با پایان یافتن مذاکرات وین ۳ درباره سوریه و توافق بر سر کلیات و دوری جستن از ورود به مسائل جزئی چون آینده سیاسی بشار اسد، امیدهایی برای پایان دادن به بحران سوریه شکل گرفته است. اگرچه در راه چنین امیدی موانع زیادی وجود دارد و هر طرف از محورهای نزاع در منطقه تلاش خواهد کرد توافقات صورت گرفته را به نفع خود تفسیر کند، اما مهمترین نکته گفتوگوهای وین، آتشبسی است که به زودی وارد شورای امنیت خواهد شد و این شورا با صدور قطعنامهای، همه را ملزم به آن میکند. با برداشتن این گام در طی مدت شش ماه زمینه برای تشکیل «هیئت حاکم انتقالی» و نه «دولت انتقالی» فراهم میشود و در شش ماهه دوم قانون اساسی جدید سوریه تدوین میگردد و بعد از آن در شش ماهه سوم انتخابات برگزار میشود.
در این میان دولت مرکزی سوریه و حامیان او ممکن است بخواهند تغییراتی در توافقهای حاصل شده ایجاد کنند یا تبصره هایی به نفع خود بر آن وارد کنند، اما دگرگونیهای ساختاری ایجاد شده که در زیر به شرح آنها خواهم پرداخت، راه بازگشتی برای بشار اسد باقی نمیگذارند. مگر اینکه کل فرآیند مذاکرات وین برچیده شود.
۱-توافقات حاصل شده بدون حضور نمایندگان دولت بشار اسد و مخالفان او صورت گرفت. این بدان معنی است که راه حل سوریه از دست خود سوریها خارج شده و در یک فرآیند بین المللی قرار گرفته است. در این مذاکرات دو محور نزاع یعنی عربستان سعودی، قطر و ترکیه از یک سو و روسیه و ایران از سوی دیگر به مصاف هم رفتند. هر دو طرف به روشنی بر خواستههای خود اصرار کردند اما امریکا و اروپا بر راه میانه تأکید کردند که بدون اشاره به موارد اختلاف توانستند در نهایت توافقات فوق الذکر را برون دهند. بین المللی شدن قضیه سوریه و اتخاذ گامهای عملی برای آن در نهایت به ضرر حاکم دمشق منتهی میشود زیرا خودبخود حاکمیت خاندان اسد و «مشروعیت» آن را زیر سؤال میبرد و راه را برای تصمیم گیریهای بین اللملی باز میکند که بشار اسد هیچ ارادهای بر آن ندارد. در این میان سخنان تند علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بر ضد گفتوگوهای وین نشان داد که تا چه مقدار مسئولین جمهوری اسلامی از بینالمللی شدن بحران سوریه نگران هستند.
۲-هم پیمانان مخالفان بشار اسد در مذاکرات پیشین وین در میان ۹ بند توافقی، توانستند نکتهای را بگنجانند که انتخابات آینده سوریه زیر نظر سازمان ملل برگزار گردد، به ویژه که این مسأله شامل مناطقی خارج از سلطه بشار اسد و همچنین مهاجرین سوری در خارج از کشور میشود. این بند که به امضای هم پیمانان بشار اسد یعنی روسیه، چین و ایران رسید موجب نگرانی دولت فعلی سوریه شد و انتقادهایی از سوی رژیم سوریه و حزب الله لبنان را برانگیخت. در ایران نیز محمدعلی جعفری فرمانده سپاه به روسیه حمله کرد و از آن سو، محمدجواد ظریف که متن ۹ مادهای مذاکرات وین ۲ را امضا کرده بود، مجبور شد از عملکرد خود در این گفتوگوها دفاع کند.
در حال حاضر نصف جمعیت سوریه در مناطقی به سر میبرد که خارج از سلطه بشار اسد قرار دارد و اگر سوریهای مهاجر را به آنها اضافه کنیم، معادله جمعیتی به نفع مخالفان تغییر خواهد یافت، ضمن اینکه اگر یک انتخابات کاملا آزاد و بدون دخالت سازمانهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی طرفدار بشار اسد در مناطق تحت سیطره حاکم دمشق صورت بگیرد، خواهیم دید که همه مردم این مناطق به بشار اسد رأی نخواهند داد.
۳-اعلام تروریستی بودن «جبههالنصره» در کنار «داعش» موجب خواهد شد که بسیاری از نیروهای سوری آن به دیگر تشکلاتی بپیوندند که روسیه و ایران نتوانستند در مذاکرات وین ۳ آنها را در قالب گروههای تروریستی معرفی کنند. گروههای مانند جیش النصر، جیش الفتح و جیش الاسلام که این آخری حتی حملات انتحاری اخیر داعش به پاریس را محکوم کرد و با مردم فرانسه اظهار همدردی کرد. همچنین رژیم بشار اسد و جمهوری اسلامی انتظار داشتند با حمله به جنوب شهر حلب و مشغول کردن مخالفان در این جبهه، داعش بتواند به راحتی در جبهه حلب شمالی کار «جیش الشام»، گروه نورالدین زنکی و گردان سلطان مراد که از گروههای عمده مخالف بشار اسد در شمال حلب هستند را تمام کند. داعش با پیش آمد چنین فرصتی، به گروههای فوق الذکر حمله کرد اما بلافاصله نیروی هوایی ترکیه وارد عمل شد و به شدت جنگجویان داعش را در این منطقه بمباران کرد. پوشش هوایی ترکیه موجب شد که پیشروی داعش در این مناطق متوقف شود و مناطق تصرف شده توسط آنها بازپس گرفته شود.
