حسن روحانی رييس جمهوری ايران و هيئت همراهش درحالی راهی نيويورک شدهاند که ناظران، حضور مقامهای ايرانی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل را با يک مناقشه طولانی مدت گره زده و آن را زير ذره بين قرار دادهاند.
برنامه هستهای ايران که ده سال از آغاز مذاکره و گفتوگو درباره آن میگذرد، اولويت اصلی قدرتهای جهانی در برخورد با ايران است. آيا چشم اندازی برای حل اين مناقشه آن طور که حسن روحانی میگويد وجود دارد؟
حل اين مناقشه تا چه حد به رابطه ديپلماتيک ايران و غرب ربط دارد؟ راديو فردا در اين مورد نظر برخی تحليلگران را جويا شده است. اين گفتگوها در «چيدن دوباره يک ميز، بازگشت به مذاکرات اتمی» منتشر می شود. ماتيو بان نظريهپرداز در دانشگاه هاروارد با راديو فردا به گفتگو نشسته است.
Your browser doesn’t support HTML5
صحبت از آغاز مذاکره با ايران هر روز شکل جدیتر به خود میگيرد. فکر میکنيد چرا مذاکره با ايران بر سر برنامه هستهایاش بيش از يک دهه طول کشيده و هنوز به نتيجه مطلوب دست نيافته است؟
پرفسور ماتيو بان*: به نظرم بين ايران و آمريکا دامنهٔ وسيعی از بیاعتمادی و همچنين منافعی در تضاد وجود دارد. هر دو کشور تصور منفیای نسبت به ديگری دارد، که البته بخشی از اين تصور هم بر مبنای کارهاييست که در کشور عليه يکديگر انجام دادهاند. در نتيجه هر دو کشور، اقدامات ديگری را به بدبينانهترين شکل تفسير کردهاند. هيچ پيشنهادی برای ديگری کافی نيست، هر حرکت سياسی يا نظامی تهديد محسوب میشود، و يک چنين وضعيتی، گفتوگو و دستيابی به يک نتيجه را بسيار سخت کرده است. بيشتر زمان در اين ده سال، يکی از طرفين تمايل به گفتوگو نداشته است.
آيا شما اصلا نکته مثبتی در اين مذاکره میبينيد، يا به نظرتان سر ميز نشستن و گفتوگو ديگر مهم نيست؟
به نظرم برای ايران، آمريکا و دنيا، اين بهتر است که نتيجه از يک گفتوگو حاصل شود تا اينکه از راههای جايگزين حاصل شود؛ راههای جايگزينی که يا تحريمهای بيشتر است، يا دستيابی ايران به سلاح اتمی و در نهايت حمله نظامی عليه ايران. به نظرم اين نتايج برای منافع همه نامناسب است.
اما غرب میگويد که تحريمها تاثير داشته و دليلی است که ايران بر سر ميز مذاکره مانده است.
ببينيد الان يک فرصت وجود دارد. ايران رييس جمهور تازهای دارد که در سخنانی که مطرح کرده، رويکرد متفاوتی نشان داده است. و به نظرم با توجه به سخنان رهبر ايران، اين رييس جمهور، حمايت آيت الله خامنهای را هم به همراه دارد. وزير خارجه تازه ايران، از ميان مقامهای کليدی دولت ايران، میتوان گفت مثبتترين نگاه را درباره رابطه با غرب دارد، او همچنين به دليل حضور چندين سالهاش در آمريکا، اطلاعات زيادی هم درباره اين کشور دارد. مسلما در آمريکا هم اين تمايل وجود دارد که ببينيم، آيا راهی برای پايان دادن به تنش وجود دارد يا خير.
ببينيد الان يک فرصت وجود دارد. ايران رييس جمهور تازهای دارد که در سخنانی که مطرح کرده، رويکرد متفاوتی نشان داده است. و به نظرم با توجه به سخنان رهبر ايران، اين رييس جمهور، حمايت آيت الله خامنهای را هم به همراه دارد. وزير خارجه تازه ايران، از ميان مقامهای کليدی دولت ايران، میتوان گفت مثبتترين نگاه را درباره رابطه با غرب دارد، او همچنين به دليل حضور چندين سالهاش در آمريکا، اطلاعات زيادی هم درباره اين کشور دارد.ماتیو بان
به نظرم آنچه که طرفين بايد انجام دهند اين است که هر دو طرف بايد از موضع خود بيشتر از آنچه که پيشتر کردهاند، کوتاه بيايند. تا کنون اينگونه بود که هر دو طرف چيز کوچکی را پيشنهاد میکردند اما خواستار دريافت چيز بزرگتری بودند. هر دو سوی اين مذاکره بايد چيزی بيشتر در پيشنهادات خود بگنجانند، توقع کمتر داشته باشند. آنچه که ايران بايد پيشنهاد دهد، محدود کردن ميزان غنی سازی اورانيومش وهمچنين شفاف سازی برای جامعه بين المللی است.
