حمایت میکنند؛ یا به عبارتی چه تعداد از این نمایندگان در «کنگره ملی» برای گزینش نامزد نهایی در ماه ژوئن، به فرد مورد نظر رای خواهند داد.
چگونگی شمارش آرا در هر ايالت در گنگره ملی، خود از فرمول ويژهای برخوردار است که براساس عواملی مانند جمعيت ايالت، ميزان اهميت آن ايالت برای حزب مربوطه و شمار مقامهای حزبی انتخاب شده در آن ايالت، محاسبه میشود.
نامزد جمهوریخواه باید در گردهمایی نهایی یا «کنگره ملی» برای گزینش نامزد نهایی، صاحب دستکم ۱۲۳۷ رای، از ۲۴۷۲ رای ایالتها شود. نامزد دمکرات نیز به حمایت ۲۳۸۳ نماینده از ۴۷۶۴ کل نمایندگان ۵۰ ایالت نیاز خواهد داشت.
نکته در اینجاست که حتی تا آن روز، و بعد از همه گزینشهای اولیه ایالتی، بازهم نمایندگان ممکن است اختلافات زیادی داشته باشند و باز هم به چانهزنی برای انتخاب نامزد نهایی ادامه دهند.
فصل رقابت
پس از گزینش، سه ماه نفسگیر در انتظار نامزد نهایی هر حزب است. البته به جز جمهوریخواهان و دمکراتها، نامزدهای مستقل یا از احزاب کوچکتر نیز وارد گردونه میشوند، اما تقریبا همیشه رقابت به طور محسوسی محدود به نامزدهای دو حزب اصلیست.
نامزدها به مناظره با یکدیگر میپردازند. مناظرههای آنها زنده و به طور عمومی برای مردم پخش میشود. نامزدهای نهایی باز هم هزاران کلیومتر از یک سو تا سوی دیگر آمریکا سفر میکنند، با مردم دیدار میکنند و پای حرفهای آنها مینشینند.
تا بالاخره روز رایگیری در سهشنبه پس از اولین دوشنبه ماه نوامبر فرا میرسد. یعنی اگر اول نوامبر سه شنبه باشد، رای گیری روز سه شنبه هشتم نوامبر برگزار میشود. (بله! رایگیری در ایالات متحده وسط هفته انجام میشود.)
روند رایگیری
در ایالات متحده، رئیسجمهوری بر اساس مجموع آرای عمومی ریختهشده در صندوقهای رای انتخاب نمیشود.
هر یک از ایالتها (به جز ایالت نبراسکا و ایالت مِین) شماری نماینده دارند که به آنها «انتخابکننده» گفته میشود. شما این «انتخابکنندهها» برابر با شمار نمایندگانیست که هر ایالات به «مجلس نمایندگان» آمریکا میفرستد و بر اساس تعداد ساکنان هر ایالات تعیین میشود؛ مثلا ایالت پرجمعیت کالیفرنیا، ۵۵ «انتخابکننده» دارد و آلاسکای سرد، باز هم به خاطر شمار ساکنان آن، ۳ «انتخابکننده» دارد.
هر یک از نامزدها، که در هر ایالت صاحب بیشتر از ۵۰ درصد آرا شود، همه آرا از آن اوست. یعنی تمام «انتخابکنندهها» به او رای میدهند. در آمریکا مجموع ۵۳۸ «انتخابکننده» از همه ایالتها و مناطق وجود دارد. نامزدی میتواند راهی کاخ سفید شود، که آرای دستکم ۲۷۰ «انتخابکننده» را تصاحب کند.
بگذارید اینطور توضیح بدهیم: وقتی بیشتر از ۵۰ درصد از رایدهندگان در -مثلا- ایالات کالیفرنیا به نامزدی رای بدهند، آن نامزد خود به خود صاحب همه ۵۵ امتیازی میشود که در این ایالت وجود دارد. یعنی ۵۵ نماینده (انتخابکننده) این ایالت، میگویند او برنده انتخابات در کالیفرنیا شده؛ همین اتفاق در -مثلا- آلاسکا هم میافتد، با این تفاوت که از آلاسکا فقط سه امتیاز نصیب نامزد پیروز میشود. جمع این امتیازها باید حداقل به ۲۷۰ برسد تا پیروز نهایی انتخاب شود. اما همانطور که گفتیم ۲ ایالت از ۵۰ ایالت روش دیگری دارند. در این دو ایالت هر نامزد هر چه قدر که رای بگیرد، همانقدر هم امتیاز خواهد داشت. یعنی همه امتیازها یک جا به کسی نمیرسد و بر اساس شمار آرا بین نامزدها تقسیم میشود.
اما این روش رایگیری بعضی وقتها بحثبرانگیز بوده؛ در سال ۲۰۰۰ میلادی، ال گور، نامزد دمکراتها، صاحب بیشترین شمار آرای عمومی شد، یعنی اکثریت کل ساکنان آمریکا به او رای دادند، اما شمار امتیازهای ایالت به ایالت، به نفع جرج بوش، نامزد جمهوریخواه تمام شد و او با گرفتن ۲۷۱ امتیاز (در مقابل ۲۶۶ امتیازی که به ال گور رسید) برنده انتخابات شد.
در ژانویه ۲۰۱۷، یک سال دیگر، باراک اوباما، رسما جای خود را به ۴۵مین رئیسجمهوری آمریکا خواهد داد. تا آن زمان، نامزدها راه پر فراز و نشیبی دارند و باید از هفتخوانی رد شوند که آخر سر به محل کار و اقامت رئیسجمهور میرسد: «کاخ سفید».