از سوی دیگرعملیات تروریستی پاریس و کشتار افراد بیگناه توسط داعش موجب شد که محکومیت سراسری در جهان عرب و اسلام بر علیه این اعمال غیر انسانی صورت بگیرد. در چنین فضایی نه فقط داعش دیگر قادر نخواهد بود نیروی جدیدی به خود اضافه کند، بلکه دیگر گروههای رزمی در سوریه یک اتحاد بزرگ و قوی بر ضد آن ایجاد خواهند کرد. رژیم اسد که در گذشته از درگیری میان داعش و دیگر گروهها به نفع خود استفاده میکرد، با شفاف شدن مرزبندیها، همه گروهها به غیر از داعش و جبهه النصره علیه بشار اسد یکپارچه خواهند شد و بیانیههایی که در روزهای گذشته در جنوب حلب صادر شد، در این راستا حرکت میکند.
۵-از نظر نظامی، قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به همراه طراحان روسی حمله به سوریه امیدوار بودند که با بسیج همه نیروها و به کارگیری شبه نظامیان لبنانی، عراقی، افغانی و پاکستانی بتوانند تغییری در معادله جنگ به خصوص در منطقه حلب به وجود آورند و برای امتیازگیری از محور مقابل در مذاکرات وین، از آن استفاده کنند. این حمله در ابتدا با اندک موفقیتهایی همراه شد و نیروهای سپاه پاسداران به همراه شبه نظامیان شیعه چند روستا را در محور جنوبی حلب تصرف کردند. اما با شدت گرفتن درگیریها و افزایش تلفات به خصوص در میان فرماندهان ایرانی، تعدادی از مناطق تصرف شده بازپس گرفته شد و چندان تغییر مهمی در معادله جنگی این منطقه به نفع بشار اسد صورت نگرفت و بعید به نظر میرسد که در آینده نیز چنین تغییراتی حاصل شود. ضمن اینکه نیروهای مخالف نیز در جبهه استان حماه پیشروی قابل توجهی به دست آوردند.
۶-شکست سنگین داعش در شهر سنجار در شمال عراق و قطع راه امدادی میان دو پایتخت داعش در عراق و سوریه یعنی موصل و رقه، نوید آن را میدهد که ستاره این گروه تروریستی در حال افول است. اگرچه اکنون «حکومت اسلامی» تلاش میکند با حمله به پاریس و تهدید چند کشور غربی دیگر، شکست خود در سنجار را پوشش تبلیغاتی دهد، اما به زودی پیروزی کردها در شمال عراق آثار خود را هم در سوریه و هم در عراق نشان خواهد داد و مخالفان بشار اسد به خصوص در نقاط تماس خود با داعش از تحرک بیشتری برخوردار خواهند شد. جبهه شمال حلب که اکنون تحت تأثیر وجود قوای داعش کاملا گره خورده است، با ضعیف شدن این گروه تروریستی، مخالفان امکان آن را مییابند تا به جبهه جنوب حلب کمک کنند. جنبش احرار الشام که در این منطقه به شدت فعال است با صدور بیانیهای ضمن محکومیت شدید کشتار انسانهای بیگناه در پاریس، آمادگی خود را برای طرد داعش از این مناطق اعلام کرد.
از سوی دیگر، نتیجه جنگ در جنوب حلب نشان میدهد که آخرین تلاشهای ایران و بشار اسد برای تغییر معادله حاکم راه به جایی نبرده است و بنابراین روسیه نمیتواند برای همیشه بر این رهیافت تأکید کند. ضمن اینکه وضعیت اقتصادی روسیه در شاخصهای اطمینان بخشی قرار ندارد و نمیتواند به جنگ خود در سوریه برای مدت طولانی ادامه دهد. اما در آن سو، زمانی که روسیه میتواند با کشورهای مخالف بشار اسد کنار بیاید، میتواند فرصتهای زیادی در برابر خود باز کند و امتیازات فراوانی را نصیب خود کند. از نظر بینالمللی روسیه میتواند بگوید که با ورود عملی خود به جنگ سوریه توانست این بحران خطرناک را به پایان برساند. همچنین روسیه میتواند با همکاری با کشورهای مخالف بشار اسد، ضمن حفظ منافع استراتژیک خود در سوریه، در زمینه بالا بردن قیمت نفت امتیازاتی بگیرد. پائین بودن قیمت نفت در حال حاضر فشار سختی را بر اقتصاد روسیه وارد میکند و افزایش آن پاداشی است که روسها در اثر همکاری آنها در موضوع سوریه به دست خواهند آورد.
روسها عاقلتر از آن هستند که این همه امتیازات را از دست بدهند و به موضوع بقای بشار اسد بچسبند. «حاکم دمشق» یک برگه بازی بیش نیست و تا وقتی ارزش دارد که در جای مناسب و در مکان مناسب به کار گرفته شود و اعتقاد بر این است که روسها آن را به کار گرفتهاند و الان نوبت آن است که به امتیازات خود فکر کنند. این بدان معنی است که روسها مذاکرات وین را تا آخر خواهند رفت و راه بازگشتی برای آن نیست. شاید انتقاداتی که برخی از مسؤولین ایرانی از روسیه مطرح میکنند، در واقع انتقاد از سوار شدن در اتوبوسی است که روسها آن را هدایت میکنند. در این اتوبوس مسؤولین جمهوری اسلامی نمیدانند به کجا خواهند رفت و به چه هدفی منتهی میشوند و برای پیاده شدن نیز دیر شده است، چون اتوبوس روسی حرکت کرده است.
---------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا.