نگرانی از وضعیت آرش هنرور، روحانی منتقد و وبلاگنویس

  • فرین عاصمی
خانواده آرش هنرورشجاعی، روحانی منتقد و وبلاگنویس میگویند او پنجشنبه در پی وخامت حالش از زندان به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده است.

این در حالی است که ماموران از ملاقات خانواده آقای هنرور با او جلوگیری کرده اند.

آرش هنرور شجاعی، به اتهام جاسوسی، اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و آنچه هتک حیثیت مقام روحانیت خوانده شده، از سوی دادگاه ویژه روحانیت به چهار سال حبس، پنجاه ضربه شلاق، پرداخت ۸ میلیون ریال جزای نقدی و خلع مادامالعمر از لباس روحانیت محکوم شده است.

Your browser doesn’t support HTML5

گفتگوی فرین عاصمی با همسر آرش هنرور



رادیو فردا با همسر آقای هنرور در مورد وضعیت این روحانی منتقد گفتگو کرده است.

خانم هنرور، روز جمعه ماموران در بيمارستان به شما گفته بودند برای ملاقات با همسرتان بايد از زندان اوين نامه ببريد. درست است؟

بله امروز ما به دادسرا زنگ زديم و گفتيم که اين جوری است و ما نمی توانيم ملاقات داشته باشيم . بايد به ما مجوز بدهيد. ولی فعلا تا امروز خبری نيست و موفق نشديم برای اينکه زنگ زديم بيمارستان تا حالشان را بپرسيم ولی آنها هم هيچ اطلاعاتی به ما ندادند.

او را با دست بند و پا بند و با يک وضعيت نا مناسب به بيمارستان منتقل کرده اند.

شما چطور خبردار شديد که آقای هنرور به بيمارستان شهدای تجريش منتقل شده است؟

يکی از مددجويان داخل زندان به ما زنگ زدند و اطلاع دادند وگرنه ما اصلا خبر دار هم نمی شديم . همان طور که در طول سه شبی که در بيمارستان است ما از او هيچ خبری از او نداريم.
آنقدر به وضعيت او توجه نکردند تا دست چپش از کار افتاد و خودش هم از حال رفته به شکلی که آمبولانس خبر داده ند و او را به بيمارستان منتقل کرده اند.

شما الان دقيقا نمی دانيد که آقای هنرور دچار حمله قلبی شده است يا اينکه بيماری ديگری دارد؟

متاسفانه در اين مورد چيزی نمی دانيم . اصلا به ما اطلاعات نمی دهند. دو سرباز آنجا گذاشته اند و می گويند که ايشان هم دست بند دارد و هم پابند و نه اجازه ملاقات دارد و نه اجازه تلفن. هيچ .

شما روز شنبه هم به بيمارستان مراجعه کرديد؟

نه . به ما گفتند اصلا نياييد. ما حتی درخواست کرديم که تلفنی هم صحبت کنيم گفتند که ما چنين اجازه ای نداريم و نمی توانيم . سربازهايی که با او همراه بودند گفتند ما چنين اجازه ای نمی توانيم بدهيم.

آقای هنرور مدتی است که درگير مشکلات قلبی، صرع و مشکلات جسمی ديگری است.
آيا شما اقدامی انجام داده ايد که بتوانيد برای همسرتان مرخصی درمانی و استعلاجی بگيريد؟


خودشان از داخل زندان هفته گذشته نامه نوشتند به دادستان و وضعيت خودشان را توضيح دادند که بهداری زندان در آن حد نيست که بتواند برای بيماران صرعی مراقبت های وِيژه ارائه کند.

ولی متاسفانه دادستان اصلا توجهی نکرده و با مرخصی موافقت نکرد.

حتی مادرشان هم چند بار به دفتر دادستانی تهران زنگ زده و صحبت کرده است و گفته است که بچه من بيماری قلبی دارد و نياز به پزشک متخصص و مراقبت های ويژه دارد، مشکل صرع دارد و بايد زير نظر پزشک ويژه و متخصص باشد . چندين بار به بيمارستان های مختلف تهران بستری شده است اما گفتند که ما هيچ کاری نمی توانيم بکنيم.

اصلا هيچ توجهی نکردند که يک نفر که بيمار است، آنهم بيماری تخصصی دارد بايد تحت مراقبت های ويژه قرار بگيرد.

نمی دانم واقعا نمی فهمم منظورشان از نگهداری يک مريض به اين شکل چيست؟ حالا در زندان که هيچ، حالا که در بيمارستان است به مادرش هم حتی اجازه نمی دهند که يک کلمه با بچه اش حرف بزند و بداند که حال و روز فرزندش چطور است؟