علیرضا درویش: انسان واژه‌ای سيال است

طرحی از علیرضا درویش

اخیرا آثار علیرضا درویش، فیلمساز انیمیشن، نقاش و طراح ایرانی در بوستون در آمریکا به نمایش گذاشته شده‌است.

آقای درویش که دو سالی است با رادیو فردا همکاری می‌کند در مورد فعالیت‌های هنری خود می‌گوید:

من در طول زندگی هنری ام در سه مسیر فعالیت کردام. به عنوان نقاش، به موازات آن در زمینه ایلوستراسیون و طراحی که معمولا با نشریات در ایران و اسپانیا و آلمان بوده و به عنوان فیلمساز و طراح انیمیشن. آثارم نیز در گالری و موزه‌هایی در ایران اروپا و آمریکا به نمایش در آمده‌است و در انیمیشن جوایزی نیز دریافت کرده‌اند.

‎در این مجموعه که ۸۸ طرح را شامل میشود به تناسب نیاز آن اثر و در زمان‌های متفاوت از میان سبک‌های رئال، سورئال، سمبولیسم و اکسپرسیونیسم و بسیاری از مواقع از ترکیب آنها بهره گرفته‌ام. باید اشاره کرد که این کارها در فاصله زمانی تقریبا بیست سال کار شده‌اند.

این طراح مقیم اروپا، در مورد برگزاری نمایشگاه در بوستون می‌گوید:

دلیلش برمی‌گردد به یک اتفاق خوب. همسر من خانم کارمن پرز که از محققان بسیار فعال تاریخ عکاسی ایران است با همکار و دوستی به نام آقای المار زایبل در بوستون در ارتباط بودند.

وی که مسئول [کتابخانه کتاب‌های کمیاب هنری] «آرس لیبری‫»‬ است به شکلی اتفاقی توسط همسرم با این مجموعه طرح‌های کتاب آشنا شد، ایشان بودند که پیشنهاد برگزاری این نمایشگاه را دادند و کاتالوگی را نیز از بخشی از این آثار به چاپ رسانند.

فضای نمایشگاه که در مقابل این کتاب‌ها است، رابطه دلپذیری را تشکیل داده از تصاویر و جسم کتاب.
معمولا این طرح‌های کتاب را در مکان‌هایی ارائه داده‌ام که رابطه‌ای با فضا داشته باشند، نمایش قبلی این آثار نیز در سال ۲۰۰۸ و در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت آلمان بود. طرح‌های من در سال ۲۰۰۵ هم در بارسلون در گالری روبیرا به نمایش درآمدند که آن هم در ارتباط با سال کتاب در اسپانیا بود.

‎ نمایشگاه بعدی من از مجموعه کارهای نقاشی من است که برمی‌گردد به دلمشغولی‌های من با کاغذ و حافظه؛ شاید حرف زدن در باره آن به دلیل گستردگی موضوع نیازمند زمانی دیگر باشد. به تازگی فیلم مستند بلند سینمایی به نام (کمپ ۱۴) از کارگردان آلمانی آقای مارک ویزه به پایان رسید که من طراح اصلی انیمیشن آن بودم، دو قصه کوتاه انیمیشن در دست دارم که امیدوارم امکان و زمان انجام آن را به‌دست بیاورم، پروژه یک فیلم بلند نیز در پیش رو است که احتمالا من طراحی آن را انجام خواهم داد. فعلا از این دورتر را نمی‌بینم.

آقای درویش در مورد حضور «کتاب» در آثارش می‌گوید:

‎ در ایران در فاصله سال‌های ۶۷ تا ۷۴ به صورت آزاد به عنوان طراح با مجله دنیای سخن کار می‌کردم.

علیرضا درویش


این نشریه جزو نادر امکان‌های فرهنگی ادبی آن سال‌ها بود که به شکلی دشوار به حیات‌اش ادامه می‌داد.


طراحی برای مقاله‌ای به نام «کتاب سوزان» برایم تکان‌دهنده بود، نویسنده حکایت تجربه تلخ خود و نسل‌اش را با کتاب نوشته بود و من با آن متن به یک آشنایی رسیده بودم! من درگیر موضوعی شده بودم که با تمام وجود آن را حس می‌کردم، کتاب‌های من نیز در گونی‌ها به رودخانه سپرده شده بودند و چنین شد که این امر نقطه عطفی شد برای این طرح‌ها که امروز به نمایش در آمده‌اند.

نسل ما نیز باید از روی دلهره و اجبار از کتاب دور می‌ماند، هنوز هم این قصه بدین روال ادامه دارد. من تصمیم داشتم نشان دهم که انسان واژه‌ای سیال است و کتاب‌هایی هستیم نوشته نشده و یا بد خوانده شده و یا خوانده نشده.

این مجموعه کارها البته در روند زمان و شرایط متفاوت، گفتمان و نحوه بیان‌شان تغییر یافت، این‌ها روایت من از انسان است که جایگاه‌اش را با کتاب عوض کرده‌ام.

من از نسلی می‌آیم که نیش سه پدیده انقلاب و پس‌لرزه‌هایش، جنگ و مصیبت‌هایش و بعد‌ها هم غربت و تنهایی‌هایش را چشیده‌است، طبیعی است که این واقعیت‌ها به شکلی آگاهانه و یا به صورت ناخودآگاه در این طرح‌ها حضور می‌یابند، همین روایت تصویری را نیز در فیلم‌هایم دنبال می‌کنم و در نقاشی‌هایم هم همین دلواپسی ها اما بدون حضور کتاب جریان دارند.