ديدار محمود احمدی نژاد رييس جمهوری اسلامی ایران از نيويورک، برای شرکت در شصت و هفتمين اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، در مقايسه با هفت نوبت سفرهای پيشين او، با استقبال سرد رسانه ها و بی تفاوتی اندک سياسی صورت گرفت.
سال گذشته گروه نسبتا بزرگی از ساکنان نيويورک در نزديکی محل اقامت وی، هتل مجلل واريک، گرد آمده و عليه حضور وی شعار دادند.
اين بار، بر اساس گزارش های خبری، شمار تظاهر کنند گان معترض از تعداد انگشتان دو دست فراتر نرفت. به همين نسبت شمار همراهان متعارفی رييس دولت ايران نيز از ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر در سفر های قبلی، به يکصد نفر کاهش يافته بود.
دولت آمريکا از صدور ويزا برای شصت نفر از ديگر همراهان رييس دولت ايران خودداری کرد.
روزنامه «نيويورک پست» يک روز بعد از ورود احمدی نژاد به شهر، ظاهرا به عنوان خوش آمد گويی و البته با کنايه، بسته ای حاوی تنقلات سنتی و شيرينی يهودی برای او فرستاد ولی پليس نيويورک به دلايل امنيتی، از تحويل بسته ممانعت کرد.
نيو يورک به لحاظ شمار ساکنان يهودی، يهودی ترين شهر بزرگ آمريکا است و اظهارات ضد يهودی و ضد اسرائيلی احمدی نژاد در نفی هولو کاست و «محو اسرائيل از صفحه روزگار» که در رسانه های به عنوان «محو اسرائيل از نقشه جهان» ترجمه شد، واکنشهای تند مردم شهر رسانه ها را عليه او برانگيخت.
اظهارات تکراری
اولين حضور احمدی نژاد در نيو يورک در شهريور ماه سال ۸۴ و تنها يک ماه بعد از معرفی او به عنوان برنده انتخابات رييس جمهوری در ايران صورت گرفت.
بسياری از ناظران ضرورت سفر به آمريکا و منطق حضور و سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی را در شروع کار، مورد ترديد قرار دادند اما احمدی نژاد طی اولين سفر اعلام شده به خارج از کشور، عليرغم مخالفتهای داخلی راهی نيويورک شد.
احمدی نژاد که منصب شهرداری تهران و فرمانداری اردبيل را در کارنامه شغلی خود دارد و پايان نامه خود را در مورد ترافيک شهری نوشته در شروع کار با سياست خارجی و مناسبات بين الملل طبيعتاً بيگانه بود.
طی اولين سخنرانی خود در مجمع عمومی، احمدی نژاد از ساختار مديريت سازمان ملل انتقاد کرد و خواستار استقرار عدالت و بسط معنويت در جهان شد. احمدی نژاد اين محور سخنرانی را در سالهای بعد نيز حفظ کرد و تدريجا مسائل تکراری مربوط به نفی هالو کاست و ضديت با صهيونيسم را نيز بر آن افزود.
اظهارات ضد اسرائیلی احمدی نژاد در اصل آميزه ای است تکراری از گفته های پيشين آيت الله خمينی. توصيه غير متعارفی او مبنی بر اينکه «اسرائيل را به اروپا منتقل کنند» نيز برای اولين بار در سال ۱۹۹۰ از سوی معمر قذافی ديکتاتور پيشين ليبی مطرح شده و واکنشهای غير جدی رسانه ها را بدنبال آورده بود.
در مورد هولوکاست طی چند دهه گذشته تعدادی کنکاش گران ضد يهودی به نوشتن کتاب و انتشار مقالاتی مبادرت کرده و تعداد واقعی تلفات يهوديان در دوران حکومت ادولف هيتلر را مورد ترديد قرار داده اند. شمار اين گونه اقلام مخالف، در مقايسه با شواهد تاريخی متعدد داير بر اثبات واقعيت وجودی هالوکاست، بسيار اندک است.
در نگاه پاره ای از ناظران، اظهارات ضد يهودی احمدی نژاد در مجامع جهانی، از سوی دولتمردان اسرائيلی و رسانه های نزديک به آن کشور، بمنظور توجيه مظلوميت مورد ادعای آنها، مورد استفاده قرار گرفته، و بيش از ايجاد موج ضد اسرائيلی، به جلب حمايت بيشتر از آنها منجر شده است.
سخنرانی ضد يهودی احمدی نژاد در کنفرانس دوربان ۲ که کوفی عنان دبير کل وقت سازمان ملل را به واکنش اعتراضی و بسياری از ديپلماتهای حاضر در جلسه را به ترک محل سخنرانی وادار ساخت، از نمونه های نزاکت سياسی مورد انتقاد قرار گرفته احمدی نژاد است.
نصيحت به رهبران جهان
احمدی نژاد قرار گرفتن در مقابل افکار عمومی جهان را در فاصله کوتاهی بعد از معرفی شدن به عنوان برنده انتخابات آغاز کرد، و دولت وقت را (در شرايط انتقالی) به از سر گرفتن فعاليتهای اتمی تعليق شده ( فرايند اورانيوم در اصفهان و متعاقباً غنی سازی اورانيوم در نطنز) وادار ساخت.
دوران رياست جمهوری احمدی نژاد با افزايش قيمت نفت در بازار های جهانی همزمان بود. افزايش درآمدهای باد آورده نفتی را رييس دولت به حساب مديريت و موفقيت اقتصادی خود واريز کرد.
سال بعد طی نامه ای به جورج بوش، رييس جمهور وقت آمريکا را در مورد نحوه برخورد با مسائل جهانی مورد خطاب قرار داد و خواستار پذيرفتن ايران به عنوان يک قدرت اتمی شد. آمريکا، نامه احمدی نژاد بی جواب گذاشته شد.
اندکی بعد، احمدی نژاد که عمق درک خود از مسائل سياسی جهان را با تعداد عکسها و گزارشهای خبری مربوط بخود در رسانه های جهان مقايسه ميکرد جورج بوش را به يک مناظره تلويزيونی برای بحث پيرامون مسائل فرامليتی فرا خواند. دولت آمريکا از کنار اين دعوت نيز بی اعتنا گذشت.
نامه نگاری های احمدی نژاد به رهبران جهان همچنان ادامه يافت. دو نامه به پاپ رهبر کاتوليکهای جهان، و نامه هايی به رييس جمهور فرانسه، صدراعظم آلمان و بيش از يک نامه به اوباما از جمله نامه نگاری های رسانه ای شده رييس دولت جمهوری اسلامی است.
دانشگاه کلمبيا
جنجالی ترين سفر احمدی نژاد به نيو يورک در سپتامبر سال ۲۰۰۷ صورت گرفت. دعوت از او برای سخنرانی در دانشگاه کلمبيا، با اعتراضهای گسترده ای روبرو شد.
بعد از حضور در دانشگاه کلمبيا و در باز گشت از نيويورک، احمدی نژاد عمق سياسی و فلسفی افکار خود را مورد تجديد نظر قرار داد و اينبار طی نامه های تازه ای خواستار مشارکت در مديريت جهان شد.
با بی اعتنايی رهبران جهان به نامه های احمدی نژاد، رييس دولت جمهوری اسلامی نامه سرگشاده ای به مردم آمريکا نوشت که در رسانه ها جدی گرفته نشد.
با اين وجود اظهارات ضد اسرائيلی و ضد آمريکايی احمدی نژاد در پاره ای کشورهای مسلمان نشين خاورميانه، و آسيای غربی طرفداران تازه ای يافت و احمدی نژاد با اقبال اين گروهها در پاکستان، سوريه، فلسطين، لبنان و اردن روبرو شد.
