پس از امضاء توافقنامه همکاری های نظامی و اتمی چهار ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلاری با روسيه ، و در راه باز گشت از اوکراين و بلاروس، هوگو چاوز رييس جمهور خبر ساز ونزوئلا بمنظور استراحت و احتمالا تجديد تاريخ توافقنامه های گذشته خود با جمهوری اسلامی راهی تهران شده است. طی شش سال گذشته ايران و ونزوئلا مجموعه ای از توافق های همکاری در زمينه های دفاعی، صنعتی، بانکی، تجاری و ارتباطات را به امضاء رسانده اند که در صورت عملی شدن ارزش آنها از مرز ۲۰ ميليارد دلار فرا تر خواهد رفت.
طرحهای کاغذی
ارزش اسمی طرحهای همکاری های مشترک ايران و ونزوئلا که از سال ۲۰۰۷ تاکنون به امضاء رسيده اند، به تنهايی بيش از چهار ميليارد دلار است. با اين وجود نه تنها هيچيک از طرحهای مشترک دو کشور تاکنون به مرحله بهره برداری نرسيده که در پاره ای موارد حتی از مرحله مطالعات اوليه نيز فرا تر نرفته اند.
اتخاذ تصميم نسبت به توسعه مناسبات با ونزوئلا در دولت نهم، و پيگيری اين هدف در دولت کنونی، بدون در نظر گرفتن شرايط لازم و مطلوب برای همکاری های مشترک، و تنها با پيروی از انگيزه های سياسی صورت گرفته است.
در نتيجه، علی رغم بسيج تمامی امکانات اقتصاد دولتی ايران و ابلاغ دستور به شرکتهای در اختيار دولت برای همکاری، طرحهای مشترک دو کشور نه در ايران و نه در ونزوئلا تاکنون به کمترين نتيجه مطلوب دست نيافته اند.
طرحهای همکاری های دو کشور از سال ۲۰۰۷ به بعد با شکل انفجاری ولی تنها بروی کاغذ توسعه يافت. از جمله توافق های همکاری مشترک، اجرای دو طرح اکتشاف و توليد نفت ، احداث يک کارخانه اتومبيل سازی و يک کارخانه تراکتور سازی ( ونيران) در ونزوئلا بود.
ايجاد کارخانجات پتروشيمی در ايران و احداث يک پالايشگاه نفت با ظرفيت ۱۴۰ هزار بشکه در روز در سوريه، با سرمايه مشترک دو کشور و بمنظور تصفيه نفت خام ارسالی ايران، از جمله طرحهايی است که همچنان بروی کاغذ باقی مانده اند.
در سال ۲۰۰۹ علاوه بر توافق نامه های معوق مانده، ۹ موافق نامه اصولی ديگر در زمينه همکاری های بانکی، بهره برداری از معادن ونزوئلا، اکتشاف و توليد اورانيوم، تحقيقات کشاورزی، نفت و گاز و پتروشيمی نيز مابين دو کشور به امضاء رسيد.
طی داد و ستد های سخاوتمندانه روسای جمهور ايران و ونزوئلا در سال ۲۰۰۹ ، ايران متعهد به ارسال مواد خوراکی، تراکتور، موتور سيکلت و کالاهای مصرفی به ونزوئلا شد و آن کشور نيز متعهد به ارسال ۲۰ هزار بشکه بنزين به ايران.
تلاش بی حاصل برای توسعه مصنوعی حجم مبادلات دو کشور در حالی صورت ميگيرد که بازار های مصرفی ونزوئلا مملو از کالاهای ارزان قيمت چينی است و صادرات احتمالی ونزوئلا نيز در ايران فاقد بازار مصرف است.
سقوط به رديف پنجم
در شرايطی که حجم مبادلات تجاری ايران با ساير کشور های آمريکای لاتين طی سه سال گذشته افزايش يافته، ونزوئلا به دليل نداشتن شرايط طبيعی گسترش مناسبات اقتصادی با ايران در اين افزايش حجم سهم متناسبی نداشته است.
منجمله از سال ۲۰۰۷ تا کنون حجم تجارت خارجی ايران با برزيل ۹۶ در صد و با آرژانتين ۸۸ در صد افزايش يافته حال آنکه افزايش حجم مبادلات ايران با ونزوئلا، با وجود امضاء توافق های چند ميليارد دلاری مشترک، حاکی از تنها ۳۱ در صد افزايش است.
دولت کنونی ايران تلاش داشته که از راه نمايش توسعه سطح همکاری های دوجانبه با ونزوئلا، گسترش غير عادی نمايندگی سياسی خود در کاراکاس را توجيه نمايد. اين تلاشها با تنزل رتبه سوم آن کشور به رتبه پنجم در ليست طرفهای تجاری ايران در آمريکای لاتين اينک عملا با شکست روبرو شده است.
انگيزه های سياسی
تلاش چند سال اخير ايران و ونزوئلا برای توسعه همکاری های مشترک بيشتر بمنظور توجيه نزديکی سياسی روسای دو دولت صورت گرفته تا و جود آمادگی های اقتصادی مابين دو کشور.