شما درباره احتمال وجود جنبه نظامی در برنامه هستهای ايران چه فکر میکنيد؟ آيا فکر میکنيد اين ادعا که از سوی برخی مطرح میشود، حقيقت دارد؟
به نظرم گروهی در ايران در پی دستيابی به سلاح اتمی است. اما گروه ديگری هم هستند که به نظرشان، پيشرفتی که تاکنون به دست آمده – اينکه اگر بخواهند میتوانند يک روز برای توليد سلاح هم اقدام کنند- کافیست. اما به دليل فشارهايی که ايران از سوی جامعه بين المللی متحمل شده، آنها تصميمی برای توليد سلاح نگرفتهاند و برای منافع ملی ايران بهتر است که چنين اقدامی نکنند و به جای آن برای مذاکره تلاش کنند تا از بار تحريمها بکاهد. به نظرم رييس جمهوری ايران هم اکنون با همين رويکرد پيش میرود تا به توافقی با غرب دست يابد و بتواند از آن در داخل کشور هم استفاده کند.
کنث والتز، از پيشگامان سياست بين الملل که چندی پيش درگذشت، سال گذشته نوشته بود که دستيابی ايران به سلاح اتمی از حيث بازدارندگی، میتواند مثبت هم باشد؟ نظر شما دراينباره چيست؟
به نظرم اين اشتباه است. کلا وقتی بيشتر به اين سمت برويم که انگشتهای بيشتری بر روی دکمه استفاده از بمب باشد، مطمئنا برای دنيا و بشريت بد است. همه کشورها از جمله ايران به غير از چهار کشوری که پيمان ان پی تی (منع گسترش سلاحهای جمعی) را امضا نکردهاند، هم به اين موضوع معتقدند. در نتيجه من بر اين باورم که گسترش سلاحهای اتمی يک تهديد است و برای مقابله با آن همکاری جامعه بينالملل لازم است. و من اميدوارم که از طريق مذاکرات با ايران راهی هم برای تقويت مقابله با چنين تهديدی به دست آيد.
شما به غرب اشاره میکنید. این غرب شامل چه کشورهایی میشود؟ آیا ایران نباید با آمریکا به گفتوگو بنشیند تا نتیجهای واقعی به دست آید؟
به نظرم اینها باید مذاکراتی موازی باشد. الان مدتی است که گفتوگوها بین ایران و گروه پنج به علاوه یک در جریان بوده است. اما برای آنکه پیشرفتی جدی به دست آید، دو کشوری که اختلافی طولانی مدت با یکدیگر داشتهاند، ایران و آمریکا، با صحبت کنند. این گفتوگو میتواند دستیابی به نتیجه با گروه ۵+۱ را نیز ممکن کند. و در همین حال این مهم میتواند نحوه ارتباط ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی را تسهیل کند. درنتیجه به نظرم گفتوگوها در یک شکلی به هم تنیده و دراتباط هستند.
ممکن است کمی درباره پروژه «مدیریت اتم» که شما از اعضای اصلی آن هستید، توضیح دهید؟
پروژه «مدیریت اتم» یک پروژه غیر دولتی و آکادمیک در دانشگاه هاروارد است. این پروژه بر روی سیاست هستهای تمرکز دارد و نه فناوری آن. ما در پی ساخت رآکتورهای تازه نیستیم، بلکه میخواهیم سیاستهای تازه و جدیدی را در زمینه برنامه هستهای صلح آمیز و همچنین کنترل سلاحهای اتمی موجود، معرفی کنیم.
در این پروژه البته افرادی از همه شاخههای مطالعاتی مثل فیزیک، شیمی و مهندسی در کنار جامعهشناسان یا محققان سیاسی مشارکت میکنند، و در عین حال پروژهای بین المللی است. در بیش از یک مورد، محققانی از ایران هم در این پروژه مشارکت داشتهاند، همچنین افرادی از اسراییل، پاکستان یا هند هم به این پروژه در مقاطعی پیوستهاند.