احمدی نژاد آميزه ای از افزايش قدرت خريد ناشی از افزايش درآمد نفت را ( در پوشش موفقيت اقتصادی) و حمايت گروههای تند رو در کشور های اسلامی را به عنوان موفقيت سياسی در عرصه بين الملل، و شهرت رسانه ای را به عنوان اعتبار شخصی، در خدمت استحکام موقعيت داخلی خود قرار داد و از اين لحظ تا آنجا پيشرفت که ضمن به چالش خواندن جايگاه قدرت رهبر جمهوری اسلامی، در صدد ماندگار ساختن ( مستقيم و يا غير مستقيم ) حضور خود در قدرت برآمد.
تفاوت ها آغاز تا پايان راه
سفر سال گذشته احمدی نژاد به نيو يورک در مقايسه با سفر های پيشين او کاملا متفاوت مينمود؛ ايران چهار قطعنامه تنبيهی شورای امنيت را در کيسه داشت و نگران حمله نظامی اسرائيل بود که چند سال پيش خواستار محو آن از صفحه روزگار شده بود.
احمدی نژاد که بعد از اولين حضور در نيويورک و اجلاس مجمع عمومی از ديدن هاله نور در اطراف خود، طی ديدار با آيت الله آملی سخن گفته بود، اينبار و طی آخرين ديدار، بساط خود را در شهر کاملا بی رونق و سوت و کور می بيند.
درآمد نفتی ايران، و به همان نسبت قدرت خريد و در نتيجه بخش بزرگی از اهميت منطقه ای جمهوری اسلامی، در نتيجه اعمال تحريمها به کمتر از نصف کاهش يافته است. جمهوری اسلامی، و احمدی نژاد در افکار عمومی جهان آب رفته اند.
مطابق گمانه زنی های متعدد، ميزان حمايت افکار عمومی از جمهوری اسلامی و احمدی نژاد در کشورهای مسلمان که بعد از جنجال دور دوم انتخابات رو به کاهش نهاده بود، با شکل گرفتن بهار عربی و بخصوص در نتيجه اصرار ايران به ادامه حمايت از رژيم اسد در سوريه به سطحی نازل رسيده است.
در اطراف محل اقامت احمدی نژاد در نيويورک ، که سال گذشته بجای حاميان، مخالفان او گرد آمده و خواستار خروج او از شهر بودند، اينبار سکوت نسبی برقرار است.
-----------------------------------------------------
مطالب مطرح در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست
سال گذشته گروه نسبتا بزرگی از ساکنان نيويورک در نزديکی محل اقامت وی، هتل مجلل واريک، گرد آمده و عليه حضور وی شعار دادند.
اين بار، بر اساس گزارش های خبری، شمار تظاهر کنند گان معترض از تعداد انگشتان دو دست فراتر نرفت. به همين نسبت شمار همراهان متعارفی رييس دولت ايران نيز از ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر در سفر های قبلی، به يکصد نفر کاهش يافته بود.
دولت آمريکا از صدور ويزا برای شصت نفر از ديگر همراهان رييس دولت ايران خودداری کرد.
روزنامه «نيويورک پست» يک روز بعد از ورود احمدی نژاد به شهر، ظاهرا به عنوان خوش آمد گويی و البته با کنايه، بسته ای حاوی تنقلات سنتی و شيرينی يهودی برای او فرستاد ولی پليس نيويورک به دلايل امنيتی، از تحويل بسته ممانعت کرد.
نيو يورک به لحاظ شمار ساکنان يهودی، يهودی ترين شهر بزرگ آمريکا است و اظهارات ضد يهودی و ضد اسرائيلی احمدی نژاد در نفی هولو کاست و «محو اسرائيل از صفحه روزگار» که در رسانه های به عنوان «محو اسرائيل از نقشه جهان» ترجمه شد، واکنشهای تند مردم شهر رسانه ها را عليه او برانگيخت.
اظهارات تکراری
اولين حضور احمدی نژاد در نيو يورک در شهريور ماه سال ۸۴ و تنها يک ماه بعد از معرفی او به عنوان برنده انتخابات رييس جمهوری در ايران صورت گرفت.
بسياری از ناظران ضرورت سفر به آمريکا و منطق حضور و سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی را در شروع کار، مورد ترديد قرار دادند اما احمدی نژاد طی اولين سفر اعلام شده به خارج از کشور، عليرغم مخالفتهای داخلی راهی نيويورک شد.