نقطه پيوند سياسی هوگو چاوز و محمود احمدی نژاد ايستادگی آنها در برابر آمريکا و مقابله مشترک تبليغاتی با "امپرياليسم سرمايه داری " است.
در طول دو سال گذشته و در مسير سياست خارجی چالشی ونزوئلا، اسرائيل نيز جای تازه ای يافت. در ژانويه سال ۲۰۰۹ و بدنبال درگيری های خونين در غزه، ونزوئلا مناسبات خود را با اسرائيل قطع و سفير آن کشور را از کارکاس اخراج کرد.
در اين موضع گيری اگرچه همراهی چاوز با ديگر کشور های متمايل به چپ آمريکای لاتين مانند بوليوی که پيشتر با اسرائيل قطع رابطه کرده بود، نقش موثر تری داشته تا تامين رضايت تهران، در هر حال جمهوری اسلامی از اين اقدام استقبال کامل بعمل آورد.
بی ترديد يکی از وجوه عمده تلاش های ايران برای نزديکی بيشتر به ونزوئلا يافتن پايگاهی برای رقابت با حضور اسرائيل در منطقه آمريکای لاتين است. اهميت سياسی اين هدف موجب گرديده که سفارت ايران در ونزوئلا به يکی از بزرگترين واحد های نمايندگی سياسی ايران در خارج تبديل شود.
در سال ۲۰۰۸ يکی از پايگاههای خبری اسرائيلی سندی را منتشر ساخت که مدعی بود در وزارت خارجه اسرائيل تهيه شده. بموجب سند ياد شده، در کنار پاره ای از فعاليتهای ادعايی جمهوری اسلامی در ونزوئلا، از تلاش تهران برای دريافت اورانيوم خام از ونزوئلا و همچنين ايجاد يک هسته فعاليت برای حزب الله لبنان در جزيره مارگاريتا ( متعلق به ونزوئلا ) مورد اشاره قرار گرفته بود.
اگرچه پاره ای از اقدامات چاوز مانند خريدن موشکهای اس ۳۰۰ روسی که به ايران تحويل داده نشد و يا خودداری از ارسال قطعات يدکی و هواپيماهای دست دوم مسافربری که مورد درخواست ايران بود و همچنين فراموش ساختن تحويل ۲۰ هزار بشکه بنزين به جمهوری اسلامی گلايه هايی را نزد پاره ای رسانه های دولتی و نيمه دولتی ايران بر انگيخته، در هر حال رييس دولت ايران از ديدار با هم پيمان سياسی خود مانند هميشه استقبال کرده و انتظار ميرود که آنرا به فرصت تازه ای برای تجديد حمله ای رسانه ای عليه استکبار جهانی، آمريکا و اسرائيل تبديل سازد.
طرحهای کاغذی
ارزش اسمی طرحهای همکاری های مشترک ايران و ونزوئلا که از سال ۲۰۰۷ تاکنون به امضاء رسيده اند، به تنهايی بيش از چهار ميليارد دلار است. با اين وجود نه تنها هيچيک از طرحهای مشترک دو کشور تاکنون به مرحله بهره برداری نرسيده که در پاره ای موارد حتی از مرحله مطالعات اوليه نيز فرا تر نرفته اند.
اتخاذ تصميم نسبت به توسعه مناسبات با ونزوئلا در دولت نهم، و پيگيری اين هدف در دولت کنونی، بدون در نظر گرفتن شرايط لازم و مطلوب برای همکاری های مشترک، و تنها با پيروی از انگيزه های سياسی صورت گرفته است.
در نتيجه، علی رغم بسيج تمامی امکانات اقتصاد دولتی ايران و ابلاغ دستور به شرکتهای در اختيار دولت برای همکاری، طرحهای مشترک دو کشور نه در ايران و نه در ونزوئلا تاکنون به کمترين نتيجه مطلوب دست نيافته اند.
طرحهای همکاری های دو کشور از سال ۲۰۰۷ به بعد با شکل انفجاری ولی تنها بروی کاغذ توسعه يافت. از جمله توافق های همکاری مشترک، اجرای دو طرح اکتشاف و توليد نفت ، احداث يک کارخانه اتومبيل سازی و يک کارخانه تراکتور سازی ( ونيران) در ونزوئلا بود.
ايجاد کارخانجات پتروشيمی در ايران و احداث يک پالايشگاه نفت با ظرفيت ۱۴۰ هزار بشکه در روز در سوريه، با سرمايه مشترک دو کشور و بمنظور تصفيه نفت خام ارسالی ايران، از جمله طرحهايی است که همچنان بروی کاغذ باقی مانده اند.
در سال ۲۰۰۹ علاوه بر توافق نامه های معوق مانده، ۹ موافق نامه اصولی ديگر در زمينه همکاری های بانکی، بهره برداری از معادن ونزوئلا، اکتشاف و توليد اورانيوم، تحقيقات کشاورزی، نفت و گاز و پتروشيمی نيز مابين دو کشور به امضاء رسيد.
