گلشيری، در ستايش شعر سکوت

هوشنگ گلشيری

با تجديد چاپ کتاب ناياب «در ستايش شعر سکوت»،۱۴ سال پس از نخستين چاپ آن، يکی از ارزنده ترين نوشته های هوشنگ گلشيری در باب شعر و شاعری و نقد شعر به بازار کتاب عرضه می شود.

نگاه هوشنگ گلشيری به شعر و مبانی،مفاهيم و اسلوب او در نقد شعر،که بر تسلط کم نظير او بر زبان و شعر کلاسيک و معاصر فارسی و نقد و نظريه ادبی غرب متکی است،با نگاه رايج در ايران چند سال اخير،که شعر را به بازی های زبانی تقليل می دهد،تفاوت دارد و انتشار کتاب «در ستايش شعر سکوت» در اين فضا فرصتی مغتنم به شمار می رود.

هوشنگ گلشيری که از او چون بهترين نويسنده داستان کوتاه در زبان فارسی ياد می کنند، خلاقيت فرهنگی خود را با سرودن شعر آغاز کرد.پس از انتشار چند شعر در نشريات معتبر ادبی دهه ۴۰ به داستان نويسی روی آورد و با انتشار داستان بلند «شازده احتجاب» و چند مجموعه داستان کوتاه،به عنوان برجسته ترين نويسنده معاصر ايران تثبيت شد و علاقه نخستين خود را به شعر با نقد شعر پی گرفت.

گلشيری در نقد شعر و داستان و در مقاله نويسی نيز دستی قوی و ذهنی خلاق داشت و مجموعه ای از نوشته های او در اين باب در کتاب «باغ در باغ» گردآوری و منتشر شده است.

گلشيری که در شعر نيز چون داستان به ساختار،تکنيک،زبان و به فرم و کشف و خلق چشم اندازهای تازه نظر داشت،در دو مقاله مندرج در کتاب «در ستايش شعر سکوت» شعر منصور اوجی را تحليل کرده و مبانی منظر و اسلوب خود را در نقد شعر به دست می دهد.

هوشنگ گلشيری در سال ۱۳۱۶ در اصفهان چشم به جهان گشود.تحصيلات دانشگاهی خود را در زبان و ادبيات فارسی در سال ۱۳۴۱در دانشگاه اصفهان به پايان برد و به کار تدريس ادبيات فارسی در دبيرستان ها پرداخت.گلشيری در اواخر سال ۱۳۴۰ چند ماهی به اتهام فعاليت سياسی به زندان افتاد.

هوشنگ گلشيری در سال ۱۳۴۷ در همان نخستين ماه های تاسيس کانون نويسندگان ايران،به اين کانون پيوست و تا دهه های اخير چند بار به عنوان عضو هيات دبيران کانون برگزيده شد.

گلشيری از بنیان گذاران جمع مشورتی کانون نويسندگان و عضو گروه ۸ نفره ای بود که متن ۱۳۴ نويسنده را در اعتراض به سانسور جمهوری اسلامی نوشته و پس از گردآوری امضاء منتشر کردند.

گلشيری در هر دو نظام شاهنشاهی و جمهوری اسلامی از فعال ترين چهره های کانون نويسندگان ايران،از سرسخت ترين مخالفان سانسور و از پيگيرترين مدافعان آزادی بيان بود.

هوشنگ گلشيری در دهه چهل عضو برجسته محفل جنگ اصفهان بود و پس از مهاجرت به تهران نيز با نشريات معتبر فرهنگی همکاری و در اواخر عمر سردبيری مجله ادبی «کارنامه» را بر عهده داشت.

گلشيری در عرصه نقد ادبی علاوه بر مقالات متعدد و کتاب در ستايش شعر سکوت،کتاب «جدال نقش با نقاش» را در تحليل آثار سيمين دانشور نيز تاليف کرد.

داستان بلند شازده احتجاب گلشيری که در سال ۱۳۴۸ منتشر شد،چشم اندازی تازه را در ادبيات داستانی ايران خلق کرد. از آثار گلشيری در عرصه داستان کوتاه،که اوج کار ادبی اوبود،می توان به مجموعه داستان های مثل هميشه، نمازخانه کوچک من،جبه‌خانه، پنج گنج و دست تاريک،دست روشن اشاره کرد.

گلشيری در عرصه داستان بلند علاوه بر شازده احتجاب آثاری چون کريستين و کيد،بره‌ گمشده‌ راعی،معصوم پنجم يا حديث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد،در ولايت هوا،آينه‌های دردار، شاه سياه پوشان،رمان جن‌نامه، حديث ماهيگير و ديو برای نوجوانان و فيلم نامه دوازده رخ را نيز خلق کرد.

هوشنگ گلشيری در سال ۱۳۷۸ در سن ۶۱ سالگی در تهران چشم از اين جهان فروبست.