احمدی نژاد که منصب شهرداری تهران و فرمانداری اردبيل را در کارنامه شغلی خود دارد و پايان نامه خود را در مورد ترافيک شهری نوشته در شروع کار با سياست خارجی و مناسبات بين الملل طبيعتاً بيگانه بود.
طی اولين سخنرانی خود در مجمع عمومی، احمدی نژاد از ساختار مديريت سازمان ملل انتقاد کرد و خواستار استقرار عدالت و بسط معنويت در جهان شد. احمدی نژاد اين محور سخنرانی را در سالهای بعد نيز حفظ کرد و تدريجا مسائل تکراری مربوط به نفی هالو کاست و ضديت با صهيونيسم را نيز بر آن افزود.
اظهارات ضد اسرائیلی احمدی نژاد در اصل آميزه ای است تکراری از گفته های پيشين آيت الله خمينی. توصيه غير متعارفی او مبنی بر اينکه «اسرائيل را به اروپا منتقل کنند» نيز برای اولين بار در سال ۱۹۹۰ از سوی معمر قذافی ديکتاتور پيشين ليبی مطرح شده و واکنشهای غير جدی رسانه ها را بدنبال آورده بود.
در مورد هولوکاست طی چند دهه گذشته تعدادی کنکاش گران ضد يهودی به نوشتن کتاب و انتشار مقالاتی مبادرت کرده و تعداد واقعی تلفات يهوديان در دوران حکومت ادولف هيتلر را مورد ترديد قرار داده اند. شمار اين گونه اقلام مخالف، در مقايسه با شواهد تاريخی متعدد داير بر اثبات واقعيت وجودی هالوکاست، بسيار اندک است.
در نگاه پاره ای از ناظران، اظهارات ضد يهودی احمدی نژاد در مجامع جهانی، از سوی دولتمردان اسرائيلی و رسانه های نزديک به آن کشور، بمنظور توجيه مظلوميت مورد ادعای آنها، مورد استفاده قرار گرفته، و بيش از ايجاد موج ضد اسرائيلی، به جلب حمايت بيشتر از آنها منجر شده است.
سخنرانی ضد يهودی احمدی نژاد در کنفرانس دوربان ۲ که کوفی عنان دبير کل وقت سازمان ملل را به واکنش اعتراضی و بسياری از ديپلماتهای حاضر در جلسه را به ترک محل سخنرانی وادار ساخت، از نمونه های نزاکت سياسی مورد انتقاد قرار گرفته احمدی نژاد است.
نصيحت به رهبران جهان
احمدی نژاد قرار گرفتن در مقابل افکار عمومی جهان را در فاصله کوتاهی بعد از معرفی شدن به عنوان برنده انتخابات آغاز کرد، و دولت وقت را (در شرايط انتقالی) به از سر گرفتن فعاليتهای اتمی تعليق شده ( فرايند اورانيوم در اصفهان و متعاقباً غنی سازی اورانيوم در نطنز) وادار ساخت.
دوران رياست جمهوری احمدی نژاد با افزايش قيمت نفت در بازار های جهانی همزمان بود. افزايش درآمدهای باد آورده نفتی را رييس دولت به حساب مديريت و موفقيت اقتصادی خود واريز کرد.
سال بعد طی نامه ای به جورج بوش، رييس جمهور وقت آمريکا را در مورد نحوه برخورد با مسائل جهانی مورد خطاب قرار داد و خواستار پذيرفتن ايران به عنوان يک قدرت اتمی شد. آمريکا، نامه احمدی نژاد بی جواب گذاشته شد.
اندکی بعد، احمدی نژاد که عمق درک خود از مسائل سياسی جهان را با تعداد عکسها و گزارشهای خبری مربوط بخود در رسانه های جهان مقايسه ميکرد جورج بوش را به يک مناظره تلويزيونی برای بحث پيرامون مسائل فرامليتی فرا خواند. دولت آمريکا از کنار اين دعوت نيز بی اعتنا گذشت.