طی داد و ستد های سخاوتمندانه روسای جمهور ايران و ونزوئلا در سال ۲۰۰۹ ، ايران متعهد به ارسال مواد خوراکی، تراکتور، موتور سيکلت و کالاهای مصرفی به ونزوئلا شد و آن کشور نيز متعهد به ارسال ۲۰ هزار بشکه بنزين به ايران.
تلاش بی حاصل برای توسعه مصنوعی حجم مبادلات دو کشور در حالی صورت ميگيرد که بازار های مصرفی ونزوئلا مملو از کالاهای ارزان قيمت چينی است و صادرات احتمالی ونزوئلا نيز در ايران فاقد بازار مصرف است.
سقوط به رديف پنجم
در شرايطی که حجم مبادلات تجاری ايران با ساير کشور های آمريکای لاتين طی سه سال گذشته افزايش يافته، ونزوئلا به دليل نداشتن شرايط طبيعی گسترش مناسبات اقتصادی با ايران در اين افزايش حجم سهم متناسبی نداشته است.
منجمله از سال ۲۰۰۷ تا کنون حجم تجارت خارجی ايران با برزيل ۹۶ در صد و با آرژانتين ۸۸ در صد افزايش يافته حال آنکه افزايش حجم مبادلات ايران با ونزوئلا، با وجود امضاء توافق های چند ميليارد دلاری مشترک، حاکی از تنها ۳۱ در صد افزايش است.
دولت کنونی ايران تلاش داشته که از راه نمايش توسعه سطح همکاری های دوجانبه با ونزوئلا، گسترش غير عادی نمايندگی سياسی خود در کاراکاس را توجيه نمايد. اين تلاشها با تنزل رتبه سوم آن کشور به رتبه پنجم در ليست طرفهای تجاری ايران در آمريکای لاتين اينک عملا با شکست روبرو شده است.
انگيزه های سياسی
تلاش چند سال اخير ايران و ونزوئلا برای توسعه همکاری های مشترک بيشتر بمنظور توجيه نزديکی سياسی روسای دو دولت صورت گرفته تا و جود آمادگی های اقتصادی مابين دو کشور.
نقطه پيوند سياسی هوگو چاوز و محمود احمدی نژاد ايستادگی آنها در برابر آمريکا و مقابله مشترک تبليغاتی با "امپرياليسم سرمايه داری " است.
در طول دو سال گذشته و در مسير سياست خارجی چالشی ونزوئلا، اسرائيل نيز جای تازه ای يافت. در ژانويه سال ۲۰۰۹ و بدنبال درگيری های خونين در غزه، ونزوئلا مناسبات خود را با اسرائيل قطع و سفير آن کشور را از کارکاس اخراج کرد.
در اين موضع گيری اگرچه همراهی چاوز با ديگر کشور های متمايل به چپ آمريکای لاتين مانند بوليوی که پيشتر با اسرائيل قطع رابطه کرده بود، نقش موثر تری داشته تا تامين رضايت تهران، در هر حال جمهوری اسلامی از اين اقدام استقبال کامل بعمل آورد.
بی ترديد يکی از وجوه عمده تلاش های ايران برای نزديکی بيشتر به ونزوئلا يافتن پايگاهی برای رقابت با حضور اسرائيل در منطقه آمريکای لاتين است. اهميت سياسی اين هدف موجب گرديده که سفارت ايران در ونزوئلا به يکی از بزرگترين واحد های نمايندگی سياسی ايران در خارج تبديل شود.
در سال ۲۰۰۸ يکی از پايگاههای خبری اسرائيلی سندی را منتشر ساخت که مدعی بود در وزارت خارجه اسرائيل تهيه شده. بموجب سند ياد شده، در کنار پاره ای از فعاليتهای ادعايی جمهوری اسلامی در ونزوئلا، از تلاش تهران برای دريافت اورانيوم خام از ونزوئلا و همچنين ايجاد يک هسته فعاليت برای حزب الله لبنان در جزيره مارگاريتا ( متعلق به ونزوئلا ) مورد اشاره قرار گرفته بود.
اگرچه پاره ای از اقدامات چاوز مانند خريدن موشکهای اس ۳۰۰ روسی که به ايران تحويل داده نشد و يا خودداری از ارسال قطعات يدکی و هواپيماهای دست دوم مسافربری که مورد درخواست ايران بود و همچنين فراموش ساختن تحويل ۲۰ هزار بشکه بنزين به جمهوری اسلامی گلايه هايی را نزد پاره ای رسانه های دولتی و نيمه دولتی ايران بر انگيخته، در هر حال رييس دولت ايران از ديدار با هم پيمان سياسی خود مانند هميشه استقبال کرده و انتظار ميرود که آنرا به فرصت تازه ای برای تجديد حمله ای رسانه ای عليه استکبار جهانی، آمريکا و اسرائيل تبديل سازد.