مطمئننا همه این افراد آزادند که بر نظر خود استوار باشند و ما محدودیتی برای اینکه باید متعلق به این شاخه فکری یا دیگری باشید، نداریم. میتوانید تصور کنید که وقتی ما یک مقام ارشد پیشین ایرانی و یک مقام ارشد پیشین اسراییلی را در این پروژه داشتیم، آنها نظرات متفاوتی از یکدیگر داشتند. به نظرم این یک نکته مثبت است، چرا که دنیای آکادمیک طرفین را به حرف زدن با یکدیگر وا میدارد، افرادی که شاید در موقعیتی به غیر از این، حتی نمیتوانستند با یکدیگر یک کلمه صحبت کنند.
پروژه «مدیریت اتم» یک پروژه غیر دولتی و آکادمیک در دانشگاه هاروارد است. این پروژه بر روی سیاست هستهای تمرکز دارد و نه فناوری آن. ما در پی ساخت رآکتورهای تازه نیستیم، بلکه میخواهیم سیاستهای تازه و جدیدی را در زمینه برنامه هستهای صلح آمیز و همچنین کنترل سلاحهای اتمی موجود، معرفی کنیم.ماتیو بان
در این پروژه البته افرادی از همه شاخههای مطالعاتی مثل فیزیک، شیمی و مهندسی در کنار جامعهشناسان یا محققان سیاسی مشارکت میکنند، و در عین حال پروژهای بین المللی است. در بیش از یک مورد، محققانی از ایران هم در این پروژه مشارکت داشتهاند، همچنین افرادی از اسراییل، پاکستان یا هند هم به این پروژه در مقاطعی پیوستهاند.
مطمئننا همه این افراد آزادند که بر نظر خود استوار باشند و ما محدودیتی برای اینکه باید متعلق به این شاخه فکری یا دیگری باشید، نداریم. میتوانید تصور کنید که وقتی ما یک مقام ارشد پیشین ایرانی و یک مقام ارشد پیشین اسراییلی را در این پروژه داشتیم، آنها نظرات متفاوتی از یکدیگر داشتند. به نظرم این یک نکته مثبت است، چرا که دنیای آکادمیک طرفین را به حرف زدن با یکدیگر وا میدارد، افرادی که شاید در موقعیتی به غیر از این، حتی نمیتوانستند با یکدیگر یک کلمه صحبت کنند.
و سخن آخر؟
به نظرم مردم در ایران باید بدانند که داشتن یک برنامه هستهای صلحآمیز هیچ مشکلی ندارد.
اما شکلی ایران این برنامه هستهای را پیش برده، آن هم با تعداد بسیار زیادی سانتریفوژ و تاسیسات که میتواند به شکلی نظامی نزدیک شود، نگرانیهای مشروعی را در نقاط دیگر دنیا به وجود آورده است. به نظرم فرصت هست تا ایران حق خود برای ادامه این فعالیت به صورت صلحآمیز همچنان داشته باشد و در عین حال به محدودیتهای منطقیای نیز تن دهد تا از بار تحریمها بکاهد؛ اینجاست که دولت کشور ِمن (آمریکا) باید با دولت ایران به گفتوگو بنشیند تا به یک نقطه مشترک منطقی دست یابند.
ـــــــــــــــــــــــــ
* پرفسور ماتیو بان نظریهپرداز در دانشگاه هاروارد است. موضوعات مورد نظر او شامل مسایل مربوط به انرژی هستهای و راههای کنترل آن، آینده این انرژی و چرخه سوخت هستهای و همچنین سیاستهای تازه در زمینه فناوریهای انرژی میشود. او در سالهای گذشته مشاور اداره سیاستهای علوم و فناوری آمریکا بوده است.
اما شکلی ایران این برنامه هستهای را پیش برده، آن هم با تعداد بسیار زیادی سانتریفوژ و تاسیسات که میتواند به شکلی نظامی نزدیک شود، نگرانیهای مشروعی را در نقاط دیگر دنیا به وجود آورده است. به نظرم فرصت هست تا ایران حق خود برای ادامه این فعالیت به صورت صلحآمیز همچنان داشته باشد و در عین حال به محدودیتهای منطقیای نیز تن دهد تا از بار تحریمها بکاهد؛ اینجاست که دولت کشور ِمن (آمریکا) باید با دولت ایران به گفتوگو بنشیند تا به یک نقطه مشترک منطقی دست یابند.
ـــــــــــــــــــــــــ
* پرفسور ماتیو بان نظریهپرداز در دانشگاه هاروارد است. موضوعات مورد نظر او شامل مسایل مربوط به انرژی هستهای و راههای کنترل آن، آینده این انرژی و چرخه سوخت هستهای و همچنین سیاستهای تازه در زمینه فناوریهای انرژی میشود. او در سالهای گذشته مشاور اداره سیاستهای علوم و فناوری آمریکا بوده است.