نامه نگاری های احمدی نژاد به رهبران جهان همچنان ادامه يافت. دو نامه به پاپ رهبر کاتوليکهای جهان، و نامه هايی به رييس جمهور فرانسه، صدراعظم آلمان و بيش از يک نامه به اوباما از جمله نامه نگاری های رسانه ای شده رييس دولت جمهوری اسلامی است.
دانشگاه کلمبيا
جنجالی ترين سفر احمدی نژاد به نيو يورک در سپتامبر سال ۲۰۰۷ صورت گرفت. دعوت از او برای سخنرانی در دانشگاه کلمبيا، با اعتراضهای گسترده ای روبرو شد.
بعد از حضور در دانشگاه کلمبيا و در باز گشت از نيويورک، احمدی نژاد عمق سياسی و فلسفی افکار خود را مورد تجديد نظر قرار داد و اينبار طی نامه های تازه ای خواستار مشارکت در مديريت جهان شد.
با بی اعتنايی رهبران جهان به نامه های احمدی نژاد، رييس دولت جمهوری اسلامی نامه سرگشاده ای به مردم آمريکا نوشت که در رسانه ها جدی گرفته نشد.
با اين وجود اظهارات ضد اسرائيلی و ضد آمريکايی احمدی نژاد در پاره ای کشورهای مسلمان نشين خاورميانه، و آسيای غربی طرفداران تازه ای يافت و احمدی نژاد با اقبال اين گروهها در پاکستان، سوريه، فلسطين، لبنان و اردن روبرو شد.
احمدی نژاد آميزه ای از افزايش قدرت خريد ناشی از افزايش درآمد نفت را ( در پوشش موفقيت اقتصادی) و حمايت گروههای تند رو در کشور های اسلامی را به عنوان موفقيت سياسی در عرصه بين الملل، و شهرت رسانه ای را به عنوان اعتبار شخصی، در خدمت استحکام موقعيت داخلی خود قرار داد و از اين لحظ تا آنجا پيشرفت که ضمن به چالش خواندن جايگاه قدرت رهبر جمهوری اسلامی، در صدد ماندگار ساختن ( مستقيم و يا غير مستقيم ) حضور خود در قدرت برآمد.
تفاوت ها آغاز تا پايان راه
سفر سال گذشته احمدی نژاد به نيو يورک در مقايسه با سفر های پيشين او کاملا متفاوت مينمود؛ ايران چهار قطعنامه تنبيهی شورای امنيت را در کيسه داشت و نگران حمله نظامی اسرائيل بود که چند سال پيش خواستار محو آن از صفحه روزگار شده بود.
احمدی نژاد که بعد از اولين حضور در نيويورک و اجلاس مجمع عمومی از ديدن هاله نور در اطراف خود، طی ديدار با آيت الله آملی سخن گفته بود، اينبار و طی آخرين ديدار، بساط خود را در شهر کاملا بی رونق و سوت و کور می بيند.
درآمد نفتی ايران، و به همان نسبت قدرت خريد و در نتيجه بخش بزرگی از اهميت منطقه ای جمهوری اسلامی، در نتيجه اعمال تحريمها به کمتر از نصف کاهش يافته است. جمهوری اسلامی، و احمدی نژاد در افکار عمومی جهان آب رفته اند.
مطابق گمانه زنی های متعدد، ميزان حمايت افکار عمومی از جمهوری اسلامی و احمدی نژاد در کشورهای مسلمان که بعد از جنجال دور دوم انتخابات رو به کاهش نهاده بود، با شکل گرفتن بهار عربی و بخصوص در نتيجه اصرار ايران به ادامه حمايت از رژيم اسد در سوريه به سطحی نازل رسيده است.
در اطراف محل اقامت احمدی نژاد در نيويورک ، که سال گذشته بجای حاميان، مخالفان او گرد آمده و خواستار خروج او از شهر بودند، اينبار سکوت نسبی برقرار است.
-----------------------------------------------------
مطالب مطرح در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست